1 00:00:31,080 --> 00:00:32,040 ‫کمکم کن. 2 00:00:44,320 --> 00:00:45,480 ‫بیداری؟ 3 00:00:47,240 --> 00:00:48,480 ‫برات قهوه آوردم. 4 00:00:50,720 --> 00:00:51,720 ‫ممنون. 5 00:00:57,080 --> 00:00:58,080 ‫بهت افتخار می کنم. 6 00:01:02,000 --> 00:01:02,920 ‫چی شده؟ 7 00:01:05,080 --> 00:01:06,920 ‫دیروزم بهت گفتم. 8 00:01:07,000 --> 00:01:08,800 ‫حالا می تونیم منتظر انتخابات باشیم... 9 00:01:08,880 --> 00:01:10,680 ‫و تو هم یه داستانی واسه نوشتن پیدا می کنی. 10 10 00:01:11,520 --> 00:01:12,520 ‫قول میدم. 11 11 00:02:22,720 --> 00:02:25,720 ‫«قرص قرمز» 12 12 00:02:30,040 --> 00:02:35,040 سایت فیلم و سریال هکس دانلود با افتخار تقدیم میکند 13 00:02:37,560 --> 00:02:42,560 w W w . HexDL . Com 14 00:03:20,760 --> 00:03:22,400 ‫خب؟ 15 15 00:03:22,480 --> 00:03:23,480 ‫چی شده؟ 16 16 00:03:26,160 --> 00:03:27,160 ‫یه تغییر مسیر کوچیک بود. 17 17 00:03:29,240 --> 00:03:30,680 ‫تو اینجا چی کار می کنی؟ 18 18 00:03:31,960 --> 00:03:34,040 ‫واسه کمک اومدم. 19 19 00:03:34,080 --> 00:03:36,200 ‫هر چیزی که می خوای به اینیر بگی ‫می تونی به من بگی. 20 20 00:03:37,160 --> 00:03:38,160 ‫باشه. 21 21 00:03:39,000 --> 00:03:40,480 ‫حمله به زودی اتفاق می افته. 22 22 00:03:41,440 --> 00:03:43,760 ‫دیگه قطعا وارد گروه شون شدم ولی... 23 23 00:03:43,840 --> 00:03:46,640 ‫هنوز از هیچی جز بلاگ ‫واسه ارتباط استفاده نمی کنن. 24 24 00:03:46,720 --> 00:03:48,160 ‫هنوز بدگمان هستن. 25 25 00:03:50,040 --> 00:03:51,920 ‫- حمله تو برلینه؟ ‫- اوهوم. 26 26 00:03:52,640 --> 00:03:55,680 ‫نقشه ی کاتو در ارتباط با انتخاباته. 27 27 00:03:57,560 --> 00:04:00,360 ‫تغییر آلمان برای تغییر اروپا. 28 28 00:04:01,480 --> 00:04:03,760 ‫منابع مالی و دیجیتالی دارن... 29 29 00:04:03,840 --> 00:04:05,840 ‫باید به محض این که فهمیدم ‫هدف چیه وارد عمل بشیم... 30 30 00:04:05,880 --> 00:04:07,920 ‫ولی هنوز مشخص نیست. 31 31 00:04:09,760 --> 00:04:10,760 ‫تو اطلاعاتی داری؟ 32 32 00:04:23,720 --> 00:04:26,240 ‫آلمان ها ارتباطشونو با یکی ‫از مأموران شون از دست دادن. 33 33 00:04:32,080 --> 00:04:34,240 ‫می خوان بدونی کیه... 34 34 00:04:34,320 --> 00:04:36,640 ‫که تو شرایط بدی قرار نگیرین. 35 35 00:04:40,960 --> 00:04:41,960 ‫آهان. 36 36 00:04:44,840 --> 00:04:45,840 ‫اسمش یانه. 37 37 00:04:47,480 --> 00:04:48,480 ‫می شناسیش؟ 38 38 00:04:50,360 --> 00:04:51,720 ‫آره، یا... 39 39 00:04:53,480 --> 00:04:56,760 ‫اون تو بخش رمزارزها بود ولی... 40 40 00:04:58,400 --> 00:04:59,400 ‫الان مرده. 41 41 00:05:02,040 --> 00:05:03,040 ‫چه اتفاقی افتاد؟ 42 42 00:05:05,840 --> 00:05:08,480 ‫شما در مورد من چیزی به آلمان ها گفتین؟ 43 43 00:05:08,560 --> 00:05:09,720 ‫نه. 44 44 00:05:10,680 --> 00:05:12,440 ‫یکی هویت یان رو درز داده. 45 45 00:05:13,120 --> 00:05:15,800 ‫یه نفوذی دارن. واسه همینم یان کشته شد. 46 46 00:05:15,880 --> 00:05:17,200 ‫نزدیک بود منم بمیرم. 47 47 00:05:19,920 --> 00:05:22,640 ‫گویا طرف خیلی سمت بالایی داره، ‫تو وزارت خونه ست. 48 48 00:05:23,560 --> 00:05:26,200 ‫بهش میگن «برج عقرب». 49 49 00:05:31,440 --> 00:05:33,200 ‫پلیس نمی تونه یان رو پیدا کنه. 50 50 00:05:34,800 --> 00:05:35,800 ‫اونا... 51 51 00:05:37,640 --> 00:05:40,200 ‫جسدشو سوزوندن و ‫باقی مانده هاشو تو اسید حل کردن. 52 52 00:05:50,200 --> 00:05:52,200 ‫به زودی همه ی اینا تموم میشه. 53 53 00:05:54,000 --> 00:05:56,400 ‫برمی گردی خونه و... 54 54 00:05:57,480 --> 00:05:58,600 ‫به زندگی عادیت می رسی. 55 55 00:06:04,680 --> 00:06:06,800 ‫فکر نمی کنم زندگی عادی... 56 56 00:06:08,960 --> 00:06:10,560 ‫دیگه ممکن باشه. 57 57 00:06:13,760 --> 00:06:15,440 ‫الان اینجوری به نظر میاد. 58 58 00:06:17,920 --> 00:06:19,480 ‫ولی کم کم بهتر میشه. 59 59 00:06:24,760 --> 00:06:26,400 ‫من کشتمش. 60 60 00:06:26,480 --> 00:06:27,480 ‫یان رو. 61 61 00:06:29,040 --> 00:06:31,200 ‫من بهش شلیک کردم. 62 62 00:06:34,520 --> 00:06:35,880 ‫لعنت بهش. 63 63 00:06:39,600 --> 00:06:41,400 ‫مجبورت کردن این کارو بکنی؟ 64 64 00:06:41,480 --> 00:06:42,880 ‫خودش ازم خواست. 65 65 00:06:47,760 --> 00:06:49,720 ‫بیا کارمون رو تموم کنیم و بریم. 66 66 00:06:52,040 --> 00:06:54,360 ‫به اینیر بگو دیگه بهم اعتماد دارن. 67 67 00:06:54,440 --> 00:06:56,680 ‫و نگو که من بهش شلیک کردم. 68 68 00:06:58,120 --> 00:07:00,840 ‫به تو هم نباید می گفتم. ‫ببخشید. 69 69 00:07:00,920 --> 00:07:03,080 ‫بگو اوضاع تحت کنترله. 70 70 00:07:10,880 --> 00:07:11,880 ‫منم. 71 71 00:07:23,400 --> 00:07:24,400 ‫اوله؟ 72 72 00:07:51,760 --> 00:07:53,280 ‫خوب شده. 73 73 00:07:53,920 --> 00:07:54,720 ‫سلام. 74 74 00:07:55,600 --> 00:07:57,040 ‫پستت. ‫خوب شده. 75 75 00:07:57,720 --> 00:07:59,840 ‫شروع کردم به خوندش ‫و دیگه نتونستم ولش کنم. 76 76 00:08:00,800 --> 00:08:02,800 ‫رفتی سر کامپیوتر من؟ 77 77 00:08:04,520 --> 00:08:06,360 ‫مگه رمز عبور منو داری؟ 78 78 00:08:06,440 --> 00:08:07,640 ‫آره. خودت بهم دادی. 79 79 00:08:07,720 --> 00:08:09,280 ‫نه، ندادم. 80 80 00:08:11,360 --> 00:08:12,960 ‫خب. مشکلی هست؟ 81 81 00:08:15,800 --> 00:08:17,200 ‫نه، فقط... 82 82 00:08:19,000 --> 00:08:20,560 ‫خب، بدون مشکل هم نیست. 83 83 00:08:20,640 --> 00:08:22,680 ‫به نظرم باید یه نگاهی به آخرش بندازی. 84 84 00:08:22,760 --> 00:08:25,760 ‫یکم جذاب ترش کنی. ‫و تصویرشم عوض کنی. 85 85 00:08:25,840 --> 00:08:27,440 ‫- یه چند تا نمونه... ‫- باشه... 86 86 00:08:29,000 --> 00:08:30,280 ‫کجا بودی؟ 87 87 00:08:31,000 --> 00:08:32,920 ‫دیگه چی از جون من می خواید؟ 88 88 00:08:34,480 --> 00:08:36,440 ‫من از زندگیم زدم تا بیام ‫واسه جنبش شما بجنگم! 89 89 00:08:36,480 --> 00:08:37,960 ‫حتی یه پلیسم کشتم. 90 90 00:08:38,160 --> 00:08:41,000 ‫دیگه باید چی کار کنم تا ‫باهام مثل یه بچه رفتار نکنین؟ 91 91 00:08:41,080 --> 00:08:43,400 ‫- گوش کن، من قول دادم... ‫- نه تو گوش کن! 92 92 00:08:43,480 --> 00:08:46,360 ‫یکیو می خواید که ‫حماسه های قهرمانانه تونو بنویسه؟ 93 93 00:08:46,440 --> 00:08:48,800 ‫خب پس برید یکی دیگه رو پیدا کنید ‫چون من دیگه خسته شدم. 94 94 00:08:49,440 --> 00:08:50,440 ‫رگنا. 95 95 00:08:54,480 --> 00:08:55,480 ‫رگنا. 96 96 00:08:58,640 --> 00:09:00,120 ‫متوجه منظورت میشم، خب؟ 97 97 00:09:00,680 --> 00:09:02,040 ‫می تونیم بعدا در موردش صحبت کنیم... 98 98 00:09:02,040 --> 00:09:03,440 ‫ولی می خوام یه چیزی نشونت بدم. 99 99 00:09:05,760 --> 00:09:06,760 ‫بیا دیگه. 100 100 00:09:07,800 --> 00:09:09,280 ‫می خوام یه چیزی نشونت بدم. 101 101 00:09:20,120 --> 00:09:21,600 ‫مأمورتون مرده. 102 102 00:09:23,200 --> 00:09:24,760 ‫مأمورمون مرده؟ 103 103 00:09:25,480 --> 00:09:28,160 ‫- بله. ‫- متأسفم کتی. 104 104 00:09:28,240 --> 00:09:29,400 ‫لعنت بهش. 105 105 00:09:33,400 --> 00:09:34,880 ‫امکان نداره. 106 106 00:09:34,960 --> 00:09:36,960 ‫و متأسفانه به هیچکس نمی تونی چیزی بگی. 107 107 00:09:38,120 --> 00:09:39,840 ‫خب کی اونو کشته؟ 108 108 00:09:40,960 --> 00:09:43,800 ‫- هنوز نمی دونیم. ولی می فهمیم. ‫- نه، ما می فهمیم. 109 109 00:09:43,880 --> 00:09:46,040 ‫پلیس وقتی بفهمه با ‫تمام توان بهشون حمله می کنه. 110 110 00:09:46,120 --> 00:09:48,160 ‫بله، واسه همینم نباید به کسی چیزی بگی. 111 111 00:09:48,240 --> 00:09:51,160 ‫باید این کارو بکنیم. ‫مأمور ما رو کشتن. 112 112 00:09:51,240 --> 00:09:52,920 ‫بله، و مأمور ما تأیید کرده... 113 113 00:09:53,000 --> 00:09:56,640 ‫که یکی هویتش رو به اونا لو داده. 114 114 00:09:56,720 --> 00:09:57,960 ‫لعنتی! 115 115 00:10:08,000 --> 00:10:12,240 ‫نگفته کدوم بخش؟ ‫اسمشو نمی دونه؟ 116 116 00:10:13,040 --> 00:10:14,640 ‫برج عقرب. 117 117 00:10:14,720 --> 00:10:18,120 ‫یکی تو رده های بالای اداره ی فدرال ‫نگهداری از قانون اساسی یا وزارت خونه. 118 118 00:10:18,880 --> 00:10:20,840 ‫- برج عقرب؟ ‫- همین. 119 119 00:10:22,000 --> 00:10:22,800 ‫برج عقرب. 120 120 00:10:22,880 --> 00:10:25,280 ‫هدف شون تغییر نتیجه ی انتخاباته. 121 121 00:10:25,360 --> 00:10:26,960 ‫چطور می کنن نتیجه ی انتخاباتو تغییر بدن؟ 122 122 00:10:26,960 --> 00:10:28,920 ‫چی کار می تونن بکنن ‫که رأی مردمو تغییر بده؟ 123 123 00:10:29,000 --> 00:10:31,640 ‫هنوز نمی دونیم. ‫واسه همین به کمکت احتیاج داریم. 124 124 00:10:31,720 --> 00:10:33,360 ‫می خواین چی کار کنم؟ 125 125 00:10:34,440 --> 00:10:38,760 ‫همونطور که گفتم خیلی به بحث کمک مالی ‫از طریق رمزارز این قضیه علاقمندیم. 126 126 00:10:38,840 --> 00:10:41,680 ‫و هر اطلاعاتی که وزارت خونه ی شما ‫در این مورد داره رو می خوایم. 127 127 00:10:41,760 --> 00:10:43,200 ‫این قضیه فوق محرمانه ست. 128 128 00:10:44,320 --> 00:10:47,440 ‫باید به پرونده هایی که یان ‫توشون دست داشته نگاهی بندازیم. 129 129 00:10:48,080 --> 00:10:51,200 ‫ممکنه بتونیم بفهمیم ‫به چی دارن کمک مالی می کنن. 130 130 00:10:52,080 --> 00:10:54,320 ‫دارین ازم می خواین علیه کشورم خیانت کنم. 131 131 00:10:54,400 --> 00:10:56,760 ‫تا زمانی که برج عقرب ‫رو پیدا نکردی، ما تنها شانست... 