1 00:00:11,261 --> 00:00:12,929 ‫آنچه گذشت... 2 00:00:12,971 --> 00:00:15,140 ‫تو ناظر این دکترهایی. 3 00:00:15,181 --> 00:00:18,101 ‫از نظر علم، درجه و مهارت ازشون سری. 4 00:00:18,143 --> 00:00:19,686 ‫مطابقش رفتار کن. 5 00:00:19,728 --> 00:00:20,812 ‫انگار تحقیر کردن من ‫براش تفریحه! 6 00:00:20,812 --> 00:00:22,564 ‫فکر کنم پیشنهاد کلیولند رو ‫قبول کنم، کیلب. 7 00:00:22,605 --> 00:00:23,606 ‫این کار رو نکن. 8 00:00:23,648 --> 00:00:26,443 ‫داری میگی باید بمونم؟ 9 00:00:26,484 --> 00:00:29,237 ‫- مسئله من نیستم. ‫- آره. 10 10 00:00:32,574 --> 00:00:33,742 ‫بابا! 11 11 00:00:35,452 --> 00:00:36,411 ‫[شش ماه بعد] 12 12 00:00:36,411 --> 00:00:40,832 ‫هیچ کس جایگزین پدرم نمیشه، ‫ولی قول میدم تا جایی که می تونم، 13 13 00:00:40,874 --> 00:00:42,250 ‫میراثش رو حفظ کنم. 14 14 00:00:42,292 --> 00:00:43,710 ‫خودت به دستش آوردی. 15 15 00:00:43,752 --> 00:00:45,795 ‫...و این حرف رو به عنوانِ ‫مدیر ارشد پزشکیت می زنم، 16 16 00:00:45,837 --> 00:00:48,339 ‫نه مادرت. 17 17 00:00:48,465 --> 00:00:50,175 ‫- راستی من سمم. ‫- من ملکولمم. 18 18 00:00:50,216 --> 00:00:52,343 ‫کینگزلی. من مدیر مالی جدیدم. 19 19 00:00:52,385 --> 00:00:54,137 ‫- سم! ‫- مامان؟ 20 20 00:00:54,179 --> 00:00:55,221 ‫موضوع پدرته. 21 21 00:00:55,263 --> 00:00:57,098 ‫داره به هوش میاد. 22 22 00:00:57,140 --> 00:00:59,058 ‫شش ماه پیش تیر خوردی. 23 23 00:00:59,100 --> 00:01:00,894 ‫کی می تونم... 24 24 00:01:00,935 --> 00:01:02,854 ‫...برگردم سر کار؟ 25 25 00:01:02,896 --> 00:01:04,606 ‫باید زیر نظر باشی. 26 26 00:01:04,647 --> 00:01:06,065 ‫اُه، بی خیال. 27 27 00:01:06,107 --> 00:01:07,275 ‫قانونه ایالته. 28 28 00:01:07,317 --> 00:01:10,612 ‫من انجامش میدم. ‫من ناظرش میشم. 29 29 00:01:11,404 --> 00:01:12,864 ‫چیه؟ مهمون داری؟ 30 30 00:01:12,906 --> 00:01:14,616 ‫می خواستم بهت بگم. 31 31 00:01:14,657 --> 00:01:18,119 ‫آخه با یه رزیدنت، گریف؟ ‫اون هم دوست صمیمی سم! 32 32 00:01:18,161 --> 00:01:20,246 ‫تصمیم گرفته م ‫اگه دوست داشتی، 33 33 00:01:20,288 --> 00:01:21,372 ‫همچنان ناظرت باشم. 34 34 00:01:21,414 --> 00:01:22,832 ‫می خوام روشن گفته باشم... 35 35 00:01:22,874 --> 00:01:26,544 ‫...که این تصمیم رو ‫به عنوان پزشک گرفته م. 36 36 00:01:26,586 --> 00:01:29,214 ‫به عنوان دخترت، ‫قیدش رو می زدم. 37 37 00:01:52,528 --> 00:01:53,738 ‫صبح بخیر، رئیس. 38 38 00:01:53,780 --> 00:01:55,615 ‫سحرخیز و سرحال ‫میرم سر کار! 39 39 00:01:55,657 --> 00:01:57,951 ‫سحرخیز و سرحال ‫یعنی قبل رئیس رسیدن. 40 40 00:01:57,992 --> 00:01:59,327 ‫کی گفته نمی رسم؟ 41 41 00:02:04,249 --> 00:02:07,627 ‫♪ جنگ، هوف، آره ♪ 42 42 00:02:07,669 --> 00:02:09,671 ‫♪ به چه دردی می خوره؟ ♪ 43 43 00:02:09,671 --> 00:02:10,964 ‫♪ به هیچ دردی ♪ 44 44 00:02:11,005 --> 00:02:12,632 ‫♪ نمی خوره ♪ ‫♪ به من گوش بدین ♪ 45 45 00:02:12,674 --> 00:02:15,635 ‫♪ جنگ ♪ ‫♪ ازش متنفرم ♪ 46 46 00:02:15,677 --> 00:02:19,013 ‫♪ چون معنیش ویران شدن ♪ 47 47 00:02:19,097 --> 00:02:21,474 ‫♪ زندگی بی گناه هاست ♪ 48 48 00:02:21,516 --> 00:02:24,185 ‫♪ جنگ یعنی اشک ♪ 49 49 00:02:24,227 --> 00:02:25,812 ‫♪ تو چشم هزاران مادر ♪ 50 50 00:02:25,853 --> 00:02:27,313 ‫♪ بگید ♪ ‫♪ جنگ ♪ 51 51 00:02:27,355 --> 00:02:29,774 ‫♪ هاه ♪ ‫♪ خداوندا ♪ 52 52 00:02:29,816 --> 00:02:32,193 ‫♪ به چه دردی می خوره؟ ♪ 53 53 00:02:32,235 --> 00:02:34,946 ‫♪ تکرار کنین ♪ ‫♪ به هیچ دردی نمی خوره ♪ 54 54 00:02:34,988 --> 00:02:39,325 ‫♪ جنگ، هوف ♪ ‫♪ وای، اُه، خدا ♪ 55 55 00:02:39,367 --> 00:02:40,952 ‫♪ به چه دردی می خوره؟ ♪ 56 56 00:02:40,994 --> 00:02:43,538 ‫♪ به من گوش بدین ♪ ‫♪ به هیچ دردی نمی خوره ♪ 57 57 00:02:43,579 --> 00:02:47,333 ‫♪ جنگ، هوف ♪ ‫♪ وای، اُه، خدا ♪ 58 58 00:02:47,375 --> 00:02:48,835 ‫♪ به چه دردی می خوره؟ ♪ 59 59 00:02:48,876 --> 00:02:50,878 ‫♪ به هیچ دردی ♪ 60 60 00:02:50,920 --> 00:02:52,255 ‫[رزرو دکتر گریفیت] ‫♪ به من گوش بدین ♪ 61 61 00:02:52,380 --> 00:02:53,923 ‫♪ هاه، اُه، جنگ ♪ 62 62 00:02:53,965 --> 00:02:56,300 ‫♪ یه دشمنه ♪ 63 63 00:02:56,342 --> 00:02:57,969 ‫♪ دشمن کل بشر ♪ 64 64 00:02:59,012 --> 00:03:00,138 ‫♪ فکر جنگ ♪ 65 65 00:03:00,179 --> 00:03:02,849 ‫♪ مخم رو می ترکونه ♪ 66 66 00:03:02,890 --> 00:03:04,642 ‫♪ فراخوان و نابودی ♪ 67 67 00:03:04,684 --> 00:03:06,769 ‫♪ کی هوس مُردن کرده؟ اُه! ♪ 68 68 00:03:07,311 --> 00:03:09,522 ‫♪ جنگ، هوف ♪ ‫♪ خداوندا ♪ 69 69 00:03:09,564 --> 00:03:12,400 ‫- ♪ به چه دردی می خوره؟ ♪ ‫- اول شما! 70 70 00:03:12,442 --> 00:03:13,943 ‫- ♪ شما بهم بگین ♪ ‫- ممنون. 71 71 00:03:13,985 --> 00:03:15,737 ‫♪ بگید، بگید، بگید ♪ ‫♪ بگید ♪ 72 72 00:03:15,820 --> 00:03:18,406 ‫♪ جنگ، هاه ♪ ‫♪ خداوندا ♪ 73 73 00:03:18,448 --> 00:03:21,993 ‫♪ هوف ♪ ‫♪ به چه دردی می خوره؟ ♪ 74 74 00:03:44,307 --> 00:03:46,684 ‫هدف از نظارت اینه که مطمئن شیم... 75 75 00:03:46,684 --> 00:03:48,227 ‫...مهارت های یه جراح طی مرخصی... 76 76 00:03:48,269 --> 00:03:49,771 ‫...از بین نرفته ن. 77 77 00:03:49,812 --> 00:03:51,814 ‫دستورالعمل سختیه، 78 78 00:03:53,733 --> 00:03:56,360 ‫ولی خب...جراحی قلب هم همین طوره. 79 79 00:03:58,404 --> 00:04:01,657 ‫«پایان موفقیت آمیز دوره نظارت، هم به نفعِ... 80 80 00:04:01,699 --> 00:04:04,994 ‫...جراحیه که برمی گرده ‫و هم بیماری که تحت مراقبتشه. 81 81 00:04:05,036 --> 00:04:06,621 ‫- همه ش این تو هست. ‫- خب، من می خوام... 82 82 00:04:06,662 --> 00:04:07,955 ‫...شروع خوبی داشته باشم و مطمئن شم... 83 83 00:04:07,997 --> 00:04:10,750 ‫...که شرایط واضحن ‫و پیروی ازشون راحته. 84 84 00:04:10,792 --> 00:04:14,712 ‫آخه من فکر نمی کنم ‫مشکل وضوحِ شرایط باشه، سم. 85 85 00:04:14,754 --> 00:04:16,714 ‫منظورم اینه که پای پدرت وسطه. 86 86 00:04:16,756 --> 00:04:18,966 ‫پای همکارم وسطه. 87 87 00:04:18,966 --> 00:04:21,719 ‫به عنوان پزشکش هستم، ‫ولی دخترش نه، یادت که نرفته؟ 88 88 00:04:21,761 --> 00:04:23,763 ‫خوبه. پس حد و حدودت رو با همکارت... 89 89 00:04:23,804 --> 00:04:26,599 ‫...تعیین کردی، ولی... 90 90 00:04:26,641 --> 00:04:28,100 ‫لکس چی؟ 91 91 00:04:28,142 --> 00:04:30,645 ‫همم؟ باهاش...حرف زدی؟ 92 92 00:04:30,686 --> 00:04:33,272 ‫آه...از کار، بله. 93 93 00:04:33,314 --> 00:04:36,692 ‫از گرم گرفتن با پدرم، نه. ‫نه زیاد. 94 94 00:04:36,734 --> 00:04:38,152 ‫ولی اون بهترین دوستته! 95 95 00:04:38,194 --> 00:04:39,695 ‫ممنونم که نگرانمی، 96 96 00:04:39,737 --> 00:04:42,073 ‫ولی در حال حاضر، ‫نیاز سرپرست این بخش... 97 97 00:04:42,114 --> 00:04:44,867 ‫...به مدیر ارشد پزشکیش ‫بیشتر از نیاز دخترت به مادرشه. 98 98 00:04:44,909 --> 00:04:48,329 ‫همین الان این دستورالعمل رو ‫به دکتر گریفیت تحویل میدم. 99 99 00:04:48,371 --> 00:04:49,622 ‫ممنونم. 100 100 00:04:51,541 --> 00:04:53,834 ‫سلام. آم...شرمنده مزاحم شدم. 101 101 00:04:53,876 --> 00:04:56,212 ‫آه، گزارش پایان سال همین الان رسید. 102 102 00:04:56,295 --> 00:04:56,921 ‫ممنون، ملکولم. 103 103 00:04:56,921 --> 00:04:59,090 ‫دوست دارم تا فردا مرورش کنم. 104 104 00:05:01,092 --> 00:05:02,718 ‫سلام. 105 105 00:05:02,760 --> 00:05:04,845 ‫سلام. 106 106 00:05:04,887 --> 00:05:08,432 ‫من...تو دفترمم. 107 107 00:05:10,560 --> 00:05:12,770 ‫خب...فردا چه خبره؟ 108 108 00:05:12,812 --> 00:05:14,480 ‫جلسه هیئت مدیره. 109 109 00:05:14,522 --> 00:05:15,690 ‫یعنی دارین برای اومدنِ... 110 110 00:05:15,731 --> 00:05:17,525 ‫...آقای بایرون کینگزلی آماده میشین؟ 111 111 00:05:17,817 --> 00:05:20,861 ‫- اون رئیس هیئت مدیره ست. ‫- پس فردا... 112 112 00:05:20,861 --> 00:05:23,656 ‫...برای جفتمون روزِ ‫«بابات رو بیار سر کار» میشه؟ 113 113 00:05:23,739 --> 00:05:25,616 ‫آه، آره. 114 114 00:05:25,700 --> 00:05:28,744 ‫آره، هر وقت می خواد بیاد، ‫من یه خرده عصبی میشم. 115 115 00:05:28,786 --> 00:05:30,746 ‫کمکی از دستم بر میاد؟ 116 116 00:05:30,788 --> 00:05:33,541 ‫می تونی امشب ‫با من شام بخوری. 117 117 00:05:35,626 --> 00:05:36,919 ‫خب... 118 118 00:05:36,961 --> 00:05:39,964 ‫معمولاً شامِ من ‫غذای بیرون خوردن... 119 119 00:05:40,006 --> 00:05:42,675 ‫...تو آزمایشگاهه، ‫در انتظار جواب آزمایش. 120 120 00:05:42,675 --> 00:05:44,760 ‫برای منم غذای بیرون رو مبله، 121 121 00:05:44,802 --> 00:05:46,137 ‫در حال تماشای جنگ های کاپ کیکی. 122 122 00:05:46,178 --> 00:05:48,222 ‫- شیرینی می پزی!؟ ‫- شیرینی پختن بقیه رو تماشا می کنم. 123 123 00:05:48,264 --> 00:05:51,183 ‫باید شام بریم بیرون. 124 124 00:05:56,522 --> 00:05:57,648 ‫وای! 125 125 00:05:57,690 --> 00:05:59,233 ‫چه مدل موی قشنگی، دانا! 126 126 00:05:59,275 --> 00:06:01,110 ‫ممنون. ‫صبح بخیر، آقایون دکتر. 127 127 00:06:01,152 --> 00:06:02,403 ‫دانا، نظرت چیه؟ 128 128 00:06:02,445 --> 00:06:04,071 ‫امروز همون روزیه ‫که با هم فرار می کنیم؟ 129 129 00:06:04,113 --> 00:06:06,574 ‫هفته بعد که همسرم ‫خارج از شهره امتحان کن. 130 130 00:06:06,615 --> 00:06:08,659 ‫به نظر هیچ کدومتون عجیب نیست؟ 131 131 00:06:08,701 --> 00:06:10,703 ‫گریف رئیسمون بود، ‫ولی حالا چیه؟ 132 132 00:06:10,745 --> 00:06:13,164 ‫- یه رزیدنت مثل ما؟ ‫- اون تحت نظره. 133 133 00:06:13,164 --> 00:06:14,790 ‫نظارت این جوریه دیگه. 134 134 00:06:14,832 --> 00:06:17,293 ‫لکس، تو موافقی ‫که عجیبه دیگه، نه؟ 135 135 00:06:17,334 --> 00:06:19,462 ‫فقط اگه عجیبش کنی، عجیبه! 136 136 00:06:19,545 --> 00:06:20,921 ‫چطور می تونم عجیبش کنم!؟ 137 137 00:06:20,963 --> 00:06:22,673 ‫ایسان، تو زیادی جلوش زور می زنی... 138 138 00:06:22,673 --> 00:06:23,799 ‫...و همیشه به ضررت تموم میشه. 139 139 00:06:23,841 --> 00:06:25,468 ‫تهش بند کفشت میره ‫زیر پات، زمین می خوری... 140 140 00:06:25,509 --> 00:06:26,635 ‫...و وسایلت رو میندازی. 141 141 00:06:26,677 --> 00:06:28,054 ‫تو دستشویی آقایان گیر میندازیش. 142 142 00:06:28,054 --> 00:06:31,432 ‫- من تو دستشویی آقایان گیر نمیندازمش، جوئی. ‫- نه. 143 143 00:06:31,474 --> 00:06:33,392 ‫تازه دم توالت براش ‫جوک «تق تق، کیه؟» تعریف کردی. 144 144 00:06:33,434 --> 00:06:34,727 ‫داشتم حال و احوال می کردم. 145 145 00:06:34,894 --> 00:06:37,313 ‫تقصیر من نیست ‫که توالت هامون بغل همن! 146 146 00:06:37,396 --> 00:06:39,273 ‫خانم ها برای خودشون اتاقک دارن! 147 147 00:06:39,315 --> 00:06:41,942 ‫اُه، درسته. همه ش واسه اینه ‫که دنیا با آقایون بی انصافی می کنه. 148 148 00:06:41,984 --> 00:06:44,195 ‫- صبح همگی بخیر. ‫- صبح بخیر. 149 149 00:06:44,236 --> 00:06:46,655 ‫- ممنون. ببینیم چه خبره. ‫- صبح بخیر. 150 150 00:06:46,697 --> 00:06:49,200 ‫سنجش برای پیوند دریچه میترال. 151 151 00:06:49,241 --> 00:06:51,702 ‫- فیبریلاسیون دهلیزی. ‫- صبح بخیر. 152 152 00:06:52,870 --> 00:06:54,163 ‫درست به موقع. 153 153 00:06:54,205 --> 00:06:55,915 ‫به خیال خودت کار خاصی کردی، نه؟ 154 154 00:06:55,956 --> 00:06:58,209 ‫خب، با توجه به این که چه قدر ‫جای پارک جدیدم دوره... 155 155 00:06:58,250 --> 00:06:59,126 ‫- ...و بعدش باید... ‫- چیا داریم؟ 156 156 00:06:59,126 --> 00:07:01,796 ‫یه بیمار با توده ریوی واسه نمونه برداری ‫جراحی قفسه سینه با کمک ویدئو لازم داره. 157 157 00:07:01,796 --> 00:07:02,797 ‫دیگه چی؟ 158 158 00:07:02,797 --> 00:07:05,007 ‫بچه ده ماهه ای که مدام ‫سرفه می کنه و سوفل جدید داره. 159 159 00:07:05,049 --> 00:07:06,467 ‫متخصص اطفال ‫مشاوره می خواد. 160 160 00:07:06,467 --> 00:07:08,135 ‫آه، از کی تا حالا پرونده های ‫بخش اطفال رو قبول می کنیم؟ 161 161 00:07:08,177 --> 00:07:10,763 ‫اُه، از وقتی یه سیاست بین بخشی ‫برای یکدست کردن درمان... 162 162 00:07:10,763 --> 00:07:12,056 ‫...در نظر گرفتم... 163 163 00:07:12,097 --> 00:07:14,767 ‫...که به شکل چشمگیری ‫رضایت بیماران رو افزایش داده. 164 164 00:07:14,767 --> 00:07:16,143 ‫قدم بعدی چیه، درآوردن لوزه؟ 165 165 00:07:16,143 --> 00:07:18,062 ‫کار رو بیمار اطفال رو ‫شروع می کنیم... 166 166 00:07:18,103 --> 00:07:19,688 ‫...و دکتر گریفیت ‫بعد از پیج کردنِ... 167 167 00:07:19,730 --> 00:07:21,690 ‫...دکتر چنِ رادیولوژی ‫بهمون ملحق میشه. 168 168 00:07:21,732 --> 00:07:23,692 ‫اون وقت من چرا باید ‫دکتر چن رو پیج کنم؟ 169 169 00:07:23,734 --> 00:07:25,778 ‫خب، یه حسی بهم میگه ‫دنبال روپوش سفیدش می گرده. 170 170 00:07:27,196 --> 00:07:28,489 ‫قبل از این که درباره پرونده هایی... 171 171 00:07:28,489 --> 00:07:29,573 ‫...که من می گیرم، اظهار نظر کنی، 172 172 00:07:29,573 --> 00:07:31,283 ‫لطفاً مطمئن شو ‫که درست لباس پوشیدی، 173 173 00:07:31,325 --> 00:07:33,077 ‫دکتر. 174 174 00:07:39,333 --> 00:07:44,505 سایت فیلم و سریال هکس دانلود با افتخار تقدیم میکند 175 00:07:46,465 --> 00:07:47,883 ‫اول گفتن سرماخوردگیه، 176 176 00:07:47,925 --> 00:07:49,176 ‫بعدش فرستادنمون اینجا. 177 177 00:07:49,510 --> 00:07:51,095 ‫هیچ کس نمی تونه ‫بهمون بگه مشکل چیه. 178 178 00:07:51,136 --> 00:07:52,304 ‫سرفه ش هم هی بدتر میشه. 179 179 00:07:52,346 --> 00:07:53,472 ‫از کی شروع شده؟ 180 180 00:07:53,556 --> 00:07:55,683 ‫چند هفته پیش. ‫دو یا سه؟ 181 181 00:07:55,724 --> 00:07:58,352 ‫الی، آخرین باره میگم، ‫کفش هات رو پات کن. 182 182 00:07:58,394 --> 00:08:00,104 ‫چه سنت شکن! 183 183 00:08:00,145 --> 00:08:02,106 ‫تو خانواده سابقه مشکلات قلبی دارین؟ 184 184 00:08:02,147 --> 00:08:03,399 ‫تا جایی که من می دونم نه. 185 185 00:08:03,440 --> 00:08:04,567 ‫بیاین یه نبولایزر... 186 186 00:08:04,817 --> 00:08:05,985 ‫...با 2.5 میلی گرم سالبوتامول... 187 187 00:08:06,026 --> 00:08:07,778 ‫- ...براش بذاریم. ‫- باشه. 188 188 00:08:07,820 --> 00:08:10,072 ‫به نظر میاد عضلات قلبیش ملتهبن، 189 189 00:08:10,072 --> 00:08:12,074 ‫برای همین می خوام ‫براش ضدالتهاب تجویز کنم... 190 190 00:08:12,074 --> 00:08:13,033 ‫...و برای تسکین سرفه ش، 191 191 00:08:13,033 --> 00:08:13,993 ‫درمان تنفسی انجام بدم. 192 192 00:08:14,577 --> 00:08:16,161 ‫خیلی عذاب کشیده. 193 193 00:08:16,203 --> 00:08:18,706 ‫بیاین الکتروکاردیوگرافی 12 لیدی... 194 194 00:08:18,706 --> 00:08:20,082 ‫...و کشت باکتری هم انجام بدیم. 195 195 00:08:20,124 --> 00:08:21,875 ‫خب، به احتمال قوی ویروسیه، پس... 196 196 00:08:21,917 --> 00:08:23,544 ‫خب، با توجه به ناهنجاری رادیوگرافش، 197 197 00:08:23,586 --> 00:08:24,753 ‫دوست دارم مطمئن باشم. 198 198 00:08:24,795 --> 00:08:27,214 ‫بیاین برگردونیمشون ‫پیش دکتر هامامورای اطفال. 199 199 00:08:27,256 --> 00:08:28,716 ‫این علائم عملاً... 200 200 00:08:28,716 --> 00:08:30,551 ‫- آخ! ‫- الی. 201 201 00:08:31,552 --> 00:08:34,138 ‫بیا ببینم. حاضری؟ ‫بیا بالا. ببخشید. 202 202 00:08:34,179 --> 00:08:36,223 ‫این یافته ها ‫مختص یه چیز نیستن. 203 203 00:08:36,265 --> 00:08:38,767 ‫برای همین دوست دارم ‫آزمایش های تشخیصی بیشتری بگیرم. 204 204 00:08:38,809 --> 00:08:39,977 ‫به زودی جواب سوال هاتون رو... 205 205 00:08:40,019 --> 00:08:41,437 ‫...خواهیم داشت. 206 206 00:08:45,941 --> 00:08:47,735 ‫تا کی قراره این طوری باشیم؟ 207 207 00:08:47,776 --> 00:08:49,320 ‫با من چشم تو چشم نمیشی، 208 208 00:08:49,361 --> 00:08:51,071 ‫- باهام حرف نمی زنی... ‫- می خوای چی بگم، لکس؟ 209 209 00:08:51,071 --> 00:08:53,991 ‫هر چی که لازمه بگو ‫که فقط پشت سر بذاریمش. 210 210 00:08:56,994 --> 00:08:59,705 ‫ما همیشه با هم روراست بودیم. 211 211 00:08:59,788 --> 00:09:02,791 ‫البته قبل از این که با پدرم صمیمی شی! 212 212 00:09:03,959 --> 00:09:05,544 ‫من بهت اعتماد کردم! 213 213 00:09:05,586 --> 00:09:09,131 ‫درباره ش باهات درد دل کردم! 214 214 00:09:09,173 --> 00:09:11,592 ‫- اون وقت تمام این مدت تو... ‫- نه، تمام مدت نه. 215 215 00:09:11,675 --> 00:09:14,678 ‫قسم می خورم همه ش چند ماه ‫قبل از تیراندازی شروع شد. 216 216 00:09:14,678 --> 00:09:16,930 ‫همین که شروع شد کافیه. 217 217 00:09:16,972 --> 00:09:18,474 ‫قضیه اونا چیه؟ 218 218 00:09:18,515 --> 00:09:20,684 ‫نمی دونم. ‫از لکس بپرس. 219 219 00:09:20,726 --> 00:09:22,061 ‫پرسیدم. 220 220 00:09:22,102 --> 00:09:23,645 ‫بهم گفت برگردم ‫تو لونه هابیتیم... 221 221 00:09:23,687 --> 00:09:24,938 ‫...که با عقل جور در نمیاد. 222 222 00:09:24,980 --> 00:09:26,273 ‫چی با عقل جور در نمیاد؟ 223 223 00:09:26,315 --> 00:09:27,566 ‫خب، هابیت ها ‫به کوتاه بودن مشهورن... 224 224 00:09:27,608 --> 00:09:28,776 ‫...و پاهای پشمالو دارن. 225 225 00:09:28,817 --> 00:09:30,194 ‫من هیچ کدوم از اینا رو ندارم. 226 226 00:09:30,235 --> 00:09:31,904 ‫تو از من هابیتی تری. 227 227 00:09:31,945 --> 00:09:32,988 ‫دستت درد نکنه. 228 228 00:09:33,030 --> 00:09:34,114 ‫چرا وایستادین؟ 229 229 00:09:34,156 --> 00:09:35,991 ‫- بحث سر چیه؟ ‫- اُه. 230 230 00:09:36,784 --> 00:09:39,745 ‫آه...پاها. 231 231 00:09:39,745 --> 00:09:41,413 ‫پاهای من... 232 232 00:09:41,455 --> 00:09:43,499 ‫...که پشمالو نیستن. 233 233 00:09:43,540 --> 00:09:45,584 ‫نه که پشمالو بودن عیبی داشته... 234 234 00:09:45,626 --> 00:09:47,044 ‫یعنی آدم می تونه ‫پاهای پشمالو داشته باشه... 235 235 00:09:47,086 --> 00:09:48,879 ‫...و این چیز قشنگیه. 236 236 00:09:48,921 --> 00:09:50,130 ‫وای! 237 237 00:09:50,214 --> 00:09:51,882 ‫الان نمی تونم ‫این حرفا رو بزنم. 238 238 00:09:51,924 --> 00:09:53,300 ‫از این به بعد ‫قراره این وضع باشه؟ 239 239 00:09:53,342 --> 00:09:55,344 ‫امروز، وضع همینه که هست. 240 240 00:09:58,347 --> 00:10:00,349 ‫من تاریخچه تون رو مرور کردم، آقای موریس. 241 241 00:10:00,390 --> 00:10:02,351 ‫- «تد» صدام کنین. ‫- باشه. 242 242 00:10:02,392 --> 00:10:04,186 ‫چند وقته تپش قلب و سرگیجه دارین؟ 243 243 00:10:04,186 --> 00:10:05,395 ‫آم... 244 244 00:10:05,437 --> 00:10:08,148 ‫دو هفته شده، ‫ولی داره بدتر میشه. 245 245 00:10:09,817 --> 00:10:11,276 ‫ضربان قلبتون خیلی بالاست. 246 246 00:10:11,318 --> 00:10:13,862 ‫می خوام دوز داروهاتون رو تغییر بدم. 247 247 00:10:13,946 --> 00:10:14,905 ‫دارو مصرف نمی کنم. 248 248 00:10:14,947 --> 00:10:16,615 ‫من از قرص خوشم نمیاد. به علاوه... 249 249 00:10:16,657 --> 00:10:17,241 ‫من... 250 250 00:10:17,241 --> 00:10:19,243 ‫تقریباً تا همین الان ‫رو به راه بودم، برای همین... 251 251 00:10:19,326 --> 00:10:21,620 ‫نوشته چند بار نزدیک بود از هوش برید. 252 252 00:10:21,662 --> 00:10:22,621 ‫به نظر «رو به راه» نمیاد. 253 253 00:10:22,663 --> 00:10:25,457 ‫خب، من فقط... ‫خسته م، می دونین؟ 254 254 00:10:25,457 --> 00:10:26,625 ‫خوابم کیفیت چندانی نداره. 255 255 00:10:26,625 --> 00:10:28,627 ‫خب، با توجه به سابقه ‫بیماری سرخرگ کاروتیدتون، 256 256 00:10:28,627 --> 00:10:31,255 ‫ممکنه این یه آسیب جدی باشه ‫که مستلزم مداخله جراحیه. 257 257 00:10:31,255 --> 00:10:32,881 ‫دقیقاً. می خوام ‫بستریتون کنم. 258 258 00:10:32,923 --> 00:10:34,883 ‫که...که اینجا بمونم؟ 259 259 00:10:34,925 --> 00:10:36,552 ‫- بله. ‫- کل شب؟ 260 260 00:10:36,593 --> 00:10:37,302 ‫بله. 261 261 00:10:38,053 --> 00:10:39,680 ‫عمراً! 262 262 00:10:39,721 --> 00:10:41,640 ‫آقای موریس، ممکنه ‫به جراحی نیاز پیدا کنین. 263 263 00:10:41,640 --> 00:10:43,016 ‫آره، می دونین چیه؟ ‫مشکلی نیست. 264 264 00:10:43,058 --> 00:10:44,059 ‫می تونم فردا برگردم. 265 265 00:10:44,101 --> 00:10:45,435 ‫فقط...فقط اینجا ‫نمی تونم بخوابم. 266 266 00:10:45,435 --> 00:10:46,728 ‫خونه هم نمی تونی بخوابی، 267 267 00:10:46,770 --> 00:10:47,980 ‫مگه نه؟ 268 268 00:10:48,021 --> 00:10:49,231 ‫با توجه به این که خرپفت... 269 269 00:10:49,273 --> 00:10:50,649 ‫...بارها بیدارت می کنه. 270 270 00:10:51,024 --> 00:10:52,734 ‫شما از کجا می دونین ‫من خرپف می کنم؟ 271 271 00:10:52,776 --> 00:10:55,279 ‫اخیراً بینایی یه چشم رو ‫از دست ندادین؟ 272 272 00:10:55,320 --> 00:10:56,989 ‫همه ش یکی دو دقیقه. 273 273 00:10:57,781 --> 00:10:59,908 ‫چرا، چرا، ولی فکر می کردم میگرنه. 274 274 00:10:59,950 --> 00:11:02,244 ‫همم، خب، میگرن نبوده. 275 275 00:11:02,286 --> 00:11:03,453 ‫سکته بوده. 276 276 00:11:03,495 --> 00:11:05,956 ‫خب، یه سکته ریز. 277 277 00:11:05,998 --> 00:11:08,625 ‫دفعه بعد میشه یه حادثه مغزی-عروقی کامل. 278 278 00:11:08,667 --> 00:11:12,462 ‫احتمال فلجی، ‫اختلالات تکلم... 279 279 00:11:12,504 --> 00:11:14,548 ‫- ...و آسیب مغزی هست. ‫- صبر کنین. من...من... 280 280 00:11:14,590 --> 00:11:16,258 ‫من قضیه چشمم رو ‫به کسی نگفتم. از کجا... 281 281 00:11:16,300 --> 00:11:18,260 ‫از کجا می دونین؟ 282 282 00:11:18,302 --> 00:11:20,470 ‫من خیلی وقته این کاره م، تد. 283 283 00:11:20,512 --> 00:11:23,015 ‫شما جوون هایی ‫که سیگار نمی کشین، 284 284 00:11:23,557 --> 00:11:25,517 ‫دیابت ندارین، ‫فشار خونتون پایینه... 285 285 00:11:25,559 --> 00:11:29,146 ‫...و هیچ کدوم از عوامل خطر معمولِ ‫بیماری سرخرگ کاروتید رو ندارین، 286 286 00:11:29,187 --> 00:11:31,898 ‫همگی خرپف می کنین ‫و لجباز هم هستین... 287 287 00:11:31,940 --> 00:11:34,526 ‫...که یعنی اگه علائم خطر رو تجربه کرده باشین، 288 288 00:11:34,526 --> 00:11:35,777 ‫نادیده گرفتینشون. 289 289 00:11:35,819 --> 00:11:36,945 ‫برای همین امثال تو... 290 290 00:11:36,987 --> 00:11:38,864 ‫...که اصلاً نباید ‫به این بیماری مبتلا باشن، 291 291 00:11:38,905 --> 00:11:40,616 ‫معمولاً به خاطرش می میرن، 292 292 00:11:42,826 --> 00:11:44,202 ‫ولی می دونی... 293 293 00:11:52,961 --> 00:11:54,504 ‫سلام، هامامورا! 294 294 00:11:54,838 --> 00:11:57,174 ‫یه کم دیگه جراحی بای پس ‫سرخرگ کرونری داریم. می خوایش؟ 295 295 00:11:57,215 --> 00:11:59,968 ‫داری می پرسی جراحیِ ‫بای پس سرخرگ کرونرت رو می خوام یا نه؟ 296 296 00:12:00,010 --> 00:12:03,221 ‫آره، می دونی...گفتم از اونجا ‫که ما داریم کار تو رو می کنیم... 297 297 00:12:03,263 --> 00:12:06,850 ‫زنده نگه داشتن اون بچه ‫در واقع کار همه ماست. 298 298 00:12:06,975 --> 00:12:08,852 ‫منم با کمال میل مشاوره میدم. 299 299 00:12:08,894 --> 00:12:09,645 ‫باهات در تماسم. 300 300 00:12:12,105 --> 00:12:13,065 ‫خیلی خوب. 301 301 00:12:13,148 --> 00:12:15,734 ‫لازمه دوره نظارتت اینه ‫که از دستورات من پیروی کنی، 302 302 00:12:15,734 --> 00:12:18,236 ‫نه که زیر سوال ببریشون. ‫تو دستورالعملی که برات فرستادم هست. 303 303 00:12:18,236 --> 00:12:20,030 ‫مم...درباره اون دستورالعمل... 304 304 00:12:20,072 --> 00:12:21,323 ‫گره های جراحی؟ 305 305 00:12:21,406 --> 00:12:23,575 ‫شبیه ساز آزمایشگاه؟ ‫یه خرده شبیه بازآموزی نیست؟ 306 306 00:12:23,658 --> 00:12:25,410 ‫اینا معیارهای استاندارد سنجشن. 307 307 00:12:25,494 --> 00:12:26,787 ‫یعنی نمی تونیم ‫قدم های اولیه بی خیال شیم؟ 308 308 00:12:26,828 --> 00:12:29,247 ‫نه، نمی تونی بی خیالِ ‫ارزیابی مهارت های پایه بشی. 309 309 00:12:29,414 --> 00:12:31,249 ‫فکر می کردم هدف ‫برگردوندن من سر جراحیه. 310 310 00:12:31,291 --> 00:12:33,877 ‫وقتی ثابت کنی توانایی های پایه رو داری، بله. 311 311 00:12:34,503 --> 00:12:36,880 ‫- داری توانایی های پایه م رو زیر سوال می بری؟ ‫- آه. 312 312 00:12:36,922 --> 00:12:40,008 ‫دارم میگم که تو هم مثل بقیه، 313 313 00:12:40,050 --> 00:12:42,177 ‫باید از قوانین پیروی کنی. 314 314 00:12:42,219 --> 00:12:44,346 ‫مطالعات نشون داده ن ‫که حتی دو هفته دوری از جراحی... 315 315 00:12:44,388 --> 00:12:46,348 ‫...عملکرد رو ضعیف می کنه. ‫تازه این برای جراح هاییه... 316 316 00:12:46,390 --> 00:12:48,016 ‫...که شش ماه تو کما نبوده ن. 317 317 00:12:48,016 --> 00:12:49,476 ‫کوتاه کردن جدول زمانیت... 318 318 00:12:49,518 --> 00:12:51,603 ‫...به صلاح بیمار نیست. 319 319 00:12:51,645 --> 00:12:53,939 ‫کدوممون نذاشت ‫بیمار راهش رو بکشه بره؟ 320 320 00:12:53,980 --> 00:12:56,525 ‫نمی تونی بدون وقت گذاشتن رد شی. 321 321 00:12:56,525 --> 00:12:57,442 ‫جالبه. 322 322 00:12:57,484 --> 00:13:00,028 ‫یه سرپرست بخش می شناسم ‫که دقیقاً همین کار رو کرده. 323 323 00:13:02,906 --> 00:13:05,742 ‫حالا که شب قراره بمونین، 324 324 00:13:05,784 --> 00:13:07,702 ‫شماره تماس اضطراری دارین؟ 325 325 00:13:07,744 --> 00:13:09,496 ‫بله، زنم. 326 326 00:13:09,496 --> 00:13:11,456 ‫یعنی زن سابقم. 327 327 00:13:11,498 --> 00:13:14,042 ‫خب، من فقط آدرس ایمیلش رو می بینم. 328 328 00:13:14,084 --> 00:13:16,711 ‫آم، آره، چیزه... ‫شماره ش رو نمی دونم. 329 329 00:13:16,753 --> 00:13:18,213 ‫وقتی ترکم کرد، عوضش کرد. 330 330 00:13:19,089 --> 00:13:21,925 ‫به نظر میاد ترجیح میده ‫باهاش تماس نگیرن. 331 331 00:13:22,425 --> 00:13:23,969 ‫فقط عصبانیه، می دونین؟ 332 332 00:13:24,010 --> 00:13:25,470 ‫اخلاقش این طوریه. 333 333 00:13:26,388 --> 00:13:27,764 ‫چند وقت شده؟ 334 334 00:13:28,140 --> 00:13:29,516 ‫چند وقت با هم بودیم؟ 335 335 00:13:29,558 --> 00:13:31,017 ‫نه، چند وقته رفته؟ 336 336 00:13:32,060 --> 00:13:33,520 ‫آم... 337 337 00:13:33,603 --> 00:13:35,355 ‫حول و حوش هشت سال. 338 338 00:13:35,397 --> 00:13:36,690 ‫کم و بیش. 339 339 00:13:38,733 --> 00:13:40,902 ‫واسه مشکل قلبیش ‫دارو مصرف نمی کنه، 340 340 00:13:40,944 --> 00:13:42,612 ‫متوجه نیست ‫زنش برنمی گرده. 341 341 00:13:42,654 --> 00:13:44,197 ‫انکار همینه دیگه. 342 342 00:13:44,239 --> 00:13:46,449 ‫آدم چیزی که دلش می خواد رو ‫می بینه و چیزی که نمی خواد رو نادیده می گیره. 343 343 00:13:46,491 --> 00:13:48,743 ‫اون کجا داره میره؟ 344 344 00:13:48,785 --> 00:13:50,287 ‫خب، اگه بخوام حدس بزنم، 345 345 00:13:50,328 --> 00:13:51,913 ‫میگم داره میره بیرون. 346 346 00:13:51,913 --> 00:13:53,540 ‫با اون. 347 347 00:13:53,623 --> 00:13:56,126 ‫یعنی چی؟ سر قرار؟ 348 348 00:13:56,167 --> 00:13:57,586 ‫نه. امکان نداره. 349 349 00:13:57,669 --> 00:13:59,170 ‫هی، کیلب... 350 350 00:13:59,212 --> 00:14:01,631 ‫درباره انکار چی داشتی می گفتی؟ 351 351 00:14:03,675 --> 00:14:05,135 ‫من نمیگم... 352 352 00:14:05,176 --> 00:14:06,303 ‫...که کاش بابام... 353 353 00:14:06,386 --> 00:14:07,846 ‫...هنوز تو کما بود. 354 354 00:14:09,055 --> 00:14:11,683 ‫حتماً داری فکر می کنی ‫سر اولین قرارهایی که گذاشتی، 355 355 00:14:11,725 --> 00:14:12,893 ‫از موضوع های بهتری حرف زدی. 356 356 00:14:14,644 --> 00:14:16,146 ‫راستش داشتم فکر می کردم... 357 357 00:14:16,187 --> 00:14:19,357 ‫...چه قدر خوب شدی. 358 358 00:14:21,693 --> 00:14:23,111 ‫خب... 359 359 00:14:25,447 --> 00:14:26,740 ‫برای من گرفتنِ... 360 360 00:14:26,781 --> 00:14:28,617 ‫...علائم حیاتی ‫از قبول کردن تعریف راحت تره. 361 361 00:14:28,617 --> 00:14:29,242 ‫آره. 362 362 00:14:30,285 --> 00:14:31,786 ‫ممنون. 363 363 00:14:31,828 --> 00:14:34,205 ‫خواهش می کنم. 364 364 00:14:35,749 --> 00:14:37,250 ‫از این طرف. 365 365 00:14:37,792 --> 00:14:40,378 ‫- آره. مم. ‫- اوهوم. 366 366 00:14:41,588 --> 00:14:42,672 ‫خیلی خوب. 367 367 00:14:42,672 --> 00:14:44,132 ‫همین رو لازم داشتم. 368 368 00:14:44,174 --> 00:14:48,011 ‫بیرون زدن از بیمارستان، ‫هم از نظر روانی، هم فیزیکی. 369 369 00:14:48,053 --> 00:14:51,348 ‫امشب هم فقط می خوام به فکر... 370 370 00:14:51,389 --> 00:14:53,058 ‫بابام. 371 371 00:14:53,099 --> 00:14:54,476 ‫جان؟ 372 372 00:14:54,476 --> 00:14:56,436 ‫بابام اینجاست. 373 373 00:14:58,980 --> 00:15:01,107 ‫و داره با بابای من شام می خوره. 374 374 00:15:01,149 --> 00:15:03,735 ‫رئیس هیئت مدیره. 375 375 00:15:03,735 --> 00:15:06,321 ‫می خواد از من بهترون رو راضی کنه. 376 376 00:15:06,363 --> 00:15:08,990 ‫دوره نظارتش رو رد کنه بره. 377 377 00:15:23,838 --> 00:15:24,798 ‫سلام. 378 378 00:15:24,839 --> 00:15:26,216 ‫سلام. آه. 379 379 00:15:26,299 --> 00:15:28,426 ‫باز هم معذرت می خوام ‫که دیشب جا زدم. 380 380 00:15:28,468 --> 00:15:30,512 ‫منم متأسفم که تصادفی ‫بردمت سر بدترین... 381 381 00:15:30,553 --> 00:15:32,055 ‫...قرار دوبل تاریخ. 382 382 00:15:32,097 --> 00:15:33,973 ‫شب خسته کننده ای بود، 383 383 00:15:34,015 --> 00:15:36,184 ‫ولی کار من دیگه تموم شده. 384 384 00:15:36,976 --> 00:15:38,144 ‫اینا چین؟ 385 385 00:15:38,144 --> 00:15:40,313 ‫تک تک مقالاتی که تونستم ‫درباره ارزیابی آزمایشیِ... 386 386 00:15:40,313 --> 00:15:41,773 ‫...جراح ها بعد از مرخصی طولانی... 387 387 00:15:41,773 --> 00:15:43,274 ‫...پیدا کنم. 388 388 00:15:43,483 --> 00:15:46,319 ‫به نظرم قبل از این که بابام ‫هیئت مدیره رو راضی کنه که زود کارش رو... 389 389 00:15:46,361 --> 00:15:47,946 ‫...راه بندازن، باید ‫این همه اطلاعات رو ببینن. 390 390 00:15:47,987 --> 00:15:50,240 ‫- چه قدر اطلاعات! ‫- آره. 391 391 00:15:50,281 --> 00:15:51,950 ‫که به نظر من خیلی... 392 392 00:15:51,991 --> 00:15:53,743 ‫چیه؟ موعظه وار؟ موشکافانه؟ 393 393 00:15:53,785 --> 00:15:54,786 ‫جذابه. 394 394 00:15:56,538 --> 00:15:57,872 ‫اُه. 395 395 00:15:57,914 --> 00:15:59,916 ‫اطلاعات برای من زبان عشقه. 396 396 00:15:59,958 --> 00:16:02,001 ‫برای منم همین طور. 397 397 00:16:02,043 --> 00:16:03,878 ‫قراره مامانم قبل از جلسه اینا رو... 398 398 00:16:03,920 --> 00:16:05,505 ‫...تحویل هیئت مدیره بده. 399 399 00:16:05,547 --> 00:16:07,006 ‫اگه بذارن بابام به مرادش برسه و مشکلی... 400 400 00:16:07,048 --> 00:16:08,174 ‫...پیش بیاد، دستاشون به خون آلوده میشه. 401 401 00:16:08,216 --> 00:16:09,968 ‫اُه، خدای من. ‫خیلی خوب، این رو... 402 402 00:16:10,009 --> 00:16:11,761 ‫این رو که این تو ننوشتی، نه؟ 403 403 00:16:11,803 --> 00:16:13,596 ‫نه زیاد. 404 404 00:16:13,638 --> 00:16:14,889 ‫خوبه، 405 405 00:16:14,889 --> 00:16:16,808 ‫چون حدس می زنم ‫دست آلوده به خون... 406 406 00:16:16,850 --> 00:16:18,101 ‫...زبان عشق اونا نیست. 407 407 00:16:19,978 --> 00:16:21,104 ‫علائم حیاتیش چطورن؟ 408 408 00:16:21,146 --> 00:16:23,565 ‫فشار خون 18 رو 12، 409 409 00:16:23,565 --> 00:16:24,691 ‫ضربان قلب هم 120 و خرده ای. 410 410 00:16:24,732 --> 00:16:26,693 ‫همم. بیاین سرعت نیکاردیپین سرم رو زیاد کنیم... 411 411 00:16:26,734 --> 00:16:27,777 ‫...و بتا بلاکر براش بزنیم. 412 412 00:16:27,819 --> 00:16:29,362 ‫چرا هنوز جراحی نکردین؟ 413 413 00:16:29,446 --> 00:16:31,948 ‫برای جراحی باید ‫شرایط طبی بهینه داشته باشین... 414 414 00:16:31,990 --> 00:16:33,032 ‫...و ممکنه زمان ببره، 415 415 00:16:33,074 --> 00:16:34,409 ‫مخصوصاً از اونجا که داروهای... 416 416 00:16:34,492 --> 00:16:36,369 ‫...ضدانعقادتون رو مصرف نکردین. 417 417 00:16:36,369 --> 00:16:37,620 ‫شما نمی تونین ‫انجامش بدین؟ 418 418 00:16:37,662 --> 00:16:38,830 ‫- خب، من... ‫- دکتر گریفیت فعلاً... 419 419 00:16:38,872 --> 00:16:39,998 ‫...نمی تونن جراحی کنن. 420 420 00:16:40,039 --> 00:16:41,875 ‫- چرا نمی تونن؟ ‫- ایشون تحت نظرن. 421 421 00:16:41,916 --> 00:16:43,168 ‫من هم شرکت می کنم. 422 422 00:16:43,209 --> 00:16:44,419 ‫تمام مدت نظارت می کنم. 423 423 00:16:44,502 --> 00:16:45,879 ‫بدون این که هیچ شراکتی داشته باشن. 424 424 00:16:45,920 --> 00:16:47,714 ‫ببینین، من فقط...فقط ‫می خوام این ماجرا تموم شه. 425 425 00:16:47,755 --> 00:16:48,715 ‫متوجهم، 426 426 00:16:48,756 --> 00:16:50,341 ‫ولی دلیل داره... 427 427 00:16:50,425 --> 00:16:52,343 ‫...که این طوری پیش میریم. 428 428 00:16:52,427 --> 00:16:53,720 ‫می خوایم ریسکتون رو کاهش... 429 429 00:16:53,761 --> 00:16:55,889 ‫...و شانس موفقیتتون رو افزایش بدیم، 430 430 00:16:55,930 --> 00:16:57,140 ‫برای همین ‫میون بر زدن... 431 431 00:16:57,182 --> 00:16:59,100 ‫...یا عجله کردن تو کار... 432 432 00:16:59,142 --> 00:17:01,019 ‫...فکر خوبی نیست. 433 433 00:17:01,060 --> 00:17:03,271 ‫حالا هیئت مدیره ‫هر چی خواست بگه. 434 434 00:17:04,647 --> 00:17:06,858 ‫این هم بزرگ شدنی ‫که تو رادیوگرافی دیدیم. 435 435 00:17:06,858 --> 00:17:09,360 ‫بافت عضلانی بطن چپ خیلی ضخیمه. 436 436 00:17:09,402 --> 00:17:10,987 ‫کلمه ای که دنبالشی، هایپرتروفیه. 437 437 00:17:11,029 --> 00:17:12,697 ‫عضله قلبش بزرگ شده... 438 438 00:17:12,739 --> 00:17:13,573 ‫...که می تونه باعثِ... 439 439 00:17:13,615 --> 00:17:14,949 ‫...تجمع مایع تو ریه هاش بشه. 440 440 00:17:14,991 --> 00:17:16,075 ‫شاید توجیه کنه... 441 441 00:17:17,952 --> 00:17:19,662 ‫متخصص ریه رو برام پیج کنین. 442 442 00:17:19,704 --> 00:17:21,539 ‫- چطوره بریم بیرون؟ ‫- چرا؟ 443 443 00:17:21,581 --> 00:17:23,541 ‫- چه خبره؟ ‫- بیا بریم کافه. 444 444 00:17:23,583 --> 00:17:25,835 ‫- یالا. ‫- چی... 445 445 00:17:25,877 --> 00:17:27,295 ‫- بچه تاکی کاردی بطنی داره. ‫- اون چه شه؟ 446 446 00:17:27,378 --> 00:17:28,838 ‫- ترالی! ترالی! ‫- چه شه؟ 447 447 00:17:28,880 --> 00:17:30,757 ‫پد ضربان ساز رو بیارین، ‫باید یه شوک کوچیک بهش بدم. 448 448 00:17:30,798 --> 00:17:31,674 ‫باید برید بیرون. 449 449 00:17:31,716 --> 00:17:33,092 ‫من نمیرم. 450 450 00:17:35,178 --> 00:17:37,055 ‫خود به خود برگشت. 451 451 00:17:37,055 --> 00:17:38,556 ‫براش بازدارنده آنزیم مبدل آنژیوتانسین بزنین. 452 452 00:17:38,598 --> 00:17:40,224 ‫می خوام به محض این که بیهوشی ‫تونست انجامش بده، ام آر آی بگیرم. 453 453 00:17:40,266 --> 00:17:41,476 ‫متوجه نمیشم. 454 454 00:17:41,517 --> 00:17:43,186 ‫- آریتمی قلبی داشت. ‫- چی باعثش شد؟ 455 455 00:17:43,227 --> 00:17:44,812 ‫همین رو قراره بفهمیم. 456 456 00:18:00,787 --> 00:18:02,205 ‫- سلام. ‫- سلام. 457 457 00:18:02,246 --> 00:18:04,582 ‫- ممنون که اومدی. ‫- خب، گفتی... 458 458 00:18:04,624 --> 00:18:06,876 ‫...اگه بیام دیدنت، ‫دیگه بهم پیام نمیدی. 