1 00:00:05.964 --> 00:00:07.424 ‫عضو هیئت منصفه شماره هفته، مگه نه؟ 2 00:00:07.507 --> 00:00:11.052 ‫- فقط می دونم که اونو خریدن. ‫- فکر می کردم تو سرمایه گذارهایی داشتی. 3 00:00:11.136 --> 00:00:12.470 ‫آره، ولی نه از اونایی که تو فکر می کنی. 4 00:00:12.554 --> 00:00:16.307 ‫من تو دانشگاه یه هم اتاقی به اسم ‫پاول کوسویچ داشتم. می دونم. 5 00:00:16.391 --> 00:00:18.977 ‫اسم پدرش سرگی کوسویچ ـه. 6 00:00:19.060 --> 00:00:21.271 ‫اون مَردیه که نباید باهاش در بیوفتی، میکی. 7 00:00:21.354 --> 00:00:23.106 ‫شاید عضو هیئت منصفه شماره هفت مُرده. 8 00:00:23.189 --> 00:00:26.234 ‫به این فکر کردی؟ ‫شاید من و تو نفرات بعدی ایم. 9 00:00:26.317 --> 00:00:27.694 ‫کی این کارو باهات کرد؟ 10 00:00:27.777 --> 00:00:30.530 ‫بدون شاهدت، سوتو آزاد میشه. 11 00:00:30.613 --> 00:00:32.699 ‫وثیقه دو میلیون دلار تعیین میشه. 12 00:00:32.782 --> 00:00:36.828 ‫تانیا، سوتو کاری کرد که تایید کنه ‫که اون داده دوستت رو بکشن؟ 13 00:00:36.911 --> 00:00:41.958 ‫شب قبل از کشته شدن شاهدت، ‫به همون گل فروشی بردمش. 14 00:00:42.876 --> 00:00:45.295 ‫تو گوشی چیزه زیادی نبود ‫که محکومش کنیم. 15 00:00:45.378 --> 00:00:46.880 ‫باید کاری کنیم که سوتو رو لو بده. 16 00:00:46.963 --> 00:00:49.340 ‫می دونی چرا لارا الیوت باهات تماس گرفت؟ 17 00:00:49.424 --> 00:00:53.052 ‫فقط گفت که باید یه چیزی رو بهم می گفت ‫و باید حضوری اونو می گفت. 18 00:00:53.136 --> 00:00:55.263 ‫آقای الیوت به نظر نگران یا وحشت زده میومد؟ 19 00:00:55.346 --> 00:00:58.433 ‫نه. ولی به نظرم داشت تو ایمیلش می گشت. 20 00:00:58.516 --> 00:01:01.186 ‫ما این پرونده رو برده بودیم ‫و تو خرابش کردی. 21 00:01:01.269 --> 00:01:03.771 ‫یه چیزی رو بهم بگو ‫شب ها چطور خوابت می بره؟ 22 00:01:04.397 --> 00:01:07.775 ‫تماشا می کنم و لذت می برم که هیئت منصفه ‫موکل تون رو محکوم می کنه. 23 00:01:07.859 --> 00:01:10.361 ‫معین شده که این خودرو تمیز نشده بود. 24 00:01:10.445 --> 00:01:13.448 ‫این می تونه بُراده گلوله روی دست های موکل ‫منو توجیه کنه؟ 25 00:01:13.531 --> 00:01:15.742 ‫با توجه به میزان سرسام آور جی اس آر، 26 00:01:15.825 --> 00:01:18.077 ‫این تنها چیزیه که می تونه ‫توجیهش کنه. 27 00:01:18.161 --> 00:01:21.080 ‫ لحظه ای که می دونی برنده شدی ‫ چطوریه؟ 28 00:01:21.164 --> 00:01:22.790 ‫هیچوقت مطمئن نمیشی. 29 00:01:22.874 --> 00:01:25.168 ‫ دیشب تو جلسه جات خالی بود. 30 00:01:25.251 --> 00:01:27.253 ‫مکس توی شهره، برنامه داره. ‫باهم شام خوردیم. 31 00:01:27.337 --> 00:01:28.338 ‫چطور پیش رفت؟ 32 00:01:28.379 --> 00:01:32.133 ‫ازم خواست باهاش مواد بکشم. ‫یه میلی متر مونده بود بگم باشه. 33 00:01:32.217 --> 00:01:34.511 ‫بهت گفته بودم میکی، ‫من باید از نظر مردم برنده بشم. 34 00:01:34.594 --> 00:01:36.179 ‫هیچ وکیلی نمی تونه اینو بهت بده. 35 00:01:36.262 --> 00:01:37.847 ‫واسه همینم باید شهادت بدم. 36 00:01:48.858 --> 00:01:53.863 ‫«فیلم با زیرنویس در سایت هکس دانلود» 37 00:01:55.865 --> 00:01:59.327 ‫سرحال بیدار شدم. ‫تازگی داشت. 38 00:01:59.410 --> 00:02:00.620 ‫تو یه اتاق نوجوون. 39 00:02:01.704 --> 00:02:05.416 ‫به دخترت بگو که سلیقه خوبی تو موزیک داره. ‫من پایه پاپ کره ای ام. 40 00:02:07.961 --> 00:02:09.087 ‫ممنون که نجاتم دادی. 41 00:02:10.588 --> 00:02:13.299 ‫- این یه لغزش بود یا سقوط؟ ‫- لغزش. 42 00:02:14.008 --> 00:02:16.761 ‫به حامیم زنگ زدم و به یه جلسه میرم. ‫قول میدم. 43 00:02:16.844 --> 00:02:17.845 ‫خوبه. 44 00:02:18.972 --> 00:02:22.558 ‫نمی خوام نگران من باشی. ‫تو دادگاهی ای داری که باید برنده بشی، درسته؟ 45 00:02:22.642 --> 00:02:24.811 ‫آره. شاید. شایدم نه. 46 00:02:25.603 --> 00:02:26.688 ‫متوجه چیزی نشدم؟ 47 00:02:28.815 --> 00:02:32.360 ‫موکلم می خواد شهادت بده. ‫نمی تونم قانعش کنم که شهادت نده. 48 00:02:32.443 --> 00:02:34.570 ‫مگه این کاری نیست که نباید انجام بدی؟ 49 00:02:34.654 --> 00:02:39.075 ‫مثل بوکس می مونه. ما مبارزه رو با امتیاز بردیم ‫ولی مبارز من می خواد تو مبارزه ببره. 50 00:02:39.158 --> 00:02:43.162 ‫فقط باید قانعش کنم که دفاعی کار کنه ‫و ناک اوت نشه. 51 00:02:45.873 --> 00:02:49.585 ‫- زود میری؟ می برمت. ‫- نه، خودتو ببر جلسه. 52 00:02:49.669 --> 00:02:53.506 ‫تا پیش ماشینت می برمت. ‫بخشی از بسته مزایای سخاوتمندانه منه. 53 00:02:55.925 --> 00:02:57.927 ‫تو زنت آزارت داده، 54 00:02:58.011 --> 00:03:02.015 ‫انتظار داری هیئت منصفه باور کنه که ‫تو اونا رو تو خونه پیدا کردی که با اصابت گلوله مُرده بودن؟ 55 00:03:02.098 --> 00:03:03.099 ‫این اتفاقیه که افتاد. 56 00:03:03.182 --> 00:03:05.643 ‫تو چون می دونستی اونا اونجان ‫رفتی خونه. 57 00:03:05.727 --> 00:03:06.561 ‫نه. 58 00:03:06.644 --> 00:03:08.980 ‫با یه اسلحه کمری کالیبر 45 از پله ها بالا رفتی ‫و تو روشون در اومدی، مگه نه؟ 59 00:03:09.063 --> 00:03:11.691 ‫نه. اونا رو مُرده پیدا کردم. 60 00:03:11.774 --> 00:03:15.319 ‫- گفتم.. ‫- اول به یان ریلز شلیک کردی، از فاصله نزدیک. 61 00:03:15.403 --> 00:03:16.404 ‫نه. 62 00:03:16.487 --> 00:03:18.656 ‫زنت واسه جونش التماس کرد ‫ولی اونو هم کشتی، مگه نه؟ 63 00:03:18.740 --> 00:03:20.491 ‫نه! نه! 64 00:03:24.245 --> 00:03:27.415 ‫باید واسه بازجویی از شاهد آماده ات کنم، می فهمی؟ 65 00:03:27.498 --> 00:03:30.626 ‫گولنتز چیزی واسه از دست دادن نداره، ترور. ‫اون همین الانشم داره خون ریزی می کنه. 66 00:03:30.710 --> 00:03:32.587 ‫چرا داری گلوت رو در اختیارش می ذاری؟ 67 00:03:32.670 --> 00:03:34.839 ‫میکی، از اول اینو بهت گفتم. 68 00:03:35.923 --> 00:03:39.135 ‫من حاضر نیستم باقی عمرم ‫رو اینطوری بگذرونم... 69 00:03:39.218 --> 00:03:42.680 ‫که بشنونم مردم پشت سرم میگن ‫"یعنی کار اون بوده"؟ 70 00:03:42.764 --> 00:03:44.891 ‫چه برنده بشی، چه نشی ‫من این کارو می کنم. 71 00:03:44.974 --> 00:03:46.309 ‫- آره. لورنا. ‫- آه. 72 00:03:48.394 --> 00:03:51.522 ‫هرچی که گولنتز ازت پرسید، ‫ترور، تو باید... 73 00:03:51.606 --> 00:03:54.066 ‫به هیئت منصفه بگی که چقدر ‫زنت رو دوست داشتی. 74 00:03:54.150 --> 00:03:57.236 ‫خیلی خب؟ اگه این کارو بکنی، ‫شاید بتونیم از پسش بر بیایم. 75 00:04:12.502 --> 00:04:14.420 ‫هی. 76 00:04:14.504 --> 00:04:17.215 ‫- بیانیه پایانیت رو خوندم. ‫- خب؟ 77 00:04:17.298 --> 00:04:20.218 ‫خوبه. جامع هستش. 78 00:04:20.301 --> 00:04:22.220 ‫- آه، بدت اومده. ‫- نه، من... 79 00:04:22.303 --> 00:04:25.181 ‫ازش بدت میاد. یالا. ‫فقط رک بهم بگو، لورنا. 80 00:04:25.264 --> 00:04:29.101 ‫درمورد بقایای گلوله ‫و تحلیل های جرم شناسیه. 81 00:04:29.185 --> 00:04:31.521 ‫کل دفاعم همینه. ‫چیزه دیگه ای ندارم. 82 00:04:31.604 --> 00:04:32.897 ‫این دفاع جری ـه. 83 00:04:35.274 --> 00:04:39.445 ‫فقط... به تو نمی خوره. 84 00:04:39.529 --> 00:04:43.032 ‫می دونم، ولی کل حرفه شغلیم ‫به این بستگی داره و... 85 00:04:43.115 --> 00:04:46.827 ‫کل این مدت، حس می کنم که ‫لباس یه مُرده رو پوشیدم. 86 00:04:46.911 --> 00:04:49.163 ‫این حال بهم زنه. ‫لطفا اینو تو دادگاه نگو. 87 00:04:49.247 --> 00:04:53.292 ‫بعضی وقت ها، ‫باید به چیزی که داری بسنده کنی. 88 00:04:55.044 --> 00:04:56.254 ‫باید برم. 89 00:04:57.380 --> 00:05:01.050 ‫با افسر عفو مشروط تماس بگیر. ‫اون کجاست؟ 90 00:05:02.510 --> 00:05:03.678 ‫این چرت و پرته. 91 00:05:06.222 --> 00:05:07.431 ‫تو هیچی نداری. 