132 132 00:10:56,800 --> 00:10:59,640 ‫برای جلوگیری از این ‫حمله ی تروریستی هستیم. 133 133 00:11:08,280 --> 00:11:09,280 ‫باشه. 134 134 00:11:11,000 --> 00:11:13,440 ‫پرونده ها رو بهتون میدم. ‫48 ساعتم بهتون وقت میدم. 135 135 00:11:13,520 --> 00:11:16,440 ‫بعدش باید در مورد مأمور گمشده تحقیقات کنم. 136 136 00:11:18,600 --> 00:11:19,600 ‫ممنونم. 137 137 00:11:47,840 --> 00:11:49,400 ‫کافیه دیگه. بریم. 138 138 00:11:50,400 --> 00:11:51,600 ‫یالا، یالا، یالا. 139 139 00:11:57,920 --> 00:11:59,240 ‫ببخشید دیر شد. 140 140 00:12:00,680 --> 00:12:02,240 ‫یه جلسه ی اضطراری داشتم. 141 141 00:12:02,320 --> 00:12:04,600 ‫- چه جلسه ای؟ ‫- جلسه ی اضطراری. 142 142 00:12:04,680 --> 00:12:07,320 ‫واسه این می پرسم که ‫بهت زنگ زدمو جواب ندادی. 143 143 00:12:07,400 --> 00:12:10,080 ‫می دونم. الان اینجام. اوا؟ 144 144 00:12:10,160 --> 00:12:13,960 ‫در ادامه ی بررسی ارتباطات برادران صفر... 145 145 00:12:14,040 --> 00:12:16,120 ‫اسم یه نفر خیلی زیاد تکرار شده. 146 146 00:12:16,200 --> 00:12:20,440 ‫بهش میگن «معلم». ‫اسم واقعیش فدهیل العباسه. 147 147 00:12:20,520 --> 00:12:23,320 ‫تو برلین زندگی می کنه و مهندس برقه. 148 148 00:12:23,400 --> 00:12:25,560 ‫زن و چهار تا بچه داره. 149 149 00:12:25,640 --> 00:12:28,120 ‫همگی عضو جامعه ی مسلمانان کرویتسبرگ هستن. 150 150 00:12:28,200 --> 00:12:32,480 ‫تو جنگ عراق فدهیل یکی از بهترین ‫ تک تیراندازای صدام حسین بوده. 151 151 00:12:32,560 --> 00:12:34,160 ‫واسه بهش میگن ‫معلم که تو زمان جنگ... 152 152 00:12:34,200 --> 00:12:36,480 ‫وظیفه ی آموزش تک تیراندازا ‫رو بر عهده داشته. 153 153 00:12:37,720 --> 00:12:40,040 ‫از چت هاشون معلوم نیس چه برنامه ای دارن... 154 154 00:12:40,120 --> 00:12:43,080 ‫ولی در مورد انتخابات بعدی خیلی صحبت کردن. 155 155 00:12:43,160 --> 00:12:46,000 ‫مخصوصا در مورد دیدارهای مردمی امیره حمد. 156 156 00:12:48,840 --> 00:12:51,240 ‫انتقادات تند حمد از تروریست های افراطی... 157 157 00:12:51,320 --> 00:12:53,400 ‫باعث میشه از نظر «معلم» خائن باشه. 158 158 00:12:53,480 --> 00:12:54,880 ‫خب، تحت نظر داشته باشیدش. 159 159 00:12:54,960 --> 00:12:57,640 ‫بعد از جلسه با دادستان صحبت می کنم. 160 160 00:12:57,720 --> 00:12:59,800 ‫خبری از مواد منفجره ی سی4 نشد؟ 161 161 00:13:01,160 --> 00:13:03,240 ‫اصلا پیدا نمیشه. 162 162 00:13:03,840 --> 00:13:05,440 ‫مگه میشه؟ 163 163 00:13:08,240 --> 00:13:09,240 ‫هلموت؟ 164 164 00:13:09,960 --> 00:13:11,360 ‫نیروی مفقودمون. 165 165 00:13:11,440 --> 00:13:14,920 ‫پلیس می خواد بگرده دنبالش. ‫خیلی وقته ازش خبری نبوده. 166 166 00:13:16,280 --> 00:13:17,400 ‫هنوز باید صبر کنیم. 167 167 00:13:18,440 --> 00:13:21,120 ‫- واسه چی صبر کنیم؟ ‫- دو روز دیگه صبر می کنیم. 168 168 00:13:24,920 --> 00:13:26,760 ‫اینو تو یه گزارش خلاصه کن لطفا. 169 169 00:13:27,880 --> 00:13:29,760 ‫بعدش من یه نگاهی بهش می اندازم. 170 170 00:13:30,320 --> 00:13:32,080 ‫باشه، حتما. 171 171 00:13:32,960 --> 00:13:35,960 ‫«رستوران حصیر» 172 172 00:13:37,200 --> 00:13:39,920 ‫باید این چایی رو امتحان کنی. ‫فوق العاده ست. 173 173 00:13:42,080 --> 00:13:43,640 ‫آوردمت اینجا واسه این که... 174 174 00:13:43,640 --> 00:13:45,240 ‫واسه من همه چی از اینجا شروع شد. 175 175 00:13:45,800 --> 00:13:48,400 ‫مهم ترین تجربه ی سازنده ی من. 176 176 00:13:49,800 --> 00:13:52,040 ‫اون موقع که داشتم تو برلین درس می خوندم... 177 177 00:13:52,120 --> 00:13:53,360 ‫تو این محل بودم... 178 178 00:13:53,400 --> 00:13:54,680 ‫پشت همین میز نشسته بودم... 179 179 00:13:55,280 --> 00:13:57,680 ‫مثل الان داشتم چایی می خوردم. 180 180 00:13:57,760 --> 00:13:59,760 ‫داشتم آثار نیچه و اسپینوزا رو می خوندم... 181 181 00:13:59,840 --> 00:14:01,840 ‫و می خواستم بفهمم نگاه اونا ‫به احساسات چطوریه... 182 182 00:14:01,920 --> 00:14:04,160 ‫و چه تأثیری روی مردم و فرهنگ داشتن. 183 183 00:14:05,160 --> 00:14:07,000 ‫اسپینوزا از خیلی جهات پیروی رواقیون بود... 184 184 00:14:07,080 --> 00:14:12,520 ‫ولی مخالف این موضوع بود که ‫منطق می تونه بر احساسات غلبه کنه. 185 185 00:14:13,280 --> 00:14:16,160 ‫این موضوع پیامدهای مهمی داره، ‫چون بدین معنیه که فرهنگ ما... 186 186 00:14:16,240 --> 00:14:17,600 ‫هویت جمعی ما... 187 187 00:14:17,680 --> 00:14:20,560 ‫در طول زمان بر اساس ‫ احساسات معمولی ما شکل گرفته. 188 188 00:14:20,640 --> 00:14:22,920 ‫انگار داشتم کد رو می خوندم. 189 189 00:14:23,000 --> 00:14:25,200 ‫انگار قرص قرمز تو فیلم ماتریکس رو خورده بودم. 190 190 00:14:25,280 --> 00:14:27,000 ‫همچنان که داشتم به این ادراک می رسیدم... 191 191 00:14:27,080 --> 00:14:29,880 ‫یهو حس کردم همه ی افرادی ‫که در حال گذر بودن وایسادن. 192 192 00:14:29,960 --> 00:14:31,320 ‫همه به من خیره شده بودن. 193 193 00:14:34,480 --> 00:14:36,920 ‫چون اسپینوزا رو درک کرده بودی ‫مردم بهت خیره شده بودن؟ 194 194 00:14:37,000 --> 00:14:39,760 ‫اولش اینطوری فکر می کردم، ‫ولی اونا به تلویزیون خیره شده بودن. 195 195 00:14:44,600 --> 00:14:46,080 ‫و بعدش به عینه دیدم... 196 196 00:14:46,680 --> 00:14:49,480 ‫که چطور احساسات بر منطق غلبه می کنه. 197 197 00:14:50,520 --> 00:14:52,600 ‫یازده سپتامبر 2001 بود. 198 198 00:14:53,800 --> 00:14:55,840 ‫تلویزیون داشت به طور زنده... 199 199 00:14:55,880 --> 00:14:58,320 ‫برخورد دومین هواپیما به برج رو نشون می داد. 200 200 00:14:58,400 --> 00:15:01,080 ‫و بعدش دوباره نشونش دادن ‫و دوباره و دوباره. 201 201 00:15:01,160 --> 00:15:03,240 ‫احساسات. احساسات. احساسات. 202 202 00:15:03,280 --> 00:15:05,160 ‫من کاملا شوکه شده بودم. 203 203 00:15:05,240 --> 00:15:07,760 ‫نه به خاطر چیزی که ‫تلویزیون نشون می داد. 204 204 00:15:07,800 --> 00:15:09,040 ‫پس به خاطر چی؟ 205 205 00:15:09,680 --> 00:15:12,320 ‫چون دور و بر من عرب های جوونی بودن... 206 206 00:15:12,960 --> 00:15:15,200 ‫که تو آلمان متولد شده و بزرگ شده بودن... 207 207 00:15:15,280 --> 00:15:17,360 ‫و چشماشون داشت برق می زد. 208 208 00:15:17,440 --> 00:15:19,400 ‫نمی تونستن پنهانش کنن. 209 209 00:15:20,000 --> 00:15:21,760 ‫انگار یه پیروزی بی صدا بود. 210 210 00:15:22,360 --> 00:15:23,720 ‫و اون موقع بود که فهمیدم... 211 211 00:15:23,760 --> 00:15:25,720 ‫که اسپینوزا و نیچه حق داشتن. 212 212 00:15:26,920 --> 00:15:28,920 ‫نظریه ی لیبرال ترکیب کردن «ما» و «اونا»... 213 213 00:15:29,000 --> 00:15:32,160 ‫برای ساختن یه جامعه ی امن و آرام ‫یه دروغ بزرگه. 214 214 00:15:32,960 --> 00:15:35,880 ‫اگر می خوایم چیزی رو تغییر بدیم، ‫فرهنگ مون... 215 215 00:15:35,960 --> 00:15:38,200 ‫اگر می خوایم که دیگران هم مثل ما فکر کنن... 216 216 00:15:38,280 --> 00:15:40,880 ‫باید احساسات مردم رو تغییر بدیم. 217 217 00:15:43,120 --> 00:15:45,960 ‫اسامه بن لادن اینو درست فهمیده بود. 218 218 00:15:46,040 --> 00:15:49,720 ‫ما و اونایی وجود نداره. ‫فقط «ما یا اونا» وجود داره. 219 219 00:15:49,800 --> 00:15:51,960 ‫باید با تمام داشته هامون بجنگیم. 220 220 00:15:52,040 --> 00:15:55,040 ‫باید تجارب احساسی خاصی به وجود بیاریم. 221 221 00:15:57,280 --> 00:16:01,160 ‫این... این تجارب خاص چی هستن؟ 222 222 00:16:01,240 --> 00:16:02,560 ‫مثل یه زنگ خطر هستن. 223 223 00:16:03,720 --> 00:16:05,480 ‫یه اتفاق تحریک آمیز. 224 224 00:16:06,440 --> 00:16:11,160 ‫کار تو اینه که داستان ها و روایاتی... 225 225 00:16:11,240 --> 00:16:13,400 ‫برپایه ی یه اتفاق تحریک آمیز بسازی. 226 226 00:16:14,000 --> 00:16:16,120 ‫کاری کنی مردم به فرهنگ شون اهمیت بدن. 227 227 00:16:16,200 --> 00:16:20,080 ‫کاری کنی اروپا دوباره اروپا بشه. 228 228 00:16:32,160 --> 00:16:34,920 ‫آیا طبق نقشه ممکنه زنده نمونیم؟ 229 229 00:16:40,800 --> 00:16:42,920 ‫حاضری جون خودت رو واسه نجات اروپا... 230 230 00:16:43,000 --> 00:16:44,720 ‫از دست بدی؟ 231 231 00:16:48,000 --> 00:16:49,000 ‫آره. 232 232 00:16:49,840 --> 00:16:51,040 ‫حاضرم. 233 233 00:16:54,760 --> 00:16:57,120 ‫می خواستم تجربه امو باهات به اشتراک بذارم. 234 234 00:16:57,920 --> 00:17:00,480 ‫چون اولین باری که ‫نوشته هاتو خوندم متوجهش شدم. 235 235 00:17:00,560 --> 00:17:02,000 ‫تو احساسات رو برانگیخته می کنی. 236 236 00:17:03,080 --> 00:17:04,720 ‫احساسات منو که برانگیخته کردی. 237 237 00:17:43,040 --> 00:17:44,040 ‫توماس. 238 238 00:17:45,720 --> 00:17:48,800 ‫- خوب شد اومدی. باید حرف بزنیم. ‫- شنیدم. خودم باهاش حرف می زنم. 239 239 00:17:49,320 --> 00:17:52,280 ‫- می دونم که باید مراقب باشه ولی... ‫- کریس، مشکلی نیست. 240 240 00:17:52,360 --> 00:17:53,640 ‫داره میاد! 241 241 00:18:06,160 --> 00:18:07,160 ‫چیه؟ 242 242 00:18:09,240 --> 00:18:10,240 ‫اونا ازت می ترسن. 243 243 00:18:10,840 --> 00:18:12,240 ‫ترس خوبه. 244 244 00:18:12,320 --> 00:18:13,320 ‫باعث میشه بیدار بمونیم. 245 245 00:18:14,720 --> 00:18:16,240 ‫- منم می ترسم. ‫- واقعا؟ 