459 459 00:18:06,918 --> 00:18:09,087 ‫نه، نه، نه. 460 460 00:18:10,046 --> 00:18:11,631 ‫برای این که سوءتفاهم نشه، 461 461 00:18:11,673 --> 00:18:13,508 ‫قبلاً هر حرفی اینجا می زدیم، 462 462 00:18:13,549 --> 00:18:15,802 ‫دیگه خبری ازش نیست. 463 463 00:18:15,843 --> 00:18:18,179 ‫باید دست برداری. 464 464 00:18:18,221 --> 00:18:21,265 ‫دلت برای با هم بودنمون تنگ نشده؟ 465 465 00:18:22,892 --> 00:18:24,811 ‫نه. 466 466 00:18:26,938 --> 00:18:29,565 ‫من از این قضیه گذشتم. 467 467 00:18:29,607 --> 00:18:32,068 ‫خیلی خوب؟ تو هم باید بگذری. 468 468 00:18:32,110 --> 00:18:33,986 ‫دارم سعیم رو می کنم. 469 469 00:18:34,028 --> 00:18:36,322 ‫وقت لازم دارم. آخه... 470 470 00:18:36,364 --> 00:18:39,909 ‫برای تو شش ماه گذشته، ‫ولی برای من نه. 471 471 00:18:39,951 --> 00:18:42,036 ‫برای همه شش ماه گذشته، گریف، 472 472 00:18:42,870 --> 00:18:44,497 ‫ولی نمی خوای قبولش کنی، 473 473 00:18:44,539 --> 00:18:46,833 ‫چون تو ذهنت هنوز همون جایی، 474 474 00:18:46,874 --> 00:18:48,459 ‫قبل از این که تیر بخوری، 475 475 00:18:48,459 --> 00:18:51,003 ‫قبل از رئیس شدن سم، ‫قبل از جدا شدنمون. 476 476 00:18:51,045 --> 00:18:53,131 ‫ولی دوران خوبی بود، 477 477 00:18:53,172 --> 00:18:54,549 ‫مگه نه؟ 478 478 00:18:54,549 --> 00:18:57,260 ‫نمی تونیم برگردیم به قدیما. 479 479 00:18:57,301 --> 00:18:59,262 ‫بنابراین... 480 480 00:18:59,303 --> 00:19:02,181 ‫دیگه نه پیام، نه زنگ. 481 481 00:19:02,223 --> 00:19:04,517 ‫دیگه هم این طوری ‫نگاهم نکن. 482 482 00:19:04,559 --> 00:19:06,602 ‫من دوست دارم نگاهت کنم. 483 483 00:19:06,644 --> 00:19:08,187 ‫خب، باید بس کنی. 484 484 00:19:08,229 --> 00:19:10,440 ‫ببین، گذشته ها گذشته... 485 485 00:19:10,481 --> 00:19:13,109 ‫...و باید همین طوری بمونه. 486 486 00:19:26,330 --> 00:19:27,832 ‫چی کار داری می کنی؟ 487 487 00:19:27,874 --> 00:19:29,625 ‫- آه، هیچ کار. ‫- واقعاً؟ 488 488 00:19:29,667 --> 00:19:32,170 ‫چون به نظر میومد ‫داری تو کمد وسایل... 489 489 00:19:32,211 --> 00:19:34,881 ‫- ...قوانین منابع انسانی رو نقض می کنی. ‫- خب، از نظر فنی... 490 490 00:19:34,922 --> 00:19:37,216 ‫...نقض قانون نیست ‫چون من دیگه ناظر نیستم. 491 491 00:19:37,258 --> 00:19:40,470 ‫- اُه، خدایا... ‫- پس کجا باید خصوصی حرف بزنم؟ 492 492 00:19:40,511 --> 00:19:42,013 ‫دفترم اشغاله. 493 493 00:19:42,054 --> 00:19:43,973 ‫نه اونجا دفترته، نه تو رئیسی. 494 494 00:19:44,015 --> 00:19:46,893 ‫هی، دیشب برای چی ‫با بایرون کینگزلی شام می خوردی؟ 495 495 00:19:46,893 --> 00:19:50,146 ‫چون لازم بود باهاش حرف بزنم ‫و باز هم دفتری نداشتم. 496 496 00:19:50,188 --> 00:19:53,191 ‫می دونی چرا این شغل رو ‫به سم دادن، گریف؟ 497 497 00:19:53,232 --> 00:19:54,108 ‫چون من تو کما بودم؟ 498 498 00:19:54,150 --> 00:19:55,568 ‫چون اون بهترین بود. 499 499 00:19:55,610 --> 00:19:57,403 ‫خیلی ها واسه این شغل داوطلب شدن. 500 500 00:19:57,445 --> 00:19:59,071 ‫اون بهترین کاندید بود. 501 501 00:19:59,155 --> 00:20:00,865 ‫مطمئنم در مقایسه با اونا بوده، 502 502 00:20:00,907 --> 00:20:02,074 ‫ولی در مقایسه با من نه! 503 503 00:20:02,116 --> 00:20:03,910 ‫هر دومون می دونیم من باید... 504 504 00:20:03,951 --> 00:20:06,746 ‫...دوباره رئیس بشم ‫و برگردم سر جراحی. 505 505 00:20:06,787 --> 00:20:08,039 ‫می خوای برگردی سر جراحی؟ 506 506 00:20:08,080 --> 00:20:10,208 ‫پس از کمد بیا بیرون... 507 507 00:20:10,249 --> 00:20:13,127 ‫...و رو نظارتت تمرکز کن. 508 508 00:20:13,169 --> 00:20:14,795 ‫اُه، من خیلی متمرکزم. ‫دارم حلش می کنم. 509 509 00:20:14,837 --> 00:20:17,423 ‫اتفاقاً همین الان ‫جلسه دارم! 510 510 00:20:18,216 --> 00:20:22,136 ‫چه جلسه ای؟ کسایی ‫که تحت نظرن، جلسه ندارن! 511 511 00:20:22,178 --> 00:20:24,597 ‫نمی شنوم! 512 512 00:20:25,389 --> 00:20:27,225 ‫درک نمی کنم. ده ماهشه، 513 513 00:20:27,266 --> 00:20:28,935 ‫هایپرتروفی بطن چپ داره... 514 514 00:20:28,976 --> 00:20:30,394 ‫...و با این که دارو ‫مصرف می کنه، 515 515 00:20:30,436 --> 00:20:31,395 ‫سرفه ش داره بدتر میشه. 516 516 00:20:31,437 --> 00:20:33,272 ‫شاید به خاطر داروهاست. 517 517 00:20:33,314 --> 00:20:34,649 ‫عارضه بازدارنده آنزیم آنژیوتانسین. 518 518 00:20:34,649 --> 00:20:35,983 ‫ممکنه. می تونیم ‫داروش رو... 519 519 00:20:36,025 --> 00:20:37,401 ‫- ...با ایربسارتان عوض کنیم. ‫- با ایربسارتان عوض کنیم. 520 520 00:20:37,443 --> 00:20:38,945 ‫آره، همون. ببخشید. 521 521 00:20:38,986 --> 00:20:39,862 ‫ادامه بده. 522 522 00:20:39,904 --> 00:20:41,239 ‫داروی مُدر هم براش تجویز می کنیم... 523 523 00:20:41,280 --> 00:20:43,157 ‫...که مایع جمع شده تو ریه هاش حل شه. 524 524 00:20:47,495 --> 00:20:48,454 ‫گوشی کیه؟ 525 525 00:20:48,496 --> 00:20:50,289 ‫اصلاً حرفه ای نیست. 526 526 00:20:54,168 --> 00:20:55,670 ‫اُه. 527 527 00:20:56,837 --> 00:20:58,756 ‫این رو نگه دار. 528 528 00:20:59,924 --> 00:21:01,968 ‫گوشی منه. 529 529 00:21:02,009 --> 00:21:05,638 ‫باید جواب بدم. ‫معذرت می خوام. 530 530 00:21:08,724 --> 00:21:10,226 ‫سلام من رو بهش برسون. 531 531 00:21:10,267 --> 00:21:12,687 ‫باشه. من باید برم. 532 532 00:21:12,728 --> 00:21:16,649 ‫یه نوزاد داریم که داره ‫آزمایش های تشخیصی رو انجام میده. 533 533 00:21:16,649 --> 00:21:18,317 ‫نمی تونی جواب تلفن بدی. 534 534 00:21:18,359 --> 00:21:19,485 ‫- متوجهم. ‫- فکر نکنم! 535 535 00:21:19,527 --> 00:21:21,904 ‫من مسئول توئم. 536 536 00:21:21,946 --> 00:21:24,156 ‫مهم نیست چند نفر از اعضای هیئت مدیره رو... 537 537 00:21:24,198 --> 00:21:26,951 ‫...شام ببری بیرون، من ‫تعیین می کنم نظارت چطور پیش میره. 538 538 00:21:26,993 --> 00:21:28,411 ‫اونا هم موافقن. 539 539 00:21:28,452 --> 00:21:29,787 ‫- اونا کین؟ ‫- هیئت مدیره. 540 540 00:21:29,829 --> 00:21:30,955 ‫همین الان زنگ زدن. 541 541 00:21:30,997 --> 00:21:32,498 ‫درباره جدول زمانی باهات موافقن. 542 542 00:21:32,540 --> 00:21:33,833 ‫کم کردن زمان نداریم. 543 543 00:21:33,874 --> 00:21:36,502 ‫این نظارت هر وقت ‫تو بگی تموم میشه. 544 544 00:21:36,544 --> 00:21:38,546 ‫اُه. خب... 545 545 00:21:38,629 --> 00:21:39,797 ‫خوبه. 546 546 00:21:39,839 --> 00:21:41,382 ‫با حرف منم موافقن... 547 547 00:21:41,424 --> 00:21:43,092 ‫...که وقتی تموم شد، 548 548 00:21:43,134 --> 00:21:46,470 ‫- دوباره من سرپرست میشم. ‫- چی؟ 549 549 00:21:46,512 --> 00:21:48,431 ‫کارم رو پس می گیرم. 550 550 00:21:48,472 --> 00:21:50,516 ‫اوضاع برمی گرده ‫به جوری که قبلاً بود... 551 551 00:21:50,599 --> 00:21:52,268 ‫...و... 552 552 00:21:52,309 --> 00:21:54,103 ‫...جوری که باید باشه! 553 553 00:22:10,161 --> 00:22:13,038 ‫اگه این قدر عصبانی نبودم، ‫تحت تأثیر قرار می گرفتم! 554 554 00:22:13,080 --> 00:22:14,665 ‫چطوری این کار رو کرد؟ 555 555 00:22:14,707 --> 00:22:16,375 ‫هیئت مدیره چطور تونست قبول کنه؟ 556 556 00:22:16,417 --> 00:22:18,210 ‫- بهشون چی گفته؟ ‫- آه، من... 557 557 00:22:18,252 --> 00:22:19,712 ‫نمی دونم، ‫اونجا نبودم، ولی... 558 558 00:22:19,754 --> 00:22:21,380 ‫مدیر ارشد پزشکی ‫به جلسات هیئت مدیره... 559 559 00:22:21,422 --> 00:22:24,216 ‫...دعوت نمیشه، ‫ولی اون بینشون جا داره! 560 560 00:22:24,258 --> 00:22:25,843 ‫اصلاً نباید بهش ‫اجازه می دادن... 561 561 00:22:25,926 --> 00:22:26,761 ‫...تو اون اتاق باشه. 562 562 00:22:26,802 --> 00:22:28,345 ‫ولی بوده! 563 563 00:22:32,349 --> 00:22:34,310 ‫حالا باید چی کار کنم؟ 564 564 00:22:34,351 --> 00:22:36,562 ‫مجبور نیستی ناظرش باشی. 565 565 00:22:36,604 --> 00:22:38,856 ‫یکی دیگه رو پیدا می کنه که انجامش بده. 566 566 00:22:38,856 --> 00:22:40,816 ‫تا وقتی اجازه کارش رو بدی، 567 567 00:22:40,900 --> 00:22:43,277 ‫باید به تو جواب پس بده. 568 568 00:22:43,319 --> 00:22:44,820 ‫بعدش چی؟ ‫کارش رو پس بگیره؟ 569 569 00:22:44,862 --> 00:22:46,530 ‫نه، نمی تونه ‫همین طوری بگیردش. 570 570 00:22:46,572 --> 00:22:48,157 ‫باید رسماً براش رأی گیری کنن. 571 571 00:22:48,199 --> 00:22:49,742 ‫بدون شنیدن حرفای من؟ 572 572 00:22:49,783 --> 00:22:51,494 ‫نمی تونن این کار رو بکنن. ‫باید باهاشون رو به رو شم. 573 573 00:22:51,535 --> 00:22:53,496 ‫- خب، دیگه جلسه رو به بعد موکول کرده ن، ولی... ‫- پس... 574 574 00:22:53,537 --> 00:22:55,831 ‫جلسه اضطراری تشکیل میدم! 575 575 00:22:55,873 --> 00:22:58,542 ‫اگه اون تونسته یه جوری ‫بره تو اون اتاق، منم می تونم. 576 576 00:23:05,508 --> 00:23:07,801 ‫وقتی واسه سم کار می کنم، ‫خیلی خوشحال ترم. 577 577 00:23:07,843 --> 00:23:09,929 ‫این که گریف کارش رو ‫پس بگیره، به نفعم نیست. 578 578 00:23:09,970 --> 00:23:12,681 ‫- حق با توئه. از اول هم با تو حال نمی کرد. ‫- آزمایش های تد رو دیدین؟ 579 579 00:23:12,681 --> 00:23:13,974 ‫قند خونش سر به فلک می کشه. 580 580 00:23:14,058 --> 00:23:16,060 ‫تب نداره. ‫تروپونین منفیه. 581 581 00:23:16,060 --> 00:23:17,269 ‫ممکنه پاسخ به استرس باشه. 582 582 00:23:17,269 --> 00:23:18,604 ‫یا این که دزدکی غذا می خوره. 583 583 00:23:18,646 --> 00:23:19,647 ‫همه بیمارها این کار رو می کنن. 584 584 00:23:19,647 --> 00:23:20,856 ‫با این برنامه های سفارش غذا. 585 585 00:23:20,898 --> 00:23:23,859 ‫دیروز جلوی یه هات داگ ‫و سیب زمینی رو گرفتم. 586 586 00:23:23,859 --> 00:23:25,194 ‫ما مدرک لازم داریم، دانا. 587 587 00:23:25,236 --> 00:23:26,237 ‫بسپرش به من. 588 588 00:23:28,239 --> 00:23:29,949 ‫میشه آروم بگیری؟ 589 589 00:23:29,990 --> 00:23:32,034 ‫ببینین، سم هنوز رئیسه. 590 590 00:23:32,076 --> 00:23:33,535 ‫فقط از اون پیروی کنین. 591 591 00:23:33,577 --> 00:23:34,995 ‫- موافقم. ‫- چون تو سعی داری... 592 592 00:23:35,037 --> 00:23:36,163 ‫...باهاش آشتی کنی. 593 593 00:23:36,205 --> 00:23:37,414 ‫اُه، دیگه آب از سرش گذشته. 594 594 00:23:37,456 --> 00:23:39,333 ‫نه خیر، اصلاً هم نگذشته. 595 595 00:23:39,375 --> 00:23:41,961 ‫من آب رو خوب می شناسم. ‫راه خیلی مطمئنیه. 596 596 00:23:42,044 --> 00:23:44,046 ‫می دونی که سم آب نیست دیگه، نه؟ 597 597 00:23:44,088 --> 00:23:46,173 598 598 00:23:46,215 --> 00:23:47,675 ‫دیگه نصف راه فیجی رو رفته. 599 599 00:23:47,716 --> 00:23:50,386 ‫نمیشه گریف دوباره رئیسمون بشه. 600 600 00:23:50,427 --> 00:23:52,346 ‫فکر کنم دچار حمله پانیک شدم. 601 601 00:23:52,388 --> 00:23:53,931 ‫لکس، نبضم رو بگیر. 602 602 00:23:53,973 --> 00:23:55,557 ‫عقل کوفتیت رو از دست دادی. 603 603 00:23:55,599 --> 00:23:56,600 ‫ببینین، 604 604 00:23:56,642 --> 00:23:58,435 ‫ما از سم پیروی می کنیم. 605 605 00:23:58,477 --> 00:24:00,562 ‫خب؟ درگیر بازی گریف نشین. 606 606 00:24:02,564 --> 00:24:03,857 ‫بریم. 607 607 00:24:05,943 --> 00:24:08,362 ‫خیلی خوب، برگردیم ‫سر بیمار بخش اطفالمون. 608 608 00:24:08,404 --> 00:24:10,281 ‫طبق ام آر آی، ‫عضله بطن چپ... 609 609 00:24:10,322 --> 00:24:11,573 ‫...نه تنها ضخیمه، 610 610 00:24:11,615 --> 00:24:13,742 ‫بلکه پر از فضای بین بافتیه. 611 611 00:24:13,826 --> 00:24:15,577 ‫ماهیچه قلبی ‫شبیه اسفنج شده. 612 612 00:24:15,619 --> 00:24:17,538 ‫به نظر...نمی دونم...نارس میاد. 613 613 00:24:17,538 --> 00:24:19,623 ‫دقیقاً. سلول های ابتدایی ای که هیچ کمکی... 614 614 00:24:19,665 --> 00:24:20,874 ‫...به عملکرد کلی قلب نمی کنن. 615 615 00:24:20,874 --> 00:24:22,751 ‫دکتر شاه، ‫گزارش جراحیِ... 616 616 00:24:22,793 --> 00:24:24,461 ‫...پیوند دریچه میترال رو می خوام. 617 617 00:24:24,878 --> 00:24:27,798 ‫- از من می خواین؟ ‫- بله. 618 618 00:24:27,840 --> 00:24:29,591 ‫باید لطف کنی ‫یه آزمون عملکرد ریه... 619 619 00:24:29,633 --> 00:24:30,509 ‫...بگیری. 620 620 00:24:30,551 --> 00:24:32,928 ‫دکتر شاه، همون جا وایستا. 621 621 00:24:32,970 --> 00:24:34,722 ‫هیچ کس نباید ‫برای دکتر گریفیت... 622 622 00:24:34,763 --> 00:24:36,849 ‫...آزمون سفارش بده ‫یا پرونده ای ازش بگیره. 623 623 00:24:36,932 --> 00:24:38,350 ‫قرار نیست تصمیم هئیت مدیره... 624 624 00:24:38,392 --> 00:24:39,476 ‫...فوراً اجرا شه. 625 625 00:24:39,476 --> 00:24:41,687 ‫ما داریم درباره درمانِ ‫این نوزاد بحث می کنیم. 626 626 00:24:41,729 --> 00:24:44,064 ‫بذارینش تو لیست پیوند، ‫برای برلین هارت آماده شید. 627 627 00:24:44,106 --> 00:24:46,525 ‫والسلام! حالا میشه ‫حرف من رو ادامه بدیم؟ 628 628 00:24:46,567 --> 00:24:47,901 ‫پیوند تنها گزینه ش نیست. 629 629 00:24:47,943 --> 00:24:50,195 ‫- این اختلال ژنتیکیه. ‫- که درمان هم نداره. 630 630 00:24:50,237 --> 00:24:51,989 ‫خیلی از مؤسسات مشهور علمی... 631 631 00:24:51,989 --> 00:24:54,575 ‫...دارن تو درمان اصلاح ژنی ‫به دستاوردهای بزرگی می رسن. 632 632 00:24:54,616 --> 00:24:57,369 ‫که آینده روشنی داره ‫ولی امروز به کاری نمیاد، 633 633 00:24:57,411 --> 00:24:58,537 ‫حداقل برای این بیمار. 634 634 00:24:58,579 --> 00:25:00,122 ‫صرفاً چون یه چیزی جدید و متفاوته، 635 635 00:25:00,164 --> 00:25:01,999 ‫دلیل نمیشه خود به خود ‫به عنوان یه درمانِ... 636 636 00:25:02,041 --> 00:25:03,292 ‫- ...قابل قبول... ‫- هانتینگتون، کم خونی داسی، 637 637 00:25:03,333 --> 00:25:05,461 ‫هموفیلی! همه به خاطر ‫تغییر تو یه نوکلئوتید... 638 638 00:25:05,502 --> 00:25:06,628 ‫...به وجود میان. 639 639 00:25:06,670 --> 00:25:08,297 ‫- اوهوم. ‫- از کجا می دونیم کدوم؟ 640 640 00:25:08,297 --> 00:25:09,214 ‫دکتر کاستا. 641 641 00:25:09,256 --> 00:25:10,758 ‫ما ژنوم بیمارهای مبتلا به این بیماری ها رو... 642 642 00:25:10,799 --> 00:25:12,843 ‫...توالی یابی کردیم ‫و جهش های مشترکشون رو پیدا کردیم. 643 643 00:25:12,885 --> 00:25:14,803 ‫که به چی نیاز داره؟ 644 644 00:25:16,472 --> 00:25:17,848 ‫دکتر شاه؟ 645 645 00:25:17,890 --> 00:25:20,142 ‫یه اندازه نمونه از بیمارهای مبتلا... 646 646 00:25:20,184 --> 00:25:21,977 ‫...که این قدری بزرگ باشه ‫که بشه مقایسه کرد. 647 647 00:25:22,019 --> 00:25:24,062 ‫بالغ بر 50 ژن روی ‫نمو قلب تأثیر می ذارن. 648 648 00:25:24,104 --> 00:25:26,106 ‫حتی اگه ژنوم بچه رو توالی یابی کنیم، 649 649 00:25:26,148 --> 00:25:27,357 ‫حتی اگه جهشی پیدا کنیم، 650 650 00:25:27,357 --> 00:25:29,610 ‫نمی تونیم بفهمیم ‫کدوم یکی باعث بیماری شده. 651 651 00:25:29,651 --> 00:25:33,030 ‫یه نفر برای اندازه نمونه خیلی کمه. 652 652 00:25:38,702 --> 00:25:40,120 ‫چی دستته، تد؟ 653 653 00:25:40,204 --> 00:25:41,955 ‫- ها؟ هیچی. ‫- واقعاً؟ 654 654 00:25:42,039 --> 00:25:44,333 ‫چون دانا میگه یه کم پیش ‫اینجا پوست شکلات دیده. 655 655 00:25:44,374 --> 00:25:45,417 ‫پاستیل خرسی. 656 656 00:25:45,459 --> 00:25:46,668 ‫زیر بالشت. 657 657 00:25:46,710 --> 00:25:48,253 ‫نمی تونی قبل از جراحی ‫چیزی بخوری، تد. 658 658 00:25:48,295 --> 00:25:49,671 ‫مخصوصاً شکلات. 659 659 00:25:49,713 --> 00:25:50,339 ‫چرا نمی تونم؟ 660 660 00:25:50,339 --> 00:25:51,840 ‫چون قند خون بالا باعثِ... 661 661 00:25:51,882 --> 00:25:53,383 ‫...یه چیزی به اسم ‫استرس اکسیداتیو میشه... 662 662 00:25:53,425 --> 00:25:55,010 ‫...که به عروق خونیت آسیب می زنه... 663 663 00:25:55,052 --> 00:25:56,470 ‫...و ریسک سکته ت رو افزایش میده. 664 664 00:25:56,470 --> 00:25:58,931 ‫و از اول هم به خاطر ‫ریسک سکته اومدی اینجا، 665 665 00:25:58,972 --> 00:26:00,349 ‫ولی تا وقتی شرایط طبیت بهینه نباشه، 666 666 00:26:00,390 --> 00:26:01,934 ‫نمی تونیم جراحیت کنیم. 667 667 00:26:01,975 --> 00:26:03,352 ‫این یعنی چی؟ 668 668 00:26:03,393 --> 00:26:05,938 ‫یعنی جراحیت رو به تعویق انداختی. 669 669 00:26:05,979 --> 00:26:07,689 ‫یعنی باید بیشتر اینجا بمونم؟ 670 670 00:26:07,731 --> 00:26:08,982 ‫آره. 671 671 00:26:09,024 --> 00:26:10,609 ‫پس میشه حداقل ‫یه پرستار دیگه برام بذارین؟ 672 672 00:26:10,651 --> 00:26:12,319 ‫نه، تد. 673 673 00:26:16,365 --> 00:26:18,116 ‫ما قلبش رو زیر نظر می گیریم. 674 674 00:26:18,158 --> 00:26:20,619 ‫یه سری دارو هم هستن ‫که می تونن علائمش رو تسکین بدن، 675 675 00:26:20,661 --> 00:26:22,204 ‫ولی احتمالاً باید تا آخر عمرش... 676 676 00:26:22,246 --> 00:26:23,705 ‫...مصرفشون کنه. 677 677 00:26:24,164 --> 00:26:25,541 ‫نظر شما چیه؟ 678 678 00:26:25,874 --> 00:26:27,709 ‫- آه... ‫- می خوایم چند تا گزینه درمانی بالقوه رو... 679 679 00:26:27,751 --> 00:26:29,044 ‫- ...مطرح کنیم. ‫- همه مون صلاحِ... 680 680 00:26:29,086 --> 00:26:30,045 ‫...بچه هامون رو می خوایم، مگه نه؟ 681 681 00:26:30,087 --> 00:26:32,881 ‫گاهی وقت ها به این معنیه ‫که مجبوریم تصمیمات سختی بگیریم... 682 682 00:26:32,923 --> 00:26:35,300 ‫...که اونا درک نمی کنن. 683 683 00:26:35,342 --> 00:26:36,718 ‫- ممنون، دکتر. ‫- صبر کنین. 684 684 00:26:36,760 --> 00:26:38,387 ‫تصمیمات سخت؟ ‫منظورتون چیه؟ 685 685 00:26:38,428 --> 00:26:39,930 ‫یکی از گزینه ها ‫ژن درمانیه... 686 686 00:26:39,972 --> 00:26:41,765 ‫به یه دستگاه برلین هارت نیاز داره. 687 687 00:26:43,559 --> 00:26:45,769 ‫این شبیه دستگاه تنفس مصنوعیه. 688 688 00:26:45,894 --> 00:26:47,437 ‫دستگاه کمکی قلبه، 689 689 00:26:47,479 --> 00:26:49,314 ‫ولی خودش به تنهایی... 690 690 00:26:49,356 --> 00:26:50,983 ‫...نفس می کشه. 691 691 00:26:51,024 --> 00:26:52,442 ‫یه راه حل موقته برای مدتیه... 692 692 00:26:52,484 --> 00:26:54,861 ‫...که منتظر پیوند قلب می مونه. 693 693 00:26:54,903 --> 00:26:56,613 ‫پیوند قلب؟ 694 694 00:26:58,282 --> 00:26:59,491 ‫از حد گذروندی. 695 695 00:26:59,533 --> 00:27:00,951 ‫قدم منطقی بعدی همینه. 696 696 00:27:00,993 --> 00:27:02,661 ‫من تازه توضیح دادن تشخیصمون... 697 697 00:27:02,703 --> 00:27:04,496 ‫...به والدین رو تموم کرده بودم که تو گفتی... 698 698 00:27:04,538 --> 00:27:06,331 ‫...باید بچه شون رو ‫به یه دستگاه وصل کنن! 699 699 00:27:06,373 --> 00:27:08,166 ‫دستگاه کمکی بطن اطفاله، 700 700 00:27:08,208 --> 00:27:09,001 ‫ولی درسته. 701 701 00:27:09,042 --> 00:27:10,877 ‫این دستگاه برای نارسایی قلب پیشرفته ‫طراحی شده. 702 702 00:27:10,919 --> 00:27:12,504 ‫الان وقت این بحث نیست! 703 703 00:27:12,546 --> 00:27:13,588 ‫با توجه به شدت نارساییش، 704 704 00:27:13,630 --> 00:27:15,257 ‫دقیقاً همین الان وقتشه. 705 705 00:27:15,299 --> 00:27:16,466 ‫از نظر تو! 706 706 00:27:16,508 --> 00:27:18,010 ‫از روی تجربه م ‫که جفتمون می دونیم... 707 707 00:27:18,051 --> 00:27:20,137 ‫- ...خیلی بیشتر از تجربه توئه. ‫- بله، هست... 708 708 00:27:20,178 --> 00:27:22,639 ‫...و در این مورد، ‫رویکردت قدیمی شده! 709 709 00:27:22,681 --> 00:27:24,850 ‫ببین، طب فضایی کمکی ‫به اون بچه نمی کنه. 710 710 00:27:24,850 --> 00:27:25,559 ‫ژن درمانی... 711 711 00:27:25,600 --> 00:27:27,394 ‫...به خیلی ها کمک کرده. 712 712 00:27:27,436 --> 00:27:29,062 ‫ببین، بابا، متوجهم... 713 713 00:27:29,104 --> 00:27:30,856 ‫...که می خوای برگردی ‫به دورانی که خودت سرپرست بودی... 714 714 00:27:30,897 --> 00:27:32,441 ‫...و دایناسورها تو زمین پرسه می زدن، 715 715 00:27:32,482 --> 00:27:33,692 ‫- هی! ‫- ولی زمونه عوض میشه! 716 716 00:27:33,734 --> 00:27:34,985 ‫شهاب سنگ ها برخورد می کنن... 717 717 00:27:35,027 --> 00:27:36,778 ‫...و گونه ای که نتونه ‫تکامل پیدا کنه، 718 718 00:27:36,820 --> 00:27:38,530 ‫باعث انقراض خودش میشه. 719 719 00:27:38,572 --> 00:27:40,157 ‫گونه ها با درس گرفتن... 720 720 00:27:40,198 --> 00:27:42,159 ‫- ...از تجربه شون تکامل پیدا می کنن. ‫- باشه. 721 721 00:27:42,200 --> 00:27:43,910 ‫من از این بچه ناامید نمیشم. 722 722 00:27:43,952 --> 00:27:46,663 ‫اون مادر و پدر هر کاری می کنن ‫که به بچه شون کمک کنن... 723 723 00:27:46,705 --> 00:27:48,415 ‫...که می دونم به عنوان یه پدر، ‫تو نمی تونی درکش کنی. 724 724 00:27:48,457 --> 00:27:50,876 ‫وای! فکر کردم داریم ‫به عنوان پزشک بحث می کنیم. 725 725 00:27:50,917 --> 00:27:52,627 ‫حالا مسئله شخصی شد؟ 726 726 00:27:52,669 --> 00:27:54,379 ‫خب، تو باعث میشی ‫شخصی نکردنش سخت بشه. 727 727 00:27:54,379 --> 00:27:56,298 ‫پس موضوع چیه؟ 728 728 00:27:56,339 --> 00:27:58,175 ‫شغل؟ لکس یا...؟ 729 729 00:27:58,216 --> 00:28:01,678 ‫موضوع تویی و غرورت... 730 730 00:28:01,720 --> 00:28:04,514 ‫...که اصلاً نمی ذارین ‫من به کارم برسم! 731 731 00:28:04,556 --> 00:28:06,516 ‫من سعی دارم کمک کنم. ‫سعی دارم به بیمار کمک کنم. 732 732 00:28:06,558 --> 00:28:07,684 ‫سعی دارم به تو کمک کنم. 733 733 00:28:07,684 --> 00:28:09,603 ‫- سعی دارم به بیمارستان کمک کنم. ‫- می خوای به بیمار کمک کنی؟ 734 734 00:28:09,644 --> 00:28:11,396 ‫استراتژی درمان من رو تحقیر نکن. 735 735 00:28:12,022 --> 00:28:13,190 ‫از اونجایی که پای لکس رو وسط کشیدی، 736 736 00:28:13,231 --> 00:28:14,483 ‫دفعه بعدی که خواستی کمکم کنی، 737 737 00:28:14,524 --> 00:28:16,568 ‫با دوست صمیمیم گرم نگیر! 738 738 00:28:29,039 --> 00:28:30,791 ‫لکس، معذرت می خوام. 739 739 00:28:30,832 --> 00:28:33,001 ‫نه تو معذرت خواهی من رو ‫می خوای، نه من معذرت خواهی تو رو. 740 740 00:28:33,043 --> 00:28:34,753 ‫دردی رو دوا نمی کنه. 741 741 00:28:34,795 --> 00:28:36,463 ‫نمی خواستم این طوری لوت بدم. 742 742 00:28:36,505 --> 00:28:39,466 ‫نمی خوام اوضاع رو ‫از چیزی که هست سخت تر کنم. 743 743 00:28:39,508 --> 00:28:41,259 ‫دیگه دیر شده. 744 744 00:28:47,349 --> 00:28:50,018 ‫نمی دونم برای بهتر شدن اوضاع ‫باید چه اتفاقی بیفته، 745 745 00:28:50,060 --> 00:28:53,021 ‫ولی می دونم از «ببخشید» فراتره. 746 746 00:28:57,192 --> 00:28:58,944 ‫دکتر تاکر، باید فرم رضایت جراحی... 747 747 00:28:58,985 --> 00:29:00,320 ‫...برای برلین هارت یه بیمار رو... 748 748 00:29:00,362 --> 00:29:02,113 ‫...آماده کنی. بفرما. 749 749 00:29:02,155 --> 00:29:03,824 ‫واسه پرونده اطفال؟ 750 750 00:29:03,865 --> 00:29:05,617 ‫بیمار دیگه ای هم هست ‫که به زودی به دستگاه کمکی... 751 751 00:29:05,659 --> 00:29:07,285 ‫...نیاز پیدا کنه؟ 752 752 00:29:07,369 --> 00:29:09,079 ‫دکتر گریفیت خبر داره ‫که داریم کار رو پیش... 753 753 00:29:09,120 --> 00:29:11,957 ‫- درخواست بجاییه، دکتر. ‫- باشه. 754 754 00:29:11,998 --> 00:29:13,500 ‫انجامش میدم. 755 755 00:29:16,378 --> 00:29:18,797 ‫پس «از سم پیروی کنیم» چی شد؟ 756 756 00:29:18,839 --> 00:29:20,549 ‫- باید چی کار می کردم؟ ‫- دکتر تاکر، 757 757 00:29:20,674 --> 00:29:22,300 ‫یه مشکلی داریم. 758 758 00:29:22,342 --> 00:29:23,885 ‫- نه بابا؟ ‫- موضوع تده. 759 759 00:29:23,927 --> 00:29:26,972 ‫اون پاستیل خرسی ها عادی نبودن! 760 760 00:29:27,013 --> 00:29:28,723 ‫یکی زنگ بزنه 911. 761 761 00:29:28,765 --> 00:29:30,183 ‫چه خبره؟ 762 762 00:29:30,225 --> 00:29:32,394 ‫- دارم...دارم سکته می کنم. ‫- صبح که بهش سر زدم، 763 763 00:29:32,477 --> 00:29:34,312 ‫باز داشت شکلات می خورد. 764 764 00:29:34,354 --> 00:29:36,231 ‫این بار که توقیفش کردم، 765 765 00:29:36,273 --> 00:29:38,775 ‫یه نگاه دقیق به قوطیش انداختم. 766 766 00:29:38,817 --> 00:29:41,820 ‫ماریجوانای خوراکی؟ ‫یعنی خماره؟ 767 767 00:29:41,861 --> 00:29:44,030 ‫آه، ضربان قلب بالا، ‫سردرگمی... 768 768 00:29:44,030 --> 00:29:45,240 ‫دارم می میرم...و...و... 769 769 00:29:45,323 --> 00:29:46,199 ‫اون سعی داره بکشدم. 770 770 00:29:46,241 --> 00:29:47,867 ‫و پارانویا! ‫آره، حسابی خماره. 771 771 00:29:47,867 --> 00:29:49,369 ‫چند تا از اینا خوردی؟ 772 772 00:29:49,452 --> 00:29:51,997 ‫دکتر ترولی، ‫همه رو خورده. 773 773 00:29:52,163 --> 00:29:53,665 ‫بیاین مایعات وریدیش رو بیشتر کنیم... 774 774 00:29:53,707 --> 00:29:55,333 ‫...که کمک کنه دفعش کنه. ‫کلی طول می کشه... 775 775 00:29:55,375 --> 00:29:56,585 ‫...تا بیهوشی بتونه ‫دست به آقا بزنه. 776 776 00:29:56,585 --> 00:29:59,004 ‫باز هم جراحیت رو ‫به تعویق انداختی، تد. 777 777 00:29:59,045 --> 00:30:00,672 ‫آه... 778 778 00:30:10,640 --> 00:30:13,393 ‫می بینم که رضایتشون رو ‫واسه دستگاه برلین گرفتی. 779 779 00:30:14,436 --> 00:30:15,645 ‫تصمیم درستی بود. 780 780 00:30:15,687 --> 00:30:17,606 ‫فقط امیدوارم کار ‫به این حرفا نکشه. 781 781 00:30:17,647 --> 00:30:19,357 ‫گریف گفت انجامش بدم. 782 782 00:30:19,399 --> 00:30:23,028 ‫آره، گاهی وقت ها خیلی قانع کننده میشه. ‫کافیه از هیئت مدیره بپرسی. 783 783 00:30:23,069 --> 00:30:25,405 ‫سعی کردی باهاشون ‫از انتصاب دوباره ش... 784 784 00:30:25,447 --> 00:30:27,032 ‫- ...باهاشون حرف بزنی؟ ‫- آره. 785 785 00:30:27,073 --> 00:30:29,075 ‫سعیم رو کردم، ولی ‫فقط سرپرست های بخش می تونن... 786 786 00:30:29,117 --> 00:30:30,910 ‫...با هیئت مدیره تشکیل جلسه بدن و ظاهراً، 787 787 00:30:30,952 --> 00:30:33,330 ‫به خاطر تصمیم دیروز ‫من سرپرست موقت شده م. 788 788 00:30:33,330 --> 00:30:34,789 ‫پس...همون طور که گفتم، 789 789 00:30:34,831 --> 00:30:36,333 ‫گاهی وقت ها ‫خیلی قانع کننده میشه. 790 790 00:30:36,416 --> 00:30:40,211 ‫خب، من...من...درباره ‫ژن درمانی اطفال تحقیق کردم. 791 791 00:30:40,253 --> 00:30:42,756 ‫بیمارستان اطفال بوستون ‫چند تا کارآزمایی بالینی داره... 792 792 00:30:42,797 --> 00:30:44,883 ‫...که هدفشون اختلالات قلبی مادرزادیه. 793 793 00:30:44,924 --> 00:30:46,092 ‫بهشون ایمیل زدم. 794 794 00:30:46,134 --> 00:30:47,218 ‫- واقعاً؟ ‫- و اگه... 795 795 00:30:47,260 --> 00:30:48,553 ‫...بیمار دیگه ای هم باشه... 796 796 00:30:48,595 --> 00:30:49,804 ‫...که مبتلا به این بیماری باشه، 797 797 00:30:49,846 --> 00:30:51,056 ‫ممکنه اندازه نمونه ت جور شه. 798 798 00:30:51,097 --> 00:30:53,141 ‫واقعاً ممنونم. 799 799 00:30:53,183 --> 00:30:54,768 ‫حتی اگه بعید باشه... 800 800 00:30:54,809 --> 00:30:56,186 ‫بهتر از تسلیم شدنه. 801 801 00:30:59,981 --> 00:31:01,316 ‫- مرسی، کیلب. ‫- چی بگم؟ 802 802 00:31:01,399 --> 00:31:02,984 ‫دلم برای ضعیف ترها میره. 803 803 00:31:05,028 --> 00:31:06,613 ‫بچه! 804 804 00:31:06,654 --> 00:31:07,906 ‫و تد! 805 805 00:31:08,698 --> 00:31:10,408 ‫غلظت اکسیژن خون رو به کاهشه. 806 806 00:31:10,450 --> 00:31:12,035 ‫برون ده قلب پایین اومده. 807 807 00:31:12,077 --> 00:31:14,329 ‫- باید همین الان ببریمش اتاق عمل. ‫- چه خبره؟ 808 808 00:31:14,371 --> 00:31:15,872 ‫قلبش داره از کار میفته. 809 809 00:31:15,914 --> 00:31:18,124 ‫باید همین الان براش ‫دستگاه برلین بذاریم. 810 810 00:31:20,251 --> 00:31:22,212 ‫تد چه شه؟ 811 811 00:31:22,253 --> 00:31:24,672 ‫بریده بریده حرف می زد ‫و می گفت صورتش سِر شده. 812 812 00:31:24,714 --> 00:31:25,965 ‫سکته انسدادی. 813 813 00:31:26,007 --> 00:31:27,801 ‫عجب شرایط طبی بهینه ای! 814 814 00:31:27,842 --> 00:31:29,385 ‫چند وقت شده؟ 815 815 00:31:29,427 --> 00:31:30,470 ‫دو دقیقه. 816 816 00:31:30,512 --> 00:31:31,679 ‫کلی سلول مغزی میشه. 817 817 00:31:31,721 --> 00:31:32,972 ‫همین الان دارم به سرخرگِ... 818 818 00:31:33,014 --> 00:31:34,265 ‫...کاروتید درونی می رسم. 819 819 00:31:40,814 --> 00:31:42,023 ‫شانت وارد شد. 820 820 00:31:43,108 --> 00:31:45,026 ‫یالا، تد. 821 821 00:31:45,068 --> 00:31:47,070 ‫خیلی خوب. 822 822 00:31:47,112 --> 00:31:49,197 ‫خدا رو شکر. ‫بیاین ببندیمش. 823 823 00:31:50,073 --> 00:31:51,699 ‫حتماً بلافاصله براش هپارینِ... 824 824 00:31:51,741 --> 00:31:52,867 ‫- ...شکسته نشده بزن. ‫- می دونم. 825 825 00:31:52,867 --> 00:31:54,619 ‫کمتر شدن پر شدن قلب ممکنه نشون دهنده... 826 826 00:31:54,661 --> 00:31:56,704 ‫کم حجمی خون ‫یا انسداد کانول درون ریز باشه. 827 827 00:31:56,704 --> 00:31:58,456 ‫- این رو هم می دونم. ‫- خب، قطعاً کانول دهلیزی... 828 828 00:31:58,498 --> 00:32:00,375 ‫...می تونه خیلی سخت تر ‫از چیزی که انتظار داری باشه. 829 829 00:32:00,458 --> 00:32:01,918 ‫- باید بری... ‫- بس کن. 830 830 00:32:01,960 --> 00:32:03,461 ‫وقتی موی دماغم میشی، ‫نمی تونم انجامش بدم. 831 831 00:32:03,920 --> 00:32:05,213 ‫از این جلوتر نمیای. 832 832 00:32:07,382 --> 00:32:08,800 ‫- ساکشن. ‫- ساکشن. 833 833 00:32:08,842 --> 00:32:10,426 ‫خوبه، بچرخونیمش. 834 834 00:32:10,426 --> 00:32:11,970 ‫تیغ 15. 835 835 00:32:16,766 --> 00:32:18,101 ‫من باید داخل باشم. 836 836 00:32:18,142 --> 00:32:19,644 ‫نه، خودش از پسش بر میاد. 837 837 00:32:19,686 --> 00:32:22,105 ‫تازه واسه کمتر از اینا ‫به خودت سرکوفت می زدی. 838 838 00:32:23,147 --> 00:32:24,357 ‫پنس سرکج. 839 839 00:32:26,359 --> 00:32:27,735 ‫خیلی خوب. 840 840 00:32:32,448 --> 00:32:34,367 ‫لعنت. 841 841 00:32:34,409 --> 00:32:35,785 ‫تو نمیره. 842 842 00:32:35,827 --> 00:32:37,078 ‫باید دوباره سعیم رو بکنم. 843 843 00:32:40,456 --> 00:32:41,749 ‫فشارش بده. 844 844 00:32:42,792 --> 00:32:45,086 ‫- برون ده قلب در حال کاهشه. ‫- فشار پرفیوژن در حال سقوطه. 845 845 00:32:45,128 --> 00:32:46,337 ‫باید قبل از ایست قلبی ‫این رو بفرستم تو. 846 846 00:32:46,379 --> 00:32:47,463 ‫دکتر گریفیت رو خبر کنیم؟ 847 847 00:32:47,547 --> 00:32:51,134 ‫جودی، دکتر گریفیت خودِ منم. ‫تیغ 15. 848 848 00:33:03,938 --> 00:33:05,356 ‫بای پس رو شروع کن، دکتر کاستا. 849 849 00:33:05,398 --> 00:33:07,400 ‫شروع بای پس. 850 850 00:33:09,319 --> 00:33:10,528 ‫جریان کم. 851 851 00:33:11,654 --> 00:33:13,489 ‫خیلی خوب. 852 852 00:33:13,531 --> 00:33:14,490 ‫حالا شد. 853 853 00:33:14,532 --> 00:33:15,950 ‫موفق شدی. 854 854 00:33:16,993 --> 00:33:19,162 ‫مرخصی، جودی. 855 855 00:33:19,203 --> 00:33:20,538 ‫عمل تازه شروع شده. 856 856 00:33:20,580 --> 00:33:22,457 ‫اوهوم. گیره. 857 857 00:33:25,418 --> 00:33:28,296 ‫خیلی خوب. ‫آئورت رو بگیر. 858 858 00:33:28,338 --> 00:33:31,007 ‫قلب رو از کار بنداز. ‫پس منتظر چیه؟ 859 859 00:33:31,049 --> 00:33:33,343 ‫نمی تونی مدام این کار رو بکنی. 860 860 00:33:33,384 --> 00:33:35,845 ‫داری رابطه ت رو باهاش شکراب می کنی. 861 861 00:33:35,887 --> 00:33:37,847 ‫این کار رو واسه رابطه مون می کنم. 862 862 00:33:37,889 --> 00:33:39,182 ‫وقتی ترتیب عادی برگرده، 863 863 00:33:39,223 --> 00:33:40,767 ‫اوضاع بهتر میشه. 864 864 00:33:40,808 --> 00:33:41,809 ‫برای کی بهتر میشه؟ 865 865 00:33:41,851 --> 00:33:43,227 ‫برای جفتمون. 866 866 00:33:44,062 --> 00:33:47,190 ‫اون برای این چیزها آماده نیست. 867 867 00:33:47,231 --> 00:33:49,025 ‫بیشتر از چیزی که فکرش رو ‫می کنه به من احتیاج داره. 868 868 00:33:49,359 --> 00:33:50,735 ‫فعلاً که نداره! 869 869 00:33:50,777 --> 00:33:52,945 ‫و اگه نمی خوای از این به بعد... 870 870 00:33:52,987 --> 00:33:54,655 ‫...از همه جراحی ها جا بمونی، 871 871 00:33:54,697 --> 00:33:58,076 ‫بالاخره یه جوری ‫به نظارتت عادت کن. 872 872 00:34:01,746 --> 00:34:03,956 ‫- سلام. ‫- سلام! 873 873 00:34:03,998 --> 00:34:05,166 ‫- حاضری؟ ‫- آره. 874 874 00:34:05,208 --> 00:34:07,377 ‫- بچه چطور شد؟ ‫- زنده موند. 875 875 00:34:07,418 --> 00:34:08,920 ‫پیچیده بود... 876 876 00:34:08,961 --> 00:34:11,589 ‫...و هنوز منتظر پیوندیم، 877 877 00:34:11,631 --> 00:34:13,299 ‫ولی جراحی خوب پیش رفت... 878 878 00:34:13,341 --> 00:34:15,134 ‫...و بدون کمک بابام انجامش دادم. 879 879 00:34:15,176 --> 00:34:16,844 ‫- اون کجا بود؟ ‫- انداختمش بیرون. 880 880 00:34:18,346 --> 00:34:20,431 ‫پدرت رو از جراحی انداختی بیرون؟ 881 881 00:34:20,473 --> 00:34:21,474 ‫آره. 882 882 00:34:21,516 --> 00:34:22,725 ‫خودش مجبورم کرد. 883 883 00:34:22,809 --> 00:34:24,394 ‫- اُه. ‫- اون... 884 884 00:34:24,435 --> 00:34:26,479 ‫- مم. دوباره داریم همون کار رو می کنیم. ‫- آره. 885 885 00:34:26,521 --> 00:34:28,147 ‫- آره، درسته. ‫- یعنی نمیشه من و تو بدونِ... 886 886 00:34:28,189 --> 00:34:30,233 ‫...این که باباهامون کیفمون رو ‫کور کنن، بریم سر قرار؟ 887 887 00:34:30,274 --> 00:34:33,319 ‫چرا، هست... 888 888 00:34:33,361 --> 00:34:35,822 ‫آه، اگه از آخر شروع کنیم. 889 889 00:34:37,573 --> 00:34:40,034 ‫...هشتاد میلیون میکروب کافیه. 890 890 00:34:40,827 --> 00:34:44,038 ‫اطلاعات جالب بهم میدی!؟ 891 891 00:34:44,080 --> 00:34:45,706 ‫جالب تر هم میشه. 892 892 00:34:46,791 --> 00:34:48,376 ‫یالا. 893 893 00:35:11,774 --> 00:35:13,526 ‫سلام. 894 894 00:35:13,568 --> 00:35:15,111 ‫تمام شب اینجا بودین؟ 895 895 00:35:15,153 --> 00:35:16,821 ‫آره، نمی خواستیم ‫اولین شبی که به دستگاهه، 896 896 00:35:16,863 --> 00:35:17,488 ‫تنهاش بذاریم. 897 897 00:35:17,530 --> 00:35:19,031 ‫داشتم الی رو می بردم خونه... 898 898 00:35:19,115 --> 00:35:20,199 ‫...که یه کم بخوابیم. 899 899 00:35:20,241 --> 00:35:22,160 ‫هی، می تونم کمکت کنم؟ 900 900 00:35:22,201 --> 00:35:23,286 ‫بیا اینجا. 901 901 00:35:23,327 --> 00:35:26,497 ‫این یکی لنگه کو؟ 902 902 00:35:38,467 --> 00:35:40,845 ‫باید چند تا آزمایش ازش بگیرم. 903 903 00:35:40,887 --> 00:35:41,971 ‫از الی؟ 904 904 00:35:43,389 --> 00:35:44,181 ‫اِدم جلدی. 905 905 00:35:44,223 --> 00:35:45,725 ‫به خاطر کاهش عملکرد سیستولی. 906 906 00:35:45,766 --> 00:35:46,726 ‫هم فکریم. 907 907 00:35:46,767 --> 00:35:48,060 ‫تصور می کنم ‫مُدر تجویز کردی. 908 908 00:35:48,060 --> 00:35:49,228 ‫و گشادکننده عروق، 909 909 00:35:49,270 --> 00:35:50,688 ‫- ولی چیزی که واقعاً لازم داریم... ‫- تست دی ان ایه. 910 910 00:35:50,730 --> 00:35:52,732 ‫- چه خبره؟ ‫- خواهر بچه. 911 911 00:35:52,773 --> 00:35:54,108 ‫علت این که دوست نداره کفش پاش کنه. 912 912 00:35:54,150 --> 00:35:55,359 ‫- یه علامته. ‫- وایستا. 913 913 00:35:55,401 --> 00:35:56,736 ‫علامت همون بیماری ای که برادرش داره؟ 914 914 00:35:56,777 --> 00:35:58,571 ‫شدتش کمتره، ولی خواهر برادری... 