92 00:05:09.267 --> 00:05:11.727 ‫حق و حقوقم رو زیر پا بذار ‫یا بذار برم. 93 00:05:11.811 --> 00:05:14.605 ‫حرفات تموم شدن، آلوین؟ ‫چون سرم رو به درد آوردی. 94 00:05:23.364 --> 00:05:26.784 ‫پس... این تویی. 95 00:05:28.577 --> 00:05:33.332 ‫اینجا جاییه که ده دقیقه بعدش ‫دیوید لورسکا کشته شد، یه بلوک اونورتر. 96 00:05:33.416 --> 00:05:36.210 ‫از این تصادفی تر مگه داریم. 97 00:05:37.169 --> 00:05:39.797 ‫تو صحنه دیدیمت، آلوین. 98 00:05:40.840 --> 00:05:43.342 ‫با سابقه ای که داری، ‫حبس ابد در انتظارته. 99 00:05:44.593 --> 00:05:45.594 ‫ولی... 100 00:05:47.596 --> 00:05:49.223 ‫می دونیم که براش پول دادن. 101 00:05:50.224 --> 00:05:52.560 ‫می دونیم کی بهت پول داده. ‫دلیلش رو می دونیم. 102 00:05:53.311 --> 00:05:54.645 ‫و ما دنبال همونیم. 103 00:05:56.272 --> 00:06:00.192 ‫خب؟ ‫پس تو باید به ما کمک کنی تا بهت کمک کنیم. 104 00:06:02.236 --> 00:06:04.113 ‫فقط بگو بره، آلوین. 105 00:06:05.364 --> 00:06:07.700 ‫می دونی که می تونیم همه اینا ‫رو نادیده بگیریم. 106 00:06:18.961 --> 00:06:23.007 ‫می دونستم که گوشیم بعد از اون جستجوی مزخرف ‫داشت یه جوریش می شد. 107 00:06:24.425 --> 00:06:25.426 ‫آره. 108 00:06:26.969 --> 00:06:28.345 ‫من اونجا بودم. 109 00:06:29.805 --> 00:06:31.432 ‫چیزی تحویل می دادم. 110 00:06:32.725 --> 00:06:33.976 ‫به رئیسم زنگ بزن. 111 00:06:35.644 --> 00:06:36.854 ‫اصلا بهتر... 112 00:06:38.814 --> 00:06:41.817 ‫به پدر کروز کلیسای سنت لورنزو زنگ بزن. 113 00:06:45.946 --> 00:06:47.239 ‫اون تحویلش گرفت. 114 00:06:57.583 --> 00:06:59.001 ‫مزخرفه ولی جور در میاد. 115 00:07:00.085 --> 00:07:01.712 ‫چقدر وقت داریم؟ 116 00:07:01.796 --> 00:07:04.298 ‫اون سر اینکه فکر می کرد مسئله به آزادی مشروط ‫مربوط می شده، تماسش رو گرفت. 117 00:07:04.381 --> 00:07:05.591 ‫پس می تونیم ده ساعت دیگه نگهش داریم. 118 00:07:05.674 --> 00:07:07.551 ‫به محض اینکه آزادش کنیم، ‫اون به سوتو میگه. 119 00:07:07.635 --> 00:07:08.677 ‫سوتو هم متحدهاش رو جمع می کنه. 120 00:07:08.761 --> 00:07:10.971 ‫خیلی هم طول نمیکشه که بفهمه ‫کی بهش نارو زده. 121 00:07:11.055 --> 00:07:14.558 ‫شایدم نه. الان آلوین فکر می کنه ‫یکی از اعضای گروهش لوش داده، 122 00:07:14.642 --> 00:07:16.727 ‫پس شاید به جاش برن اونجا دنبال طرف بگردن. 123 00:07:16.811 --> 00:07:19.104 ‫خیلی خب. ‫این خوبه. 124 00:07:19.939 --> 00:07:22.399 ‫قبل از اینکه آزادش کنی ‫از همین واسه ترسوندش استفاده کن. 125 00:07:22.483 --> 00:07:24.151 ‫یه نگرانی دیگه به سوتو بده. 126 00:07:24.235 --> 00:07:27.029 ‫- صبر کن، کجا میری؟ ‫- تا آخرین تلاشم رو واسه نجات پرونده انجام بدم. 127 00:07:29.990 --> 00:07:31.700 ‫می خوای موکل من شنود وصل کنه؟ 128 00:07:31.784 --> 00:07:33.994 ‫نه، اصلا اینو نمی خوام ‫چاره ای ندارم. 129 00:07:34.078 --> 00:07:36.747 ‫مطمئنم که داری. ‫به لنگفورد بگو بره به درک. 130 00:07:36.831 --> 00:07:40.709 ‫این ایده منه، میکی. ‫اون تنها کسیه که سوتو ممکنه هرچیزی بهش بگه. 131 00:07:40.793 --> 00:07:43.754 ‫تو می خوای یه زن باردار ‫رو تلفات جانبی کنی، مگی؟ 132 00:07:43.838 --> 00:07:48.175 ‫تو داری منو قضاوت می کنی؟ ‫تاکتیک هایی که دیدم تو در پرونده ها پیاده کردی... 133 00:07:48.259 --> 00:07:50.427 ‫حالا می بینم هیلی ایده هاش ‫رو از کی می گیره. 134 00:07:50.511 --> 00:07:52.846 ‫من باید هرکاری لازم باشه ‫واسه موکل هام انجام بدم، مگی. 135 00:07:52.930 --> 00:07:54.348 ‫واقعا؟ ایلای ویمز چی؟ 136 00:07:55.224 --> 00:07:57.685 ‫- چی؟ ‫- آدمای دفتر دادستانی حرف میزنن. 137 00:07:57.768 --> 00:08:00.729 ‫اونو تو تیمارستان حبس کردی ‫تا بتونی علیه گولنتز ازش استفاده کنی. 138 00:08:00.813 --> 00:08:03.774 ‫- اون تلفات جانبی نبود؟ ‫- اون کار جری بود. کار من نبود. 139 00:08:03.857 --> 00:08:06.277 ‫خلاصه تصمیمش با خودشه، میکی. 140 00:08:06.360 --> 00:08:10.322 ‫مگی، تو اونو فرستادی پیش من ‫چون می دونستی که هواشو دارم. 141 00:08:10.406 --> 00:08:13.284 ‫- درسته؟ حالا می خوای مطیع تو باشم؟ ‫- اینم مراقبت از اونه. 142 00:08:13.325 --> 00:08:15.411 ‫باید از زیر این قضیه خارج بشه. 143 00:08:17.329 --> 00:08:20.708 ‫خیلی خب، باشه. ‫می خوای تانیا شوند به خودش وصل کنه؟ 144 00:08:20.791 --> 00:08:22.543 ‫اگه بنا به دلیلی، قبول کرد، 145 00:08:22.626 --> 00:08:24.503 ‫به محض اینکه اعترافی گرفت ‫دیگه کاری نداره. 146 00:08:24.587 --> 00:08:27.590 ‫- منظور؟ ‫- یعنی اصلا مجبور نیست علیه سوتو شهادت بده. 147 00:08:27.673 --> 00:08:30.926 ‫- فوراً جا به جاش می کنی. ‫- مطمئن نیستم بتونم این کارو بکنم. 148 00:08:31.010 --> 00:08:34.221 ‫جای بحث نداره، مگی. ‫یارو شاهدها رو می کشه. 149 00:08:37.182 --> 00:08:39.518 ‫باشه. باشه. 150 00:08:39.602 --> 00:08:43.272 ‫خوبه. چند روز دیگه میرم دیدنش ‫و همه چی رو توضیح میدم... 151 00:08:43.355 --> 00:08:45.983 ‫- نه، باید امروز باشه. ‫- من وسط دادگاهی ام، مگی. 152 00:08:46.066 --> 00:08:47.192 ‫پس من باهاش حرف میزنم. 153 00:08:47.276 --> 00:08:51.655 ‫می خوای اجازه بدم دادستان بدون من ‫با موکلم درمورد شوند وصل کردن حرف بزنه؟ 154 00:08:51.739 --> 00:08:54.992 ‫- نه. اصلا. ‫- من دادستان نیستم. من منم. 155 00:08:57.202 --> 00:09:00.080 ‫می خوای همه چی رو از نو بسازیم، میکی؟ ‫می خوای دوباره بهت اعتماد کنم؟ 156 00:09:00.164 --> 00:09:03.542 ‫پس تو هم به من اعتماد کن. ‫باشه؟ 157 00:09:07.546 --> 00:09:09.631 ‫ ازم چی می خوای، سیسکو؟ 158 00:09:09.715 --> 00:09:11.884 ‫ موکلم اصرار داره که شهادت بده. 159 00:09:11.967 --> 00:09:13.635 ‫آره خب، درک نمی کنم، میک. 160 00:09:14.636 --> 00:09:15.888 ‫سلام، عزیزم. 161 00:09:15.971 --> 00:09:20.184 ‫اگه یارو پرونده خودش رو خراب کنه، ‫سرگی کوسویچ می کشتش. 162 00:09:21.101 --> 00:09:22.728 ‫مگه آرزوی مرگ داره؟ 163 00:09:22.811 --> 00:09:25.814 ‫الان وقتش رو ندارم که ‫جواب این سوال رو بفهمم. 164 00:09:25.898 --> 00:09:28.233 ‫ خب، تو چی؟ ‫ تو آرزوی مُردن داری؟ 165 00:09:28.317 --> 00:09:32.071 ‫چون این یارو داره از تو و خانواده ات ‫هم هدف می سازه. 166 00:09:32.154 --> 00:09:35.783 ‫چاره ای ندارم، سیسکو. ‫باید کاری که موکلم می خواد رو انجام بدم. 167 00:09:35.866 --> 00:09:38.994 ‫و هیلی و میگی، اونا جاشون امنه. ‫حداقل فعلا. 168 00:09:39.078 --> 00:09:40.496 ‫ اوه، جدی؟ ‫ از کجا می دونی؟ 169 00:09:41.288 --> 00:09:44.166 ‫چون آدم گذاشتم مراقبشون باشن. 170 00:09:44.958 --> 00:09:47.127 ‫- کی؟ ‫- مهم نیست، سیسکو. 171 00:09:47.211 --> 00:09:50.631 ‫تنها راهی که می تونم الان همه رو امن نگه دارم ‫اینه که موکلم رو تبرئه کنم. 172 00:09:50.714 --> 00:09:53.759 ‫همین کارو هم می کنم، باشه؟ ‫فقط برام آرزوی موفقیت کن. 173 00:10:30.212 --> 00:10:33.298 ‫ببخشید. هالر. ‫یه دقیقه وقت داری؟ 174 00:10:40.222 --> 00:10:43.684 ‫قتل غیر عمد، 11 سال حبس. ‫احتمالا نُه ساله آزاد میشه. 175 00:10:43.767 --> 00:10:45.978 ‫می دونم که فکر می کنی ‫منو تو موقعیت دشواری قرار دادی، 176 00:10:46.061 --> 00:10:48.063 ‫ولی هیچوقت معلوم نیست که ‫هیئت منصفه چیکار می کنه. 177 00:10:49.731 --> 00:10:50.941 ‫همین؟ 178 00:10:51.775 --> 00:10:53.735 ‫انگار خیلی فروشنده خوبی نیستی، مگه نه؟ ‫[ یعنی حرف ترغیب کننده ای بزنی ] 179 00:10:56.572 --> 00:10:58.532 ‫عادت ندارم اینطوری باشم. 180 00:11:01.910 --> 00:11:05.372 ‫با موکلم مطرحش می کنم، ‫ولی با شناختی که ازش دارم بهتره امیدوار نباشی. 181 00:11:21.138 --> 00:11:22.139 ‫همه قیام کنید! 182 00:11:28.854 --> 00:11:29.855 ‫بنشینید. 183 00:11:36.194 --> 00:11:39.823 ‫آقای هالر، مدرک دیگه ای داری که ‫ارائه کنی. 184 00:11:43.869 --> 00:11:47.497 ‫فقط یه شاهد دیگه دارم، عالیجناب. 185 00:11:50.626 --> 00:11:52.085 ‫تیم مدافع ترور الیوت رو فرا می خونه. 186 00:12:20.906 --> 00:12:22.407 ‫دست راستت رو بالا ببر. 187 00:12:23.408 --> 00:12:28.872 ‫آیا به طور رسمی قید می کنید که شهادت شما ‫حقیقت باشد، 188 00:12:28.955 --> 00:12:30.957 ‫کل حقیقت و چیزی جز حقیقت را نگویید؟ 189 00:12:31.041 --> 00:12:32.042 ‫بله. 190 00:12:35.587 --> 00:12:38.632 ‫آقای الیوت، فکر کنم هیئت منصفه کاملا می دونه ‫که تو کی هستی. 191 00:12:39.383 --> 00:12:41.259 ‫میشه لطفا بهمون بگید ‫که شغل تون چیه؟ 192 00:12:41.343 --> 00:12:45.263 ‫البته. ‫من شرکتی به اسم پارالاکس رو اداره می کنم... 193 00:12:46.139 --> 00:12:48.016 ‫که همراه با همسرم لارا بنا کردیم. 194 00:12:48.100 --> 00:12:49.476 ‫بازی های ویدئویی می سازیم. 195 00:12:49.559 --> 00:12:52.604 ‫و پرفروش ترین بازی تون ‫تا الان چیه؟ 196 00:12:52.687 --> 00:12:54.231 ‫اسمش ناکتورناست. 197 00:12:54.314 --> 00:12:59.069 ‫یه ماجراجویی در آمریکایی پس از آخر الزمانه ‫که همیشه تاریکه. 198 00:12:59.152 --> 00:13:00.529 ‫و این واسه مردم سرگرم کننده ست؟ 199 00:13:03.824 --> 00:13:06.785 ‫آره، اونقدر که قراره دنباله اش رو منتشر کنیم. 200 00:13:08.036 --> 00:13:10.247 ‫به نظرت چه چیزی ‫یه بازی رو خاص می کنه؟ 201 00:13:10.997 --> 00:13:13.667 ‫خب، اگه از بازی بازها بپرسی، ‫میگن شخصیت ها. 202 00:13:15.085 --> 00:13:17.546 ‫اونا شبیه آدمای واقعی ان. 203 00:13:17.629 --> 00:13:21.967 ‫به شیوه ای که وقتی ما کارمون رو شروع کردیم، ‫بازی های ویدئویی دیگه نمی تونستن باهاش رقابت کنن. 204 00:13:22.050 --> 00:13:24.553 ‫مثل فیلمیه که توش نقشی بازی می کنی. 205 00:13:25.303 --> 00:13:29.808 ‫و در ناکتورنا، ‫ستاره فیلم چه کسی در نظر گرفته میشه؟ 206 00:13:29.891 --> 00:13:33.311 ‫بله، اسم قهرمان جزمین لومنز هستش. 207 00:13:34.396 --> 00:13:37.691 ‫ولی شکلش بر اساس همسر من لاراست. 208 00:13:38.233 --> 00:13:41.069 ‫من این شخصیت رو به افتخار اون ‫از روش طراحی کردم، 209 00:13:42.237 --> 00:13:45.699 ‫و بخاطر اینکه چقدر دوستش داشتم. ‫چقدر اون برام الهام بخش بود. 210 00:13:49.327 --> 00:13:51.329 ‫چطور با همسرت آشنا شدی، آقای الیوت؟ 211 00:13:52.497 --> 00:13:55.208 ‫تو دانشکده عالی استنفورد باهم آشنا شدیم. 212 00:13:56.835 --> 00:14:01.381 ‫من جلوی سالن بودم، ‫یه معادله روی تخته رو حل می کردم. 213 00:14:02.382 --> 00:14:07.554 ‫وقتی کارم تموم شد، ‫استاد فوراً کلش رو پاک کرد... 214 00:14:08.305 --> 00:14:10.640 ‫چون اشتباه اساسی ای ازم سر زد. 215 00:14:11.474 --> 00:14:13.101 ‫خجالت آور بود. 216 00:14:13.184 --> 00:14:14.603 ‫و بعدش چی شد؟ 217 00:14:15.729 --> 00:14:19.399 ‫لارا دستش رو بالا گرفت و گفت ‫که اونم همین اشتباه رو مرتکب شده. 218 00:14:19.482 --> 00:14:20.692 ‫حالم رو بهتر کرد. 219 00:14:22.360 --> 00:14:27.532 ‫تا اینکه از بغل میزش رد شدم ‫و چشمم به صحفه نمایشش خورد، 220 00:14:28.408 --> 00:14:29.951 ‫و اون مشکل رو درست حل کرده بود. 221 00:14:32.954 --> 00:14:34.164 ‫ولی لارا همچین آدمی بود. 222 00:14:41.171 --> 00:14:42.589 ‫ازدواجت چطوری بود؟ 223 00:14:44.841 --> 00:14:46.051 ‫خب، بی نقص نبود. 224 00:14:47.677 --> 00:14:49.387 ‫مثل هر زوجی مشکلاتی داشتیم. 225 00:14:50.764 --> 00:14:52.349 ‫چه جور مشکلاتی؟ 226 00:14:57.937 --> 00:15:00.148 ‫مثلا بی وفایی. 227 00:15:02.400 --> 00:15:04.319 ‫می دونستم که اون بی وفایی می کرد. 228 00:15:06.863 --> 00:15:09.491 ‫- به پلیس اینو گفتی؟ ‫- نه. 229 00:15:09.574 --> 00:15:10.575 ‫چرا؟ 230 00:15:11.826 --> 00:15:16.039 ‫چون می دونستم که اینطوری ‫یه شوهر عصبانی و حسود به نظر میام، 231 00:15:16.122 --> 00:15:17.248 ‫و این حقیقت نداشت. 232 00:15:18.416 --> 00:15:19.417 ‫من اونو بخشیدم. 233 00:15:20.877 --> 00:15:21.878 ‫چرا؟ 234 00:15:23.088 --> 00:15:25.465 ‫چون تقصیر من بود. 235 00:15:27.258 --> 00:15:28.259 ‫ببینین، من... 236 00:15:29.135 --> 00:15:34.015 ‫همیشه ی خدا داشتم کار می کردم. ‫و اونو نادیده می گرفتم. 237 00:15:35.433 --> 00:15:39.020 ‫و وفادار هم نبودم. 238 00:15:40.480 --> 00:15:43.149 ‫- تو هم بی وفایی کردی؟ ‫- بله. 239 00:15:44.859 --> 00:15:48.530 ‫من به هیچ شکل، وجه و گونه ای ‫شوهر بی نقصی نبودم. 240 00:15:50.323 --> 00:15:52.367 ‫و هر روز خیلی احساس خوش شانسی می کردم... 241 00:15:53.201 --> 00:15:59.040 ‫که لارا می تونست اینو نادیده بگیره ‫و منو به چشم مردی ببینه که سعی می کردم باشم... 242 00:16:00.166 --> 00:16:02.210 ‫نه مردی که بعضی وقت ها بودم. 243 00:16:04.754 --> 00:16:07.465 ‫چرا اون روز به خونه رفتی، آقای الیوت؟ 244 00:16:10.093 --> 00:16:11.302 ‫رفتم اونجا... 245 00:16:14.681 --> 00:16:16.141 ‫تا برای زنم بجنگم. 246 00:16:18.143 --> 00:16:20.437 ‫تا سعی کنم ازدواج مون رو نجات بدم. 247 00:16:22.147 --> 00:16:23.273 ‫به جاش... 248 00:16:26.860 --> 00:16:28.945 ‫اونا مُرده پیدا کردم. 249 00:16:30.196 --> 00:16:31.656 ‫جفت شون رو. 250 00:16:44.419 --> 00:16:48.214 ‫ما با وقت استراحت موافق نیستیم ‫تا آقای الیوت به خودشون بیان. 251 00:16:48.298 --> 00:16:49.799 ‫نیازی نیست، جناب قاضی. 252 00:16:51.134 --> 00:16:55.221 ‫آقای الیوت... ‫من فقط یه سوال دیگه دارم. 253 00:16:57.432 --> 00:16:58.641 ‫تو زنت رو کشتی؟ 254 00:17:01.019 --> 00:17:02.270 ‫خدایا، نه. 255 00:17:05.440 --> 00:17:06.649 ‫من دوستش دارم. 256 00:17:10.570 --> 00:17:12.614 ‫دوستش داشتم. 257 00:17:37.847 --> 00:17:39.265 ‫شاهد به دادستان سپرده میشه. 258 00:17:43.770 --> 00:17:47.315 ‫آقای الیوت، شما به پلیس گفتید که ‫شبِ قبل از به قتل رسیدن ایشون... 259 00:17:47.398 --> 00:17:50.193 ‫شما باهم بحث کردید. ‫درسته؟ 260 00:17:50.860 --> 00:17:52.111 ‫بله. 261 00:17:52.195 --> 00:17:54.364 ‫برعکس چیزی که به پلیس گفتید، 262 00:17:54.447 --> 00:17:57.200 ‫الان شهادت دادید که بحثتون ‫بخاطر بی وفاییش بود. 263 00:17:58.326 --> 00:17:59.661 ‫درسته. 264 00:17:59.744 --> 00:18:04.916 ‫حالا، همینطورم به پلیس گفتید که ‫روز بعدش به خونه تو ملیبو رفتید... 265 00:18:04.999 --> 00:18:08.711 ‫تا لارا رو با یه سفر جزیره ای سورپرایز کنی. ‫درسته؟ 266 00:18:09.545 --> 00:18:10.546 ‫بله. 267 00:18:11.047 --> 00:18:14.592 ‫این حقیقت داره، یا یه دروغ دیگه ایه ‫که به پلیس گفتی؟ 268 00:18:14.676 --> 00:18:17.053 ‫- اعتراض دارم. استدلالیه؟ ‫- ازش می گذرم. 269 00:18:17.136 --> 00:18:21.683 ‫قبل از اینکه اون روز به خونه تون برید، ‫رزروی انجام دادید؟ 270 00:18:23.017 --> 00:18:24.018 ‫رزرو؟ 271 00:18:24.977 --> 00:18:29.273 ‫تو یه هتل؟ یا رستوران؟ ‫برای سفرتون. 272 00:18:30.358 --> 00:18:33.861 ‫آره، تا جایی که یادم میاد نه. ‫داشتم سعی می کردم یهویی عمل کنم. 273 00:18:33.945 --> 00:18:38.491 ‫دادستانی می خواه مدارک دادسرای ‫شماره 21 رو ارائه کنه. 274 00:18:39.617 --> 00:18:40.702 ‫قبول واقع شد. 275 00:18:43.830 --> 00:18:46.207 ‫این تقویم برنامه هاتونه، آقای الیوت؟ 