246 246 00:18:17,200 --> 00:18:19,560 ‫- از چی؟ ‫- با اوله حرف زدی؟ 247 247 00:18:19,640 --> 00:18:21,920 ‫نه، چی شده؟ 248 248 00:18:22,000 --> 00:18:25,000 ‫خیلی محو این دختره شده. 249 249 00:18:25,080 --> 00:18:26,840 ‫اون بهش ایمان داره، منم دارم. 250 250 00:18:27,680 --> 00:18:30,200 ‫شما مثل دو تا داداشین، ‫ولی باید مراقبش باشی. 251 251 00:18:30,280 --> 00:18:33,320 ‫- هیچ کنترلی روی احساس خودش نداره. ‫- می دونه داره چی کار می کنه. 252 252 00:18:34,840 --> 00:18:36,120 ‫تو چی؟ 253 253 00:18:39,640 --> 00:18:41,800 ‫تو می دونی داری چی کار می کنی؟ 254 254 00:18:42,960 --> 00:18:44,280 ‫اگر 12 ساعت صبر می کردی... 255 255 00:18:44,360 --> 00:18:47,440 ‫بدون این که همه رو بترسونی یان لو می رفت. 256 256 00:18:48,640 --> 00:18:51,840 ‫می خوای قدرتتو به کی ثابت کنی؟ کاتو؟ 257 257 00:19:30,640 --> 00:19:33,640 ‫«اطلاعات شخصی کارکنان» 258 258 00:19:34,360 --> 00:19:37,360 ‫«منابع مالی اروپا» 259 259 00:20:33,800 --> 00:20:35,120 ‫«هلموت برنر ‫3 نوامبر 1967.» 260 260 00:20:35,200 --> 00:20:38,000 ‫«برج عقرب ‫23 اکتبر - 21 نوامبر» 261 261 00:20:48,400 --> 00:20:49,400 ‫بله؟ 262 262 00:20:53,200 --> 00:20:54,720 ‫باشه. یه لحظه صبر کن. 263 263 00:21:12,200 --> 00:21:13,920 ‫آره. نه، البته. 264 264 00:21:14,000 --> 00:21:15,520 ‫باشه، پس تا فردا. 265 265 00:21:15,600 --> 00:21:16,600 ‫خوبه. خداحافظ. 266 266 00:21:18,920 --> 00:21:20,520 ‫چه غلطی داری می کنی؟ 267 267 00:21:21,320 --> 00:21:23,440 ‫- فردا چه خبره؟ ‫- رگنا. 268 268 00:21:23,520 --> 00:21:26,080 ‫ببخشید، فقط... 269 269 00:21:28,040 --> 00:21:30,320 ‫تو جای من بودی چی کار می کردی؟ 270 270 00:21:30,960 --> 00:21:33,120 ‫هیشکی هیچی بهم نمیگه، ‫فقط بهم دستور میدن... 271 271 00:21:33,200 --> 00:21:35,120 ‫اصلا نمی دونم که زنده می مونم یا نه. 272 272 00:21:35,720 --> 00:21:37,480 ‫یعنی انتظار داری همینجوری بپذیرم؟ 273 273 00:21:39,280 --> 00:21:42,280 ‫متوجهم که قوانینی وجود داره ‫ولی این قوانین خیلی مسخره ان. 274 274 00:21:42,360 --> 00:21:44,800 ‫- من بخشی از این اتفاق هستم یا نه؟ ‫- می دونم. 275 275 00:21:44,880 --> 00:21:46,680 ‫ولی نمی تونم بهت چیزی بگم. متوجهی؟ 276 276 00:21:49,520 --> 00:21:50,400 ‫ببخشید. 277 277 00:21:51,640 --> 00:21:53,840 ‫بیا. می خوام یه چیزی نشونت بدم. 278 278 00:22:11,720 --> 00:22:14,000 ‫ببین. این آی پی آدرسیه که ازش استفاده کردی. 279 279 00:22:16,640 --> 00:22:17,640 ‫حالا... 280 280 00:22:19,560 --> 00:22:21,120 ‫برات یه پیام فرستادم. 281 281 00:22:24,320 --> 00:22:25,320 ‫واقعا؟ 282 282 00:22:35,480 --> 00:22:36,720 ‫اینجا که چیزی نیست. 283 283 00:22:38,600 --> 00:22:39,600 ‫نه. 284 284 00:22:41,440 --> 00:22:42,600 ‫اینجا نیست. 285 285 00:22:42,680 --> 00:22:44,000 ‫ولی اگر اینجا رو نگاه کنی. 286 286 00:22:44,880 --> 00:22:47,880 ‫«جستجو» ‫«یثرب» 287 287 00:22:47,960 --> 00:22:49,520 ‫و اینجا کلیک کنی. 288 288 00:22:55,000 --> 00:22:57,600 ‫«یک پیام جدید دارید:» ‫«سلام» 289 289 00:22:59,440 --> 00:23:02,440 ‫می تونم کاری کنم مردم بدون این که ‫خودشون بدونن به هم پیام بدن. 290 290 00:23:03,720 --> 00:23:06,160 ‫من تصمیم می گیریم که چی می نویسن... 291 291 00:23:06,160 --> 00:23:07,800 ‫و کی به کی پیام میده. 292 292 00:23:08,400 --> 00:23:09,880 ‫فقط به آی پی آدرس نیاز دارم. 293 293 00:23:13,440 --> 00:23:14,440 ‫واو. 294 294 00:23:32,320 --> 00:23:33,680 ‫- سلام. ‫- بیا تو. 295 295 00:23:35,040 --> 00:23:37,600 ‫نه، نمی خوام مزاحم خانواده ات بشم. 296 296 00:23:37,680 --> 00:23:41,000 ‫از وقتی شوهر سابقم از اینجا رفته ‫دیگه کسی اینجا نیست. بیا تو. 297 297 00:23:47,280 --> 00:23:49,920 ‫نوشیدنی میل داری؟ 298 298 00:23:51,360 --> 00:23:53,680 ‫در باز کنش رو خودشه. 299 299 00:23:53,760 --> 00:23:55,360 ‫ممنون. 300 300 00:23:57,800 --> 00:24:00,800 ‫آره. لیوانا رو هم برده. 301 301 00:24:05,600 --> 00:24:06,480 ‫بفرما. 302 302 00:24:09,760 --> 00:24:10,760 ‫نوش جان. 303 303 00:24:23,320 --> 00:24:24,320 ‫ببخشید. 304 304 00:24:25,400 --> 00:24:27,960 ‫- می دونم خیلی رفتارم مؤدبانه نیست. ‫- نه، مشکلی نیست... 305 305 00:24:30,840 --> 00:24:32,920 ‫اینجوری باید شجاعت خودمو زیاد کنم. 306 306 00:24:37,960 --> 00:24:39,480 ‫ممکنه به خاطر این کار برم زندان. 307 307 00:24:43,360 --> 00:24:45,520 ‫می خوای جلوی تخریب دنیا رو بگیری. 308 308 00:24:46,400 --> 00:24:49,400 ‫اگر خراب شد به دادستان همینو میگم. 309 309 00:24:49,920 --> 00:24:51,480 ‫قرار نیست خراب شه. 310 310 00:24:52,960 --> 00:24:53,960 ‫نه. 311 311 00:24:54,040 --> 00:24:56,560 ‫نه، البته که نه. ‫منظورم این نبود... 312 312 00:24:56,640 --> 00:24:57,640 ‫ببخشید. 313 313 00:25:00,320 --> 00:25:02,960 ‫اینیر در مورد نامزدت که مخبر بوده بهم گفت. 314 314 00:25:04,640 --> 00:25:07,120 ‫همه ی تلاش مونو خواهیم کرد. 315 315 00:25:10,080 --> 00:25:11,280 ‫آره. 316 316 00:25:11,360 --> 00:25:14,360 ‫- عذر می خوام، نمی خواستم... ‫- نه، می دونم. من عذر می خوام. 317 317 00:25:15,280 --> 00:25:16,920 ‫من... فقط... 318 318 00:25:22,840 --> 00:25:25,440 ‫میشه یه کمی اینجا بشینم؟ 319 319 00:25:28,120 --> 00:25:29,120 ‫آره. 320 320 00:26:04,880 --> 00:26:05,960 ‫صبح بخیر. 321 321 00:26:06,480 --> 00:26:07,480 ‫صبح بخیر. 322 322 00:26:11,160 --> 00:26:12,800 ‫من تا 5 دقیقه دیگه باید برم... 323 323 00:26:12,840 --> 00:26:15,160 ‫و خدمتکارم تا 45 دقیقه دیگه می رسه... 324 324 00:26:16,240 --> 00:26:19,480 ‫- تا اون موقع میرم. ‫- نه، مشکلی نیست. 325 325 00:26:32,240 --> 00:26:33,240 ‫بله؟ 326 326 00:26:35,320 --> 00:26:36,320 ‫چی؟ 327 327 00:26:40,160 --> 00:26:41,160 ‫لعنتی. 328 328 00:26:42,680 --> 00:26:46,080 ‫باشه، جلسه رو تعطیل می کنیم و ‫مستقیم میریم پیش بورینگر. 329 329 00:26:46,160 --> 00:26:47,440 ‫زود میام. 330 330 00:26:47,520 --> 00:26:49,480 ‫یهو غیبش زد. 331 331 00:26:49,560 --> 00:26:52,560 ‫به هیچ کدوم از کسانی که ‫تحت نظر ماست پیام نداده. هیچی. 332 332 00:26:52,640 --> 00:26:55,320 ‫اصلا فرصت نکردیم تیم نظارتی براش بذاریم. 333 333 00:26:55,400 --> 00:26:58,240 ‫به محض این که متوجه وجودش شدیم غیبش زد. 334 334 00:26:58,320 --> 00:26:59,480 ‫صبر کن. اوا. 335 335 00:26:59,560 --> 00:27:02,440 ‫به نظرت ممکنه جاسوس داشته باشیم؟ 336 336 00:27:04,400 --> 00:27:06,920 ‫- تو چیزی می دونی؟ ‫- به نظرت ممکنه؟ 337 337 00:27:07,760 --> 00:27:09,280 ‫هر چیزی ممکنه. 338 338 00:27:09,840 --> 00:27:10,800 ‫کی؟ 339 339 00:27:13,040 --> 00:27:14,040 ‫نمی دونم. 340 340 00:27:21,520 --> 00:27:23,160 ‫آقای وزیر... 341 341 00:27:23,240 --> 00:27:26,800 ‫ما شدیدا توصیه می کنیم که تمام همایش های... 342 342 00:27:26,880 --> 00:27:29,800 ‫با بیش از 1000 نفر ‫شرکت کننده به دلایل امنیتی... 343 343 00:27:29,880 --> 00:27:31,200 ‫تعطیل بشن. 344 344 00:27:31,760 --> 00:27:33,480 ‫یعنی حمله ی تروریستی... 345 345 00:27:33,560 --> 00:27:37,240 ‫بین گروه های کمتر از 1000 نفر به اندازه ی کافی ‫محبوبیت رسانه ای نداره؟ چقدر بدبین. 346 346 00:27:37,320 --> 00:27:39,040 ‫نه، من فقط می خوام واقع بین باشم. 347 347 00:27:39,120 --> 00:27:41,520 ‫اگر به من بود ‫تمام همایش ها رو تعطیل می کردم. 348 348 00:27:41,600 --> 00:27:43,200 ‫اشتگمن، تو چی میگی؟ 349 349 00:27:43,200 --> 00:27:44,840 ‫می تونی این شهر رو امن نگه داری؟ 350 350 00:27:47,080 --> 00:27:49,080 ‫اوضاع تحت کنترله. 351 351 00:27:49,160 --> 00:27:50,640 ‫یه بار دیگه بگم که... 352 352 00:27:50,720 --> 00:27:54,200 ‫چرا به فهدیل العباس میگن «معلم». 353 353 00:27:54,280 --> 00:27:58,480 ‫اون مدرس تک تیراندازی بوده و خودش ‫بهترین تک تیرانداز صدام حسین بوده. 354 354 00:27:58,560 --> 00:28:01,320 ‫از فاصله ی دو کیلومتری می تونه آدم بکشه. 355 355 00:28:01,400 --> 00:28:04,120 ‫تو آلمان دوره ی مهندسی برق رو گذرونده. 356 356 00:28:04,200 --> 00:28:06,920 ‫یعنی می تونه از یه سرخ کن چاشنی بمب بسازه. 357 357 00:28:07,760 --> 00:28:09,960 ‫حالا چون نتونستین یه تروریست رو با... 358 358 00:28:10,040 --> 00:28:13,040 ‫12 کیلو سی4 بگیرین ‫دلیلی نداره انقدر انرژی منفی بدین. 359 359 00:28:13,120 --> 00:28:15,840 ‫همه متوجهیم. ‫اون قدر هم پیچیده نیست. 360 360 00:28:15,920 --> 00:28:18,160 ‫ولی نمی تونم از راه حل های ‫پیشنهادی شما پیروی کنم. 361 361 00:28:18,240 --> 00:28:22,240 ‫یکی از همایش هایی که فکر می کنیم ‫از اهداف احتمالی حمله باشه... 362 362 00:28:22,320 --> 00:28:24,280 ‫مناظره ی عمومی تلویزیونی فردا شب شما... 363 363 00:28:24,360 --> 00:28:27,040 ‫با امیره حمد و رودلف هنسله. 364 364 00:28:28,160 --> 00:28:30,520 ‫- حالا می خوای منم بترسونی؟ ‫- نه. 365 365 00:28:31,160 --> 00:28:34,200 ‫ولی قویا توصیه می کنیم که ‫اون همایش رو تعطیل کنید. 366 366 00:28:34,280 --> 00:28:36,240 ‫این آسون ترین راه واسه شماست. 