915 915 00:35:58,613 --> 00:35:59,947 ‫- ...که یه اختلال ژنتیکی دارن؟ ‫- آره! 916 916 00:35:59,989 --> 00:36:01,574 ‫با همچین اندازه نمونه ای ‫می تونیم کار کنیم. 917 917 00:36:01,616 --> 00:36:02,742 ‫می تونی ژنوم رو توالی یابی کنیم، 918 918 00:36:02,783 --> 00:36:04,619 ‫- جهش ها رو پیدا کنیم. ‫- و درستشون کنیم! 919 919 00:36:04,660 --> 00:36:06,329 ‫- خب... ‫- باید فوراً تست دی ان ای بگیریم. 920 920 00:36:06,370 --> 00:36:07,246 ‫اگه حق با ما باشه، 921 921 00:36:07,246 --> 00:36:08,706 ‫ممکنه اوضاع رو کلاً ‫براشون عوض کنه. 922 922 00:36:08,748 --> 00:36:09,832 ‫آره. 923 923 00:36:09,832 --> 00:36:11,834 ‫من اشتباه کردم که ژن درمانی رو رد کردم... 924 924 00:36:11,876 --> 00:36:13,878 ‫...و تحقیرت کردم. 925 925 00:36:13,920 --> 00:36:15,004 ‫اینجا بخش توئه... 926 926 00:36:15,087 --> 00:36:17,715 ‫...و با کمال میل ‫بهش احترام می ذارم. 927 927 00:36:17,757 --> 00:36:19,800 ‫ممنون. 928 928 00:36:19,842 --> 00:36:22,929 ‫- البته تا 87 روز آینده. ‫- 87 روز؟ 929 929 00:36:23,012 --> 00:36:25,932 ‫همون موقعی که هیئت مدیره ‫تصمیم می گیره دوباره منتصبم کنه، 930 930 00:36:25,973 --> 00:36:27,934 ‫البته اگه با اثبات ‫توانایی های پایه م، 931 931 00:36:27,975 --> 00:36:29,685 ‫رضایتت رو جلب کرده باشم. 932 932 00:36:29,727 --> 00:36:32,229 ‫راستی، یادم افتاد...من یه... 933 933 00:36:32,271 --> 00:36:34,148 گره های جراح. 934 934 00:36:34,190 --> 00:36:35,107 ‫مم... 935 935 00:36:35,107 --> 00:36:36,609 ‫گره های تک. 936 936 00:36:36,901 --> 00:36:39,904 ‫گره های دوبل. تازه گره مادربزرگی هم زدم. 937 937 00:36:40,905 --> 00:36:43,449 ‫پس فکر کنم باید ‫تیکش رو تو لیستت بزنی، 938 938 00:36:43,491 --> 00:36:45,618 ‫- موافقی؟ ‫- همم. 939 939 00:37:00,675 --> 00:37:02,635 ‫خب، صرف نظر از این ‫که چه قدر اوضاع رو به کامِ... 940 940 00:37:02,677 --> 00:37:04,261 ‫...متخصص بیهوشی تلخ کردی، 941 941 00:37:04,303 --> 00:37:05,471 ‫جراحی خوب پیش رفت. 942 942 00:37:05,513 --> 00:37:06,931 ‫خوب میشم؟ 943 943 00:37:06,972 --> 00:37:08,808 ‫آره. عروقت به نظر سالمن، 944 944 00:37:08,849 --> 00:37:10,267 ‫ولی... 945 945 00:37:10,309 --> 00:37:12,186 ‫قبل از این که مرخصت کنم، ‫می خوام باهات... 946 946 00:37:12,228 --> 00:37:13,854 ‫...از بیماری دیگه ت حرف بزنم. 947 947 00:37:16,232 --> 00:37:18,150 ‫خب... 948 948 00:37:18,192 --> 00:37:20,152 ‫من یه نگاه دقیق تر ‫به آزمایش هات انداختم... 949 949 00:37:20,194 --> 00:37:23,572 ‫...و دیدم که آنزیم های کبدیت بالا رفته ن. 950 950 00:37:23,614 --> 00:37:24,657 ‫که چی؟ 951 951 00:37:24,698 --> 00:37:27,493 ‫ممکنه مصرف نکردن داروت... 952 952 00:37:27,535 --> 00:37:28,828 ‫...به خاطر این باشه... 953 953 00:37:28,869 --> 00:37:30,871 ‫...که نمی تونی باهاشون نوشیدنی بخوری؟ 954 954 00:37:31,914 --> 00:37:33,999 ‫خیلی خوب. 955 955 00:37:34,041 --> 00:37:36,335 ‫چی داری میگی؟ ‫داری میگی اعتیاد دارم؟ 956 956 00:37:36,377 --> 00:37:38,003 ‫دارم میگم کسی که نوشیدنی رو... 957 957 00:37:38,087 --> 00:37:39,588 ‫...به داروهای شفابخش ترجیح میده... 958 958 00:37:39,630 --> 00:37:40,965 ‫...یا وقتی داره واسه جراحی... 959 959 00:37:41,048 --> 00:37:42,550 ‫...حاضر میشه، ماریجوانا می خوره... 960 960 00:37:42,591 --> 00:37:45,344 ‫...یا کسی که اون قدر رابطه ش ‫با زن سابقش خراب شده... 961 961 00:37:45,386 --> 00:37:46,679 ‫...که طرف حتی شماره ش رو بهش نمیده... 962 962 00:37:46,720 --> 00:37:47,972 ‫...ممکنه یه بیماری دیگه هم داشته باشه، 963 963 00:37:47,972 --> 00:37:50,516 ‫ولی اون رو هم میشه درمان کرد. 964 964 00:37:50,558 --> 00:37:52,518 ‫این یه مرکز ترک اعتیاد خوبه. 965 965 00:37:52,560 --> 00:37:54,562 ‫جلسه های شبانه هم دارن. 966 966 00:37:55,771 --> 00:37:58,774 ‫- آره، مطمئنم معرکه ن. ‫- هستن. 967 967 00:37:58,816 --> 00:38:00,943 ‫واقعاً. 968 968 00:38:00,985 --> 00:38:03,070 ‫این حرف رو از یه معتاد سابق داشته باش. 969 969 00:38:04,196 --> 00:38:08,534 ‫گوش کن، می دونم قبول کردن این ‫که مشکل داری، چه قدر سخته... 970 970 00:38:08,576 --> 00:38:11,954 ‫...و اینجا هیچ کس خبر نداره، 971 971 00:38:11,996 --> 00:38:14,707 ‫ولی من تو موقعیت تو بوده م... 972 972 00:38:14,748 --> 00:38:17,459 ‫...و چیزی نمونده بود ‫به قیمت یکی از عزیزام تموم شه، 973 973 00:38:19,170 --> 00:38:21,380 ‫ولی راه حل داره! 974 974 00:38:39,023 --> 00:38:41,275 ‫اون زنده می مونه! 975 975 00:38:41,317 --> 00:38:43,319 ‫راه درازی پیش رو داره. 976 976 00:38:43,360 --> 00:38:45,946 ‫آره، خب، حداقل یه راهی داره. 977 977 00:38:46,322 --> 00:38:48,824 ‫پنج سال پیش، مشکلش عملاً... 978 978 00:38:48,866 --> 00:38:50,242 ‫...حکم مرگ بود. 979 979 00:38:50,284 --> 00:38:51,202 ‫- اوهوم. ‫- ولی... 980 980 00:38:51,285 --> 00:38:52,578 ‫...الان شانس داره، 981 981 00:38:52,620 --> 00:38:55,331 ‫چون تو دکترش بودی... 982 982 00:38:55,372 --> 00:38:56,749 ‫...و تو هم صرفاً به این خاطر... 983 983 00:38:56,790 --> 00:39:00,711 ‫...دکترش بودی ‫که سرپرست مایی. 984 984 00:39:01,045 --> 00:39:04,048 ‫به نظرت هامامورا اون بچه رو ‫میاورد پیش گریف؟ 985 985 00:39:04,089 --> 00:39:05,716 ‫ممنونم، 986 986 00:39:05,758 --> 00:39:07,343 ‫ولی من فقط یه راه حل موقتم. 987 987 00:39:07,426 --> 00:39:09,011 ‫اُه، پس داری میگی ‫ما می تونیم ژنومِ... 988 988 00:39:09,053 --> 00:39:11,388 ‫...اون بچه رو عوض کنیم، 989 989 00:39:11,430 --> 00:39:13,641 ‫ولی تو نمی تونی ‫نظر هیئت مدیره رو عوض کنی؟ 990 990 00:39:13,682 --> 00:39:16,185 ‫حتی نمی تونم ‫باهاشون حرف بزنم. 991 991 00:39:16,268 --> 00:39:18,562 ‫- باید سرپرست بخش باشم که بتونم. ‫- همم. درسته. 992 992 00:39:18,604 --> 00:39:22,107 ‫ای کاش یه سرپرست بخش ‫می شناختی که مدیونته! 993 993 00:39:22,191 --> 00:39:25,277 ‫تو واسه آینده اون بچه جنگیدی. 994 994 00:39:26,362 --> 00:39:28,781 ‫حالا برو برای آینده خودت بجنگ. 995 995 00:39:32,785 --> 00:39:34,828 ‫می دونم لحظه آخریه، 996 996 00:39:34,870 --> 00:39:37,081 ‫ولی دکتر گریفیت وقتی کمک لازم داشتم، پشتم بود. 997 997 00:39:37,122 --> 00:39:41,251 ‫تشکیل این جلسه کمترین کاری بود ‫که می تونستم برای تشکر ازش بکنم. 998 998 00:39:41,251 --> 00:39:43,963 ‫می دونم به نظرتون ‫من فرد مناسبی... 999 999 00:39:44,004 --> 00:39:45,631 ‫...برای شغل سرپرستی نیستم. 1000 1000 00:39:45,673 --> 00:39:47,591 ‫راستش رو بگم، ‫خودم هم همین فکر رو می کردم. 1001 1001 00:39:47,633 --> 00:39:49,551 ‫فکر می کردم فلوشیپم رو... 1002 1002 00:39:49,593 --> 00:39:51,762 ‫...تموم می کنم و میرم. 1003 1003 00:39:51,804 --> 00:39:53,806 ‫از کلینیک کلیولند پیشنهاد گرفته بودم. 1004 1004 00:39:53,847 --> 00:39:55,849 ‫بعدش فکر کردم... 1005 1005 00:39:55,891 --> 00:39:58,394 ‫«من تو این کار ماهرم.» 1006 1006 00:39:58,435 --> 00:39:59,853 ‫وضع بیماران رو به بهبوده. 1007 1007 00:39:59,895 --> 00:40:02,231 ‫دکترها هم همین طور. 1008 1008 00:40:02,272 --> 00:40:05,401 ‫اونا الان راضی تر از وقتین ‫که زیر نظر پدرم کار می کردن... 1009 1009 00:40:05,442 --> 00:40:07,194 ‫...که یعنی کارآییشون بیشتره، 1010 1010 00:40:07,236 --> 00:40:08,278 ‫بازدهشون بیشتره. 1011 1011 00:40:08,320 --> 00:40:09,738 ‫موفق ترن. 1012 1012 00:40:09,822 --> 00:40:12,408 ‫امروز یه بچه زنده موند ‫که ثابتش کنه. 1013 1013 00:40:12,449 --> 00:40:15,703 ‫همه شما از من خواستین ‫که جای سرپرست رو پر کنم... 1014 1014 00:40:15,744 --> 00:40:19,456 ‫...و حالا که پدرم بیدار شده، ‫دارین ازم می خواین کناره گیری کنم... 1015 1015 00:40:19,498 --> 00:40:22,084 ‫...و من نمی تونم ‫همچین کاری کنم، 1016 1016 00:40:22,126 --> 00:40:24,169 ‫برای همین هم جایی نمیرم. 1017 1017 00:40:24,211 --> 00:40:26,630 ‫ما الان هم بخش بهتری داریم... 1018 1018 00:40:26,672 --> 00:40:29,341 ‫...و هم پزشکان بهتری هستیم، 1019 1019 00:40:29,341 --> 00:40:33,554 ‫چون من سرپرست بهتریم. 1020 1020 00:40:43,689 --> 00:40:47,192 ‫می دونی، تیرانوسوروس رکس ‫درنده بی رحمی بود... 1021 1021 00:40:47,234 --> 00:40:50,154 ‫...که تو عصر خودش ‫هیچ موجودی شبیهش نبود. 1022 1022 00:40:50,821 --> 00:40:52,239 ‫این رو یه تعریف حساب می کنم. 1023 1023 00:40:52,281 --> 00:40:54,116 ‫باید هشدار حسابش کنی. 1024 1024 00:40:54,199 --> 00:40:55,451 ‫اِه؟ 1025 1025 00:40:55,492 --> 00:40:57,327 ‫من با هیئت مدیره صحبت کردم. 1026 1026 00:40:57,369 --> 00:41:00,747 ‫اونا هم مثل من نسبت ‫به آینده بخش مشتاقن... 1027 1027 00:41:00,789 --> 00:41:03,041 ‫...که یعنی آینده تو تضمینی نیست. 1028 1028 00:41:04,084 --> 00:41:05,961 ‫آخر دوره، کنترل رو ‫دو دستی تقدیمت نمی کنن. 1029 1029 00:41:06,003 --> 00:41:07,713 ‫بینمون یکی رو انتخاب می کنن. 1030 1030 00:41:11,425 --> 00:41:14,887 ‫پس کاش بهترین دکتر گریفیت برنده بشه، نه؟ 1031 1031 00:41:14,928 --> 00:41:16,513 ‫همین رو می خوای؟ 1032 1032 00:41:16,555 --> 00:41:18,724 ‫تو می تونی تی رکس باشی، بابا. 1033 1033 00:41:18,765 --> 00:41:21,393 ‫من شهاب سنگم... 1034 1034 00:41:21,435 --> 00:41:22,311 ‫...و میام سراغت. 1035 1035 00:44:59,361 --> 00:45:01,029 ‫آنچه گذشت... 1036 1036 00:45:01,071 --> 00:45:03,240 ‫تو ناظر این دکترهایی. 1037 1037 00:45:03,281 --> 00:45:06,201 ‫از نظر علم، درجه و مهارت ازشون سری. 1038 1038 00:45:06,243 --> 00:45:07,786 ‫مطابقش رفتار کن. 1039 1039 00:45:07,827 --> 00:45:09,996 ‫انگار تحقیر کردن من ‫براش تفریحه! 1040 1040 00:45:10,038 --> 00:45:11,957 ‫فکر کنم پیشنهاد کلیولند رو ‫قبول کنم، کیلب. 1041 1041 00:45:11,998 --> 00:45:12,999 ‫این کار رو نکن. 1042 1042 00:45:13,041 --> 00:45:15,835 ‫داری میگی باید بمونم؟ 1043 1043 00:45:15,877 --> 00:45:18,630 ‫- مسئله من نیستم. ‫- آره. 1044 1044 00:45:21,967 --> 00:45:23,134 ‫بابا! 1045 1045 00:45:24,844 --> 00:45:25,804 ‫[شش ماه بعد] 1046 1046 00:45:25,804 --> 00:45:30,225 ‫هیچ کس جایگزین پدرم نمیشه، ‫ولی قول میدم تا جایی که می تونم، 1047 1047 00:45:30,267 --> 00:45:31,643 ‫میراثش رو حفظ کنم. 1048 1048 00:45:31,685 --> 00:45:33,103 ‫خودت به دستش آوردی. 1049 1049 00:45:33,144 --> 00:45:35,188 ‫...و این حرف رو به عنوانِ ‫مدیر ارشد پزشکیت می زنم، 1050 1050 00:45:35,230 --> 00:45:37,732 ‫نه مادرت. 1051 1051 00:45:37,857 --> 00:45:39,567 ‫- راستی من سمم. ‫- من ملکولمم. 1052 1052 00:45:39,609 --> 00:45:41,736 ‫کینگزلی. من مدیر مالی جدیدم. 1053 1053 00:45:41,778 --> 00:45:43,530 ‫- سم! ‫- مامان؟ 1054 1054 00:45:43,571 --> 00:45:44,614 ‫موضوع پدرته. 1055 1055 00:45:44,656 --> 00:45:46,491 ‫داره به هوش میاد. 1056 1056 00:45:46,533 --> 00:45:48,451 ‫شش ماه پیش تیر خوردی. 1057 1057 00:45:48,493 --> 00:45:50,287 ‫کی می تونم... 1058 1058 00:45:50,328 --> 00:45:52,247 ‫...برگردم سر کار؟ 1059 1059 00:45:52,289 --> 00:45:53,999 ‫باید زیر نظر باشی. 1060 1060 00:45:54,040 --> 00:45:55,458 ‫اُه، بی خیال. 1061 1061 00:45:55,500 --> 00:45:56,668 ‫قانونه ایالته. 1062 1062 00:45:56,710 --> 00:46:00,005 ‫من انجامش میدم. ‫من ناظرش میشم. 1063 1063 00:46:00,797 --> 00:46:02,257 ‫چیه؟ مهمون داری؟ 1064 1064 00:46:02,299 --> 00:46:04,009 ‫می خواستم بهت بگم. 1065 1065 00:46:04,050 --> 00:46:07,512 ‫آخه با یه رزیدنت، گریف؟ ‫اون هم دوست صمیمی سم! 1066 1066 00:46:07,554 --> 00:46:09,639 ‫تصمیم گرفته م ‫اگه دوست داشتی، 1067 1067 00:46:09,681 --> 00:46:10,765 ‫همچنان ناظرت باشم. 1068 1068 00:46:10,807 --> 00:46:12,225 ‫می خوام روشن گفته باشم... 1069 1069 00:46:12,267 --> 00:46:15,937 ‫...که این تصمیم رو ‫به عنوان پزشک گرفته م. 1070 1070 00:46:15,979 --> 00:46:18,606 ‫به عنوان دخترت، ‫قیدش رو می زدم. 1071 1071 00:46:41,921 --> 00:46:43,131 ‫صبح بخیر، رئیس. 1072 1072 00:46:43,173 --> 00:46:45,008 ‫سحرخیز و سرحال ‫میرم سر کار! 1073 1073 00:46:45,050 --> 00:46:47,343 ‫سحرخیز و سرحال ‫یعنی قبل رئیس رسیدن. 1074 1074 00:46:47,385 --> 00:46:48,720 ‫کی گفته نمی رسم؟ 1075 1075 00:46:53,641 --> 00:46:57,020 ‫♪ جنگ، هوف، آره ♪ 1076 1076 00:46:57,061 --> 00:46:59,063 ‫♪ به چه دردی می خوره؟ ♪ 1077 1077 00:46:59,063 --> 00:47:00,356 ‫♪ به هیچ دردی ♪ 1078 1078 00:47:00,398 --> 00:47:02,025 ‫♪ نمی خوره ♪ ‫♪ به من گوش بدین ♪ 1079 1079 00:47:02,066 --> 00:47:05,028 ‫♪ جنگ ♪ ‫♪ ازش متنفرم ♪ 1080 1080 00:47:05,069 --> 00:47:08,406 ‫♪ چون معنیش ویران شدن ♪ 1081 1081 00:47:08,490 --> 00:47:10,867 ‫♪ زندگی بی گناه هاست ♪ 1082 1082 00:47:10,909 --> 00:47:13,578 ‫♪ جنگ یعنی اشک ♪ 1083 1083 00:47:13,620 --> 00:47:15,205 ‫♪ تو چشم هزاران مادر ♪ 1084 1084 00:47:15,246 --> 00:47:16,706 ‫♪ بگید ♪ ‫♪ جنگ ♪ 1085 1085 00:47:16,748 --> 00:47:19,167 ‫♪ هاه ♪ ‫♪ خداوندا ♪ 1086 1086 00:47:19,209 --> 00:47:21,586 ‫♪ به چه دردی می خوره؟ ♪ 1087 1087 00:47:21,628 --> 00:47:24,339 ‫♪ تکرار کنین ♪ ‫♪ به هیچ دردی نمی خوره ♪ 1088 1088 00:47:24,380 --> 00:47:28,718 ‫♪ جنگ، هوف ♪ ‫♪ وای، اُه، خدا ♪ 1089 1089 00:47:28,760 --> 00:47:30,345 ‫♪ به چه دردی می خوره؟ ♪ 1090 1090 00:47:30,386 --> 00:47:32,931 ‫♪ به من گوش بدین ♪ ‫♪ به هیچ دردی نمی خوره ♪ 1091 1091 00:47:32,972 --> 00:47:36,726 ‫♪ جنگ، هوف ♪ ‫♪ وای، اُه، خدا ♪ 1092 1092 00:47:36,768 --> 00:47:38,228 ‫♪ به چه دردی می خوره؟ ♪ 1093 1093 00:47:38,269 --> 00:47:40,271 ‫♪ به هیچ دردی ♪ 1094 1094 00:47:40,313 --> 00:47:41,648 ‫[رزرو دکتر گریفیت] ‫♪ به من گوش بدین ♪ 1095 1095 00:47:41,773 --> 00:47:43,316 ‫♪ هاه، اُه، جنگ ♪ 1096 1096 00:47:43,358 --> 00:47:45,693 ‫♪ یه دشمنه ♪ 1097 1097 00:47:45,735 --> 00:47:47,362 ‫♪ دشمن کل بشر ♪ 1098 1098 00:47:48,404 --> 00:47:49,531 ‫♪ فکر جنگ ♪ 1099 1099 00:47:49,572 --> 00:47:52,242 ‫♪ مخم رو می ترکونه ♪ 1100 1100 00:47:52,283 --> 00:47:54,035 ‫♪ فراخوان و نابودی ♪ 1101 1101 00:47:54,077 --> 00:47:56,162 ‫♪ کی هوس مُردن کرده؟ اُه! ♪ 1102 1102 00:47:56,704 --> 00:47:58,915 ‫♪ جنگ، هوف ♪ ‫♪ خداوندا ♪ 1103 1103 00:47:58,957 --> 00:48:01,793 ‫- ♪ به چه دردی می خوره؟ ♪ ‫- اول شما! 1104 1104 00:48:01,834 --> 00:48:03,336 ‫- ♪ شما بهم بگین ♪ ‫- ممنون. 1105 1105 00:48:03,378 --> 00:48:05,129 ‫♪ بگید، بگید، بگید ♪ ‫♪ بگید ♪ 1106 1106 00:48:05,213 --> 00:48:07,799 ‫♪ جنگ، هاه ♪ ‫♪ خداوندا ♪ 1107 1107 00:48:07,840 --> 00:48:11,386 ‫♪ هوف ♪ ‫♪ به چه دردی می خوره؟ ♪ 1108 1108 00:48:33,700 --> 00:48:36,077 ‫هدف از نظارت اینه که مطمئن شیم... 1109 1109 00:48:36,077 --> 00:48:37,620 ‫...مهارت های یه جراح طی مرخصی... 1110 1110 00:48:37,662 --> 00:48:39,163 ‫...از بین نرفته ن. 1111 1111 00:48:39,205 --> 00:48:41,207 ‫دستورالعمل سختیه، 1112 1112 00:48:43,126 --> 00:48:45,753 ‫ولی خب...جراحی قلب هم همین طوره. 1113 1113 00:48:47,797 --> 00:48:51,050 ‫«پایان موفقیت آمیز دوره نظارت، هم به نفعِ... 1114 1114 00:48:51,092 --> 00:48:54,387 ‫...جراحیه که برمی گرده ‫و هم بیماری که تحت مراقبتشه. 1115 1115 00:48:54,429 --> 00:48:56,014 ‫- همه ش این تو هست. ‫- خب، من می خوام... 1116 1116 00:48:56,055 --> 00:48:57,348 ‫...شروع خوبی داشته باشم و مطمئن شم... 1117 1117 00:48:57,390 --> 00:49:00,143 ‫...که شرایط واضحن ‫و پیروی ازشون راحته. 1118 1118 00:49:00,184 --> 00:49:04,105 ‫آخه من فکر نمی کنم ‫مشکل وضوحِ شرایط باشه، سم. 1119 1119 00:49:04,147 --> 00:49:06,107 ‫منظورم اینه که پای پدرت وسطه. 1120 1120 00:49:06,149 --> 00:49:08,359 ‫پای همکارم وسطه. 1121 1121 00:49:08,359 --> 00:49:11,112 ‫به عنوان پزشکش هستم، ‫ولی دخترش نه، یادت که نرفته؟ 1122 1122 00:49:11,154 --> 00:49:13,156 ‫خوبه. پس حد و حدودت رو با همکارت... 1123 1123 00:49:13,197 --> 00:49:15,992 ‫...تعیین کردی، ولی... 1124 1124 00:49:16,034 --> 00:49:17,493 ‫لکس چی؟ 1125 1125 00:49:17,535 --> 00:49:20,038 ‫همم؟ باهاش...حرف زدی؟ 1126 1126 00:49:20,079 --> 00:49:22,665 ‫آه...از کار، بله. 1127 1127 00:49:22,707 --> 00:49:26,085 ‫از گرم گرفتن با پدرم، نه. ‫نه زیاد. 1128 1128 00:49:26,127 --> 00:49:27,545 ‫ولی اون بهترین دوستته! 1129 1129 00:49:27,587 --> 00:49:29,088 ‫ممنونم که نگرانمی، 1130 1130 00:49:29,130 --> 00:49:31,466 ‫ولی در حال حاضر، ‫نیاز سرپرست این بخش... 1131 1131 00:49:31,507 --> 00:49:34,260 ‫...به مدیر ارشد پزشکیش ‫بیشتر از نیاز دخترت به مادرشه. 1132 1132 00:49:34,302 --> 00:49:37,722 ‫همین الان این دستورالعمل رو ‫به دکتر گریفیت تحویل میدم. 1133 1133 00:49:37,764 --> 00:49:39,015 ‫ممنونم. 1134 1134 00:49:40,933 --> 00:49:43,227 ‫سلام. آم...شرمنده مزاحم شدم. 1135 1135 00:49:43,269 --> 00:49:45,605 ‫آه، گزارش پایان سال همین الان رسید. 1136 1136 00:49:45,688 --> 00:49:46,314 ‫ممنون، ملکولم. 