276 00:18:47.834 --> 00:18:50.461 ‫به نظر میرسه از روش چاپ شده، بله. 277 00:18:50.545 --> 00:18:54.924 ‫میشه لطفا به روز قتل ‫ششم سپتامبر پارسال روی بیارید؟ 278 00:18:55.800 --> 00:18:58.344 ‫لیست جلساتی که برای اون روز تعیین کردید ‫رو می بینید؟ 279 00:18:58.428 --> 00:18:59.429 ‫بله. 280 00:19:00.304 --> 00:19:01.764 ‫چندتان؟ 281 00:19:02.515 --> 00:19:04.016 ‫هفت ها. 282 00:19:04.100 --> 00:19:07.103 ‫حالا، قبل از اینکه سوار ماشین بشید ‫و برید تا... 283 00:19:07.186 --> 00:19:10.773 ‫همسرتون رو با سفر سورپرایز کنید ‫از بین اونا جلسه ای رو کنسل کردید؟ 284 00:19:10.857 --> 00:19:13.484 ‫من به اون فکر نمی کردم. ‫تازه دعوا کرده بودیم. 285 00:19:13.568 --> 00:19:15.194 ‫یه سوالی با جواب بله یا نه ست. 286 00:19:15.278 --> 00:19:18.197 ‫اون روز برنامه تون رو خالی کردید ‫یا نه؟ 287 00:19:20.032 --> 00:19:21.701 ‫نه، فکر نکنم خالی کرده باشم. 288 00:19:21.784 --> 00:19:23.911 ‫وقتی شما اون روز به خونه رفتید ‫می دونستید... 289 00:19:23.995 --> 00:19:26.330 ‫که یان ریلز پیش همسرتونه، مگه نه؟ 290 00:19:26.998 --> 00:19:28.040 ‫نه. 291 00:19:30.376 --> 00:19:32.962 ‫این مدرک دادستانی شماره 22ست. 292 00:19:34.672 --> 00:19:36.048 ‫گزارش دوربین امنیتی. 293 00:19:39.385 --> 00:19:40.720 ‫حالا، اینطور نیست که... 294 00:19:40.803 --> 00:19:44.432 ‫شما می دونستید که دوربین های خونه ملیبوتون ‫اون روز صبح خاموش بودند؟ 295 00:19:45.391 --> 00:19:49.437 ‫من راجع به بی وفایی می دونستم. ‫نمی دونستم که ریلز قراره تو خونه باشه. 296 00:19:49.520 --> 00:19:54.817 ‫شهادت شما اینه که شما ناراحت نبودید ‫چون خودتون هم بی وفا بودید؟ 297 00:19:55.693 --> 00:19:57.445 ‫خب، بله. 298 00:19:58.779 --> 00:20:01.199 ‫شما و لارا الیوت قرارداد قبل از ازدواج امضاء کردید؟ 299 00:20:01.282 --> 00:20:02.116 ‫نه. 300 00:20:02.200 --> 00:20:03.910 ‫پس اگه همسرتون ازتون طلاق می گرفت، 301 00:20:03.993 --> 00:20:06.621 ‫صاحب نصف ثروتتون می شد، درسته؟ 302 00:20:06.704 --> 00:20:09.957 ‫اعتراض دارم. ‫آقای الیوت در حقوق خانواده تخصص ندارن. 303 00:20:10.583 --> 00:20:11.584 ‫قبول واقع میشه. 304 00:20:16.839 --> 00:20:18.299 ‫شب قبل از قتل ها، 305 00:20:19.634 --> 00:20:21.969 ‫همسرتون بهتون گفته بود ‫که داره میره دیدن سونیا پاتل؟ 306 00:20:22.053 --> 00:20:22.887 ‫نه. 307 00:20:22.970 --> 00:20:27.433 ‫حقیقت نداره که می ترسیدید ‫مبادا اون راجع به طلاق دادن شما حرف میزد؟ 308 00:20:27.516 --> 00:20:30.478 ‫شاید داشته از دوست قدیمیش می پرسیده که ‫بهترین راه برای تامین مالی خودش چی بوده؟ 309 00:20:30.561 --> 00:20:33.773 ‫- اعتراض دارم. این حدس و گمان بوجود میاره. ‫- سوال رو طور دیگه ای بیان می کنم. 310 00:20:33.856 --> 00:20:38.986 ‫آقای الیوت، می دونید که چرا ‫همسرتون با سونیا پاتل تماس گرفت؟ 311 00:20:39.070 --> 00:20:44.825 ‫نه. لارا سال ها بود که سونیا رو ندیده بود. ‫نمی دونم چرا باهاش ارتباط برقرار کرد. 312 00:20:46.244 --> 00:20:49.205 ‫- شما اسلحه ای دارید، آقای الیوت؟ ‫- نه. 313 00:20:49.288 --> 00:20:53.292 ‫- تا حالا با اسلحه شلیک کردید؟ ‫- منو یه زوجی که قبلا هیپی بودن بزرگ کردن. 314 00:20:53.376 --> 00:20:55.628 ‫حتی اجازه نداشتم که ‫تفنگ آب پاش داشته باشم. 315 00:20:55.711 --> 00:20:59.382 ‫پس جوابتون نه ست؟ ‫تجربه ای با سلاح های گرم ندارید؟ 316 00:20:59.465 --> 00:21:00.466 ‫درسته. 317 00:21:01.258 --> 00:21:05.513 ‫دادستانی می خواد مدرک شماره 23 ‫رو ارائه کنه. 318 00:21:10.685 --> 00:21:13.771 ‫حالا این بازی آقای الیوت، ناکتورناست. 319 00:21:14.522 --> 00:21:18.234 ‫من خیلی اهل بازی نیستم، آقای الیوت ‫پس می خوام روی این لحظه تمرکز کنم. 320 00:21:19.360 --> 00:21:22.154 ‫ اسلحه رو بردار. ‫ ممکنه لازمت بشه. 321 00:21:25.825 --> 00:21:28.202 ‫این اولین باریه که قهرمان بازی ‫اسلحه دست می گیره، مگه نه؟ 322 00:21:28.285 --> 00:21:29.286 ‫بله. 323 00:21:29.870 --> 00:21:33.082 ‫اسلحه ای که در طول بازی ‫سلاح اصلی اون میشه. 324 00:21:34.417 --> 00:21:37.044 ‫می تونید به دادگاه بگید که ‫اون چه نوع اسلحه ایه؟ 325 00:21:37.128 --> 00:21:38.170 ‫چه نوع؟ 326 00:21:38.963 --> 00:21:40.840 ‫برند و کالیبر اسلحه؟ 327 00:21:40.923 --> 00:21:42.383 ‫صحبت سر پایی، عالیجناب؟ 328 00:21:48.597 --> 00:21:52.560 ‫عالیجناب، موکل من داره تو ایکس باکس محاکمه میشه ‫یا تو دادگاه؟ 329 00:21:52.643 --> 00:21:55.062 ‫اینجور سوال ها ریشه در استدلال دادستانی داره. 330 00:21:55.146 --> 00:21:57.064 ‫گمراه کننده و پیش داورانه ست. 331 00:21:57.148 --> 00:22:02.194 ‫بله، اینطور میشد. اگه آقای گولنتز از این ‫به عنوان دلیل اصلی استدلالش استفاده می کرد. 332 00:22:02.278 --> 00:22:04.655 ‫ولی این کارو نکرد. ‫وقتی موکل تو شهادت داد... 333 00:22:04.739 --> 00:22:07.616 ‫که هیچ تجربه ای با سلاح های گرم نداره ‫اون در رو باز کرد. 334 00:22:07.700 --> 00:22:10.327 ‫می خوام اعتراضم توی پرونده ‫برای تجدید نظر ثبت بشه. 335 00:22:10.411 --> 00:22:11.412 ‫حتما. 336 00:22:12.830 --> 00:22:14.206 ‫شاهد می تونن جواب بدن. 337 00:22:16.876 --> 00:22:20.796 ‫آه، معتقدم یه اسلحه هکلر و کخ ‫با کالیبر 45 هستش. 338 00:22:20.880 --> 00:22:23.215 ‫یه اچ کی 45 نیمه اتوماتیک. 339 00:22:24.842 --> 00:22:26.802 ‫اون همون اسلحه ایه که پلیس معتقده... 340 00:22:26.886 --> 00:22:29.638 ‫برای کشتن لارا الیوت و یان ریلز استفاده شده، مگه نه؟ 341 00:22:30.598 --> 00:22:33.893 ‫من نمی دونم. ‫اگه تو گزارش پلیس نوشته شده، به گمونم همینه. 342 00:22:33.976 --> 00:22:36.812 ‫شرکت شما یه اسلحه هکلر و کخ ‫نیمه اتوماتیک 45 کالیبر داره... 343 00:22:36.896 --> 00:22:38.355 ‫که به عنوان مدل این اسلحه ‫ازش استفاده شده؟ 344 00:22:39.106 --> 00:22:39.940 ‫نه. 345 00:22:40.024 --> 00:22:42.776 ‫پس اگه معاملات تجاری شرکت تون بررسی بشه... 346 00:22:42.860 --> 00:22:44.778 ‫همچین خریدی نشان داده نمیشه؟ 347 00:22:44.862 --> 00:22:46.322 ‫نه، اصلا. 348 00:22:46.405 --> 00:22:50.493 ‫و اینکه دقیقا همون اسلحه ست ‫کاملا تصادفیه؟ 349 00:22:50.576 --> 00:22:52.286 ‫اعتراض دارم. ‫مشاجره گرانه ست. 350 00:22:55.706 --> 00:22:57.082 ‫سوال رو پس می گیرم. 351 00:22:59.043 --> 00:23:00.669 ‫حرف دیگه ای ندارم، عالیجناب. 352 00:23:03.631 --> 00:23:06.008 ‫- دوباره برگرده به شما؟ ‫- نه، عالیجناب. 353 00:23:07.593 --> 00:23:10.763 ‫بسیار خب. ‫دادگاه 30 دقیقه استراحت خواهد داشت. 354 00:23:10.846 --> 00:23:12.556 ‫بعد استدلال های نهایی رو می شنویم. 355 00:23:27.696 --> 00:23:28.739 ‫- سلام. ‫- سلام. 356 00:23:30.449 --> 00:23:34.245 ‫- میکی گفت من فقط باید گوش بدم. ‫- درسته. 357 00:23:36.497 --> 00:23:38.123 ‫به گل فروشی رفتین؟ 358 00:23:38.207 --> 00:23:42.503 ‫بله. و ما رو به مَردی رسوند که معتقدیم ‫به دیوید لورسکا شلیک کرده. 359 00:23:42.586 --> 00:23:44.296 ‫پس چیزی که نیاز داشتین ‫رو بدست آوردین. 360 00:23:45.047 --> 00:23:47.341 ‫کاش به این سادگیا بود. 361 00:23:49.969 --> 00:23:53.347 ‫گوش کن، می خوام آنجلو سوتو ‫پول جرایمش رو بده، تانیا. 362 00:23:53.430 --> 00:23:55.891 ‫این وظیفه منه. ‫بخاطرش عذرخواهی نمی کنم. 363 00:23:56.725 --> 00:23:58.852 ‫ولی حدی هست که ازش نمی گذرم. 364 00:23:59.645 --> 00:24:04.942 ‫مجبورت نمی کنم کاری کنی که ‫تو و بچه ات رو در خطر بندازه. 365 00:24:05.901 --> 00:24:08.279 ‫- منظورت چیه؟ ‫- یه حق انتخابی داری. 366 00:24:08.904 --> 00:24:12.241 ‫می تونی الان بکشی کنار ‫و پرونده مون علیه سوتو به جایی نمیرسه، 367 00:24:12.324 --> 00:24:16.245 ‫و شما دو نفر می تونین باهم بچه تون رو بزرگ کنین ‫و دیگه چیزی ازم نمی شنوی. 368 00:24:17.329 --> 00:24:19.456 ‫من نمی خوام بچه ام رو با اون بزرگ کنم. 369 00:24:20.165 --> 00:24:22.042 ‫پس می تونی یه انتخاب دیگه بکنی. 370 00:24:23.293 --> 00:24:27.089 ‫می تونی شنود وصل کنی، ‫یه میکروفون مخفی، 371 00:24:27.172 --> 00:24:31.051 ‫و می تونی آنجلو رو وادار کنی ‫تا به دادن دستور قتل دیوید لورسکا اعتراف کنه. 372 00:24:33.721 --> 00:24:35.431 ‫قول میدم، ما بیرون اونجا وای میستیم. 373 00:24:37.891 --> 00:24:38.934 ‫چند سالت بود؟ 374 00:24:39.893 --> 00:24:41.979 ‫- کِی؟ ‫- وقتی آوردت اینجا. 375 00:24:42.688 --> 00:24:45.899 ‫مجبورت کرد با چندرغاز کار کنی تا اینکه ازت خوشش اومد. ‫چند سالت بود؟ 376 00:24:48.819 --> 00:24:49.862 ‫19. 377 00:24:51.947 --> 00:24:52.990 ‫19. 378 00:24:55.576 --> 00:24:58.078 ‫خب، اگه می خوای یک بار برای همیشه ‫از دستش فرار کنی، تانیا، 379 00:24:58.162 --> 00:24:59.371 ‫الان فرصتش رو داری. 380 00:25:02.708 --> 00:25:03.792 ‫ولی با خودته. 381 00:25:07.755 --> 00:25:09.631 ‫استدلال نهایی الانه که شروع بشه. ‫کجایی؟ 382 00:25:09.715 --> 00:25:11.884 ‫درگیر یه چیزی ام، عزیزم. 383 00:25:12.718 --> 00:25:14.845 ‫- واسه پرونده الیوت؟ ‫- یه جورایی. 384 00:25:16.305 --> 00:25:18.098 ‫ به محض اینکه بتونم میام. 385 00:25:22.394 --> 00:25:23.645 ‫دروغ نمی گفتی. 386 00:25:25.647 --> 00:25:26.857 ‫ببخشید؟ 387 00:25:27.441 --> 00:25:29.860 ‫وقتی گفتی تا آخرش به دادگاهی میای. 388 00:25:31.945 --> 00:25:33.655 ‫این حداقل کاریه که می تونم ‫واسه یان بکنم. 389 00:25:34.823 --> 00:25:39.369 ‫کارل، خیلی بهت تسلیت میگم. ‫باید همون روز اول اینو بهت می گفتم. 390 00:25:40.245 --> 00:25:44.291 ‫هر اتفاقی که افتاد، ‫امیدوارم این برات کمی آرامش بیاره. 391 00:25:53.842 --> 00:25:55.177 ‫آقای گولنتز؟ 392 00:26:16.990 --> 00:26:18.075 ‫خانوم ها و آقایون. 393 00:26:19.785 --> 00:26:21.119 ‫این پرونده ساده ست. 394 00:26:22.913 --> 00:26:26.667 ‫یه مَرد می فهمه که زنش داره بی وفایی می کنه ‫و باهم بحث می کنن. 395 00:26:27.459 --> 00:26:28.710 ‫شکی درش نیست. 396 00:26:30.045 --> 00:26:32.297 ‫صبح روز بعد، اون به خونه ساحلی شون میره... 397 00:26:32.381 --> 00:26:34.675 ‫که دوربین های امنیتی اونجا خاموشن. 398 00:26:35.551 --> 00:26:37.261 ‫شکی در این هم نیست. 399 00:26:37.344 --> 00:26:44.268 ‫بعد ادعا می کنه که اونجا همسرش ‫و اون فرد رو دیده که با ضرب گلوله مُردن. 400 00:27:06.206 --> 00:27:10.210 ‫حالا، وکیل مدافع ازتون می خواد ‫تا این داستان مسخره رو باور کنید... 401 00:27:10.961 --> 00:27:13.505 ‫که بقایای گلوله ای که ‫روی دستش پیدا شده، 402 00:27:13.588 --> 00:27:15.340 ‫خب، اون که بر اثر شلیک اسلحه نبوده. 403 00:27:15.424 --> 00:27:17.968 ‫نه، اون بخاطر یه ماشین پلیس شسته نشده بود. 404 00:27:20.178 --> 00:27:24.308 ‫این فقط تصادفیه که قاتل ‫دقیقا از اسلحه ای استفاده کرده... 405 00:27:24.391 --> 00:27:25.892 ‫که قهرمان بازی ویدئویش استفاده می کنه. 406 00:27:27.269 --> 00:27:31.064 ‫و اینکه اون قربانی یه قضاوت عجولانه بوده، 407 00:27:31.148 --> 00:27:36.320 ‫برخلاف اینکه اعتراف کرد که به پلیس دروغ گفت ‫تا به نظر گناهکار نیاد. 408 00:27:38.447 --> 00:27:40.824 ‫ولی عقل سلیم و منطق ‫بهتون میگه... 409 00:27:40.907 --> 00:27:46.038 ‫چه کسی اون روز گلوله هایی رو شلیک کرد که ‫به جان لارا الیوت و یان ریلز پایان داد. 410 00:27:46.121 --> 00:27:49.624 ‫حالا، شنیدید که مدافع شهادت داد ‫که همسرش رو دوست داشته. 411 00:27:49.708 --> 00:27:52.210 ‫عشق برای مردی مثل ترور الیوت ‫چه معنی ای داره؟ 412 00:28:02.888 --> 00:28:06.641 ‫اون از لارا به عنوان مدل بازی ویدئوییش استفاده کرد. 413 00:28:07.392 --> 00:28:09.561 ‫چون می خواست اون همین باشه. 414 00:28:09.644 --> 00:28:13.398 ‫یه پوسته خالی که میشه ‫با چندتا دکمه کنترلش کرد. 415 00:28:13.482 --> 00:28:17.736 ‫همسرش رو در قفسی طلایی زندانی کرد ‫و وقتی اون سعی کرد خودش رو آزاد کنه، 416 00:28:17.819 --> 00:28:20.447 ‫اون و مَرده رو به قتل رسوند. 417 00:28:20.530 --> 00:28:25.202 ‫چون اگه ترور الیوت نمی تونست لارا رو داشته باشه ‫کس دیگه ای هم نمی تونست! 418 00:28:29.331 --> 00:28:33.502 ‫بخوام ساده بگم، ترور الیوت گناهکاره. 419 00:28:33.585 --> 00:28:38.924 ‫اگه عقل سلیم و منطق راهنماهای شمان، ‫نتیجه دیگه ای وجود نداره. 420 00:28:42.511 --> 00:28:43.512 ‫ممنون. 421 00:28:54.564 --> 00:28:55.774 ‫آقای هالر؟ 422 00:29:00.695 --> 00:29:02.739 ‫آخه بیانیه های پایانی چقدر اهمیت دارن؟ 423 00:29:02.823 --> 00:29:04.783 ‫مگه هیئت منصفه تا اون موقع ‫تصمیمش رو نگرفته؟ 424 00:29:04.866 --> 00:29:06.827 ‫نه، یادت باشه که اون یه سخنرانی نیست، ‫یه استدلاله. 425 00:29:06.910 --> 00:29:09.621 ‫اگه به حرفای دادستان گوش ندی، 426 00:29:09.704 --> 00:29:12.249 ‫فرصتت رو از دست میدی ‫تا بتونی ضعیف ترین بخش پرونده ات رو... 427 00:29:12.332 --> 00:29:14.125 ‫به بزرگ ترین قوّتت تبدیل کنی. 428 00:29:35.063 --> 00:29:39.526 ‫دخترم کلاس جبر میره، ‫و ازش متنفره. 429 00:29:39.609 --> 00:29:40.443 ‫بدجورم متنفره. 430 00:29:40.527 --> 00:29:42.988 ‫میگه، "بابا، چرا به این نیاز دارم"؟ 431 00:29:43.071 --> 00:29:47.492 ‫من میگم، "عزیزم، وقتی مایاهای باستان ‫می خواستن دنیاشون رو درک کنن، 432 00:29:47.576 --> 00:29:48.660 ‫ریاضی رو بوجود آوردن". 433 00:29:49.286 --> 00:29:53.164 ‫"تقویم رو کشف کردن، ‫365 روز در یک سال شمسی." 434 00:29:53.248 --> 00:29:54.165 ‫"فوق العاده ست، درسته"؟ 435 00:29:54.249 --> 00:29:56.918 ‫جواب نداد. ‫هنوزم ازش بدش میاد. 436 00:29:57.627 --> 00:29:59.713 ‫بگذریم، چرا دارم اینو بهتون میگم؟ 437 00:30:00.422 --> 00:30:03.091 ‫چون می خوایم از ریاضی واسه ‫درک کردن دنیامون استفاده کنیم. 438 00:30:03.174 --> 00:30:08.763 ‫حالا، کمی تحملم کنین. ‫ماشین آقای الیوت ساعت 10:44 از دفترش حرکت می کنه. 439 00:30:10.307 --> 00:30:14.060 ‫با میانگین سرعت 56 کیلومتر در ساعت، درسته؟ 440 00:30:14.144 --> 00:30:19.816 ‫پس به خونه اش در ملیبو میرسه ‫که فاصله 34 کیلومتر... 441 00:30:20.650 --> 00:30:22.777 ‫با زمان 36 دقیقه ست. 442 00:30:22.861 --> 00:30:24.154 ‫شکی در این نیست. 443 00:30:25.655 --> 00:30:26.656 ‫پس اون... 444 00:30:28.825 --> 00:30:33.163 ‫ساعت 11:20 میرسه و پنج دقیقه بعدش ‫در ساعت 11:25... 445 00:30:34.497 --> 00:30:37.000 ‫با 911 تماس می گیره. 446 00:30:38.710 --> 00:30:42.589 ‫حالا این تماس باعث ‫رسیدن فیلمبردار میشه، 447 00:30:42.672 --> 00:30:46.134 ‫که از ترور الیوت در بیرون خونه اش ‫دقیقا... 448 00:30:46.217 --> 00:30:52.807 ‫ساعت 11:27 فیلم می گیره. ‫اینطوری فقط هفت دقیقه می مونه. 449 00:30:55.310 --> 00:30:58.021 ‫هفت دقیقه از موقعی که آقای الیوت رسید... 450 00:30:58.104 --> 00:31:01.649 ‫تا اینکه فیلمبردار شروع به فیلمبرداری ‫از اون در بیرون خونه اش کرد. 451 00:31:01.733 --> 00:31:06.654 ‫هفت دقیقه تا اون این جنایات رو انجام بده ‫و لاپوشونی شون کنه. 452 00:31:08.406 --> 00:31:10.992 ‫حالا، به قربانی ها از فاصله نزدیک شلیک شده. 453 00:31:11.826 --> 00:31:15.246 ‫هیچ خونی روی لباس ها ‫یا دست های آقای الیوت نبود. 454 00:31:16.247 --> 00:31:20.877 ‫یعنی باید قبل از رسیدن مامورین ‫خودش رو تمیز و لباس هاش رو عوض می کرد. 455 00:31:22.253 --> 00:31:24.214 ‫و این ما رو به اسلحه می رسونه. 