367 367 00:28:36,320 --> 00:28:39,080 ‫ولی بعدا که مشخص بشه ‫دلیل تعطیل شدن... 368 368 00:28:39,160 --> 00:28:41,040 ‫مهم‎ ترین مناظره ی تلویزیونی با نامزدهای برتر... 369 369 00:28:41,120 --> 00:28:43,520 ‫به خاطر این بوده که ما ‫کارمونو درست انجام ندادیم... 370 370 00:28:43,600 --> 00:28:45,840 ‫من باید جوابگو باشم. 371 371 00:28:45,920 --> 00:28:47,600 ‫این دیگه چه جور منطقیه؟ 372 372 00:28:47,600 --> 00:28:49,320 ‫ما داریم کارمونو می کنیم. 373 373 00:28:49,400 --> 00:28:52,760 ‫پس طرفو پیدا کن. آلمان نمی تونه ‫به خاطر تو انتخاباتو به تعویق بندازه. 374 374 00:28:52,840 --> 00:28:53,840 ‫جناب وزیر... 375 375 00:28:54,880 --> 00:28:56,960 ‫وظیفه ی اصلی من برقراری امنیته. 376 376 00:28:57,040 --> 00:28:58,720 ‫- و اون تهدید... ‫- راینر... 377 377 00:29:00,320 --> 00:29:01,200 ‫نظر تو چیه؟ 378 378 00:29:03,840 --> 00:29:05,800 ‫فکر می کنم هنوز وقت داریم. 379 379 00:29:05,880 --> 00:29:08,880 ‫شاید تا فردا شب اوضاع مرتب شه. 380 380 00:29:10,320 --> 00:29:13,400 ‫در عین حال باید روی راه حل های دیگه کار کنیم. 381 381 00:29:13,480 --> 00:29:14,480 ‫درسته. 382 382 00:29:15,160 --> 00:29:18,040 ‫بریم دنبال راه حل های دیگه. 383 383 00:29:18,120 --> 00:29:19,120 ‫ممنون. 384 384 00:29:30,360 --> 00:29:32,040 ‫جوابگوی حزب آلترناتیو ملی؟ 385 385 00:29:32,120 --> 00:29:35,480 ‫ترس از اسلام گرایانی که تو آلمان آموزش دیده ان... 386 386 00:29:35,560 --> 00:29:37,720 ‫دقیقا همون چیزیه که به خاطرش ‫وزیرو به صلابه می کشن. 387 387 00:29:39,560 --> 00:29:43,040 ‫باید مستقیما به باقی نامزدها ‫در مورد خطر احتمالی هشدار بدیم. 388 388 00:29:44,640 --> 00:29:46,520 ‫باشه، من ترتیبشو میدم. 389 389 00:29:47,400 --> 00:29:50,400 ‫ولی خیلی امیدوار نشو. ‫همه شون میان. 390 390 00:30:10,960 --> 00:30:13,080 ‫صبح زیبایی براتون آرزومندیم. 391 391 00:30:13,160 --> 00:30:15,080 ‫صبح بخیر بینندگان عزیز. 392 392 00:30:15,160 --> 00:30:19,080 ‫امروز در ابتدا به مناظره ی ‫تلویزیونی مورد انتظار... 393 393 00:30:19,160 --> 00:30:23,480 ‫بین سه نامزد برتر ‫انتخابات فدرال خواهیم پرداخت. 394 394 00:30:23,560 --> 00:30:24,360 ‫سلام. 395 395 00:30:24,440 --> 00:30:25,760 ‫بنا بر نظرسنجی های اخیر... 396 396 00:30:25,840 --> 00:30:29,080 ‫وزیر کشور هاردنبرگ از حزب محافظه کار... 397 397 00:30:29,160 --> 00:30:32,320 ‫چند درصد از امیره حمد، ‫نماینده ی حزب سوسیال دموکرات پیش هست. 398 398 00:30:32,400 --> 00:30:35,920 ‫اما رودلف هنسل، رهبر حزب آلترناتیو ملی آلمان... 399 399 00:30:36,000 --> 00:30:39,040 ‫رشد شاخصی داشته است. 400 400 00:30:39,120 --> 00:30:42,520 ‫امشب هر سه نامزد در مرکز کنگره ی برلین... 401 401 00:30:42,600 --> 00:30:44,160 ‫با هم به مناظره خواهند پرداخت. 402 402 00:30:45,680 --> 00:30:47,040 ‫هیچ کدوم شون به درد نمی خورن. 403 403 00:30:47,920 --> 00:30:49,080 ‫هیچ کدوم شون. 404 404 00:30:49,160 --> 00:30:51,880 ‫و البته اجازه نمیدن تویپیتز شرکت کنه. 405 405 00:30:51,960 --> 00:30:53,200 ‫تویپیتز کیه؟ 406 406 00:30:53,280 --> 00:30:55,120 ‫نفر دوم حزب آلترناتیو ملی. 407 407 00:30:55,200 --> 00:30:56,680 ‫یه آرمان گرای واقعی. 408 408 00:30:57,360 --> 00:30:58,760 ‫محکم. مصمم. 409 409 00:30:59,320 --> 00:31:00,840 ‫ولی اون از همه بدتره. 410 410 00:31:02,480 --> 00:31:03,480 ‫امیره حمد. 411 411 00:31:05,200 --> 00:31:07,480 ‫فقط نشون دهنده ی سقوط اروپاست. 412 412 00:31:08,800 --> 00:31:11,160 ‫مادرش قبرسیه، پدرش مصری. 413 413 00:31:11,240 --> 00:31:13,080 ‫بعد از کودتای نظامی یونان تو سال 1974... 414 414 00:31:13,160 --> 00:31:15,840 ‫به عنوان پناهجوی سیاسی اومد برلین. 415 415 00:31:15,920 --> 00:31:18,840 ‫به من توضیح بده ببینم چرا این زن... 416 416 00:31:18,920 --> 00:31:21,960 ‫باید رهبر قدرتمند ترین کشور اروپا باشه؟ 417 417 00:31:22,040 --> 00:31:23,360 ‫یه پناهجوی... 418 418 00:31:23,440 --> 00:31:25,000 ‫چندفرهنگی... 419 419 00:31:25,080 --> 00:31:27,560 ‫لیبرال دست چپی... 420 420 00:31:27,640 --> 00:31:28,800 ‫آتئیست... 421 421 00:31:28,880 --> 00:31:29,880 ‫فمینیست... 422 422 00:31:30,600 --> 00:31:33,840 ‫بشه رهبر حزبی که تو دوران ‫انقلاب صنعتی پایه گذاری شده. 423 423 00:31:33,920 --> 00:31:36,560 ‫هیچی واسه ارائه نداره. ‫هیچی! 424 424 00:31:38,240 --> 00:31:40,560 ‫آلمان نیاز به یه موج سیاسی جدید داره. 425 425 00:31:42,440 --> 00:31:44,240 ‫آماده شو. ‫می خوام یه چیزی رو بهت نشون بدم. 426 426 00:32:16,800 --> 00:32:17,800 ‫بله. 427 427 00:32:17,880 --> 00:32:22,040 ‫دارم اطلاعاتی که در مورد روس ها ‫بهم دادن رو بررسی می کنم. 428 428 00:32:22,760 --> 00:32:25,880 ‫کلی اطلاعات هست که می تونم ‫کارمو باهاش شروع کنم. 429 429 00:32:25,960 --> 00:32:27,440 ‫اسمایی رو دیدم... 430 430 00:32:27,520 --> 00:32:30,560 ‫که از پرونده ی قبلی زیمینوف که ‫فرماندهانت بهم داده بودن می شناسم. 431 431 00:32:30,640 --> 00:32:33,920 ‫هی! تو الان باید فقط روی ‫یه چیز تمرکز کنی و اونم رگناست. 432 432 00:32:34,000 --> 00:32:37,120 ‫اگر ارتباطی بین این موضوعات هست ‫بعدا می تونیم در موردش صحبت کنیم. الان نه. 433 433 00:32:37,200 --> 00:32:40,760 ‫هم رگنا به تو نیاز داره هم من. ‫قرارمون این بود. 434 434 00:32:40,840 --> 00:32:43,640 ‫من نمی خوام رگنا یا کتی یا تو رو بی خیال بشم. 435 435 00:32:43,720 --> 00:32:46,800 ‫فقط دارم میگم با تمام قدرت میرم سراغ زیمینوف. 436 436 00:32:47,560 --> 00:32:50,840 ‫این قضیه ی رمزارزها نشون میده ‫اتفاقات بزرگی در جریانه. می فهمم قضیه چیه. 437 437 00:32:52,320 --> 00:32:54,360 ‫گوشی، گوشی. خداحافظ. 438 438 00:32:56,440 --> 00:32:57,640 ‫سلام! 439 439 00:32:57,720 --> 00:33:00,240 ‫- سلام! ‫- سلام! حالت چطوره؟ 440 440 00:33:04,520 --> 00:33:08,680 ‫گفته بود می خواد برات ‫یه ترامپولین بخره. خرید؟ 441 441 00:33:08,760 --> 00:33:11,880 ‫آره. می خوام پشتک یاد بگیرم... 442 442 00:33:11,960 --> 00:33:14,160 ‫- شایدم ایستادن روی دست. ‫- ایول! 443 443 00:33:15,040 --> 00:33:16,880 ‫میشه دوباره زوم کنی؟ 444 444 00:33:20,160 --> 00:33:21,680 ‫نه. هیچی. 445 445 00:33:21,760 --> 00:33:24,320 ‫بفرمایید آقای وزیر کشور. 446 446 00:33:24,400 --> 00:33:26,320 ‫من به نامزدها خبر دادم. 447 447 00:33:27,040 --> 00:33:28,680 ‫بذارید حدس بزنم. می خوان تو تلویزیون باشن. 448 448 00:33:28,760 --> 00:33:32,200 ‫حالا عینا همین کلمات رو نگفتن. ‫ولی فکر می کنم حقیقت ماجرا همینه. 449 449 00:33:33,040 --> 00:33:35,040 ‫تمام منابع موجود در اختیارته. 450 450 00:33:35,120 --> 00:33:38,920 ‫حتی نیروهای ویژه. ‫کافیه دیگه، نه؟ 451 451 00:33:39,000 --> 00:33:40,000 ‫لعنتی. 452 452 00:33:55,800 --> 00:33:56,800 ‫سلام. 453 453 00:33:58,160 --> 00:34:02,200 ‫دو ساعت قبل از رسیدن نامزدها واحد ‫تاکتیکی پلیس چهار تا تک تیرانداز می فرسته. 454 454 00:34:06,880 --> 00:34:08,600 ‫تا ده دقیقه دیگه می رسن. 455 455 00:34:20,760 --> 00:34:21,680 ‫- سلام. ‫- سلام. 456 456 00:34:21,760 --> 00:34:24,080 ‫- میشه یکی از اینا بدین؟ ‫- بله. 457 457 00:34:24,640 --> 00:34:25,760 ‫اینو بذار سرت. 458 458 00:34:33,200 --> 00:34:35,200 ‫- وای چقدر بزرگه... ‫- آره. 459 459 00:34:48,840 --> 00:34:51,320 ‫- همگی بررسی شدن؟ ‫- همه. 460 460 00:34:51,400 --> 00:34:54,360 ‫یکی شون سابقه ی حمل مواد مخدر داشت. 461 461 00:34:54,440 --> 00:34:55,800 ‫فرستادیمش رفت. 462 462 00:35:09,480 --> 00:35:10,480 ‫بیا. 463 463 00:35:13,120 --> 00:35:15,880 ‫عالیه. بفرست شون بالا. ‫اول باید سالن رو بررسی کنن. 464 464 00:35:17,520 --> 00:35:19,200 ‫چرا هنسل انقد زود رسیده؟ 465 465 00:35:19,280 --> 00:35:20,960 ‫گویا داره تمرین می کنه. 466 466 00:35:25,720 --> 00:35:28,720 ‫«مناظره ی تلویزیونی ‫تمامی نامزدها - زنده» 467 467 00:35:41,800 --> 00:35:42,800 ‫امیره حمد؟ 468 468 00:35:51,120 --> 00:35:52,120 ‫همینجا بمون. 469 469 00:35:52,200 --> 00:35:54,480 ‫- چرا؟ ‫- بمون خودت می فهمی. 470 470 00:36:13,040 --> 00:36:15,640 ‫امیره حمد امشب نیاز به مراقبت بیشتر داره. 471 471 00:36:18,120 --> 00:36:19,080 ‫سلام. 472 472 00:36:20,720 --> 00:36:21,720 ‫سلام بابا. 473 473 00:36:27,960 --> 00:36:28,960 ‫بریم. 474 474 00:37:00,720 --> 00:37:02,040 ‫هی! 475 475 00:37:23,360 --> 00:37:25,960 ‫از اون بالا. ‫شلیک ها از اون بالا بودن. 476 476 00:38:08,080 --> 00:38:09,480 ‫کار «معلم» بود. 477 477 00:38:10,000 --> 00:38:14,960 ‫مترجم ‫BehzadGdz 478 478 00:43:02,240 --> 00:43:03,200 ‫کمکم کن. 479 479 00:43:15,480 --> 00:43:16,640 ‫بیداری؟ 480 480 00:43:18,400 --> 00:43:19,640 ‫برات قهوه آوردم. 481 481 00:43:21,880 --> 00:43:22,880 ‫ممنون. 482 482 00:43:28,240 --> 00:43:29,240 ‫بهت افتخار می کنم. 483 483 00:43:33,160 --> 00:43:34,080 ‫چی شده؟ 484 484 00:43:36,240 --> 00:43:38,080 ‫دیروزم بهت گفتم. 485 485 00:43:38,160 --> 00:43:39,960 ‫حالا می تونیم منتظر انتخابات باشیم... 486 486 00:43:40,040 --> 00:43:41,840 ‫و تو هم یه داستانی واسه نوشتن پیدا می کنی. 487 487 00:43:42,680 --> 00:43:43,680 ‫قول میدم. 488 488 00:44:53,880 --> 00:44:56,880 ‫«قرص قرمز» 489 489 00:45:01,200 --> 00:45:06,200 سایت فیلم و سریال هکس دانلود با افتخار تقدیم میکند 490 00:45:08,720 --> 00:45:13,720 w W w . HexDL . Com 491 00:45:51,920 --> 00:45:53,560 ‫خب؟ 