1137 1137 00:49:46,314 --> 00:49:48,483 ‫دوست دارم تا فردا مرورش کنم. 1138 1138 00:49:50,485 --> 00:49:52,111 ‫سلام. 1139 1139 00:49:52,153 --> 00:49:54,238 ‫سلام. 1140 1140 00:49:54,280 --> 00:49:57,825 ‫من...تو دفترمم. 1141 1141 00:49:59,952 --> 00:50:02,163 ‫خب...فردا چه خبره؟ 1142 1142 00:50:02,205 --> 00:50:03,873 ‫جلسه هیئت مدیره. 1143 1143 00:50:03,915 --> 00:50:05,083 ‫یعنی دارین برای اومدنِ... 1144 1144 00:50:05,124 --> 00:50:06,918 ‫...آقای بایرون کینگزلی آماده میشین؟ 1145 1145 00:50:07,210 --> 00:50:10,254 ‫- اون رئیس هیئت مدیره ست. ‫- پس فردا... 1146 1146 00:50:10,254 --> 00:50:13,049 ‫...برای جفتمون روزِ ‫«بابات رو بیار سر کار» میشه؟ 1147 1147 00:50:13,132 --> 00:50:15,009 ‫آه، آره. 1148 1148 00:50:15,093 --> 00:50:18,137 ‫آره، هر وقت می خواد بیاد، ‫من یه خرده عصبی میشم. 1149 1149 00:50:18,179 --> 00:50:20,139 ‫کمکی از دستم بر میاد؟ 1150 1150 00:50:20,181 --> 00:50:22,934 ‫می تونی امشب ‫با من شام بخوری. 1151 1151 00:50:25,019 --> 00:50:26,312 ‫خب... 1152 1152 00:50:26,354 --> 00:50:29,357 ‫معمولاً شامِ من ‫غذای بیرون خوردن... 1153 1153 00:50:29,398 --> 00:50:32,068 ‫...تو آزمایشگاهه، ‫در انتظار جواب آزمایش. 1154 1154 00:50:32,068 --> 00:50:34,153 ‫برای منم غذای بیرون رو مبله، 1155 1155 00:50:34,195 --> 00:50:35,530 ‫در حال تماشای جنگ های کاپ کیکی. 1156 1156 00:50:35,571 --> 00:50:37,615 ‫- شیرینی می پزی!؟ ‫- شیرینی پختن بقیه رو تماشا می کنم. 1157 1157 00:50:37,657 --> 00:50:40,576 ‫باید شام بریم بیرون. 1158 1158 00:50:45,915 --> 00:50:47,041 ‫وای! 1159 1159 00:50:47,083 --> 00:50:48,626 ‫چه مدل موی قشنگی، دانا! 1160 1160 00:50:48,668 --> 00:50:50,503 ‫ممنون. ‫صبح بخیر، آقایون دکتر. 1161 1161 00:50:50,545 --> 00:50:51,796 ‫دانا، نظرت چیه؟ 1162 1162 00:50:51,838 --> 00:50:53,464 ‫امروز همون روزیه که منتظرش بودیم؟ 1163 1163 00:50:53,506 --> 00:50:55,967 ‫هفته بعد که همسرم ‫خارج از شهره امتحان کن. 1164 1164 00:50:56,008 --> 00:50:58,052 ‫به نظر هیچ کدومتون عجیب نیست؟ 1165 1165 00:50:58,094 --> 00:51:00,096 ‫گریف رئیسمون بود، ‫ولی حالا چیه؟ 1166 1166 00:51:00,137 --> 00:51:02,557 ‫- یه رزیدنت مثل ما؟ ‫- اون تحت نظره. 1167 1167 00:51:02,557 --> 00:51:04,183 ‫نظارت این جوریه دیگه. 1168 1168 00:51:04,225 --> 00:51:06,686 ‫لکس، تو موافقی ‫که عجیبه دیگه، نه؟ 1169 1169 00:51:06,727 --> 00:51:08,855 ‫فقط اگه عجیبش کنی، عجیبه! 1170 1170 00:51:08,938 --> 00:51:10,314 ‫چطور می تونم عجیبش کنم!؟ 1171 1171 00:51:10,356 --> 00:51:12,066 ‫ایسان، تو زیادی جلوش زور می زنی... 1172 1172 00:51:12,066 --> 00:51:13,192 ‫...و همیشه به ضررت تموم میشه. 1173 1173 00:51:13,234 --> 00:51:14,861 ‫تهش بند کفشت میره ‫زیر پات، زمین می خوری... 1174 1174 00:51:14,902 --> 00:51:16,028 ‫...و وسایلت رو میندازی. 1175 1175 00:51:16,070 --> 00:51:17,446 ‫تو دستشویی آقایان گیر میندازیش. 1176 1176 00:51:17,446 --> 00:51:20,825 ‫- من تو دستشویی آقایان گیر نمیندازمش، جوئی. ‫- نه. 1177 1177 00:51:20,866 --> 00:51:22,785 ‫تازه دم توالت براش ‫جوک «تق تق، کیه؟» تعریف کردی. 1178 1178 00:51:22,827 --> 00:51:24,120 ‫داشتم حال و احوال می کردم. 1179 1179 00:51:24,287 --> 00:51:26,706 ‫تقصیر من نیست ‫که توالت هامون بغل همن! 1180 1180 00:51:26,789 --> 00:51:28,666 ‫خانم ها برای خودشون اتاقک دارن! 1181 1181 00:51:28,708 --> 00:51:31,335 ‫اُه، درسته. همه ش واسه اینه ‫که دنیا با آقایون بی انصافی می کنه. 1182 1182 00:51:31,377 --> 00:51:33,588 ‫- صبح همگی بخیر. ‫- صبح بخیر. 1183 1183 00:51:33,629 --> 00:51:36,048 ‫- ممنون. ببینیم چه خبره. ‫- صبح بخیر. 1184 1184 00:51:36,090 --> 00:51:38,593 ‫سنجش برای پیوند دریچه میترال. 1185 1185 00:51:38,634 --> 00:51:41,095 ‫- فیبریلاسیون دهلیزی. ‫- صبح بخیر. 1186 1186 00:51:42,263 --> 00:51:43,556 ‫درست به موقع. 1187 1187 00:51:43,598 --> 00:51:45,308 ‫به خیال خودت کار خاصی کردی، نه؟ 1188 1188 00:51:45,349 --> 00:51:47,602 ‫خب، با توجه به این که چه قدر ‫جای پارک جدیدم دوره... 1189 1189 00:51:47,643 --> 00:51:48,519 ‫- ...و بعدش باید... ‫- چیا داریم؟ 1190 1190 00:51:48,519 --> 00:51:51,188 ‫یه بیمار با توده ریوی واسه نمونه برداری ‫جراحی قفسه سینه با کمک ویدئو لازم داره. 1191 1191 00:51:51,188 --> 00:51:52,189 ‫دیگه چی؟ 1192 1192 00:51:52,189 --> 00:51:54,400 ‫بچه ده ماهه ای که مدام ‫سرفه می کنه و سوفل جدید داره. 1193 1193 00:51:54,442 --> 00:51:55,860 ‫متخصص اطفال ‫مشاوره می خواد. 1194 1194 00:51:55,860 --> 00:51:57,528 ‫آه، از کی تا حالا پرونده های ‫بخش اطفال رو قبول می کنیم؟ 1195 1195 00:51:57,570 --> 00:52:00,156 ‫اُه، از وقتی یه سیاست بین بخشی ‫برای یکدست کردن درمان... 1196 1196 00:52:00,156 --> 00:52:01,449 ‫...در نظر گرفتم... 1197 1197 00:52:01,490 --> 00:52:04,160 ‫...که به شکل چشمگیری ‫رضایت بیماران رو افزایش داده. 1198 1198 00:52:04,160 --> 00:52:05,536 ‫قدم بعدی چیه، درآوردن لوزه؟ 1199 1199 00:52:05,536 --> 00:52:07,455 ‫کار رو بیمار اطفال رو ‫شروع می کنیم... 1200 1200 00:52:07,496 --> 00:52:09,081 ‫...و دکتر گریفیت ‫بعد از پیج کردنِ... 1201 1201 00:52:09,123 --> 00:52:11,083 ‫...دکتر چنِ رادیولوژی ‫بهمون ملحق میشه. 1202 1202 00:52:11,125 --> 00:52:13,085 ‫اون وقت من چرا باید ‫دکتر چن رو پیج کنم؟ 1203 1203 00:52:13,127 --> 00:52:15,171 ‫خب، یه حسی بهم میگه ‫دنبال روپوش سفیدش می گرده. 1204 1204 00:52:16,589 --> 00:52:17,882 ‫قبل از این که درباره پرونده هایی... 1205 1205 00:52:17,882 --> 00:52:18,966 ‫...که من می گیرم، اظهار نظر کنی، 1206 1206 00:52:18,966 --> 00:52:20,676 ‫لطفاً مطمئن شو ‫که درست لباس پوشیدی، 1207 1207 00:52:20,718 --> 00:52:22,470 ‫دکتر. 1208 1208 00:52:28,726 --> 00:52:33,898 سایت فیلم و سریال هکس دانلود با افتخار تقدیم میکند 1209 00:52:35,858 --> 00:52:37,276 ‫اول گفتن سرماخوردگیه، 1210 1210 00:52:37,318 --> 00:52:38,569 ‫بعدش فرستادنمون اینجا. 1211 1211 00:52:38,903 --> 00:52:40,488 ‫هیچ کس نمی تونه ‫بهمون بگه مشکل چیه. 1212 1212 00:52:40,529 --> 00:52:41,697 ‫سرفه ش هم هی بدتر میشه. 1213 1213 00:52:41,739 --> 00:52:42,865 ‫از کی شروع شده؟ 1214 1214 00:52:42,948 --> 00:52:45,076 ‫چند هفته پیش. ‫دو یا سه؟ 1215 1215 00:52:45,117 --> 00:52:47,745 ‫الی، آخرین باره میگم، ‫کفش هات رو پات کن. 1216 1216 00:52:47,787 --> 00:52:49,497 ‫چه سنت شکن! 1217 1217 00:52:49,538 --> 00:52:51,499 ‫تو خانواده سابقه مشکلات قلبی دارین؟ 1218 1218 00:52:51,540 --> 00:52:52,792 ‫تا جایی که من می دونم نه. 1219 1219 00:52:52,833 --> 00:52:53,959 ‫بیاین یه نبولایزر... 1220 1220 00:52:54,210 --> 00:52:55,378 ‫...با 2.5 میلی گرم سالبوتامول... 1221 1221 00:52:55,419 --> 00:52:57,171 ‫- ...براش بذاریم. ‫- باشه. 1222 1222 00:52:57,213 --> 00:52:59,465 ‫به نظر میاد عضلات قلبیش ملتهبن، 1223 1223 00:52:59,465 --> 00:53:01,467 ‫برای همین می خوام ‫براش ضدالتهاب تجویز کنم... 1224 1224 00:53:01,467 --> 00:53:02,426 ‫...و برای تسکین سرفه ش، 1225 1225 00:53:02,426 --> 00:53:03,385 ‫درمان تنفسی انجام بدم. 1226 1226 00:53:03,969 --> 00:53:05,554 ‫خیلی عذاب کشیده. 1227 1227 00:53:05,596 --> 00:53:08,099 ‫بیاین الکتروکاردیوگرافی 12 لیدی... 1228 1228 00:53:08,099 --> 00:53:09,475 ‫...و کشت باکتری هم انجام بدیم. 1229 1229 00:53:09,517 --> 00:53:11,268 ‫خب، به احتمال قوی ویروسیه، پس... 1230 1230 00:53:11,310 --> 00:53:12,937 ‫خب، با توجه به ناهنجاری رادیوگرافش، 1231 1231 00:53:12,978 --> 00:53:14,146 ‫دوست دارم مطمئن باشم. 1232 1232 00:53:14,188 --> 00:53:16,607 ‫بیاین برگردونیمشون ‫پیش دکتر هامامورای اطفال. 1233 1233 00:53:16,649 --> 00:53:18,109 ‫این علائم عملاً... 1234 1234 00:53:18,109 --> 00:53:19,944 ‫- آخ! ‫- الی. 1235 1235 00:53:20,945 --> 00:53:23,531 ‫بیا ببینم. حاضری؟ ‫بیا بالا. ببخشید. 1236 1236 00:53:23,572 --> 00:53:25,616 ‫این یافته ها ‫مختص یه چیز نیستن. 1237 1237 00:53:25,658 --> 00:53:28,160 ‫برای همین دوست دارم ‫آزمایش های تشخیصی بیشتری بگیرم. 1238 1238 00:53:28,202 --> 00:53:29,370 ‫به زودی جواب سوال هاتون رو... 1239 1239 00:53:29,411 --> 00:53:30,830 ‫...خواهیم داشت. 1240 1240 00:53:35,334 --> 00:53:37,128 ‫تا کی قراره این طوری باشیم؟ 1241 1241 00:53:37,169 --> 00:53:38,712 ‫با من چشم تو چشم نمیشی، 1242 1242 00:53:38,754 --> 00:53:40,464 ‫- باهام حرف نمی زنی... ‫- می خوای چی بگم، لکس؟ 1243 1243 00:53:40,464 --> 00:53:43,384 ‫هر چی که لازمه بگو ‫که فقط پشت سر بذاریمش. 1244 1244 00:53:46,387 --> 00:53:49,098 ‫ما همیشه با هم روراست بودیم. 1245 1245 00:53:49,181 --> 00:53:52,184 ‫البته قبل از این که با پدرم گرم بگیری! 1246 1246 00:53:53,352 --> 00:53:54,937 ‫من بهت اعتماد کردم! 1247 1247 00:53:54,979 --> 00:53:58,524 ‫درباره ش باهات درد دل کردم! 1248 1248 00:53:58,566 --> 00:54:00,985 ‫- اون وقت تمام این مدت تو... ‫- نه، تمام مدت نه. 1249 1249 00:54:01,068 --> 00:54:04,071 ‫قسم می خورم همه ش چند ماه ‫قبل از تیراندازی شروع شد. 1250 1250 00:54:04,071 --> 00:54:06,323 ‫همین که شروع شد کافیه. 1251 1251 00:54:06,365 --> 00:54:07,867 ‫قضیه اونا چیه؟ 1252 1252 00:54:07,908 --> 00:54:10,077 ‫نمی دونم. ‫از لکس بپرس. 1253 1253 00:54:10,119 --> 00:54:11,453 ‫پرسیدم. 1254 1254 00:54:11,495 --> 00:54:13,038 ‫بهم گفت برگردم ‫تو لونه هابیتیم... 1255 1255 00:54:13,080 --> 00:54:14,331 ‫...که با عقل جور در نمیاد. 1256 1256 00:54:14,373 --> 00:54:15,666 ‫چی با عقل جور در نمیاد؟ 1257 1257 00:54:15,708 --> 00:54:16,959 ‫خب، هابیت ها ‫به کوتاه بودن مشهورن... 1258 1258 00:54:17,001 --> 00:54:18,168 ‫...و پاهای پشمالو دارن. 1259 1259 00:54:18,210 --> 00:54:19,587 ‫من هیچ کدوم از اینا رو ندارم. 1260 1260 00:54:19,628 --> 00:54:21,297 ‫تو از من هابیتی تری. 1261 1261 00:54:21,338 --> 00:54:22,381 ‫دستت درد نکنه. 1262 1262 00:54:22,423 --> 00:54:23,507 ‫چرا وایستادین؟ 1263 1263 00:54:23,549 --> 00:54:25,384 ‫- بحث سر چیه؟ ‫- اُه. 1264 1264 00:54:26,176 --> 00:54:29,138 ‫آه...پاها. 1265 1265 00:54:29,138 --> 00:54:30,806 ‫پاهای من... 1266 1266 00:54:30,848 --> 00:54:32,892 ‫...که پشمالو نیستن. 1267 1267 00:54:32,933 --> 00:54:34,977 ‫نه که پشمالو بودن عیبی داشته... 1268 1268 00:54:35,019 --> 00:54:36,437 ‫یعنی آدم می تونه ‫پاهای پشمالو داشته باشه... 1269 1269 00:54:36,478 --> 00:54:38,272 ‫...و این چیز قشنگیه. 1270 1270 00:54:38,314 --> 00:54:39,523 ‫وای! 1271 1271 00:54:39,607 --> 00:54:41,275 ‫الان نمی تونم ‫این حرفا رو بزنم. 1272 1272 00:54:41,317 --> 00:54:42,693 ‫از این به بعد ‫قراره این وضع باشه؟ 1273 1273 00:54:42,735 --> 00:54:44,737 ‫امروز، وضع همینه که هست. 1274 1274 00:54:47,740 --> 00:54:49,742 ‫من تاریخچه تون رو مرور کردم، آقای موریس. 1275 1275 00:54:49,783 --> 00:54:51,744 ‫- «تد» صدام کنین. ‫- باشه. 1276 1276 00:54:51,785 --> 00:54:53,579 ‫چند وقته تپش قلب و سرگیجه دارین؟ 1277 1277 00:54:53,579 --> 00:54:54,788 ‫آم... 1278 1278 00:54:54,830 --> 00:54:57,541 ‫دو هفته شده، ‫ولی داره بدتر میشه. 1279 1279 00:55:02,630 --> 00:55:04,089 ‫ضربان قلبتون خیلی بالاست. 1280 1280 00:55:04,131 --> 00:55:06,675 ‫می خوام دوز داروهاتون رو تغییر بدم. 1281 1281 00:55:06,759 --> 00:55:07,718 ‫دارو مصرف نمی کنم. 1282 1282 00:55:07,760 --> 00:55:09,428 ‫من از قرص خوشم نمیاد. به علاوه... 1283 1283 00:55:09,470 --> 00:55:10,054 ‫من... 1284 1284 00:55:10,054 --> 00:55:12,056 ‫تقریباً تا همین الان ‫رو به راه بودم، برای همین... 1285 1285 00:55:12,139 --> 00:55:14,433 ‫نوشته چند بار نزدیک بود از هوش برید. 1286 1286 00:55:14,475 --> 00:55:15,434 ‫به نظر «رو به راه» نمیاد. 1287 1287 00:55:15,476 --> 00:55:18,270 ‫خب، من فقط... ‫خسته م، می دونین؟ 1288 1288 00:55:18,270 --> 00:55:19,438 ‫خوابم کیفیت چندانی نداره. 1289 1289 00:55:19,438 --> 00:55:21,440 ‫خب، با توجه به سابقه ‫بیماری سرخرگ کاروتیدتون، 1290 1290 00:55:21,440 --> 00:55:24,068 ‫ممکنه این یه آسیب جدی باشه ‫که مستلزم مداخله جراحیه. 1291 1291 00:55:24,068 --> 00:55:25,694 ‫دقیقاً. می خوام ‫بستریتون کنم. 1292 1292 00:55:25,736 --> 00:55:27,696 ‫که...که اینجا بمونم؟ 1293 1293 00:55:27,738 --> 00:55:29,365 ‫- بله. ‫- کل شب؟ 1294 1294 00:55:29,406 --> 00:55:30,115 ‫بله. 1295 1295 00:55:30,866 --> 00:55:32,493 ‫عمراً! 1296 1296 00:55:32,534 --> 00:55:34,453 ‫آقای موریس، ممکنه ‫به جراحی نیاز پیدا کنین. 1297 1297 00:55:34,453 --> 00:55:35,829 ‫آره، می دونین چیه؟ ‫مشکلی نیست. 1298 1298 00:55:35,871 --> 00:55:36,872 ‫می تونم فردا برگردم. 1299 1299 00:55:36,914 --> 00:55:38,248 ‫فقط...فقط اینجا ‫نمی تونم بخوابم. 1300 1300 00:55:38,248 --> 00:55:39,541 ‫خونه هم نمی تونی بخوابی، 1301 1301 00:55:39,583 --> 00:55:40,793 ‫مگه نه؟ 1302 1302 00:55:40,834 --> 00:55:42,044 ‫با توجه به این که خرپفت... 1303 1303 00:55:42,086 --> 00:55:43,462 ‫...بارها بیدارت می کنه. 1304 1304 00:55:43,837 --> 00:55:45,547 ‫شما از کجا می دونین ‫من خرپف می کنم؟ 1305 1305 00:55:45,589 --> 00:55:48,092 ‫اخیراً بینایی یه چشم رو ‫از دست ندادین؟ 1306 1306 00:55:48,133 --> 00:55:49,802 ‫همه ش یکی دو دقیقه. 1307 1307 00:55:50,594 --> 00:55:52,721 ‫چرا، چرا، ولی فکر می کردم میگرنه. 1308 1308 00:55:52,763 --> 00:55:55,057 ‫همم، خب، میگرن نبوده. 1309 1309 00:55:55,099 --> 00:55:56,266 ‫سکته بوده. 1310 1310 00:55:56,308 --> 00:55:58,769 ‫خب، یه سکته ریز. 1311 1311 00:55:58,811 --> 00:56:01,438 ‫دفعه بعد میشه یه حادثه مغزی-عروقی کامل. 1312 1312 00:56:01,480 --> 00:56:05,275 ‫احتمال فلجی، ‫اختلالات تکلم... 1313 1313 00:56:05,317 --> 00:56:07,361 ‫- ...و آسیب مغزی هست. ‫- صبر کنین. من...من... 1314 1314 00:56:07,403 --> 00:56:09,071 ‫من قضیه چشمم رو ‫به کسی نگفتم. از کجا... 1315 1315 00:56:09,113 --> 00:56:11,073 ‫از کجا می دونین؟ 1316 1316 00:56:11,115 --> 00:56:13,283 ‫من خیلی وقته این کاره م، تد. 1317 1317 00:56:13,325 --> 00:56:15,828 ‫شما جوون هایی ‫که سیگار نمی کشین، 1318 1318 00:56:16,370 --> 00:56:18,330 ‫دیابت ندارین، ‫فشار خونتون پایینه... 1319 1319 00:56:18,372 --> 00:56:21,959 ‫...و هیچ کدوم از عوامل خطر معمولِ ‫بیماری سرخرگ کاروتید رو ندارین، 1320 1320 00:56:22,000 --> 00:56:24,711 ‫همگی خرپف می کنین ‫و لجباز هم هستین... 1321 1321 00:56:24,753 --> 00:56:27,339 ‫...که یعنی اگه علائم خطر رو تجربه کرده باشین، 1322 1322 00:56:27,339 --> 00:56:28,590 ‫نادیده گرفتینشون. 1323 1323 00:56:28,632 --> 00:56:29,758 ‫برای همین امثال تو... 1324 1324 00:56:29,800 --> 00:56:31,677 ‫...که اصلاً نباید ‫به این بیماری مبتلا باشن، 1325 1325 00:56:31,718 --> 00:56:33,428 ‫معمولاً به خاطرش می میرن، 1326 1326 00:56:35,639 --> 00:56:37,015 ‫ولی می دونی... 1327 1327 00:56:45,774 --> 00:56:47,317 ‫سلام، هامامورا! 1328 1328 00:56:47,651 --> 00:56:49,987 ‫یه کم دیگه جراحی بای پس ‫سرخرگ کرونری داریم. می خوایش؟ 1329 1329 00:56:50,028 --> 00:56:52,781 ‫داری می پرسی جراحیِ ‫بای پس سرخرگ کرونرت رو می خوام یا نه؟ 1330 1330 00:56:52,823 --> 00:56:56,034 ‫آره، می دونی...گفتم از اونجا ‫که ما داریم کار تو رو می کنیم... 1331 1331 00:56:56,076 --> 00:56:59,663 ‫زنده نگه داشتن اون بچه ‫در واقع کار همه ماست. 1332 1332 00:56:59,788 --> 00:57:01,665 ‫منم با کمال میل مشاوره میدم. 1333 1333 00:57:01,707 --> 00:57:02,457 ‫باهات در تماسم. 1334 1334 00:57:04,918 --> 00:57:05,878 ‫خیلی خوب. 1335 1335 00:57:05,961 --> 00:57:08,547 ‫لازمه دوره نظارتت اینه ‫که از دستورات من پیروی کنی، 1336 1336 00:57:08,547 --> 00:57:11,049 ‫نه که زیر سوال ببریشون. ‫تو دستورالعملی که برات فرستادم هست. 1337 1337 00:57:11,049 --> 00:57:12,843 ‫مم...درباره اون دستورالعمل... 1338 1338 00:57:12,885 --> 00:57:14,136 ‫گره های جراحی؟ 1339 1339 00:57:14,219 --> 00:57:16,388 ‫شبیه ساز آزمایشگاه؟ ‫یه خرده شبیه بازآموزی نیست؟ 1340 1340 00:57:16,471 --> 00:57:18,223 ‫اینا معیارهای استاندارد سنجشن. 1341 1341 00:57:18,307 --> 00:57:19,600 ‫یعنی نمی تونیم ‫قدم های اولیه بی خیال شیم؟ 1342 1342 00:57:19,641 --> 00:57:22,060 ‫نه، نمی تونی بی خیالِ ‫ارزیابی مهارت های پایه بشی. 1343 1343 00:57:22,227 --> 00:57:24,062 ‫فکر می کردم هدف ‫برگردوندن من سر جراحیه. 1344 1344 00:57:24,104 --> 00:57:26,690 ‫وقتی ثابت کنی توانایی های پایه رو داری، بله. 1345 1345 00:57:27,316 --> 00:57:29,693 ‫- داری توانایی های پایه م رو زیر سوال می بری؟ ‫- آه. 1346 1346 00:57:29,735 --> 00:57:32,821 ‫دارم میگم که تو هم مثل بقیه، 1347 1347 00:57:32,863 --> 00:57:34,990 ‫باید از قوانین پیروی کنی. 1348 1348 00:57:35,032 --> 00:57:37,159 ‫مطالعات نشون داده ن ‫که حتی دو هفته دوری از جراحی... 1349 1349 00:57:37,200 --> 00:57:39,161 ‫...عملکرد رو ضعیف می کنه. ‫تازه این برای جراح هاییه... 1350 1350 00:57:39,202 --> 00:57:40,829 ‫...