456 00:31:24.297 --> 00:31:28.176 ‫حالا آقای گولنتز میگه که ‫این سلاح کارتونی... 457 00:31:28.259 --> 00:31:31.638 ‫به نحوی ثابت می کنه که آقای الیوت ‫باید همچین اسلحه ای داشته باشه. 458 00:31:33.056 --> 00:31:34.933 ‫ولی اگه این حقیقت داره، ‫اسلحه کجاست؟ 459 00:31:35.016 --> 00:31:38.603 ‫اسلحه واقعی ای که باهاش لارا الیوت و یان ریلز ‫کشته شدن کجاست؟ 460 00:31:39.479 --> 00:31:41.272 ‫لباس های خونی کجان؟ 461 00:31:41.356 --> 00:31:43.358 ‫حالا، خونه ساحلی بالای یه تپه ست. 462 00:31:43.441 --> 00:31:45.819 ‫تا رسیدن به بزرگراه ده دقیقه طول می کشه، 463 00:31:45.902 --> 00:31:50.657 ‫و پلیس کل منطقه رو با سگ ها گشتن ‫و هیچی پیدا نکردن. 464 00:31:50.740 --> 00:31:54.953 ‫هیچی و آقای گولنتز می خواد باور کنید ‫که تو هفت دقیقه، 465 00:31:55.036 --> 00:32:00.041 ‫هفت دقیقه، آقای الیوت به همسر و همراهش شلیک کرده، ‫خودش رو تر و تمیز کرده، 466 00:32:00.125 --> 00:32:03.753 ‫و طوری از شر مدارک خلاص شده که ‫پلیس هرگز نتونن پیداشون کنن. 467 00:32:03.837 --> 00:32:06.714 ‫غیرممکنه. ‫و این چیزیه که ریاضی بهمون می فهمونه. 468 00:32:07.715 --> 00:32:11.219 ‫بهمون میگه که آقای الیوت این کارو نکرده، 469 00:32:12.262 --> 00:32:17.016 ‫و قاتل واقعی، هرکی که بوده ‫مدارک رو با خودش برده. 470 00:32:17.725 --> 00:32:21.020 ‫خب، دیگه چه کسی برای کشتن یان ریلز ‫و لارا الیوت انگیزه داشته؟ 471 00:32:21.980 --> 00:32:27.443 ‫کارآگاه کیند چه کسی رو نادیده گرفت ‫تا اینکه ازش سوگند گرفته شد؟ 472 00:32:27.527 --> 00:32:31.948 ‫ما چه کسی رو می دونیم که اسلحه داره ‫چون وقتی خودش بالای جایگاه بود، اینو گفت؟ 473 00:32:35.493 --> 00:32:36.619 ‫آنتون شاوار. 474 00:32:38.329 --> 00:32:41.416 ‫یه شوهر حسود که برخلاف ترور الیوت، 475 00:32:41.499 --> 00:32:43.626 ‫سابقه طولانی ای از خشونت داره. 476 00:32:45.587 --> 00:32:49.215 ‫حالا آقای گولنتز ازتون خواست که ‫از عقل سلیم و منطق استفاده کنید، 477 00:32:49.299 --> 00:32:50.633 ‫و منم کاملا موافقم. 478 00:32:52.760 --> 00:32:57.223 ‫ولی به خودتون اجازه ندید که حقه های عاطفی ساده ‫گولتون بزنند. 479 00:32:57.307 --> 00:32:59.559 ‫اگه عقل سلیم و منطق راهنمای شما باشه، 480 00:32:59.642 --> 00:33:05.023 ‫می فهمین که امکان نداره آقای الیوت ‫اون جنایات رو مرتکب شده باشه. 481 00:33:06.482 --> 00:33:11.529 ‫و من اطمینان خاطر دارم که ‫شما با رأی بیگناه برمی گردید. 482 00:33:16.492 --> 00:33:17.493 ‫متشکرم. 483 00:33:34.594 --> 00:33:37.597 ‫- با تانیا حرف زدم. ‫- و؟ 484 00:33:37.680 --> 00:33:39.098 ‫و خوشم نمیاد، مگی. 485 00:33:39.974 --> 00:33:41.100 ‫ولی با خودشه. 486 00:33:42.018 --> 00:33:44.729 ‫و گوش کن مگز، ‫همین که دردسری دیدی، 487 00:33:44.812 --> 00:33:46.731 ‫از اونجا خارجش کن. ‫باشه؟ 488 00:33:46.814 --> 00:33:49.150 ‫قول میدم. ‫و میکی، ممنونم. 489 00:34:07.418 --> 00:34:11.714 ‫داستان ترور درمورد سرگی کوسویچ، ‫چرت و پرته. 490 00:34:11.798 --> 00:34:14.926 ‫- بر چه اساس؟ ‫- سوابق شرکتیِ شرکت ترور. 491 00:34:15.635 --> 00:34:19.597 ‫معلوم شد که سرمایه گذارها قانونی ان. ‫آدمای اهل سرمایه گذاری خطرپذیر عادی ان. 492 00:34:19.680 --> 00:34:23.017 ‫خب، بخاطر اینه که کوسویچ ‫یه شریک بی دخالته. 493 00:34:23.768 --> 00:34:25.937 ‫ترور هیچوقت اقرار نمی کنه که ‫سرمایه اش رو یه خلافکار تامین کرده. 494 00:34:26.020 --> 00:34:29.482 ‫منم همین فکر رو کردم. ‫واسه همین یه راست رفتم سراغ منبع. 495 00:34:29.565 --> 00:34:31.651 ‫پسر کوسویچ، پاول. 496 00:34:31.734 --> 00:34:36.114 ‫- اون هم اتاقی ترور تو دانشکده استنفورده. ‫- یکم طول کشید تا باهاش ارتباط برقرار کنم. 497 00:34:36.197 --> 00:34:39.117 ‫و همین که اسم ترور رو بردم ‫گوشی رو روم قطع کرد. 498 00:34:39.200 --> 00:34:41.619 ‫- که هیچی رو ثابت نمی کنه. ‫- آره و نه. 499 00:34:41.702 --> 00:34:44.205 ‫کاشف به عمل اومد که ‫تو استنفورد یه هم اتاقی سوم هم بوده. 500 00:34:44.288 --> 00:34:48.793 ‫بن هافمن. ‫اون مدیر ارشد فنیِ شرکت پاوله. 501 00:34:49.585 --> 00:34:51.420 ‫از اون تونستم حرف بکشم. 502 00:34:52.046 --> 00:34:54.882 ‫گفت که پاول از ترور متنفر بود، 503 00:34:54.966 --> 00:34:58.344 ‫و اینکه باباش هرگز ‫چیزی از ترور رو تامین مالی نمی کرده. 504 00:34:58.427 --> 00:35:01.222 ‫- بازم چیزی رو ثابت نمی کنه. ‫- شاید نکنه. 505 00:35:02.723 --> 00:35:07.770 ‫ولی وقتی که پرونده برنده شده بود ‫ترور رفت بالای جایگاه شهادت. 506 00:35:07.854 --> 00:35:09.981 ‫اگه یه گانگستر روسی... 507 00:35:10.064 --> 00:35:13.901 ‫تهدیدش می کرد، ‫این کارو می کرد؟ 508 00:35:18.364 --> 00:35:20.074 ‫تو ول کن هیچی نمیشی، مگه نه؟ 509 00:35:20.158 --> 00:35:23.536 ‫آره خب، تو منو استخدام نکردی ‫تا چیزی که می خوای بشنوی رو بهت بگم. 510 00:35:24.287 --> 00:35:30.168 ‫سوال اینجاست که اگه کار روس ها نیست ‫پس کی تو رو تعقیب می کرده؟ 511 00:35:37.800 --> 00:35:39.468 ‫میکی هالر هستم. 512 00:35:39.552 --> 00:35:41.387 ‫بله، الان میام. ‫ممنون. 513 00:35:44.056 --> 00:35:45.057 ‫هیئت منصفه برگشته. 514 00:35:50.938 --> 00:35:53.900 ‫- هیئت منصفه به رأیی رسیده؟ ‫- بله، عالیجناب. 515 00:36:18.799 --> 00:36:20.551 ‫مدافع وای ‎ میسته. 516 00:36:27.391 --> 00:36:28.643 ‫می تونید رأی رو بخونید. 517 00:36:31.896 --> 00:36:34.690 ‫ "در خصوص ایالت کالیفرنیا علیه ترور الیوت، 518 00:36:34.774 --> 00:36:37.693 ‫به اتهام قتل عمد اول یان ریلز، 519 00:36:37.777 --> 00:36:40.571 ‫ما مدافع رو بیگناه می دونیم". 520 00:36:43.366 --> 00:36:44.367 ‫نه. 521 00:36:47.912 --> 00:36:51.248 ‫"به اتهام قتل درجه اول لارا الیوت، 522 00:36:51.332 --> 00:36:53.292 ‫ما مدافع رو بی گناه می دونیم". 523 00:36:58.839 --> 00:37:00.758 ‫خانوم ها و آقایون هیئت منصفه، 524 00:37:00.841 --> 00:37:04.053 ‫می خوام از خدمت و بررسی شما ‫تشکر کنم. 525 00:37:04.136 --> 00:37:06.305 ‫آقای الیوت، شما آزادید که برید. 526 00:37:52.560 --> 00:37:56.272 ‫ما دلستر و آب انگور گازدار ‫واسه تو و ایزی داریم. 527 00:37:56.355 --> 00:37:59.900 ‫شما جشن بگیرید. ‫من باید برم جایی. 528 00:37:59.984 --> 00:38:02.945 ‫میک؟ مطمئنی که حالت خوبه؟ 529 00:38:03.779 --> 00:38:04.780 ‫خوب میشم. 530 00:38:13.122 --> 00:38:14.123 ‫این چیه؟ 531 00:38:16.000 --> 00:38:17.918 ‫من که توافق نامه ام رو امضا کردم. 532 00:38:18.794 --> 00:38:22.715 ‫یه شهادت نامه که توسط من امضا شده. 533 00:38:24.800 --> 00:38:26.010 ‫حق با تو بود، ایلای. 534 00:38:27.178 --> 00:38:28.554 ‫جری تو رو پرت کرد اینجا... 535 00:38:29.471 --> 00:38:30.598 ‫و واسه مخفی کردن مدارک... 536 00:38:30.681 --> 00:38:33.309 ‫در پیگرد قانونی پرونده ترور الیوت ‫این کارو کرد. 537 00:38:34.518 --> 00:38:37.354 ‫تو تلفات جانبی بودی. 538 00:38:38.647 --> 00:38:40.274 ‫و تو چرا داری این کارو می کنی؟ 539 00:38:45.279 --> 00:38:49.575 ‫خب، بخاطر اینکه تو 6 ماه از زندگیت ‫رو از دست دادی، 540 00:38:49.658 --> 00:38:52.036 ‫تا جری بتونه... 541 00:38:52.995 --> 00:38:56.498 ‫تا من بتونم یه پرونده رو برنده بشم، ‫و کار درستی نیست. 542 00:38:58.459 --> 00:39:00.669 ‫این 6 ماهم رو بهم پس میده؟ 