492 492 00:45:53,640 --> 00:45:54,640 ‫چی شده؟ 493 493 00:45:57,320 --> 00:45:58,320 ‫یه تغییر مسیر کوچیک بود. 494 494 00:46:00,400 --> 00:46:01,840 ‫تو اینجا چی کار می کنی؟ 495 495 00:46:03,120 --> 00:46:05,200 ‫واسه کمک اومدم. 496 496 00:46:05,240 --> 00:46:07,360 ‫هر چیزی که می خوای به اینیر بگی ‫می تونی به من بگی. 497 497 00:46:08,320 --> 00:46:09,320 ‫باشه. 498 498 00:46:10,160 --> 00:46:11,640 ‫حمله به زودی اتفاق می افته. 499 499 00:46:12,600 --> 00:46:14,920 ‫دیگه قطعا وارد گروه شون شدم ولی... 500 500 00:46:15,000 --> 00:46:17,800 ‫هنوز از هیچی جز بلاگ ‫واسه ارتباط استفاده نمی کنن. 501 501 00:46:17,880 --> 00:46:19,320 ‫هنوز بدگمان هستن. 502 502 00:46:21,200 --> 00:46:23,080 ‫- حمله تو برلینه؟ ‫- اوهوم. 503 503 00:46:23,800 --> 00:46:26,840 ‫نقشه ی کاتو در ارتباط با انتخاباته. 504 504 00:46:28,720 --> 00:46:31,520 ‫تغییر آلمان برای تغییر اروپا. 505 505 00:46:32,640 --> 00:46:34,920 ‫منابع مالی و دیجیتالی دارن... 506 506 00:46:35,000 --> 00:46:37,000 ‫باید به محض این که فهمیدم ‫هدف چیه وارد عمل بشیم... 507 507 00:46:37,040 --> 00:46:39,080 ‫ولی هنوز مشخص نیست. 508 508 00:46:40,920 --> 00:46:41,920 ‫تو اطلاعاتی داری؟ 509 509 00:46:54,880 --> 00:46:57,400 ‫آلمان ها ارتباطشونو با یکی ‫از مأموران شون از دست دادن. 510 510 00:47:03,240 --> 00:47:05,400 ‫می خوان بدونی کیه... 511 511 00:47:05,480 --> 00:47:07,800 ‫که تو شرایط بدی قرار نگیرین. 512 512 00:47:12,120 --> 00:47:13,120 ‫آهان. 513 513 00:47:16,000 --> 00:47:17,000 ‫اسمش یانه. 514 514 00:47:18,640 --> 00:47:19,640 ‫می شناسیش؟ 515 515 00:47:21,520 --> 00:47:22,880 ‫آره، یا... 516 516 00:47:24,640 --> 00:47:27,920 ‫اون تو بخش رمزارزها بود ولی... 517 517 00:47:29,560 --> 00:47:30,560 ‫الان مرده. 518 518 00:47:33,200 --> 00:47:34,200 ‫چه اتفاقی افتاد؟ 519 519 00:47:37,000 --> 00:47:39,640 ‫شما در مورد من چیزی به آلمان ها گفتین؟ 520 520 00:47:39,720 --> 00:47:40,880 ‫نه. 521 521 00:47:41,840 --> 00:47:43,600 ‫یکی هویت یان رو درز داده. 522 522 00:47:44,280 --> 00:47:46,960 ‫یه نفوذی دارن. واسه همینم یان کشته شد. 523 523 00:47:47,040 --> 00:47:48,360 ‫نزدیک بود منم بمیرم. 524 524 00:47:51,080 --> 00:47:53,800 ‫گویا طرف خیلی سمت بالایی داره، ‫تو وزارت خونه ست. 525 525 00:47:54,720 --> 00:47:57,360 ‫بهش میگن «برج عقرب». 526 526 00:48:02,600 --> 00:48:04,360 ‫پلیس نمی تونه یان رو پیدا کنه. 527 527 00:48:05,960 --> 00:48:06,960 ‫اونا... 528 528 00:48:08,800 --> 00:48:11,360 ‫جسدشو سوزوندن و ‫باقی مانده هاشو تو اسید حل کردن. 529 529 00:48:21,360 --> 00:48:23,360 ‫به زودی همه ی اینا تموم میشه. 530 530 00:48:25,160 --> 00:48:27,560 ‫برمی گردی خونه و... 531 531 00:48:28,640 --> 00:48:29,760 ‫به زندگی عادیت می رسی. 532 532 00:48:35,840 --> 00:48:37,960 ‫فکر نمی کنم زندگی عادی... 533 533 00:48:40,120 --> 00:48:41,720 ‫دیگه ممکن باشه. 534 534 00:48:44,920 --> 00:48:46,600 ‫الان اینجوری به نظر میاد. 535 535 00:48:49,080 --> 00:48:50,640 ‫ولی کم کم بهتر میشه. 536 536 00:48:55,920 --> 00:48:57,560 ‫من کشتمش. 537 537 00:48:57,640 --> 00:48:58,640 ‫یان رو. 538 538 00:49:00,200 --> 00:49:02,360 ‫من بهش شلیک کردم. 539 539 00:49:05,680 --> 00:49:07,040 ‫لعنت بهش. 540 540 00:49:10,760 --> 00:49:12,560 ‫مجبورت کردن این کارو بکنی؟ 541 541 00:49:12,640 --> 00:49:14,040 ‫خودش ازم خواست. 542 542 00:49:18,920 --> 00:49:20,880 ‫بیا کارمون رو تموم کنیم و بریم. 543 543 00:49:23,200 --> 00:49:25,520 ‫به اینیر بگو دیگه بهم اعتماد دارن. 544 544 00:49:25,600 --> 00:49:27,840 ‫و نگو که من بهش شلیک کردم. 545 545 00:49:29,280 --> 00:49:32,000 ‫به تو هم نباید می گفتم. ‫ببخشید. 546 546 00:49:32,080 --> 00:49:34,240 ‫بگو اوضاع تحت کنترله. 547 547 00:49:42,040 --> 00:49:43,040 ‫منم. 548 548 00:49:54,560 --> 00:49:55,560 ‫اوله؟ 549 549 00:50:22,920 --> 00:50:24,440 ‫خوب شده. 550 550 00:50:25,080 --> 00:50:25,880 ‫سلام. 551 551 00:50:26,760 --> 00:50:28,200 ‫پستت. ‫خوب شده. 552 552 00:50:28,880 --> 00:50:31,000 ‫شروع کردم به خوندش ‫و دیگه نتونستم ولش کنم. 553 553 00:50:31,960 --> 00:50:33,960 ‫رفتی سر کامپیوتر من؟ 554 554 00:50:35,680 --> 00:50:37,520 ‫مگه رمز عبور منو داری؟ 555 555 00:50:37,600 --> 00:50:38,800 ‫آره. خودت بهم دادی. 556 556 00:50:38,880 --> 00:50:40,440 ‫نه، ندادم. 557 557 00:50:42,520 --> 00:50:44,120 ‫خب. مشکلی هست؟ 558 558 00:50:46,960 --> 00:50:48,360 ‫نه، فقط... 559 559 00:50:50,160 --> 00:50:51,720 ‫خب، بدون مشکل هم نیست. 560 560 00:50:51,800 --> 00:50:53,840 ‫به نظرم باید یه نگاهی به آخرش بندازی. 561 561 00:50:53,920 --> 00:50:56,920 ‫یکم جذاب ترش کنی. ‫و تصویرشم عوض کنی. 562 562 00:50:57,000 --> 00:50:58,600 ‫- یه چند تا نمونه... ‫- باشه... 563 563 00:51:00,160 --> 00:51:01,440 ‫کجا بودی؟ 564 564 00:51:02,160 --> 00:51:04,080 ‫دیگه چی از جون من می خواید؟ 565 565 00:51:05,640 --> 00:51:07,600 ‫من از زندگیم زدم تا بیام ‫واسه جنبش شما بجنگم! 566 566 00:51:07,640 --> 00:51:09,120 ‫حتی یه پلیسم کشتم. 567 567 00:51:09,320 --> 00:51:12,160 ‫دیگه باید چی کار کنم تا ‫باهام مثل یه بچه رفتار نکنین؟ 568 568 00:51:12,240 --> 00:51:14,560 ‫- گوش کن، من قول دادم... ‫- نه تو گوش کن! 569 569 00:51:14,640 --> 00:51:17,520 ‫یکیو می خواید که ‫حماسه های قهرمانانه تونو بنویسه؟ 570 570 00:51:17,600 --> 00:51:19,960 ‫خب پس برید یکی دیگه رو پیدا کنید ‫چون من دیگه خسته شدم. 571 571 00:51:20,600 --> 00:51:21,600 ‫رگنا. 572 572 00:51:25,640 --> 00:51:26,640 ‫رگنا. 573 573 00:51:29,800 --> 00:51:31,280 ‫متوجه منظورت میشم، خب؟ 574 574 00:51:31,840 --> 00:51:33,200 ‫می تونیم بعدا در موردش صحبت کنیم... 575 575 00:51:33,200 --> 00:51:34,600 ‫ولی می خوام یه چیزی نشونت بدم. 576 576 00:51:36,920 --> 00:51:37,920 ‫بیا دیگه. 577 577 00:51:38,960 --> 00:51:40,440 ‫می خوام یه چیزی نشونت بدم. 578 578 00:52:00,680 --> 00:52:02,160 ‫مأمورتون مرده. 579 579 00:52:03,760 --> 00:52:05,320 ‫مأمورمون مرده؟ 580 580 00:52:06,040 --> 00:52:08,720 ‫- بله. ‫- متأسفم کتی. 581 581 00:52:08,800 --> 00:52:09,960 ‫لعنت بهش. 582 582 00:52:13,960 --> 00:52:15,440 ‫امکان نداره. 583 583 00:52:15,520 --> 00:52:17,520 ‫و متأسفانه به هیچکس نمی تونی چیزی بگی. 584 584 00:52:18,680 --> 00:52:20,400 ‫خب کی اونو کشته؟ 585 585 00:52:21,520 --> 00:52:24,360 ‫- هنوز نمی دونیم. ولی می فهمیم. ‫- نه، ما می فهمیم. 586 586 00:52:24,440 --> 00:52:26,600 ‫پلیس وقتی بفهمه با ‫تمام توان بهشون حمله می کنه. 587 587 00:52:26,680 --> 00:52:28,720 ‫بله، واسه همینم نباید به کسی چیزی بگی. 588 588 00:52:28,800 --> 00:52:31,720 ‫باید این کارو بکنیم. ‫مأمور ما رو کشتن. 589 589 00:52:31,800 --> 00:52:33,480 ‫بله، و مأمور ما تأیید کرده... 590 590 00:52:33,560 --> 00:52:37,200 ‫که یکی هویتش رو به اونا لو داده. 591 591 00:52:37,280 --> 00:52:38,520 ‫لعنتی! 592 592 00:52:48,560 --> 00:52:52,800 ‫نگفته کدوم بخش؟ ‫اسمشو نمی دونه؟ 593 593 00:52:53,600 --> 00:52:55,200 ‫برج عقرب. 594 594 00:52:55,280 --> 00:52:58,680 ‫یکی تو رده های بالای اداره ی فدرال ‫نگهداری از قانون اساسی یا وزارت خونه. 595 595 00:52:59,440 --> 00:53:01,400 ‫- برج عقرب؟ ‫- همین. 596 596 00:53:02,560 --> 00:53:03,360 ‫برج عقرب. 597 597 00:53:03,440 --> 00:53:05,840 ‫هدف شون تغییر نتیجه ی انتخاباته. 598 598 00:53:05,920 --> 00:53:07,520 ‫چطور می کنن نتیجه ی انتخاباتو تغییر بدن؟ 599 599 00:53:07,520 --> 00:53:09,480 ‫چی کار می تونن بکنن ‫که رأی مردمو تغییر بده؟ 600 600 00:53:09,560 --> 00:53:12,200 ‫هنوز نمی دونیم. ‫واسه همین به کمکت احتیاج داریم. 601 601 00:53:12,280 --> 00:53:13,920 ‫می خواین چی کار کنم؟ 602 602 00:53:15,000 --> 00:53:19,320 ‫همونطور که گفتم خیلی به بحث کمک مالی ‫از طریق رمزارز این قضیه علاقمندیم. 603 603 00:53:19,400 --> 00:53:22,240 ‫و هر اطلاعاتی که وزارت خونه ی شما ‫در این مورد داره رو می خوایم. 604 604 00:53:22,320 --> 00:53:23,760 ‫این قضیه فوق محرمانه ست. 605 605 00:53:24,880 --> 00:53:28,000 ‫باید به پرونده هایی که یان ‫توشون دست داشته نگاهی بندازیم. 606 606 00:53:28,640 --> 00:53:31,760 ‫ممکنه بتونیم بفهمیم ‫به چی دارن کمک مالی می کنن. 607 607 00:53:32,640 --> 00:53:34,880 ‫دارین ازم می خواین علیه کشورم خیانت کنم. 608 608 00:53:34,960 --> 00:53:37,320 ‫تا زمانی که برج عقرب ‫رو پیدا نکردی، ما تنها شانست... 609 609 00:53:37,360 --> 00:53:40,200 ‫برای جلوگیری از این ‫حمله ی تروریستی هستیم. 610 610 00:53:48,840 --> 00:53:49,840 ‫باشه. 611 611 00:53:51,560 --> 00:53:54,000 ‫پرونده ها رو بهتون میدم. ‫48 ساعتم بهتون وقت میدم. 612 612 00:53:54,080 --> 00:53:57,000 ‫بعدش باید در مورد مأمور گمشده تحقیقات کنم. 613 613 00:53:59,160 --> 00:54:00,160 ‫ممنونم. 