که شش ماه تو کما نبوده ن. 1351 1351 00:57:40,829 --> 00:57:42,289 ‫کوتاه کردن جدول زمانیت... 1352 1352 00:57:42,331 --> 00:57:44,416 ‫...به صلاح بیمار نیست. 1353 1353 00:57:44,458 --> 00:57:46,752 ‫کدوممون نذاشت ‫بیمار راهش رو بکشه بره؟ 1354 1354 00:57:46,793 --> 00:57:49,338 ‫نمی تونی بدون وقت گذاشتن رد شی. 1355 1355 00:57:49,338 --> 00:57:50,255 ‫جالبه. 1356 1356 00:57:50,297 --> 00:57:52,841 ‫یه سرپرست بخش می شناسم ‫که دقیقاً همین کار رو کرده. 1357 1357 00:57:55,719 --> 00:57:58,555 ‫حالا که شب قراره بمونین، 1358 1358 00:57:58,597 --> 00:58:00,515 ‫شماره تماس اضطراری دارین؟ 1359 1359 00:58:00,557 --> 00:58:02,309 ‫بله، زنم. 1360 1360 00:58:02,309 --> 00:58:04,269 ‫یعنی زن سابقم. 1361 1361 00:58:04,311 --> 00:58:06,855 ‫خب، من فقط آدرس ایمیلش رو می بینم. 1362 1362 00:58:06,897 --> 00:58:09,524 ‫آم، آره، چیزه... ‫شماره ش رو نمی دونم. 1363 1363 00:58:09,566 --> 00:58:11,026 ‫وقتی ترکم کرد، عوضش کرد. 1364 1364 00:58:11,902 --> 00:58:14,738 ‫به نظر میاد ترجیح میده ‫باهاش تماس نگیرن. 1365 1365 00:58:15,238 --> 00:58:16,782 ‫فقط عصبانیه، می دونین؟ 1366 1366 00:58:16,823 --> 00:58:18,283 ‫اخلاقش این طوریه. 1367 1367 00:58:19,201 --> 00:58:20,577 ‫چند وقت شده؟ 1368 1368 00:58:20,952 --> 00:58:22,329 ‫چند وقت با هم بودیم؟ 1369 1369 00:58:22,371 --> 00:58:23,830 ‫نه، چند وقته رفته؟ 1370 1370 00:58:24,873 --> 00:58:26,333 ‫آم... 1371 1371 00:58:26,416 --> 00:58:28,168 ‫حول و حوش هشت سال. 1372 1372 00:58:28,210 --> 00:58:29,503 ‫کم و بیش. 1373 1373 00:58:31,546 --> 00:58:33,715 ‫واسه مشکل قلبیش ‫دارو مصرف نمی کنه، 1374 1374 00:58:33,757 --> 00:58:35,425 ‫متوجه نیست ‫زنش برنمی گرده. 1375 1375 00:58:35,467 --> 00:58:37,010 ‫انکار همینه دیگه. 1376 1376 00:58:37,052 --> 00:58:39,262 ‫آدم چیزی که دلش می خواد رو ‫می بینه و چیزی که نمی خواد رو نادیده می گیره. 1377 1377 00:58:39,304 --> 00:58:41,556 ‫اون کجا داره میره؟ 1378 1378 00:58:41,598 --> 00:58:43,100 ‫خب، اگه بخوام حدس بزنم، 1379 1379 00:58:43,141 --> 00:58:44,726 ‫میگم داره میره بیرون. 1380 1380 00:58:44,726 --> 00:58:46,353 ‫با اون. 1381 1381 00:58:46,436 --> 00:58:48,939 ‫یعنی چی؟ سر قرار؟ 1382 1382 00:58:48,980 --> 00:58:50,399 ‫نه. امکان نداره. 1383 1383 00:58:50,482 --> 00:58:51,983 ‫هی، کیلب... 1384 1384 00:58:52,025 --> 00:58:54,444 ‫درباره انکار چی داشتی می گفتی؟ 1385 1385 00:58:56,488 --> 00:58:57,948 ‫من نمیگم... 1386 1386 00:58:57,989 --> 00:58:59,116 ‫...که کاش بابام... 1387 1387 00:58:59,199 --> 00:59:00,659 ‫...هنوز تو کما بود. 1388 1388 00:59:01,868 --> 00:59:04,496 ‫حتماً داری فکر می کنی ‫سر اولین قرارهایی که گذاشتی، 1389 1389 00:59:04,538 --> 00:59:05,705 ‫از موضوع های بهتری حرف زدی. 1390 1390 00:59:07,457 --> 00:59:08,959 ‫راستش داشتم فکر می کردم... 1391 1391 00:59:09,000 --> 00:59:12,170 ‫...چه قدر خوشگل شدی. 1392 1392 00:59:14,506 --> 00:59:15,924 ‫خب... 1393 1393 00:59:18,260 --> 00:59:19,553 ‫برای من گرفتنِ... 1394 1394 00:59:19,594 --> 00:59:21,430 ‫...علائم حیاتی ‫از قبول کردن تعریف راحت تره. 1395 1395 00:59:21,430 --> 00:59:22,055 ‫آره. 1396 1396 00:59:23,098 --> 00:59:24,599 ‫ممنون. 1397 1397 00:59:24,641 --> 00:59:27,018 ‫خواهش می کنم. 1398 1398 00:59:28,562 --> 00:59:30,063 ‫از این طرف. 1399 1399 00:59:30,605 --> 00:59:33,191 ‫- آره. مم. ‫- اوهوم. 1400 1400 00:59:34,401 --> 00:59:35,485 ‫خیلی خوب. 1401 1401 00:59:35,485 --> 00:59:36,945 ‫همین رو لازم داشتم. 1402 1402 00:59:36,987 --> 00:59:40,824 ‫بیرون زدن از بیمارستان، ‫هم از نظر روانی، هم فیزیکی. 1403 1403 00:59:40,866 --> 00:59:44,161 ‫امشب هم فقط می خوام به فکر... 1404 1404 00:59:44,202 --> 00:59:45,871 ‫بابام. 1405 1405 00:59:45,912 --> 00:59:47,289 ‫جان؟ 1406 1406 00:59:47,289 --> 00:59:49,249 ‫بابام اینجاست. 1407 1407 00:59:51,793 --> 00:59:53,920 ‫و داره با بابای من شام می خوره. 1408 1408 00:59:53,962 --> 00:59:56,548 ‫رئیس هیئت مدیره. 1409 1409 00:59:56,548 --> 00:59:59,134 ‫می خواد از من بهترون رو راضی کنه. 1410 1410 00:59:59,176 --> 01:00:01,803 ‫دوره نظارتش رو رد کنه بره. 1411 1411 01:00:18,028 --> 01:00:18,987 ‫سلام. 1412 1412 01:00:19,029 --> 01:00:20,405 ‫سلام. آه. 1413 1413 01:00:20,488 --> 01:00:22,616 ‫باز هم معذرت می خوام ‫که دیشب جا زدم. 1414 1414 01:00:22,657 --> 01:00:24,701 ‫منم متأسفم که تصادفی ‫بردمت سر بدترین... 1415 1415 01:00:24,743 --> 01:00:26,244 ‫...قرار دوبل تاریخ. 1416 1416 01:00:26,286 --> 01:00:28,163 ‫شب خسته کننده ای بود، 1417 1417 01:00:28,205 --> 01:00:30,373 ‫ولی کار من دیگه تموم شده. 1418 1418 01:00:31,166 --> 01:00:32,334 ‫اینا چین؟ 1419 1419 01:00:32,334 --> 01:00:34,502 ‫تک تک مقالاتی که تونستم ‫درباره ارزیابی آزمایشیِ... 1420 1420 01:00:34,502 --> 01:00:35,962 ‫...جراح ها بعد از مرخصی طولانی... 1421 1421 01:00:35,962 --> 01:00:37,464 ‫...پیدا کنم. 1422 1422 01:00:37,672 --> 01:00:40,508 ‫به نظرم قبل از این که بابام ‫هیئت مدیره رو راضی کنه که زود کارش رو... 1423 1423 01:00:40,550 --> 01:00:42,135 ‫...راه بندازن، باید ‫این همه اطلاعات رو ببینن. 1424 1424 01:00:42,177 --> 01:00:44,429 ‫- چه قدر اطلاعات! ‫- آره. 1425 1425 01:00:44,471 --> 01:00:46,139 ‫که به نظر من خیلی... 1426 1426 01:00:46,181 --> 01:00:47,933 ‫چیه؟ موعظه وار؟ موشکافانه؟ 1427 1427 01:00:47,974 --> 01:00:48,975 ‫جذابه. 1428 1428 01:00:50,727 --> 01:00:52,062 ‫اُه. 1429 1429 01:00:52,103 --> 01:00:54,105 ‫اطلاعات برای من زبان عشقه. 1430 1430 01:00:54,147 --> 01:00:56,191 ‫برای منم همین طور. 1431 1431 01:00:56,232 --> 01:00:58,068 ‫قراره مامانم قبل از جلسه اینا رو... 1432 1432 01:00:58,109 --> 01:00:59,694 ‫...تحویل هیئت مدیره بده. 1433 1433 01:00:59,736 --> 01:01:01,196 ‫اگه بذارن بابام به مرادش برسه و مشکلی... 1434 1434 01:01:01,237 --> 01:01:02,364 ‫...پیش بیاد، دستاشون به خون آلوده میشه. 1435 1435 01:01:02,405 --> 01:01:04,157 ‫اُه، خدای من. ‫خیلی خوب، این رو... 1436 1436 01:01:04,199 --> 01:01:05,951 ‫این رو که این تو ننوشتی، نه؟ 1437 1437 01:01:05,992 --> 01:01:07,786 ‫نه زیاد. 1438 1438 01:01:07,827 --> 01:01:09,079 ‫خوبه، 1439 1439 01:01:09,079 --> 01:01:10,997 ‫چون حدس می زنم ‫دست آلوده به خون... 1440 1440 01:01:11,039 --> 01:01:12,290 ‫...زبان عشق اونا نیست. 1441 1441 01:01:14,167 --> 01:01:15,293 ‫علائم حیاتیش چطورن؟ 1442 1442 01:01:15,335 --> 01:01:17,754 ‫فشار خون 18 رو 12، 1443 1443 01:01:17,754 --> 01:01:18,880 ‫ضربان قلب هم 120 و خرده ای. 1444 1444 01:01:18,922 --> 01:01:20,882 ‫همم. بیاین سرعت نیکاردیپین سرم رو زیاد کنیم... 1445 1445 01:01:20,924 --> 01:01:21,967 ‫...و بتا بلاکر براش بزنیم. 1446 1446 01:01:22,008 --> 01:01:23,551 ‫چرا هنوز جراحی نکردین؟ 1447 1447 01:01:23,635 --> 01:01:26,137 ‫برای جراحی باید ‫شرایط طبی بهینه داشته باشین... 1448 1448 01:01:26,179 --> 01:01:27,222 ‫...و ممکنه زمان ببره، 1449 1449 01:01:27,263 --> 01:01:28,598 ‫مخصوصاً از اونجا که داروهای... 1450 1450 01:01:28,682 --> 01:01:30,558 ‫...ضدانعقادتون رو مصرف نکردین. 1451 1451 01:01:30,558 --> 01:01:31,810 ‫شما نمی تونین ‫انجامش بدین؟ 1452 1452 01:01:31,851 --> 01:01:33,019 ‫- خب، من... ‫- دکتر گریفیت فعلاً... 1453 1453 01:01:33,061 --> 01:01:34,187 ‫...نمی تونن جراحی کنن. 1454 1454 01:01:34,229 --> 01:01:36,064 ‫- چرا نمی تونن؟ ‫- ایشون تحت نظرن. 1455 1455 01:01:36,106 --> 01:01:37,357 ‫من هم شرکت می کنم. 1456 1456 01:01:37,399 --> 01:01:38,608 ‫تمام مدت نظارت می کنم. 1457 1457 01:01:38,692 --> 01:01:40,068 ‫بدون این که هیچ شراکتی داشته باشن. 1458 1458 01:01:40,110 --> 01:01:41,903 ‫ببینین، من فقط...فقط ‫می خوام این ماجرا تموم شه. 1459 1459 01:01:41,945 --> 01:01:42,904 ‫متوجهم، 1460 1460 01:01:42,946 --> 01:01:44,531 ‫ولی دلیل داره... 1461 1461 01:01:44,614 --> 01:01:46,533 ‫...که این طوری پیش میریم. 1462 1462 01:01:46,616 --> 01:01:47,909 ‫می خوایم ریسکتون رو کاهش... 1463 1463 01:01:47,951 --> 01:01:50,078 ‫...و شانس موفقیتتون رو افزایش بدیم، 1464 1464 01:01:50,120 --> 01:01:51,329 ‫برای همین ‫میون بر زدن... 1465 1465 01:01:51,371 --> 01:01:53,289 ‫...یا عجله کردن تو کار... 1466 1466 01:01:53,331 --> 01:01:55,208 ‫...فکر خوبی نیست. 1467 1467 01:01:55,250 --> 01:01:57,460 ‫حالا هیئت مدیره ‫هر چی خواست بگه. 1468 1468 01:01:58,837 --> 01:02:01,047 ‫این هم بزرگ شدنی ‫که تو رادیوگرافی دیدیم. 1469 1469 01:02:01,047 --> 01:02:03,550 ‫بافت عضلانی بطن چپ خیلی ضخیمه. 1470 1470 01:02:03,591 --> 01:02:05,176 ‫کلمه ای که دنبالشی، هایپرتروفیه. 1471 1471 01:02:05,218 --> 01:02:06,886 ‫عضله قلبش بزرگ شده... 1472 1472 01:02:06,928 --> 01:02:07,762 ‫...که می تونه باعثِ... 1473 1473 01:02:07,804 --> 01:02:09,139 ‫...تجمع مایع تو ریه هاش بشه. 1474 1474 01:02:09,180 --> 01:02:10,265 ‫شاید توجیه کنه... 1475 1475 01:02:12,142 --> 01:02:13,852 ‫متخصص ریه رو برام پیج کنین. 1476 1476 01:02:13,893 --> 01:02:15,729 ‫- چطوره بریم بیرون؟ ‫- چرا؟ 1477 1477 01:02:15,770 --> 01:02:17,731 ‫- چه خبره؟ ‫- بیا بریم کافه. 1478 1478 01:02:17,772 --> 01:02:20,024 ‫- یالا. ‫- چی... 1479 1479 01:02:20,066 --> 01:02:21,484 ‫- بچه تاکی کاردی بطنی داره. ‫- اون چه شه؟ 1480 1480 01:02:21,568 --> 01:02:23,027 ‫- ترالی! ترالی! ‫- چه شه؟ 1481 1481 01:02:23,069 --> 01:02:24,946 ‫پد ضربان ساز رو بیارین، ‫باید یه شوک کوچیک بهش بدم. 1482 1482 01:02:24,988 --> 01:02:25,864 ‫باید برید بیرون. 1483 1483 01:02:25,905 --> 01:02:27,282 ‫من نمیرم. 1484 1484 01:02:29,367 --> 01:02:31,244 ‫خود به خود برگشت. 1485 1485 01:02:31,244 --> 01:02:32,746 ‫براش بازدارنده آنزیم مبدل آنژیوتانسین بزنین. 1486 1486 01:02:32,787 --> 01:02:34,414 ‫می خوام به محض این که بیهوشی ‫تونست انجامش بده، ام آر آی بگیرم. 1487 1487 01:02:34,456 --> 01:02:35,665 ‫متوجه نمیشم. 1488 1488 01:02:35,707 --> 01:02:37,375 ‫- آریتمی قلبی داشت. ‫- چی باعثش شد؟ 1489 1489 01:02:37,417 --> 01:02:39,002 ‫همین رو قراره بفهمیم. 1490 1490 01:02:54,976 --> 01:02:56,394 ‫- سلام. ‫- سلام. 1491 1491 01:02:56,436 --> 01:02:58,771 ‫- ممنون که اومدی. ‫- خب، گفتی... 1492 1492 01:02:58,813 --> 01:03:01,065 ‫...اگه بیام دیدنت، ‫دیگه بهم پیام نمیدی. 1493 1493 01:03:01,107 --> 01:03:03,276 ‫نه، نه، نه. 1494 1494 01:03:04,235 --> 01:03:05,820 ‫برای این که سوءتفاهم نشه، 1495 1495 01:03:05,862 --> 01:03:07,697 ‫قبلاً هر حرفی اینجا می زدیم، 1496 1496 01:03:07,739 --> 01:03:09,991 ‫دیگه خبری ازش نیست. 1497 1497 01:03:10,033 --> 01:03:12,368 ‫باید دست برداری. 1498 1498 01:03:12,410 --> 01:03:15,455 ‫دلت برای با هم بودنمون تنگ نشده؟ 1499 1499 01:03:17,081 --> 01:03:19,000 ‫نه. 1500 1500 01:03:21,127 --> 01:03:23,755 ‫من از این قضیه گذشتم. 1501 1501 01:03:23,796 --> 01:03:26,257 ‫خیلی خوب؟ تو هم باید بگذری. 1502 1502 01:03:26,299 --> 01:03:28,176 ‫دارم سعیم رو می کنم. 1503 1503 01:03:28,218 --> 01:03:30,511 ‫وقت لازم دارم. آخه... 1504 1504 01:03:30,553 --> 01:03:34,098 ‫برای تو شش ماه گذشته، ‫ولی برای من نه. 1505 1505 01:03:34,140 --> 01:03:36,226 ‫برای همه شش ماه گذشته، گریف، 1506 1506 01:03:37,060 --> 01:03:38,686 ‫ولی نمی خوای قبولش کنی، 1507 1507 01:03:38,728 --> 01:03:41,022 ‫چون تو ذهنت هنوز همون جایی، 1508 1508 01:03:41,064 --> 01:03:42,649 ‫قبل از این که تیر بخوری، 1509 1509 01:03:42,649 --> 01:03:45,193 ‫قبل از رئیس شدن سم، ‫قبل از جدا شدنمون. 1510 1510 01:03:45,235 --> 01:03:47,320 ‫ولی دوران خوبی بود، 1511 1511 01:03:47,362 --> 01:03:48,738 ‫مگه نه؟ 1512 1512 01:03:48,738 --> 01:03:51,449 ‫نمی تونیم برگردیم به قدیما. 1513 1513 01:03:51,491 --> 01:03:53,451 ‫بنابراین... 1514 1514 01:03:53,493 --> 01:03:56,371 ‫دیگه نه پیام، نه زنگ. 1515 1515 01:03:56,412 --> 01:03:58,706 ‫دیگه هم این طوری ‫نگاهم نکن. 1516 1516 01:03:58,748 --> 01:04:00,792 ‫من دوست دارم نگاهت کنم. 1517 1517 01:04:00,833 --> 01:04:02,377 ‫خب، باید بس کنی. 1518 1518 01:04:02,418 --> 01:04:04,629 ‫ببین، گذشته ها گذشته... 1519 1519 01:04:04,671 --> 01:04:07,298 ‫...و باید همین طوری بمونه. 1520 1520 01:04:20,520 --> 01:04:22,021 ‫چی کار داری می کنی؟ 1521 1521 01:04:22,063 --> 01:04:23,815 ‫- آه، هیچ کار. ‫- واقعاً؟ 1522 1522 01:04:23,856 --> 01:04:26,359 ‫چون به نظر میومد ‫داری تو کمد وسایل... 1523 1523 01:04:26,401 --> 01:04:29,070 ‫- ...قوانین منابع انسانی رو نقض می کنی. ‫- خب، از نظر فنی... 1524 1524 01:04:29,112 --> 01:04:31,406 ‫...نقض قانون نیست ‫چون من دیگه ناظر نیستم. 1525 1525 01:04:31,447 --> 01:04:34,659 ‫- اُه، خدایا... ‫- پس کجا باید خصوصی حرف بزنم؟ 1526 1526 01:04:34,701 --> 01:04:36,202 ‫دفترم اشغاله. 1527 1527 01:04:36,244 --> 01:04:38,162 ‫نه اونجا دفترته، نه تو رئیسی. 1528 1528 01:04:38,204 --> 01:04:41,082 ‫هی، دیشب برای چی ‫با بایرون کینگزلی شام می خوردی؟ 1529 1529 01:04:41,082 --> 01:04:44,335 ‫چون لازم بود باهاش حرف بزنم ‫و باز هم دفتری نداشتم. 1530 1530 01:04:44,377 --> 01:04:47,380 ‫می دونی چرا این شغل رو ‫به سم دادن، گریف؟ 1531 1531 01:04:47,422 --> 01:04:48,297 ‫چون من تو کما بودم؟ 1532 1532 01:04:48,339 --> 01:04:49,757 ‫چون اون بهترین بود. 1533 1533 01:04:49,799 --> 01:04:51,592 ‫خیلی ها واسه این شغل داوطلب شدن. 1534 1534 01:04:51,634 --> 01:04:53,261 ‫اون بهترین کاندید بود. 1535 1535 01:04:53,344 --> 01:04:55,054 ‫مطمئنم در مقایسه با اونا بوده، 1536 1536 01:04:55,096 --> 01:04:56,264 ‫ولی در مقایسه با من نه! 1537 1537 01:04:56,305 --> 01:04:58,099 ‫هر دومون می دونیم من باید... 1538 1538 01:04:58,141 --> 01:05:00,935 ‫...دوباره رئیس بشم ‫و برگردم سر جراحی. 1539 1539 01:05:00,977 --> 01:05:02,228 ‫می خوای برگردی سر جراحی؟ 1540 1540 01:05:02,270 --> 01:05:04,397 ‫پس از کمد بیا بیرون... 1541 1541 01:05:04,439 --> 01:05:07,316 ‫...و رو نظارتت تمرکز کن. 1542 1542 01:05:07,358 --> 01:05:08,985 ‫اُه، من خیلی متمرکزم. ‫دارم حلش می کنم. 1543 1543 01:05:09,027 --> 01:05:11,612 ‫اتفاقاً همین الان ‫جلسه دارم! 1544 1544 01:05:12,405 --> 01:05:16,325 ‫چه جلسه ای؟ کسایی ‫که تحت نظرن، جلسه ندارن! 1545 1545 01:05:16,367 --> 01:05:18,786 ‫نمی شنوم! 1546 1546 01:05:19,579 --> 01:05:21,414 ‫درک نمی کنم. ده ماهشه، 1547 1547 01:05:21,456 --> 01:05:23,124 ‫هایپرتروفی بطن چپ داره... 1548 1548 01:05:23,166 --> 01:05:24,584 ‫...و با این که دارو ‫مصرف می کنه، 1549 1549 01:05:24,625 --> 01:05:25,585 ‫سرفه ش داره بدتر میشه. 1550 1550 01:05:25,626 --> 01:05:27,462 ‫شاید به خاطر داروهاست. 1551 1551 01:05:27,503 --> 01:05:28,838 ‫عارضه بازدارنده آنزیم آنژیوتانسین. 1552 1552 01:05:28,838 --> 01:05:30,173 ‫ممکنه. می تونیم ‫داروش رو... 1553 1553 01:05:30,214 --> 01:05:31,591 ‫- ...با ایربسارتان عوض کنیم. ‫- با ایربسارتان عوض کنیم. 1554 1554 01:05:31,632 --> 01:05:33,134 ‫آره، همون. ببخشید. 1555 1555 01:05:33,176 --> 01:05:34,051 ‫ادامه بده. 1556 1556 01:05:34,093 --> 01:05:35,428 ‫داروی مُدر هم براش تجویز می کنیم... 1557 1557 01:05:35,470 --> 01:05:37,346 ‫...که مایع جمع شده تو ریه هاش حل شه. 1558 1558 01:05:41,684 --> 01:05:42,643 ‫گوشی کیه؟ 1559 1559 01:05:42,685 --> 01:05:44,479 ‫اصلاً حرفه ای نیست. 1560 1560 01:05:48,357 --> 01:05:49,859 ‫اُه. 1561 1561 01:05:51,027 --> 01:05:52,945 ‫این رو نگه دار. 1562 1562 01:05:54,113 --> 01:05:56,157 ‫گوشی منه. 1563 1563 01:05:56,199 --> 01:05:59,827 ‫باید جواب بدم. ‫معذرت می خوام. 1564 1564 01:06:02,914 --> 01:06:04,415 ‫سلام من رو بهش برسون. 1565 1565 01:06:04,457 --> 01:06:06,876 ‫باشه. من باید برم. 1566 1566 01:06:06,918 --> 01:06:10,838 ‫یه نوزاد داریم که داره ‫آزمایش های تشخیصی رو انجام میده. 1567 1567 01:06:10,838 --> 01:06:12,507 ‫نمی تونی جواب تلفن بدی. 1568 1568 01:06:12,548 --> 01:06:13,674 ‫- متوجهم. ‫- فکر نکنم! 1569 1569 01:06:13,716 --> 01:06:16,093 ‫من مسئول توئم. 1570 1570 01:06:16,135 --> 01:06:18,346 ‫مهم نیست چند نفر از اعضای هیئت مدیره رو... 1571 1571 01:06:18,387 --> 01:06:21,140 ‫...شام ببری بیرون، من ‫تعیین می کنم نظارت چطور پیش میره. 1572 1572 01:06:21,182 --> 01:06:22,600 ‫اونا هم موافقن. 1573 1573 01:06:22,642 --> 01:06:23,976 ‫- اونا کین؟ ‫- هیئت مدیره. 1574 1574 01:06:24,018 --> 01:06:25,144 ‫همین الان زنگ زدن. 1575 1575 01:06:25,186 --> 01:06:26,687 ‫درباره جدول زمانی باهات موافقن. 1576 1576 01:06:26,729 --> 01:06:28,022 ‫کم کردن زمان نداریم. 1577 1577 01:06:28,064 --> 01:06:30,691 ‫این نظارت هر وقت ‫تو بگی تموم میشه. 1578 1578 01:06:30,733 --> 01:06:32,735 ‫اُه. خب... 1579 1579 01:06:32,818 --> 01:06:33,986 ‫خوبه. 1580 1580 01:06:34,028 --> 01:06:35,571 ‫با حرف منم موافقن... 