543 00:39:00.753 --> 00:39:04.214 ‫نه، ولی می تونی از این استفاده کنی ‫تا از وارث های جری وینسنت شکایت کنی. 544 00:39:05.132 --> 00:39:06.884 ‫اون بیمه خطای شغلی داشت. 545 00:39:07.635 --> 00:39:11.180 ‫وقتی آزاد شدی اون پول می تونه ‫سرپات کنه. 546 00:39:12.473 --> 00:39:15.351 ‫و منو باش که فکر می کردم ‫همه شما وکیل ها پشت همدیگه این. 547 00:39:15.434 --> 00:39:18.020 ‫خیلی کارها هست که من ‫واسه برندن شدن یه پرونده می کنم، ایلای. 548 00:39:18.103 --> 00:39:24.276 ‫از حد می گذرم ولی موکلم رو نمی فروشم، هیچوقت. 549 00:39:32.451 --> 00:39:34.244 ‫ببین کی تو تلوزیونه. 550 00:39:35.162 --> 00:39:38.415 ‫ می خوام یه چیزی به پلیس لس آنجلس بگم. 551 00:39:39.792 --> 00:39:43.462 ‫ وظیفه تون رو انجام بدید. ‫ قاتل لارا داره واسه خودش آزاد می گرده. 552 00:39:43.545 --> 00:39:46.215 ‫ من تا عدالت اجرا نشده ‫ قرار نمی گیرم. 553 00:39:46.298 --> 00:39:48.384 ‫یه جورایی برات جواب داد، مگه نه؟ 554 00:39:49.176 --> 00:39:50.844 ‫کثیف کاری هاش رو جری انجام داد. 555 00:39:50.928 --> 00:39:52.846 ‫ لارا عشق زندگیم بود... 556 00:39:53.889 --> 00:39:55.391 ‫افتخارش به تو رسید. 557 00:39:56.558 --> 00:39:59.144 ‫ و من بی وقفه به کارم ادامه میدم... 558 00:39:59.228 --> 00:40:01.814 ‫ تا یادمون رو گرامی بدارم. ‫ متشکرم. 559 00:40:05.484 --> 00:40:08.696 ‫سیسکو، اون سوابقی که از پارالاکس ‫پیدا کرده بودی رو یادته؟ 560 00:40:08.779 --> 00:40:10.864 ‫می خوام یه چیزه دیگه ای ‫رو هم برام پیدا کنی. 561 00:40:32.386 --> 00:40:34.471 ‫تانیا. 562 00:40:34.555 --> 00:40:36.598 ‫کجا بودی؟ ‫بهت زنگ زدم! 563 00:40:37.433 --> 00:40:39.101 ‫واسه بچه خرید می کردم. 564 00:40:39.184 --> 00:40:40.978 ‫شارژ گوشیم تموم شد. 565 00:40:41.770 --> 00:40:43.564 ‫چی شده؟ 566 00:40:44.356 --> 00:40:45.816 ‫پلیس. می خوان نابودم کنن. 567 00:40:45.899 --> 00:40:48.360 ‫ چی داری میگی؟ ‫ آنجلو، داری منو می ترسونی. 568 00:40:48.444 --> 00:40:49.611 ‫لعنتی. 569 00:40:49.695 --> 00:40:51.989 ‫- چیه؟ ‫- سیگنالش ضعیفه. 570 00:40:52.739 --> 00:40:53.740 ‫می تونیم جا به جا بشیم؟ 571 00:40:54.366 --> 00:40:56.618 ‫متراکم ترین محله ی تو لس آنجلسه. 572 00:40:56.702 --> 00:41:00.497 ‫متاسفم، من فقط ناراحتم. ‫یکی با پلیس حرف میزده. 573 00:41:00.581 --> 00:41:03.125 ‫از یکی که برام کار می کنه بازجویی کردن، ‫اون بهم گفت که چی گفتن. 574 00:41:03.208 --> 00:41:07.921 ‫ولی مگه امکان نداره که اون ‫همونی باشه که داره بهت دروغ میگه؟ 575 00:41:12.426 --> 00:41:15.971 ‫یه مشت مار دور منو پر کردن! 576 00:41:17.764 --> 00:41:20.100 ‫آنجلو، طوری نیست. ‫طوری نیست. بیا اینجا. 577 00:41:20.893 --> 00:41:23.020 ‫ هرچی که راجع به من می شنوی ‫ رو باور نکن. 578 00:41:23.103 --> 00:41:23.979 ‫هیچی؟ 579 00:41:24.062 --> 00:41:25.522 ‫- من آدم خوبی ام. ‫- آره. 580 00:41:25.564 --> 00:41:28.066 ‫ من فقط زندگی بهتری به آدما دادم. 581 00:41:28.150 --> 00:41:29.276 ‫خیلی خب، اونو به حرف آورده. 582 00:41:30.235 --> 00:41:31.236 ‫منظورت چیه؟ 583 00:41:31.320 --> 00:41:32.654 ‫- اوه، گندش بزنن. ‫- چی شد؟ 584 00:41:32.738 --> 00:41:35.324 ‫- من همه چیز بهت دادم. ‫- دختره داره بداهه گویی می کنه. 585 00:41:36.658 --> 00:41:38.994 ‫ هرکاری که من می کنم بخاطر ماست، ‫ بخاطر خانواده مون. 586 00:41:41.455 --> 00:41:45.167 ‫مردم فکر می کنن که تو اون مَرد رو کشتی. ‫تو کشتی؟ 587 00:41:45.250 --> 00:41:46.877 ‫- همچین سوال هایی ازم نپرس. ‫- من باید بدونم. 588 00:41:48.086 --> 00:41:50.380 ‫من تا زمانی که بدونم ‫طاقت هرچیزی رو دارم. 589 00:41:50.464 --> 00:41:52.090 ‫- من کاری که مجبور بودم رو کردم... ‫- تو کشتی؟ 590 00:41:52.174 --> 00:41:54.426 ‫آره، کار من بود تانیا! ‫واسه محافظت از ما اون کارو کردم! 591 00:41:54.509 --> 00:41:57.095 ‫واسه محافظت از بچه مون! ‫حالا کافیه! 592 00:41:59.681 --> 00:42:03.977 ‫طوری نیست، چیزی نیست. ‫بخاطر ما اون کارو کردی. 593 00:42:08.815 --> 00:42:10.150 ‫نه. نه. 594 00:42:11.944 --> 00:42:13.820 ‫پلیس گفت که یکی بهم خیانت کرده. 595 00:42:16.323 --> 00:42:19.826 ‫- اگه تو باشی چی؟ ‫- من چرا باید با پلیس حرف بزنم؟ 596 00:42:19.910 --> 00:42:21.411 ‫من هیچی نمی دونم. 597 00:42:27.834 --> 00:42:29.378 ‫آنجلو، خواهش می کنم. 598 00:42:33.173 --> 00:42:38.470 ‫قبلا این کارو کردی؟ ‫یا باید به یکی پول بودی تا انجامش بده؟ 599 00:42:52.359 --> 00:42:53.402 ‫پلیس لس آنجلس! 600 00:42:53.485 --> 00:42:55.570 ‫دست هات رو توی دیدمون بذار. 601 00:42:55.654 --> 00:42:57.823 ‫آنجلو سوتو، تو بازداشتی. 602 00:42:57.906 --> 00:43:01.743 ‫دور بزن، بشین روی زمین ‫و دست هات رو بذار پشت سرت. 603 00:43:08.041 --> 00:43:10.210 ‫عمراً بتونی این حرفا رو ثابت کنی، ‫اینو که می دونی، درسته؟ 604 00:43:10.293 --> 00:43:13.130 ‫حالا ببین. ‫خوبی؟ 605 00:43:15.841 --> 00:43:16.842 ‫کارت عالی بود. 606 00:43:17.551 --> 00:43:20.303 ‫ممنون. خیلی خب. ‫طوریت نیست. 607 00:43:23.265 --> 00:43:25.475 ‫آقای هالر، خیلی خوشحالم که ‫تونستید بیاید. 608 00:43:25.559 --> 00:43:26.435 ‫ترور کنار کافه ست. 609 00:43:29.396 --> 00:43:31.773 ‫فکر کنم توجهش رو جلب کردم، ممنون. 610 00:43:31.857 --> 00:43:34.693 ‫هی، پس اینجایی. ‫بیرون دادگاه داشتم با خبرنگارها حرف میزدم، 611 00:43:34.776 --> 00:43:38.238 ‫- چشم بهم زدم، دیدم نبودی. ‫- بهت که گفتم، من وکیل سلبرتی ها نیستم، ترور. 612 00:43:38.321 --> 00:43:41.700 ‫بیخیال، متواضع نباش. ‫این بُرد تو رو توی یه سطح کاملا جدید قرار میده. 613 00:43:41.783 --> 00:43:43.702 ‫منظورت اوناست؟ 614 00:43:43.785 --> 00:43:46.246 ‫شرط می بندم که بتونم یه موکل احتمالی ‫اونجا پیدا کنم. 615 00:43:46.329 --> 00:43:48.957 ‫خب، امیدوارم پیدا نکنی. ‫اونا کسایی هستن که دارن شرکتم رو می خرن. 616 00:43:49.040 --> 00:43:52.252 ‫و همه اینا رو به تو مدیونم، میکی. ‫به افتخارش. 617 00:43:52.335 --> 00:43:55.505 ‫به نظر میاد جفت مون ‫به خواسته مون رسیدیم. 618 00:43:55.589 --> 00:43:57.466 ‫حیف شد که لارا به خواسته اش نرسید. 619 00:43:59.217 --> 00:44:02.554 ‫- تو فکر می کنی لارا چی می خواست؟ ‫- تا حقیقت فاش بشه. 620 00:44:04.055 --> 00:44:08.935 ‫آروم باش، ترور. ‫تو الان فقط رازداری بین وکیل و موکل نداری، 621 00:44:09.019 --> 00:44:10.645 ‫قاعده منع تجدید محاکمه هم داری. 622 00:44:11.563 --> 00:44:14.316 ‫هیچکس از رازت مطلع نمیشه، ‫حداقل از من نمی فهمه. 623 00:44:16.109 --> 00:44:20.614 ‫پس وکیلی که تو ایستگاه های اتوبوس ‫خودش رو تبلیغ می کنه، 624 00:44:20.697 --> 00:44:22.949 ‫اومده اینجا تا منو سر جام بشونه. 625 00:44:23.033 --> 00:44:26.161 ‫تو منو بازی دادی، ترور. ‫من کسی نیستم که بازی داده بشم. 626 00:44:26.244 --> 00:44:30.749 ‫اونقدر درگیر برگشتن به اوج بودم که ‫اولین قانون رو فراموش کردم. 627 00:44:30.832 --> 00:44:33.960 ‫- که چیه؟ ‫- همه دروغ میگن. 628 00:44:36.338 --> 00:44:40.050 ‫همه کثیف کاری ها رو اون کرد ‫و همه منفعتش به تو رسید. 629 00:44:40.133 --> 00:44:43.136 ‫شرمنده، میکی. ‫متوجه حرفات نمیشم. 630 00:44:43.220 --> 00:44:45.931 ‫سونیا پاتل گفت که لارا کد نویس ‫فوق العاده ای بود. 631 00:44:46.848 --> 00:44:49.851 ‫ولی از شغلش استعفا داد ‫تا تو رو دنبال کنه؟ چرا؟ 