614 614 00:54:28,400 --> 00:54:29,960 ‫کافیه دیگه. بریم. 615 615 00:54:30,960 --> 00:54:32,160 ‫یالا، یالا، یالا. 616 616 00:54:38,480 --> 00:54:39,800 ‫ببخشید دیر شد. 617 617 00:54:41,240 --> 00:54:42,800 ‫یه جلسه ی اضطراری داشتم. 618 618 00:54:42,880 --> 00:54:45,160 ‫- چه جلسه ای؟ ‫- جلسه ی اضطراری. 619 619 00:54:45,240 --> 00:54:47,880 ‫واسه این می پرسم که ‫بهت زنگ زدمو جواب ندادی. 620 620 00:54:47,960 --> 00:54:50,640 ‫می دونم. الان اینجام. اوا؟ 621 621 00:54:50,720 --> 00:54:54,520 ‫در ادامه ی بررسی ارتباطات برادران صفر... 622 622 00:54:54,600 --> 00:54:56,680 ‫اسم یه نفر خیلی زیاد تکرار شده. 623 623 00:54:56,760 --> 00:55:01,000 ‫بهش میگن «معلم». ‫اسم واقعیش فدهیل العباسه. 624 624 00:55:01,080 --> 00:55:03,880 ‫تو برلین زندگی می کنه و مهندس برقه. 625 625 00:55:03,960 --> 00:55:06,120 ‫زن و چهار تا بچه داره. 626 626 00:55:06,200 --> 00:55:08,680 ‫همگی عضو جامعه ی مسلمانان کرویتسبرگ هستن. 627 627 00:55:08,760 --> 00:55:13,040 ‫تو جنگ عراق فدهیل یکی از بهترین ‫ تک تیراندازای صدام حسین بوده. 628 628 00:55:13,120 --> 00:55:14,720 ‫واسه بهش میگن ‫معلم که تو زمان جنگ... 629 629 00:55:14,760 --> 00:55:17,040 ‫وظیفه ی آموزش تک تیراندازا ‫رو بر عهده داشته. 630 630 00:55:18,280 --> 00:55:20,600 ‫از چت هاشون معلوم نیس چه برنامه ای دارن... 631 631 00:55:20,680 --> 00:55:23,640 ‫ولی در مورد انتخابات بعدی خیلی صحبت کردن. 632 632 00:55:23,720 --> 00:55:26,560 ‫مخصوصا در مورد دیدارهای مردمی امیره حمد. 633 633 00:55:29,400 --> 00:55:31,800 ‫انتقادات تند حمد از تروریست های افراطی... 634 634 00:55:31,880 --> 00:55:33,960 ‫باعث میشه از نظر «معلم» خائن باشه. 635 635 00:55:34,040 --> 00:55:35,440 ‫خب، تحت نظر داشته باشیدش. 636 636 00:55:35,520 --> 00:55:38,200 ‫بعد از جلسه با دادستان صحبت می کنم. 637 637 00:55:38,280 --> 00:55:40,360 ‫خبری از مواد منفجره ی سی4 نشد؟ 638 638 00:55:41,720 --> 00:55:43,800 ‫اصلا پیدا نمیشه. 639 639 00:55:44,400 --> 00:55:46,000 ‫مگه میشه؟ 640 640 00:55:48,800 --> 00:55:49,800 ‫هلموت؟ 641 641 00:55:50,520 --> 00:55:51,920 ‫نیروی مفقودمون. 642 642 00:55:52,000 --> 00:55:55,480 ‫پلیس می خواد بگرده دنبالش. ‫خیلی وقته ازش خبری نبوده. 643 643 00:55:56,840 --> 00:55:57,960 ‫هنوز باید صبر کنیم. 644 644 00:55:59,000 --> 00:56:01,680 ‫- واسه چی صبر کنیم؟ ‫- دو روز دیگه صبر می کنیم. 645 645 00:56:05,480 --> 00:56:07,320 ‫اینو تو یه گزارش خلاصه کن لطفا. 646 646 00:56:08,440 --> 00:56:10,320 ‫بعدش من یه نگاهی بهش می اندازم. 647 647 00:56:10,880 --> 00:56:12,640 ‫باشه، حتما. 648 648 00:56:13,520 --> 00:56:16,520 ‫«رستوران حصیر» 649 649 00:56:17,760 --> 00:56:20,480 ‫باید این چایی رو امتحان کنی. ‫فوق العاده ست. 650 650 00:56:22,640 --> 00:56:24,200 ‫آوردمت اینجا واسه این که... 651 651 00:56:24,200 --> 00:56:25,800 ‫واسه من همه چی از اینجا شروع شد. 652 652 00:56:26,360 --> 00:56:28,960 ‫مهم ترین تجربه ی سازنده ی من. 653 653 00:56:30,360 --> 00:56:32,600 ‫اون موقع که داشتم تو برلین درس می خوندم... 654 654 00:56:32,680 --> 00:56:33,920 ‫تو این محل بودم... 655 655 00:56:33,960 --> 00:56:35,240 ‫پشت همین میز نشسته بودم... 656 656 00:56:35,840 --> 00:56:38,240 ‫مثل الان داشتم چایی می خوردم. 657 657 00:56:38,320 --> 00:56:40,320 ‫داشتم آثار نیچه و اسپینوزا رو می خوندم... 658 658 00:56:40,400 --> 00:56:42,400 ‫و می خواستم بفهمم نگاه اونا ‫به احساسات چطوریه... 659 659 00:56:42,480 --> 00:56:44,720 ‫و چه تأثیری روی مردم و فرهنگ داشتن. 660 660 00:56:45,720 --> 00:56:47,560 ‫اسپینوزا از خیلی جهات پیروی رواقیون بود... 661 661 00:56:47,640 --> 00:56:53,080 ‫ولی مخالف این موضوع بود که ‫منطق می تونه بر احساسات غلبه کنه. 662 662 00:56:53,840 --> 00:56:56,720 ‫این موضوع پیامدهای مهمی داره، ‫چون بدین معنیه که فرهنگ ما... 663 663 00:56:56,800 --> 00:56:58,160 ‫هویت جمعی ما... 664 664 00:56:58,240 --> 00:57:01,120 ‫در طول زمان بر اساس ‫ احساسات معمولی ما شکل گرفته. 665 665 00:57:01,200 --> 00:57:03,480 ‫انگار داشتم کد رو می خوندم. 666 666 00:57:03,560 --> 00:57:05,760 ‫انگار قرص قرمز تو فیلم ماتریکس رو خورده بودم. 667 667 00:57:05,840 --> 00:57:07,560 ‫همچنان که داشتم به این ادراک می رسیدم... 668 668 00:57:07,640 --> 00:57:10,440 ‫یهو حس کردم همه ی افرادی ‫که در حال گذر بودن وایسادن. 669 669 00:57:10,520 --> 00:57:11,880 ‫همه به من خیره شده بودن. 670 670 00:57:15,040 --> 00:57:17,480 ‫چون اسپینوزا رو درک کرده بودی ‫مردم بهت خیره شده بودن؟ 671 671 00:57:17,560 --> 00:57:20,320 ‫اولش اینطوری فکر می کردم، ‫ولی اونا به تلویزیون خیره شده بودن. 672 672 00:57:25,160 --> 00:57:26,640 ‫و بعدش به عینه دیدم... 673 673 00:57:27,240 --> 00:57:30,040 ‫که چطور احساسات بر منطق غلبه می کنه. 674 674 00:57:31,080 --> 00:57:33,160 ‫یازده سپتامبر 2001 بود. 675 675 00:57:34,360 --> 00:57:36,400 ‫تلویزیون داشت به طور زنده... 676 676 00:57:36,440 --> 00:57:38,880 ‫برخورد دومین هواپیما به برج رو نشون می داد. 677 677 00:57:38,960 --> 00:57:41,640 ‫و بعدش دوباره نشونش دادن ‫و دوباره و دوباره. 678 678 00:57:41,720 --> 00:57:43,800 ‫احساسات. احساسات. احساسات. 679 679 00:57:43,840 --> 00:57:45,720 ‫من کاملا شوکه شده بودم. 680 680 00:57:45,800 --> 00:57:48,320 ‫نه به خاطر چیزی که ‫تلویزیون نشون می داد. 681 681 00:57:48,360 --> 00:57:49,600 ‫پس به خاطر چی؟ 682 682 00:57:50,240 --> 00:57:52,880 ‫چون دور و بر من عرب های جوونی بودن... 683 683 00:57:53,520 --> 00:57:55,760 ‫که تو آلمان متولد شده و بزرگ شده بودن... 684 684 00:57:55,840 --> 00:57:57,920 ‫و چشماشون داشت برق می زد. 685 685 00:57:58,000 --> 00:57:59,960 ‫نمی تونستن پنهانش کنن. 686 686 00:58:00,560 --> 00:58:02,320 ‫انگار یه پیروزی بی صدا بود. 687 687 00:58:02,920 --> 00:58:04,280 ‫و اون موقع بود که فهمیدم... 688 688 00:58:04,320 --> 00:58:06,280 ‫که اسپینوزا و نیچه حق داشتن. 689 689 00:58:07,480 --> 00:58:09,480 ‫نظریه ی لیبرال ترکیب کردن «ما» و «اونا»... 690 690 00:58:09,560 --> 00:58:12,720 ‫برای ساختن یه جامعه ی امن و آرام ‫یه دروغ بزرگه. 691 691 00:58:13,520 --> 00:58:16,440 ‫اگر می خوایم چیزی رو تغییر بدیم، ‫فرهنگ مون... 692 692 00:58:16,520 --> 00:58:18,760 ‫اگر می خوایم که دیگران هم مثل ما فکر کنن... 693 693 00:58:18,840 --> 00:58:21,440 ‫باید احساسات مردم رو تغییر بدیم. 694 694 00:58:23,680 --> 00:58:26,520 ‫اسامه بن لادن اینو درست فهمیده بود. 695 695 00:58:26,600 --> 00:58:30,280 ‫ما و اونایی وجود نداره. ‫فقط «ما یا اونا» وجود داره. 696 696 00:58:30,360 --> 00:58:32,520 ‫باید با تمام داشته هامون بجنگیم. 697 697 00:58:32,600 --> 00:58:35,600 ‫باید تجارب احساسی خاصی به وجود بیاریم. 698 698 00:58:37,840 --> 00:58:41,720 ‫این... این تجارب خاص چی هستن؟ 699 699 00:58:41,800 --> 00:58:43,120 ‫مثل یه زنگ خطر هستن. 700 700 00:58:44,280 --> 00:58:46,040 ‫یه اتفاق تحریک آمیز. 701 701 00:58:47,000 --> 00:58:51,720 ‫کار تو اینه که داستان ها و روایاتی... 702 702 00:58:51,800 --> 00:58:53,960 ‫برپایه ی یه اتفاق تحریک آمیز بسازی. 703 703 00:58:54,560 --> 00:58:56,680 ‫کاری کنی مردم به فرهنگ شون اهمیت بدن. 704 704 00:58:56,760 --> 00:59:00,640 ‫کاری کنی اروپا دوباره اروپا بشه. 705 705 00:59:12,720 --> 00:59:15,480 ‫آیا طبق نقشه ممکنه زنده نمونیم؟ 706 706 00:59:21,360 --> 00:59:23,480 ‫حاضری جون خودت رو واسه نجات اروپا... 707 707 00:59:23,560 --> 00:59:25,280 ‫از دست بدی؟ 708 708 00:59:28,560 --> 00:59:29,560 ‫آره. 709 709 00:59:30,400 --> 00:59:31,600 ‫حاضرم. 710 710 00:59:33,920 --> 00:59:35,680 ‫واسه همین آوردمت اینجا. 711 711 00:59:38,400 --> 00:59:40,760 ‫می خواستم تجربه امو باهات به اشتراک بذارم. 712 712 00:59:41,560 --> 00:59:44,120 ‫چون اولین باری که ‫نوشته هاتو خوندم متوجهش شدم. 713 713 00:59:44,200 --> 00:59:45,640 ‫تو احساسات رو برانگیخته می کنی. 714 714 00:59:46,720 --> 00:59:48,360 ‫احساسات منو که برانگیخته کردی. 715 715 01:00:26,680 --> 01:00:27,680 ‫توماس. 716 716 01:00:29,360 --> 01:00:32,440 ‫- خوب شد اومدی. باید حرف بزنیم. ‫- شنیدم. خودم باهاش حرف می زنم. 717 717 01:00:32,960 --> 01:00:35,920 ‫- می دونم که باید مراقب باشه ولی... ‫- کریس، مشکلی نیست. 718 718 01:00:36,000 --> 01:00:37,280 ‫داره میاد! 719 719 01:00:49,800 --> 01:00:50,800 ‫چیه؟ 720 720 01:00:52,880 --> 01:00:53,880 ‫اونا ازت می ترسن. 721 721 01:00:54,480 --> 01:00:55,880 ‫ترس خوبه. 722 722 01:00:55,960 --> 01:00:56,960 ‫باعث میشه بیدار بمونیم. 723 723 01:00:58,360 --> 01:00:59,880 ‫- منم می ترسم. ‫- واقعا؟ 724 724 01:01:00,840 --> 01:01:03,200 ‫- از چی؟ ‫- با اوله حرف زدی؟ 725 725 01:01:03,280 --> 01:01:05,560 ‫نه، چی شده؟ 726 726 01:01:05,640 --> 01:01:08,640 ‫خیلی محو این دختره شده. 727 727 01:01:08,720 --> 01:01:10,480 ‫اون بهش ایمان داره، منم دارم. 728 728 01:01:11,320 --> 01:01:13,840 ‫شما مثل دو تا داداشین، ‫ولی باید مراقبش باشی. 729 729 01:01:13,920 --> 01:01:16,960 ‫- هیچ کنترلی روی احساس خودش نداره. ‫- می دونه داره چی کار می کنه. 730 730 01:01:18,480 --> 01:01:19,760 ‫تو چی؟ 731 731 01:01:23,280 --> 01:01:25,440 ‫تو می دونی داری چی کار می کنی؟ 732 732 01:01:26,600 --> 01:01:27,920 ‫اگر 12 ساعت صبر می کردی... 733 733 01:01:28,000 --> 01:01:31,080 ‫بدون این که همه رو بترسونی یان لو می رفت. 734 734 01:01:32,280 --> 01:01:35,480 ‫می خوای قدرتتو به کی ثابت کنی؟ کاتو؟ 735 735 01:02:35,960 --> 01:02:38,960 ‫«اطلاعات شخصی کارکنان» 736 736 01:02:39,680 --> 01:02:42,680 ‫«منابع مالی اروپا» 737 737 01:03:39,120 --> 01:03:40,440 ‫«هلموت برنر ‫3 نوامبر 1967.» 738 738 01:03:40,520 --> 01:03:43,320 ‫«برج عقرب ‫23 اکتبر - 21 نوامبر» 739 739 01:03:53,720 --> 01:03:54,720 ‫بله؟ 740 740 01:03:58,520 --> 01:04:00,040 ‫باشه. یه لحظه صبر کن. 741 741 01:04:17,520 --> 01:04:19,240 ‫آره. نه، البته. 742 742 01:04:19,320 --> 01:04:20,840 ‫باشه، پس تا فردا. 743 743 01:04:20,920 --> 01:04:21,920 ‫خوبه. خداحافظ. 744 744 01:04:24,240 --> 01:04:25,840 ‫چه غلطی داری می کنی؟ 745 745 01:04:26,640 --> 01:04:28,760 ‫- فردا چه خبره؟ ‫- رگنا. 746 746 01:04:28,840 --> 01:04:31,400 ‫ببخشید، فقط... 747 747 01:04:33,360 --> 01:04:35,640 ‫تو جای من بودی چی کار می کردی؟ 748 748 01:04:36,280 --> 01:04:38,440 ‫هیشکی هیچی بهم نمیگه، ‫فقط بهم دستور میدن... 749 749 01:04:38,520 --> 01:04:40,440 ‫اصلا نمی دونم که زنده می مونم یا نه. 750 750 01:04:41,040 --> 01:04:42,800 ‫یعنی انتظار داری همینجوری بپذیرم؟ 751 751 01:04:44,600 --> 01:04:47,600 ‫متوجهم که قوانینی وجود داره ‫ولی این قوانین خیلی مسخره ان. 752 752 01:04:47,680 --> 01:04:50,120 ‫- من بخشی از این اتفاق هستم یا نه؟ ‫- می دونم. 753 753 01:04:50,200 --> 01:04:52,000 ‫ولی نمی تونم بهت چیزی بگم. متوجهی؟ 754 754 01:04:54,840 --> 01:04:55,720 ‫ببخشید. 755 755 01:04:56,960 --> 01:04:59,160 ‫بیا. می خوام یه چیزی نشونت بدم. 756 756 01:05:17,040 --> 01:05:19,320 ‫ببین. این آی پی آدرسیه که ازش استفاده کردی. 757 757 01:05:21,960 --> 01:05:22,960 ‫حالا... 758 758 01:05:24,880 --> 01:05:26,440 ‫برات یه پیام فرستادم. 759 759 01:05:29,640 --> 01:05:30,640 ‫واقعا؟ 760 760 01:05:40,800 --> 01:05:42,040 ‫اینجا که چیزی نیست. 761 761 01:05:43,920 --> 01:05:44,920 ‫نه. 762 762 01:05:46,760 --> 01:05:47,920 ‫اینجا نیست. 763 763 01:05:48,000 --> 01:05:49,320 ‫ولی اگر اینجا رو نگاه کنی. 764 764 01:05:50,200 --> 01:05:53,200 ‫«جستجو» ‫«یثرب» 765 765 01:05:53,280 --> 01:05:54,840 ‫و اینجا کلیک کنی. 766 766 01:06:00,320 --> 01:06:02,920 ‫«یک پیام جدید دارید:» ‫«سلام» 767 767 01:06:04,760 --> 01:06:07,760 ‫می تونم کاری کنم مردم بدون این که ‫خودشون بدونن به هم پیام بدن. 768 768 01:06:09,040 --> 01:06:11,480 ‫من تصمیم می گیریم که چی می نویسن... 769 769 01:06:11,480 --> 01:06:13,120 ‫و کی به کی پیام میده. 770 770 01:06:13,720 --> 01:06:15,200 ‫فقط به آی پی آدرس نیاز دارم. 771 771 01:06:18,760 --> 01:06:19,760 ‫واو. 772 772 01:06:35,440 --> 01:06:36,440 ‫ببخشید. 773 773 01:06:36,960 --> 01:06:38,960 ‫- معذرت می خوام. من... ‫- نه، من... 774 774 01:06:39,840 --> 01:06:41,760 ‫- فکر کردم که... ‫- ببخشید، من... 775 775 01:06:42,560 --> 01:06:45,040 ‫انتظارشو نداشتم. 776 776 01:06:45,120 --> 01:06:47,800 ‫البته. ‫منم انتظارشو نداشتم. 777 777 01:06:49,720 --> 01:06:50,880 ‫- ببخشید. ‫- هی. 778 778 01:06:53,400 --> 01:06:56,160 ‫فکر کنم در این مورد هم قوانینی وجود داره. 779 779 01:06:58,000 --> 01:06:59,840 که ‫حواس کسی پرت نشه. 780 780 01:07:03,520 --> 01:07:04,600 ‫آره. 781 781 01:07:04,680 --> 01:07:05,960 ‫شب بخیر. 782 782 01:07:07,640 --> 01:07:08,640 ‫شب بخیر. 783 783 01:07:12,680 --> 01:07:14,200 ‫فردا معرفیت می کنم. 784 784 01:07:15,520 --> 01:07:16,520 ‫به کاتو؟ 785 785 01:07:19,680 --> 01:07:22,680 ‫به تجربه ای که زندگیتو تغییر میده. 786 786 01:07:26,160 --> 01:07:27,160 ‫شب بخیر. 787 787 01:07:47,760 --> 01:07:49,120 ‫- سلام. ‫- بیا تو. 788 788 01:07:50,480 --> 01:07:53,040 ‫نه، نمی خوام مزاحم خانواده ات بشم. 789 789 01:07:53,120 --> 01:07:56,440 ‫از وقتی شوهر سابقم از اینجا رفته ‫دیگه کسی اینجا نیست. بیا تو. 790 790 01:08:02,720 --> 01:08:05,360 ‫نوشیدنی میل داری؟ 791 791 01:08:06,800 --> 01:08:09,120 ‫در باز کنش رو خودشه. 792 792 01:08:09,200 --> 01:08:10,800 ‫ممنون. 793 793 01:08:23,760 --> 01:08:26,600 ‫پس شوهرت در باز کنتو برده، آره؟ 794 794 01:08:26,680 --> 01:08:29,680 ‫آره. لیوانا رو هم برده. 795 795 01:08:34,480 --> 01:08:35,360 ‫بفرما. 796 796 01:08:38,640 --> 01:08:39,640 ‫نوش جان. 797 797 01:08:55,520 --> 01:08:56,520 ‫ببخشید. 798 798 01:08:57,600 --> 01:09:00,160 ‫- می دونم خیلی رفتارم مؤدبانه نیست. ‫- نه، مشکلی نیست... 799 799 01:09:03,040 --> 01:09:05,120 ‫اینجوری باید شجاعت خودمو زیاد کنم. 800 800 01:09:10,160 --> 01:09:11,680 ‫ممکنه به خاطر این کار برم زندان. 801 801 01:09:15,560 --> 01:09:17,720 ‫می خوای جلوی تخریب دنیا رو بگیری. 802 802 01:09:18,600 --> 01:09:21,600 ‫اگر خراب شد به دادستان همینو میگم. 803 803 01:09:22,120 --> 01:09:23,680 ‫قرار نیست خراب شه. 804 804 01:09:25,160 --> 01:09:26,160 ‫نه. 805 805 01:09:26,240 --> 01:09:28,760 ‫نه، البته که نه. ‫منظورم این نبود... 806 806 01:09:28,840 --> 01:09:29,840 ‫ببخشید. 807 807 01:09:32,520 --> 01:09:35,160 ‫اینیر در مورد نامزدت که مخبر بوده بهم گفت. 808 808 01:09:36,840 --> 01:09:39,320 ‫همه ی تلاش مونو خواهیم کرد. 809 809 01:09:42,280 --> 01:09:43,480 ‫آره. 810 810 01:09:43,560 --> 01:09:46,560 ‫- عذر می خوام، نمی خواستم... ‫- نه، می دونم. من عذر می خوام. 811 811 01:09:47,480 --> 01:09:49,120 ‫من... فقط... 812 812 01:09:55,040 --> 01:09:57,640 ‫میشه یه کمی اینجا بشینم؟ 813 813 01:10:00,320 --> 01:10:01,320 ‫آره. 814 814 01:10:37,080 --> 01:10:38,160 ‫صبح بخیر. 815 815 01:10:38,680 --> 01:10:39,680 ‫صبح بخیر. 816 816 01:10:43,360 --> 01:10:45,000 ‫من تا 5 دقیقه دیگه باید برم... 817 817 01:10:45,040 --> 01:10:47,360 ‫و خدمتکارم تا 45 دقیقه دیگه می رسه... 818 818 01:10:48,440 --> 01:10:51,680 ‫- تا اون موقع میرم. ‫- نه، مشکلی نیست. 819 819 01:11:04,440 --> 01:11:05,440 ‫بله؟ 820 820 01:11:07,520 --> 01:11:08,520 ‫چی؟ 821 821 01:11:12,360 --> 01:11:13,360 ‫لعنتی. 822 822 01:11:14,880 --> 01:11:18,280 ‫باشه، جلسه رو تعطیل می کنیم و ‫مستقیم میریم پیش بورینگر. 823 823 01:11:18,360 --> 01:11:19,640 ‫زود میام. 824 824 01:11:19,720 --> 01:11:21,680 ‫یهو غیبش زد. 825 825 01:11:21,760 --> 01:11:24,760 ‫به هیچ کدوم از کسانی که ‫تحت نظر ماست پیام نداده. هیچی. 826 826 01:11:24,840 --> 01:11:27,520 ‫اصلا فرصت نکردیم تیم نظارتی براش بذاریم. 827 827 01:11:27,600 --> 01:11:30,440 ‫به محض این که متوجه وجودش شدیم غیبش زد. 828 828 01:11:30,520 --> 01:11:31,680 ‫صبر کن. اوا. 829 829 01:11:31,760 --> 01:11:34,640 ‫به نظرت ممکنه جاسوس داشته باشیم؟ 830 830 01:11:36,600 --> 01:11:39,120 ‫- تو چیزی می دونی؟ ‫- به نظرت ممکنه؟ 831 831 01:11:39,960 --> 01:11:41,480 ‫هر چیزی ممکنه. 832 832 01:11:42,040 --> 01:11:43,000 ‫کی؟ 833 833 01:11:45,240 --> 01:11:46,240 ‫نمی دونم. 834 834 01:11:53,720 --> 01:11:55,360 ‫آقای وزیر... 835 835 01:11:55,440 --> 01:11:59,000 ‫ما شدیدا توصیه می کنیم که تمام همایش های... 836 836 01:11:59,080 --> 01:12:02,000 ‫با بیش از 1000 نفر ‫شرکت کننده به دلایل امنیتی... 837 837 01:12:02,080 --> 01:12:03,400 ‫تعطیل بشن. 838 838 01:12:03,960 --> 01:12:05,680 ‫یعنی حمله ی تروریستی... 839 839 01:12:05,760 --> 01:12:09,440 ‫بین گروه های کمتر از 1000 نفر به اندازه ی کافی ‫محبوبیت رسانه ای نداره؟ چقدر بدبین. 840 840 01:12:09,520 --> 01:12:11,240 ‫نه، من فقط می خوام واقع بین باشم. 841 841 01:12:11,320 --> 01:12:13,720 ‫اگر به من بود ‫تمام همایش ها رو تعطیل می کردم. 842 842 01:12:13,800 --> 01:12:15,400 ‫اشتگمن، تو چی میگی؟ 843 843 01:12:15,400 --> 01:12:17,040 ‫می تونی این شهر رو امن نگه داری؟ 844 844 01:12:19,280 --> 01:12:21,280 ‫اوضاع تحت کنترله. 845 845 01:12:21,360 --> 01:12:22,840 ‫یه بار دیگه بگم که... 846 846 01:12:22,920 --> 01:12:26,400 ‫چرا به فهدیل العباس میگن «معلم». 847 847 01:12:26,480 --> 01:12:30,680 ‫اون مدرس تک تیراندازی بوده و خودش ‫بهترین تک تیرانداز صدام حسین بوده. 848 848 01:12:30,760 --> 01:12:33,520 ‫از فاصله ی دو کیلومتری می تونه آدم بکشه. 849 849 01:12:33,600 --> 01:12:36,320 ‫تو آلمان دوره ی مهندسی برق رو گذرونده. 850 850 01:12:36,400 --> 01:12:39,120 ‫یعنی می تونه از یه سرخ کن چاشنی بمب بسازه. 851 851 01:12:39,960 --> 01:12:42,160 ‫حالا چون نتونستین یه تروریست رو با... 852 852 01:12:42,240 --> 01:12:45,240 ‫12 کیلو سی4 بگیرین ‫دلیلی نداره انقدر انرژی منفی بدین. 853 853 01:12:45,320 --> 01:12:48,040 ‫همه متوجهیم. ‫اون قدر هم پیچیده نیست. 854 854 01:12:48,120 --> 01:12:50,360 ‫ولی نمی تونم از راه حل های ‫پیشنهادی شما پیروی کنم. 855 855 01:12:50,440 --> 01:12:54,440 ‫یکی از همایش هایی که فکر می کنیم ‫از اهداف احتمالی حمله باشه... 856 856 01:12:54,520 --> 01:12:56,480 ‫مناظره ی عمومی تلویزیونی فردا شب شما... 857 857 01:12:56,560 --> 01:12:59,240 ‫با امیره حمد و رودلف هنسله. 