632 00:44:50.644 --> 00:44:52.103 ‫چون دوستم داشت، میکی. 633 00:44:52.187 --> 00:44:55.857 ‫چون اونی که ساختش اون بود. ‫نه تو. 634 00:44:55.941 --> 00:45:01.029 ‫اون صد خط کُدی که همه چی رو عوض کرد. ‫لارا نوشتشون، مگه نه؟ 635 00:45:01.112 --> 00:45:06.409 ‫ولی اون واسه شرکت کیاس گیمز کار می کرد. ‫پس هرچی که اون ساخته بود متعلق به اونا بود. 636 00:45:06.493 --> 00:45:10.789 ‫ولی اگه به جای اون، تو ساخته بودیش ‫اونوقت مال تو می شد. 637 00:45:11.581 --> 00:45:14.584 ‫نابغه اون بود، نه تو. 638 00:45:14.668 --> 00:45:17.420 ‫به مدت ده سال باید می نشست و نگاه می کرد ‫که اعتبار کارش نصیب تو می شد. 639 00:45:20.215 --> 00:45:23.802 ‫عجب داستانی. ‫فقط یه سوال دارم، 640 00:45:23.885 --> 00:45:26.846 ‫قبل از اینکه برسی اینجا ‫چقدر مواد کشیدی؟ 641 00:45:27.514 --> 00:45:28.932 ‫همونطور که گفتم، همه دروغ میگن. 642 00:45:29.933 --> 00:45:32.936 ‫ولی حتی بهترین دروغگوها ‫هم خودشون رو لو میدن. 643 00:45:34.104 --> 00:45:37.899 ‫وقتی بالای جایگاه بودی دیدمش. ‫وقتی گولنتز درمورد سونیا ازت سوال کرد. 644 00:45:37.983 --> 00:45:41.569 ‫ پاهاش رو می ماله. ‫ ممکنه نشونه ای از فریب باشه. 645 00:45:42.529 --> 00:45:45.657 ‫دعوا سر طلاق خواستن لارا نبود، 646 00:45:45.740 --> 00:45:47.826 ‫اون می خواست حقیقت رو به سونیا بگه. 647 00:45:48.827 --> 00:45:53.498 ‫و می خواست برگرده به کیاس گیمز، ‫چیزی که مال خودش بود رو پس بگیره. 648 00:45:53.581 --> 00:45:54.916 ‫و اگه این کارو می کرد، 649 00:45:56.626 --> 00:45:58.169 ‫همه اینا از دست می رفت. 650 00:46:00.588 --> 00:46:03.091 ‫و همه می فهمیدن که تو کلاهبردار بودی. 651 00:46:05.051 --> 00:46:06.511 ‫می دونی، دو هفته پیش، 652 00:46:07.262 --> 00:46:11.224 ‫تو اومدی به دفترم تا بخاطر یه کار ‫ازم التماس کنی. 653 00:46:11.975 --> 00:46:15.520 ‫آره. و بهم گفتی که وکیل قبلیم ‫کارش خوب بود، 654 00:46:15.603 --> 00:46:17.856 ‫ولی تو کارت بهتره. 655 00:46:17.939 --> 00:46:20.859 ‫و می دونی چیه، میکی؟ ‫کاملا حق با توئه. 656 00:46:20.942 --> 00:46:25.321 ‫تو دفاع کردن ازم کارت فوق العاده بود. ‫همه سوالات کلیدی رو پرسیدی. 657 00:46:27.198 --> 00:46:30.618 ‫اسلحه کجاست؟ ‫لباس های خونی کجان؟ 658 00:46:30.702 --> 00:46:33.705 ‫چطور تونسته از شر همه اینا ‫تو... 659 00:46:33.788 --> 00:46:37.125 ‫چقدر بود؟ هفت دقیقه؟ 660 00:46:38.752 --> 00:46:43.131 ‫خب، نشونمم داری که چطور این کارو کردی. ‫من فقط اولش زیادی کور بودم که بتونم ببینمش. 661 00:46:44.758 --> 00:46:48.636 ‫ پهبادت. ‫ می دونی بهترین بخشش چیه؟ 662 00:46:48.720 --> 00:46:51.514 ‫من تماشا کردم که انجامش دادی. ‫همه مون تماشاش کردیم. 663 00:46:52.265 --> 00:46:55.185 ‫ وقتی پلیس ها رسیدن ‫ ایمیل هات رو چک نمی کردی. 664 00:46:55.268 --> 00:46:58.855 ‫داشتی پهبادی رو کنترل می کردی که داشت ‫اسلحه و لباس هات رو حمل می کرد. 665 00:46:58.938 --> 00:47:00.982 ‫فرستادیش وسط اقیانوس... 666 00:47:01.065 --> 00:47:03.359 ‫تا اینکه جایی غرق شد ‫که هیچوقت کسی پیداش نمی کرد. 667 00:47:03.985 --> 00:47:06.196 ‫باید قبول کنم، حرکت هوشمندانه ای بود. 668 00:47:07.071 --> 00:47:12.327 ‫اگه واقعا باور داری که همه اینا حقیقت دارن، ‫حتما فکر می کنی که من یه هیولام. 669 00:47:12.994 --> 00:47:17.165 ‫بهت میگم دقیقا چی هستی، ترور. ‫تو یه معتادی. 670 00:47:17.248 --> 00:47:20.793 ‫حتما هیجانی داره که مردم فکر کنن ‫تو نابغه ای. 671 00:47:21.628 --> 00:47:23.463 ‫هرکاری می کنی تا دنبالش کنی. 672 00:47:23.546 --> 00:47:27.592 ‫حتی وقتی که پرونده برنده شده بود ‫به جایگاه شهادت بری. 673 00:47:30.678 --> 00:47:34.349 ‫هی، کوتاه بیا. ‫چقدر می خوای؟ 674 00:47:34.432 --> 00:47:36.518 ‫مسئله همینه، درسته؟ ‫اخاذی. 675 00:47:36.601 --> 00:47:38.269 ‫من پول کثیفت رو نمی خوام. 676 00:47:38.353 --> 00:47:41.439 ‫- نمی خوای؟ ‫- می خوام بدونم کی پشتشه. 677 00:47:41.523 --> 00:47:45.818 ‫رشوه، کشتن جری، تعقیب کردن من. ‫یعنی کار تو بود؟ 678 00:47:45.902 --> 00:47:47.779 ‫چون خوشم نمیاد نقش یه مهره رو ایفاء کنم. 679 00:47:47.862 --> 00:47:53.159 ‫همه مون بعضی وقت ها نقش یه مهره رو داریم، میکی. ‫جری منو در جریان قرار نداد. 680 00:47:53.243 --> 00:47:56.329 ‫صادقانه میگم، اصلا نمی دونم کی اونو کشت. 681 00:47:56.412 --> 00:48:00.458 ‫راستش رو بخوای، برام اهمیتی نداره. 682 00:48:05.046 --> 00:48:09.592 ‫می دونی، نفهمیدم که چرا جری پرونده هاش رو برام گذاشت، ‫و حالا می دونم. 683 00:48:11.719 --> 00:48:13.513 ‫فکر می کرد ما مثل همیم. 684 00:48:13.596 --> 00:48:17.725 ‫وکیلی که بدجور به این نیاز داشته باشه، ‫با یه عضو هیئت منصفه ی رشوه بگیر هم مشکلی نداره. 685 00:48:17.809 --> 00:48:20.186 ‫تو هم همین فکر رو کردی. ‫تا اینکه تهدید کردم که ول می کنم میرم. 686 00:48:20.270 --> 00:48:23.564 ‫واسه همینم اون داستان چرتِ ‫درمورد روس ها رو بهم گفتی. 687 00:48:24.315 --> 00:48:25.566 ‫من تلاشم رو کردم. 688 00:48:25.650 --> 00:48:28.736 ‫فهمیدم تو مَردی بودی که ممکنه ‫کمی انگیزه بیشتر نیاز داشته باشی. 689 00:48:29.696 --> 00:48:31.281 ‫تا باور کنم که بیگناه بودی؟ 690 00:48:31.364 --> 00:48:34.617 ‫می دونی راز یه بازی ویدئویی موفق چیه؟ 691 00:48:36.411 --> 00:48:40.290 ‫باید بازی باز رو درگیر بازی نگه داری، ‫می دونی؟ 692 00:48:40.373 --> 00:48:43.626 ‫باید واقعیتشون رو ایجاد کنی. 693 00:48:44.752 --> 00:48:47.005 ‫و درحال حاضر، همه اینا... 694 00:48:49.507 --> 00:48:50.717 ‫این واقعیت منه. 695 00:48:53.553 --> 00:48:55.555 ‫این تنها چیزیه که خوب بلدی، ترور. 696 00:48:56.597 --> 00:48:57.974 ‫کاری کنی که واقعی به نظر بیاد. 697 00:49:14.991 --> 00:49:17.660 ‫نمی خوام دیگه چیزی درمورد ترور الیوت بشنوم. 698 00:49:17.744 --> 00:49:22.665 ‫پس شانس باهات یاره. ‫گلوری دیز فردا میاد تا راج رو ببینه. 699 00:49:22.749 --> 00:49:24.125 ‫می خوای برم دیدنش؟ 700 00:49:25.043 --> 00:49:28.296 ‫نه، فقط جزئیاتش رو برام پیامک کن. ‫خودم بهش رسیدگی می کنم. 701 00:49:28.379 --> 00:49:32.258 ‫- کارت عالی بود، سیسکو. ‫- قابلت رو نداشت. و میک؟ 702 00:49:32.341 --> 00:49:34.677 ‫- بله؟ ‫- پیروزی رو قبول کن. 703 00:49:35.720 --> 00:49:37.346 ‫امروز گل کاشتی. 704 00:49:45.271 --> 00:49:48.274 ‫- چیه، سیسکو؟ ‫- شما مایکل هالر هستید؟ 705 00:49:49.442 --> 00:49:50.610 ‫شما؟ 706 00:49:51.861 --> 00:49:55.531 ‫ من افسر آنتونی رِیِز هستم، پلیس لس آنجلس، ‫ بخش ترافیک "سان دره". 707 00:49:55.615 --> 00:49:56.699 ‫چه کمی از دستم برمیاد؟ 708 00:49:57.575 --> 00:50:01.245 ‫ نمی دونم آقا، ما جلوی یه زنی به اسم ایزی لتس ‫ رو بخاطر رانندگی ناجور... 709 00:50:01.329 --> 00:50:02.580 ‫ در پارک گریفیث گرفتیم. 710 00:50:02.663 --> 00:50:05.333 ‫ اون کارت شما رو بهم داد ‫ و ازم خواست به وکیلش زنگ بزنم، 711 00:50:05.416 --> 00:50:06.834 ‫ بعد یه جورایی از هوش رفت. 712 00:50:08.377 --> 00:50:12.799 ‫ می خواستم شیفتم رو تحویل بدم، ولی باید ماشینش رو توقیف کنم، ‫ گزارش اونو ثبت کنم مگه اینکه... 713 00:50:12.882 --> 00:50:14.383 ‫ بتونین سریع برسین اینجا. 714 00:50:14.467 --> 00:50:17.845 ‫فقط 15 دقیقه بهم وقت بده، ‫دارم میام، خب؟ ممنون. 715 00:50:54.298 --> 00:50:55.383 ‫ایزی! 716 00:51:09.188 --> 00:51:11.232 ‫باید قبولش می کردین. 717 00:51:11.857 --> 00:51:13.234 ‫تو و وینسنت. 718 00:51:13.234 --> 00:51:18.239 ‫«فیلم با زیرنویس در سایت هکس دانلود»