858 858 01:13:00,360 --> 01:13:02,720 ‫- حالا می خوای منم بترسونی؟ ‫- نه. 859 859 01:13:03,360 --> 01:13:06,400 ‫ولی قویا توصیه می کنیم که ‫اون همایش رو تعطیل کنید. 860 860 01:13:06,480 --> 01:13:08,440 ‫این آسون ترین راه واسه شماست. 861 861 01:13:08,520 --> 01:13:11,280 ‫ولی بعدا که مشخص بشه ‫دلیل تعطیل شدن... 862 862 01:13:11,360 --> 01:13:13,240 ‫مهم‎ ترین مناظره ی تلویزیونی با نامزدهای برتر... 863 863 01:13:13,320 --> 01:13:15,720 ‫به خاطر این بوده که ما ‫کارمونو درست انجام ندادیم... 864 864 01:13:15,800 --> 01:13:18,040 ‫من باید جوابگو باشم. 865 865 01:13:18,120 --> 01:13:19,800 ‫این دیگه چه جور منطقیه؟ 866 866 01:13:19,800 --> 01:13:21,520 ‫ما داریم کارمونو می کنیم. 867 867 01:13:21,600 --> 01:13:24,960 ‫پس طرفو پیدا کن. آلمان نمی تونه ‫به خاطر تو انتخاباتو به تعویق بندازه. 868 868 01:13:25,040 --> 01:13:26,040 ‫جناب وزیر... 869 869 01:13:27,080 --> 01:13:29,160 ‫وظیفه ی اصلی من برقراری امنیته. 870 870 01:13:29,240 --> 01:13:30,920 ‫- و اون تهدید... ‫- راینر... 871 871 01:13:32,520 --> 01:13:33,400 ‫نظر تو چیه؟ 872 872 01:13:36,040 --> 01:13:38,000 ‫فکر می کنم هنوز وقت داریم. 873 873 01:13:38,080 --> 01:13:41,080 ‫شاید تا فردا شب اوضاع مرتب شه. 874 874 01:13:42,520 --> 01:13:45,600 ‫در عین حال باید روی راه حل های دیگه کار کنیم. 875 875 01:13:45,680 --> 01:13:46,680 ‫درسته. 876 876 01:13:47,360 --> 01:13:50,240 ‫بریم دنبال راه حل های دیگه. 877 877 01:13:50,320 --> 01:13:51,320 ‫ممنون. 878 878 01:14:02,560 --> 01:14:04,240 ‫جوابگوی حزب آلترناتیو ملی؟ 879 879 01:14:04,320 --> 01:14:07,680 ‫ترس از اسلام گرایانی که تو آلمان آموزش دیده ان... 880 880 01:14:07,760 --> 01:14:09,920 ‫دقیقا همون چیزیه که به خاطرش ‫وزیرو به صلابه می کشن. 881 881 01:14:11,760 --> 01:14:15,240 ‫باید مستقیما به باقی نامزدها ‫در مورد خطر احتمالی هشدار بدیم. 882 882 01:14:16,840 --> 01:14:18,720 ‫باشه، من ترتیبشو میدم. 883 883 01:14:19,600 --> 01:14:22,600 ‫ولی خیلی امیدوار نشو. ‫همه شون میان. 884 884 01:14:43,160 --> 01:14:45,280 ‫صبح زیبایی براتون آرزومندیم. 885 885 01:14:45,360 --> 01:14:47,280 ‫صبح بخیر بینندگان عزیز. 886 886 01:14:47,360 --> 01:14:51,280 ‫امروز در ابتدا به مناظره ی ‫تلویزیونی مورد انتظار... 887 887 01:14:51,360 --> 01:14:55,680 ‫بین سه نامزد برتر ‫انتخابات فدرال خواهیم پرداخت. 888 888 01:14:55,760 --> 01:14:56,560 ‫سلام. 889 889 01:14:56,640 --> 01:14:57,960 ‫بنا بر نظرسنجی های اخیر... 890 890 01:14:58,040 --> 01:15:01,280 ‫وزیر کشور هاردنبرگ از حزب محافظه کار... 891 891 01:15:01,360 --> 01:15:04,520 ‫چند درصد از امیره حمد، ‫نماینده ی حزب سوسیال دموکرات پیش هست. 892 892 01:15:04,600 --> 01:15:08,120 ‫اما رودلف هنسل، رهبر حزب آلترناتیو ملی آلمان... 893 893 01:15:08,200 --> 01:15:11,240 ‫رشد شاخصی داشته است. 894 894 01:15:11,320 --> 01:15:14,720 ‫امشب هر سه نامزد در مرکز کنگره ی برلین... 895 895 01:15:14,800 --> 01:15:16,360 ‫با هم به مناظره خواهند پرداخت. 896 896 01:15:17,880 --> 01:15:19,240 ‫هیچ کدوم شون به درد نمی خورن. 897 897 01:15:20,120 --> 01:15:21,280 ‫هیچ کدوم شون. 898 898 01:15:21,360 --> 01:15:24,080 ‫و البته اجازه نمیدن تویپیتز شرکت کنه. 899 899 01:15:24,160 --> 01:15:25,400 ‫تویپیتز کیه؟ 900 900 01:15:25,480 --> 01:15:27,320 ‫نفر دوم حزب آلترناتیو ملی. 901 901 01:15:27,400 --> 01:15:28,880 ‫یه آرمان گرای واقعی. 902 902 01:15:29,560 --> 01:15:30,960 ‫محکم. مصمم. 903 903 01:15:31,520 --> 01:15:33,040 ‫ولی اون از همه بدتره. 904 904 01:15:34,680 --> 01:15:35,680 ‫امیره حمد. 905 905 01:15:37,400 --> 01:15:39,680 ‫فقط نشون دهنده ی سقوط اروپاست. 906 906 01:15:41,000 --> 01:15:43,360 ‫مادرش قبرسیه، پدرش مصری. 907 907 01:15:43,440 --> 01:15:45,280 ‫بعد از کودتای نظامی یونان تو سال 1974... 908 908 01:15:45,360 --> 01:15:48,040 ‫به عنوان پناهجوی سیاسی اومد برلین. 909 909 01:15:48,120 --> 01:15:51,040 ‫به من توضیح بده ببینم چرا این زن... 910 910 01:15:51,120 --> 01:15:54,160 ‫باید رهبر قدرتمند ترین کشور اروپا باشه؟ 911 911 01:15:54,240 --> 01:15:55,560 ‫یه پناهجوی... 912 912 01:15:55,640 --> 01:15:57,200 ‫چندفرهنگی... 913 913 01:15:57,280 --> 01:15:59,760 ‫لیبرال دست چپی... 914 914 01:15:59,840 --> 01:16:01,000 ‫آتئیست... 915 915 01:16:01,080 --> 01:16:02,080 ‫فمینیست... 916 916 01:16:02,800 --> 01:16:06,040 ‫بشه رهبر حزبی که تو دوران ‫انقلاب صنعتی پایه گذاری شده. 917 917 01:16:06,120 --> 01:16:08,760 ‫هیچی واسه ارائه نداره. ‫هیچی! 918 918 01:16:10,440 --> 01:16:12,760 ‫آلمان نیاز به یه موج سیاسی جدید داره. 919 919 01:16:14,640 --> 01:16:16,440 ‫آماده شو. ‫می خوام یه چیزی رو بهت نشون بدم. 920 920 01:16:49,000 --> 01:16:50,000 ‫بله. 921 921 01:16:50,080 --> 01:16:54,240 ‫دارم اطلاعاتی که در مورد روس ها ‫بهم دادن رو بررسی می کنم. 922 922 01:16:54,960 --> 01:16:58,080 ‫کلی اطلاعات هست که می تونم ‫کارمو باهاش شروع کنم. 923 923 01:16:58,160 --> 01:16:59,640 ‫اسمایی رو دیدم... 924 924 01:16:59,720 --> 01:17:02,760 ‫که از پرونده ی قبلی زیمینوف که ‫فرماندهانت بهم داده بودن می شناسم. 925 925 01:17:02,840 --> 01:17:06,120 ‫هی! تو الان باید فقط روی ‫یه چیز تمرکز کنی و اونم رگناست. 926 926 01:17:06,200 --> 01:17:09,320 ‫اگر ارتباطی بین این موضوعات هست ‫بعدا می تونیم در موردش صحبت کنیم. الان نه. 927 927 01:17:09,400 --> 01:17:12,960 ‫هم رگنا به تو نیاز داره هم من. ‫قرارمون این بود. 928 928 01:17:13,040 --> 01:17:15,840 ‫من نمی خوام رگنا یا کتی یا تو رو بی خیال بشم. 929 929 01:17:15,920 --> 01:17:19,000 ‫فقط دارم میگم با تمام قدرت میرم سراغ زیمینوف. 930 930 01:17:19,760 --> 01:17:23,040 ‫این قضیه ی رمزارزها نشون میده ‫اتفاقات بزرگی در جریانه. می فهمم قضیه چیه. 931 931 01:17:24,520 --> 01:17:26,560 ‫گوشی، گوشی. خداحافظ. 932 932 01:17:28,640 --> 01:17:29,840 ‫سلام! 933 933 01:17:29,920 --> 01:17:32,440 ‫- سلام! ‫- سلام! حالت چطوره؟ 934 934 01:17:36,720 --> 01:17:40,880 ‫گفته بود می خواد برات ‫یه ترامپولین بخره. خرید؟ 935 935 01:17:40,960 --> 01:17:44,080 ‫آره. می خوام پشتک یاد بگیرم... 936 936 01:17:44,160 --> 01:17:46,360 ‫- شایدم ایستادن روی دست. ‫- ایول! 937 937 01:17:47,240 --> 01:17:49,080 ‫میشه دوباره زوم کنی؟ 938 938 01:17:52,360 --> 01:17:53,880 ‫نه. هیچی. 939 939 01:17:53,960 --> 01:17:56,520 ‫بفرمایید آقای وزیر کشور. 940 940 01:17:56,600 --> 01:17:58,520 ‫من به نامزدها خبر دادم. 941 941 01:17:59,240 --> 01:18:00,880 ‫بذارید حدس بزنم. می خوان تو تلویزیون باشن. 942 942 01:18:00,960 --> 01:18:04,400 ‫حالا عینا همین کلمات رو نگفتن. ‫ولی فکر می کنم حقیقت ماجرا همینه. 943 943 01:18:05,240 --> 01:18:07,240 ‫تمام منابع موجود در اختیارته. 944 944 01:18:07,320 --> 01:18:11,120 ‫حتی نیروهای ویژه. ‫کافیه دیگه، نه؟ 945 945 01:18:11,200 --> 01:18:12,200 ‫لعنتی. 946 946 01:18:28,000 --> 01:18:29,000 ‫سلام. 947 947 01:18:30,360 --> 01:18:34,400 ‫دو ساعت قبل از رسیدن نامزدها واحد ‫تاکتیکی پلیس چهار تا تک تیرانداز می فرسته. 948 948 01:18:39,080 --> 01:18:40,800 ‫تا ده دقیقه دیگه می رسن. 949 949 01:18:52,960 --> 01:18:53,880 ‫- سلام. ‫- سلام. 950 950 01:18:53,960 --> 01:18:56,280 ‫- میشه یکی از اینا بدین؟ ‫- بله. 951 951 01:18:56,840 --> 01:18:57,960 ‫اینو بذار سرت. 952 952 01:19:05,400 --> 01:19:07,400 ‫- وای چقدر بزرگه... ‫- آره. 953 953 01:19:21,040 --> 01:19:23,520 ‫- همگی بررسی شدن؟ ‫- همه. 954 954 01:19:23,600 --> 01:19:26,560 ‫یکی شون سابقه ی حمل مواد مخدر داشت. 955 955 01:19:26,640 --> 01:19:28,000 ‫فرستادیمش رفت. 956 956 01:19:41,680 --> 01:19:42,680 ‫بیا. 957 957 01:19:45,320 --> 01:19:48,080 ‫عالیه. بفرست شون بالا. ‫اول باید سالن رو بررسی کنن. 958 958 01:19:49,720 --> 01:19:51,400 ‫چرا هنسل انقد زود رسیده؟ 959 959 01:19:51,480 --> 01:19:53,160 ‫گویا داره تمرین می کنه. 960 960 01:19:57,920 --> 01:20:00,920 ‫«مناظره ی تلویزیونی ‫تمامی نامزدها - زنده» 961 961 01:20:14,000 --> 01:20:15,000 ‫امیره حمد؟ 962 962 01:20:23,320 --> 01:20:24,320 ‫همینجا بمون. 963 963 01:20:24,400 --> 01:20:26,680 ‫- چرا؟ ‫- بمون خودت می فهمی. 964 964 01:20:45,240 --> 01:20:47,840 ‫امیره حمد امشب نیاز به مراقبت بیشتر داره. 965 965 01:20:50,320 --> 01:20:51,280 ‫سلام. 966 966 01:20:52,920 --> 01:20:53,920 ‫سلام بابا. 967 967 01:21:00,160 --> 01:21:01,160 ‫بریم. 968 968 01:21:32,920 --> 01:21:34,240 ‫هی! 969 969 01:21:55,560 --> 01:21:58,160 ‫از اون بالا. ‫شلیک ها از اون بالا بودن. 970 970 01:22:40,280 --> 01:22:41,680 ‫کار «معلم» بود. 971 971 01:22:42,200 --> 01:22:47,160 ‫مترجم ‫BehzadGdz