1581 1581 01:06:35,613 --> 01:06:37,281 ‫...که وقتی تموم شد، 1582 1582 01:06:37,323 --> 01:06:40,660 ‫- دوباره من سرپرست میشم. ‫- چی؟ 1583 1583 01:06:40,701 --> 01:06:42,620 ‫کارم رو پس می گیرم. 1584 1584 01:06:42,662 --> 01:06:44,705 ‫اوضاع برمی گرده ‫به جوری که قبلاً بود... 1585 1585 01:06:44,789 --> 01:06:46,457 ‫...و... 1586 1586 01:06:46,499 --> 01:06:48,292 ‫...جوری که باید باشه! 1587 1587 01:07:04,350 --> 01:07:07,228 ‫اگه این قدر عصبانی نبودم، ‫تحت تأثیر قرار می گرفتم! 1588 1588 01:07:07,270 --> 01:07:08,854 ‫چطوری این کار رو کرد؟ 1589 1589 01:07:08,896 --> 01:07:10,564 ‫هیئت مدیره چطور تونست قبول کنه؟ 1590 1590 01:07:10,606 --> 01:07:12,400 ‫- بهشون چی گفته؟ ‫- آه، من... 1591 1591 01:07:12,441 --> 01:07:13,901 ‫نمی دونم، ‫اونجا نبودم، ولی... 1592 1592 01:07:13,943 --> 01:07:15,569 ‫مدیر ارشد پزشکی ‫به جلسات هیئت مدیره... 1593 1593 01:07:15,611 --> 01:07:18,406 ‫...دعوت نمیشه، ‫ولی اون بینشون جا داره! 1594 1594 01:07:18,447 --> 01:07:20,032 ‫اصلاً نباید بهش ‫اجازه می دادن... 1595 1595 01:07:20,116 --> 01:07:20,950 ‫...تو اون اتاق باشه. 1596 1596 01:07:20,992 --> 01:07:22,535 ‫ولی بوده! 1597 1597 01:07:26,539 --> 01:07:28,499 ‫حالا باید چی کار کنم؟ 1598 1598 01:07:28,541 --> 01:07:30,751 ‫مجبور نیستی ناظرش باشی. 1599 1599 01:07:30,793 --> 01:07:33,045 ‫یکی دیگه رو پیدا می کنه که انجامش بده. 1600 1600 01:07:33,045 --> 01:07:35,006 ‫تا وقتی اجازه کارش رو بدی، 1601 1601 01:07:35,089 --> 01:07:37,466 ‫باید به تو جواب پس بده. 1602 1602 01:07:37,508 --> 01:07:39,010 ‫بعدش چی؟ ‫کارش رو پس بگیره؟ 1603 1603 01:07:39,051 --> 01:07:40,720 ‫نه، نمی تونه ‫همین طوری بگیردش. 1604 1604 01:07:40,761 --> 01:07:42,346 ‫باید رسماً براش رأی گیری کنن. 1605 1605 01:07:42,388 --> 01:07:43,931 ‫بدون شنیدن حرفای من؟ 1606 1606 01:07:43,973 --> 01:07:45,683 ‫نمی تونن این کار رو بکنن. ‫باید باهاشون رو به رو شم. 1607 1607 01:07:45,725 --> 01:07:47,685 ‫- خب، دیگه جلسه رو به بعد موکول کرده ن، ولی... ‫- پس... 1608 1608 01:07:47,727 --> 01:07:50,021 ‫جلسه اضطراری تشکیل میدم! 1609 1609 01:07:50,062 --> 01:07:52,732 ‫اگه اون تونسته یه جوری ‫بره تو اون اتاق، منم می تونم. 1610 1610 01:07:59,697 --> 01:08:01,991 ‫وقتی واسه سم کار می کنم، ‫خیلی خوشحال ترم. 1611 1611 01:08:02,033 --> 01:08:04,118 ‫این که گریف کارش رو ‫پس بگیره، به نفعم نیست. 1612 1612 01:08:04,160 --> 01:08:06,871 ‫- حق با توئه. از اول هم با تو حال نمی کرد. ‫- آزمایش های تد رو دیدین؟ 1613 1613 01:08:06,871 --> 01:08:08,164 ‫قند خونش سر به فلک می کشه. 1614 1614 01:08:08,247 --> 01:08:10,249 ‫تب نداره. ‫تروپونین منفیه. 1615 1615 01:08:10,249 --> 01:08:11,459 ‫ممکنه پاسخ به استرس باشه. 1616 1616 01:08:11,459 --> 01:08:12,793 ‫یا این که دزدکی غذا می خوره. 1617 1617 01:08:12,835 --> 01:08:13,836 ‫همه بیمارها این کار رو می کنن. 1618 1618 01:08:13,836 --> 01:08:15,046 ‫با این برنامه های سفارش غذا. 1619 1619 01:08:15,087 --> 01:08:18,049 ‫دیروز جلوی یه هات داگ ‫و سیب زمینی رو گرفتم. 1620 1620 01:08:18,049 --> 01:08:19,383 ‫ما مدرک لازم داریم، دانا. 1621 1621 01:08:19,425 --> 01:08:20,426 ‫بسپرش به من. 1622 1622 01:08:22,428 --> 01:08:24,138 ‫میشه آروم بگیری؟ 1623 1623 01:08:24,180 --> 01:08:26,223 ‫ببینین، سم هنوز رئیسه. 1624 1624 01:08:26,265 --> 01:08:27,725 ‫فقط از اون پیروی کنین. 1625 1625 01:08:27,767 --> 01:08:29,185 ‫- موافقم. ‫- چون تو سعی داری... 1626 1626 01:08:29,226 --> 01:08:30,352 ‫...باهاش آشتی کنی. 1627 1627 01:08:30,394 --> 01:08:31,604 ‫اُه، دیگه آب از سرش گذشته. 1628 1628 01:08:31,645 --> 01:08:33,522 ‫نه خیر، اصلاً هم نگذشته. 1629 1629 01:08:33,564 --> 01:08:36,150 ‫من آب رو خوب می شناسم. ‫راه خیلی مطمئنیه. 1630 1630 01:08:36,233 --> 01:08:38,235 ‫می دونی که سم آب نیست دیگه، نه؟ 1631 1631 01:08:38,277 --> 01:08:40,362 ‫- منظور از آب، رابطه شونه. ‫- و آب هنوز تو بندره. 1632 1632 01:08:40,404 --> 01:08:41,864 ‫دیگه نصف راه فیجی رو رفته. 1633 1633 01:08:41,906 --> 01:08:44,575 ‫نمیشه گریف دوباره رئیسمون بشه. 1634 1634 01:08:44,617 --> 01:08:46,535 ‫فکر کنم دچار حمله پانیک شده م. 1635 1635 01:08:46,577 --> 01:08:48,120 ‫لکس، نبضم رو بگیر. 1636 1636 01:08:48,162 --> 01:08:49,747 ‫عقل کوفتیت رو از دست دادی. 1637 1637 01:08:49,789 --> 01:08:50,790 ‫ببینین، 1638 1638 01:08:50,831 --> 01:08:52,625 ‫ما از سم پیروی می کنیم. 1639 1639 01:08:52,666 --> 01:08:54,752 ‫خب؟ درگیر بازی گریف نشین. 1640 1640 01:08:56,754 --> 01:08:58,047 ‫بریم. 1641 1641 01:09:00,132 --> 01:09:02,551 ‫خیلی خوب، برگردیم ‫سر بیمار بخش اطفالمون. 1642 1642 01:09:02,593 --> 01:09:04,470 ‫طبق ام آر آی، ‫عضله بطن چپ... 1643 1643 01:09:04,512 --> 01:09:05,763 ‫...نه تنها ضخیمه، 1644 1644 01:09:05,805 --> 01:09:07,932 ‫بلکه پر از فضای بین بافتیه. 1645 1645 01:09:08,015 --> 01:09:09,767 ‫ماهیچه قلبی ‫شبیه اسفنج شده. 1646 1646 01:09:09,809 --> 01:09:11,727 ‫به نظر...نمی دونم...نارس میاد. 1647 1647 01:09:11,727 --> 01:09:13,813 ‫دقیقاً. سلول های ابتدایی ای که هیچ کمکی... 1648 1648 01:09:13,854 --> 01:09:15,064 ‫...به عملکرد کلی قلب نمی کنن. 1649 1649 01:09:15,064 --> 01:09:16,941 ‫دکتر شاه، ‫گزارش جراحیِ... 1650 1650 01:09:16,982 --> 01:09:18,651 ‫...پیوند دریچه میترال رو می خوام. 1651 1651 01:09:19,068 --> 01:09:21,987 ‫- از من می خواین؟ ‫- بله. 1652 1652 01:09:22,029 --> 01:09:23,781 ‫باید لطف کنی ‫یه آزمون عملکرد ریه... 1653 1653 01:09:23,823 --> 01:09:24,698 ‫...بگیری. 1654 1654 01:09:24,740 --> 01:09:27,117 ‫دکتر شاه، همون جا وایستا. 1655 1655 01:09:27,159 --> 01:09:28,911 ‫هیچ کس نباید ‫برای دکتر گریفیت... 1656 1656 01:09:28,953 --> 01:09:31,038 ‫...آزمون سفارش بده ‫یا پرونده ای ازش بگیره. 1657 1657 01:09:31,121 --> 01:09:32,540 ‫قرار نیست تصمیم هئیت مدیره... 1658 1658 01:09:32,581 --> 01:09:33,666 ‫...فوراً اجرا شه. 1659 1659 01:09:33,666 --> 01:09:35,876 ‫ما داریم درباره درمانِ ‫این نوزاد بحث می کنیم. 1660 1660 01:09:35,918 --> 01:09:38,254 ‫بذارینش تو لیست پیوند، ‫برای برلین هارت آماده شید. 1661 1661 01:09:38,295 --> 01:09:40,714 ‫والسلام! حالا میشه ‫حرف من رو ادامه بدیم؟ 1662 1662 01:09:40,756 --> 01:09:42,091 ‫پیوند تنها گزینه ش نیست. 1663 1663 01:09:42,132 --> 01:09:44,385 ‫- این اختلال ژنتیکیه. ‫- که درمان هم نداره. 1664 1664 01:09:44,426 --> 01:09:46,178 ‫خیلی از مؤسسات مشهور علمی... 1665 1665 01:09:46,178 --> 01:09:48,764 ‫...دارن تو درمان اصلاح ژنی ‫به دستاوردهای بزرگی می رسن. 1666 1666 01:09:48,806 --> 01:09:51,559 ‫که آینده روشنی داره ‫ولی امروز به کاری نمیاد، 1667 1667 01:09:51,600 --> 01:09:52,726 ‫حداقل برای این بیمار. 1668 1668 01:09:52,768 --> 01:09:54,311 ‫صرفاً چون یه چیزی جدید و متفاوته، 1669 1669 01:09:54,353 --> 01:09:56,188 ‫دلیل نمیشه خود به خود ‫به عنوان یه درمانِ... 1670 1670 01:09:56,230 --> 01:09:57,481 ‫- ...قابل قبول... ‫- هانتینگتون، کم خونی داسی، 1671 1671 01:09:57,523 --> 01:09:59,650 ‫هموفیلی! همه به خاطر ‫تغییر تو یه نوکلئوتید... 1672 1672 01:09:59,692 --> 01:10:00,818 ‫...به وجود میان. 1673 1673 01:10:00,859 --> 01:10:02,486 ‫- اوهوم. ‫- از کجا می دونیم کدوم؟ 1674 1674 01:10:02,486 --> 01:10:03,404 ‫دکتر کاستا. 1675 1675 01:10:03,445 --> 01:10:04,947 ‫ما ژنوم بیمارهای مبتلا به این بیماری ها رو... 1676 1676 01:10:04,989 --> 01:10:07,032 ‫...توالی یابی کردیم ‫و جهش های مشترکشون رو پیدا کردیم. 1677 1677 01:10:07,074 --> 01:10:08,993 ‫که به چی نیاز داره؟ 1678 1678 01:10:10,661 --> 01:10:12,037 ‫دکتر شاه؟ 1679 1679 01:10:12,079 --> 01:10:14,331 ‫یه اندازه نمونه از بیمارهای مبتلا... 1680 1680 01:10:14,373 --> 01:10:16,166 ‫...که این قدری بزرگ باشه ‫که بشه مقایسه کرد. 1681 1681 01:10:16,208 --> 01:10:18,252 ‫بالغ بر 50 ژن روی ‫نمو قلب تأثیر می ذارن. 1682 1682 01:10:18,294 --> 01:10:20,296 ‫حتی اگه ژنوم بچه رو توالی یابی کنیم، 1683 1683 01:10:20,337 --> 01:10:21,547 ‫حتی اگه جهشی پیدا کنیم، 1684 1684 01:10:21,547 --> 01:10:23,799 ‫نمی تونیم بفهمیم ‫کدوم یکی باعث بیماری شده. 1685 1685 01:10:23,841 --> 01:10:27,219 ‫یه نفر برای اندازه نمونه خیلی کمه. 1686 1686 01:10:32,891 --> 01:10:34,310 ‫چی دستته، تد؟ 1687 1687 01:10:34,393 --> 01:10:36,145 ‫- ها؟ هیچی. ‫- واقعاً؟ 1688 1688 01:10:36,228 --> 01:10:38,522 ‫چون دانا میگه یه کم پیش ‫اینجا پوست شکلات دیده. 1689 1689 01:10:38,564 --> 01:10:39,606 ‫پاستیل خرسی. 1690 1690 01:10:39,648 --> 01:10:40,858 ‫زیر بالشت. 1691 1691 01:10:40,899 --> 01:10:42,443 ‫نمی تونی قبل از جراحی ‫چیزی بخوری، تد. 1692 1692 01:10:42,484 --> 01:10:43,861 ‫مخصوصاً شکلات. 1693 1693 01:10:43,902 --> 01:10:44,528 ‫چرا نمی تونم؟ 1694 1694 01:10:44,528 --> 01:10:46,030 ‫چون قند خون بالا باعثِ... 1695 1695 01:10:46,071 --> 01:10:47,573 ‫...یه چیزی به اسم ‫استرس اکسیداتیو میشه... 1696 1696 01:10:47,614 --> 01:10:49,199 ‫...که به عروق خونیت آسیب می زنه... 1697 1697 01:10:49,241 --> 01:10:50,659 ‫...و ریسک سکته ت رو افزایش میده. 1698 1698 01:10:50,659 --> 01:10:53,120 ‫و از اول هم به خاطر ‫ریسک سکته اومدی اینجا، 1699 1699 01:10:53,162 --> 01:10:54,538 ‫ولی تا وقتی شرایط طبیت بهینه نباشه، 1700 1700 01:10:54,580 --> 01:10:56,123 ‫نمی تونیم جراحیت کنیم. 1701 1701 01:10:56,165 --> 01:10:57,541 ‫این یعنی چی؟ 1702 1702 01:10:57,583 --> 01:11:00,127 ‫یعنی جراحیت رو به تعویق انداختی. 1703 1703 01:11:00,169 --> 01:11:01,879 ‫یعنی باید بیشتر اینجا بمونم؟ 1704 1704 01:11:01,920 --> 01:11:03,172 ‫آره. 1705 1705 01:11:03,213 --> 01:11:04,798 ‫پس میشه حداقل ‫یه پرستار دیگه برام بذارین؟ 1706 1706 01:11:04,840 --> 01:11:06,508 ‫نه، تد. 1707 1707 01:11:10,554 --> 01:11:12,306 ‫ما قلبش رو زیر نظر می گیریم. 1708 1708 01:11:12,348 --> 01:11:14,808 ‫یه سری دارو هم هستن ‫که می تونن علائمش رو تسکین بدن، 1709 1709 01:11:14,850 --> 01:11:16,393 ‫ولی احتمالاً باید تا آخر عمرش... 1710 1710 01:11:16,435 --> 01:11:17,895 ‫...مصرفشون کنه. 1711 1711 01:11:18,353 --> 01:11:19,730 ‫نظر شما چیه؟ 1712 1712 01:11:20,064 --> 01:11:21,899 ‫- آه... ‫- می خوایم چند تا گزینه درمانی بالقوه رو... 1713 1713 01:11:21,940 --> 01:11:23,233 ‫- ...مطرح کنیم. ‫- همه مون صلاحِ... 1714 1714 01:11:23,275 --> 01:11:24,234 ‫...بچه هامون رو می خوایم، مگه نه؟ 1715 1715 01:11:24,276 --> 01:11:27,071 ‫گاهی وقت ها به این معنیه ‫که مجبوریم تصمیمات سختی بگیریم... 1716 1716 01:11:27,112 --> 01:11:29,490 ‫...که اونا درک نمی کنن. 1717 1717 01:11:29,531 --> 01:11:30,908 ‫- ممنون، دکتر. ‫- صبر کنین. 1718 1718 01:11:30,949 --> 01:11:32,576 ‫تصمیمات سخت؟ ‫منظورتون چیه؟ 1719 1719 01:11:32,618 --> 01:11:34,119 ‫یکی از گزینه ها ‫ژن درمانیه... 1720 1720 01:11:34,161 --> 01:11:35,954 ‫به یه دستگاه برلین هارت نیاز داره. 1721 1721 01:11:37,748 --> 01:11:39,958 ‫این شبیه دستگاه تنفس مصنوعیه. 1722 1722 01:11:40,084 --> 01:11:41,627 ‫دستگاه کمکی قلبه، 1723 1723 01:11:41,668 --> 01:11:43,504 ‫ولی خودش به تنهایی... 1724 1724 01:11:43,545 --> 01:11:45,172 ‫...نفس می کشه. 1725 1725 01:11:45,214 --> 01:11:46,632 ‫یه راه حل موقته برای مدتیه... 1726 1726 01:11:46,673 --> 01:11:49,051 ‫...که منتظر پیوند قلب می مونه. 1727 1727 01:11:49,093 --> 01:11:50,803 ‫پیوند قلب؟ 1728 1728 01:11:52,471 --> 01:11:53,680 ‫از حد گذروندی. 1729 1729 01:11:53,722 --> 01:11:55,140 ‫قدم منطقی بعدی همینه. 1730 1730 01:11:55,182 --> 01:11:56,850 ‫من تازه توضیح دادن تشخیصمون... 1731 1731 01:11:56,892 --> 01:11:58,685 ‫...به والدین رو تموم کرده بودم که تو گفتی... 1732 1732 01:11:58,727 --> 01:12:00,521 ‫...باید بچه شون رو ‫به یه دستگاه وصل کنن! 1733 1733 01:12:00,562 --> 01:12:02,356 ‫دستگاه کمکی بطن اطفاله، 1734 1734 01:12:02,397 --> 01:12:03,190 ‫ولی درسته. 1735 1735 01:12:03,232 --> 01:12:05,067 ‫این دستگاه برای نارسایی قلب پیشرفته ‫طراحی شده. 1736 1736 01:12:05,109 --> 01:12:06,693 ‫الان وقت این بحث نیست! 1737 1737 01:12:06,735 --> 01:12:07,778 ‫با توجه به شدت نارساییش، 1738 1738 01:12:07,820 --> 01:12:09,446 ‫دقیقاً همین الان وقتشه. 1739 1739 01:12:09,488 --> 01:12:10,656 ‫از نظر تو! 1740 1740 01:12:10,697 --> 01:12:12,199 ‫از روی تجربه م ‫که جفتمون می دونیم... 1741 1741 01:12:12,241 --> 01:12:14,326 ‫- ...خیلی بیشتر از تجربه توئه. ‫- بله، هست... 1742 1742 01:12:14,368 --> 01:12:16,829 ‫...و در این مورد، ‫رویکردت قدیمی شده! 1743 1743 01:12:16,870 --> 01:12:19,039 ‫ببین، طب فضایی کمکی ‫به اون بچه نمی کنه. 1744 1744 01:12:19,039 --> 01:12:19,748 ‫ژن درمانی... 1745 1745 01:12:19,790 --> 01:12:21,583 ‫...به خیلی ها کمک کرده. 1746 1746 01:12:21,625 --> 01:12:23,252 ‫ببین، بابا، متوجهم... 1747 1747 01:12:23,293 --> 01:12:25,045 ‫...که می خوای برگردی ‫به دورانی که خودت سرپرست بودی... 1748 1748 01:12:25,087 --> 01:12:26,630 ‫...و دایناسورها تو زمین پرسه می زدن، 1749 1749 01:12:26,672 --> 01:12:27,881 ‫- هی! ‫- ولی زمونه عوض میشه! 1750 1750 01:12:27,923 --> 01:12:29,174 ‫شهاب سنگ ها برخورد می کنن... 1751 1751 01:12:29,216 --> 01:12:30,968 ‫...و گونه ای که نتونه ‫تکامل پیدا کنه، 1752 1752 01:12:31,009 --> 01:12:32,719 ‫باعث انقراض خودش میشه. 1753 1753 01:12:32,761 --> 01:12:34,346 ‫گونه ها با درس گرفتن... 1754 1754 01:12:34,388 --> 01:12:36,348 ‫- ...از تجربه شون تکامل پیدا می کنن. ‫- باشه. 1755 1755 01:12:36,390 --> 01:12:38,100 ‫من از این بچه ناامید نمیشم. 1756 1756 01:12:38,141 --> 01:12:40,853 ‫اون مادر و پدر هر کاری می کنن ‫که به بچه شون کمک کنن... 1757 1757 01:12:40,894 --> 01:12:42,604 ‫...که می دونم به عنوان یه پدر، ‫تو نمی تونی درکش کنی. 1758 1758 01:12:42,646 --> 01:12:45,065 ‫وای! فکر کردم داریم ‫به عنوان پزشک بحث می کنیم. 1759 1759 01:12:45,107 --> 01:12:46,817 ‫حالا مسئله شخصی شد؟ 1760 1760 01:12:46,859 --> 01:12:48,569 ‫خب، تو باعث میشی ‫شخصی نکردنش سخت بشه. 1761 1761 01:12:48,569 --> 01:12:50,487 ‫پس موضوع چیه؟ 1762 1762 01:12:50,529 --> 01:12:52,364 ‫شغل؟ لکس یا...؟ 1763 1763 01:12:52,406 --> 01:12:55,868 ‫موضوع تویی و غرورت... 1764 1764 01:12:55,909 --> 01:12:58,704 ‫...که اصلاً نمی ذارین ‫من به کارم برسم! 1765 1765 01:12:58,745 --> 01:13:00,706 ‫من سعی دارم کمک کنم. ‫سعی دارم به بیمار کمک کنم. 1766 1766 01:13:00,747 --> 01:13:01,873 ‫سعی دارم به تو کمک کنم. 1767 1767 01:13:01,873 --> 01:13:03,792 ‫- سعی دارم به بیمارستان کمک کنم. ‫- می خوای به بیمار کمک کنی؟ 1768 1768 01:13:03,834 --> 01:13:05,586 ‫استراتژی درمان من رو تحقیر نکن. 1769 1769 01:13:06,211 --> 01:13:07,379 ‫از اونجایی که پای لکس رو وسط کشیدی، 1770 1770 01:13:07,421 --> 01:13:08,672 ‫دفعه بعدی که خواستی کمکم کنی، 1771 1771 01:13:08,714 --> 01:13:10,757 ‫با دوست صمیمیم گرم نگیر! 1772 1772 01:13:23,228 --> 01:13:24,980 ‫لکس، معذرت می خوام. 1773 1773 01:13:25,022 --> 01:13:27,190 ‫نه تو معذرت خواهی من رو ‫می خوای، نه من معذرت خواهی تو رو. 1774 1774 01:13:27,232 --> 01:13:28,942 ‫دردی رو دوا نمی کنه. 1775 1775 01:13:28,984 --> 01:13:30,652 ‫نمی خواستم این طوری لوت بدم. 1776 1776 01:13:30,694 --> 01:13:33,655 ‫نمی خوام اوضاع رو ‫از چیزی که هست سخت تر کنم. 1777 1777 01:13:33,697 --> 01:13:35,449 ‫دیگه دیر شده. 1778 1778 01:13:41,538 --> 01:13:44,207 ‫نمی دونم برای بهتر شدن اوضاع ‫باید چه اتفاقی بیفته، 1779 1779 01:13:44,249 --> 01:13:47,210 ‫ولی می دونم از «ببخشید» فراتره. 1780 1780 01:13:51,381 --> 01:13:53,133 ‫دکتر تاکر، باید فرم رضایت جراحی... 1781 1781 01:13:53,175 --> 01:13:54,509 ‫...برای برلین هارت یه بیمار رو... 1782 1782 01:13:54,551 --> 01:13:56,303 ‫...آماده کنی. بفرما. 1783 1783 01:13:56,345 --> 01:13:58,013 ‫واسه پرونده اطفال؟ 1784 1784 01:13:58,055 --> 01:13:59,806 ‫بیمار دیگه ای هم هست ‫که به زودی به دستگاه کمکی... 1785 1785 01:13:59,848 --> 01:14:01,475 ‫...نیاز پیدا کنه؟ 1786 1786 01:14:01,558 --> 01:14:03,268 ‫دکتر گریفیت خبر داره ‫که داریم کار رو پیش... 1787 1787 01:14:03,310 --> 01:14:06,146 ‫- درخواست بجاییه، دکتر. ‫- باشه. 1788 1788 01:14:06,188 --> 01:14:07,689 ‫انجامش میدم. 1789 1789 01:14:10,567 --> 01:14:12,986 ‫پس «از سم پیروی کنیم» چی شد؟ 1790 1790 01:14:13,028 --> 01:14:14,738 ‫- باید چی کار می کردم؟ ‫- دکتر تاکر، 1791 1791 01:14:14,863 --> 01:14:16,490 ‫یه مشکلی داریم. 1792 1792 01:14:16,531 --> 01:14:18,075 ‫- نه بابا؟ ‫- موضوع تده. 1793 1793 01:14:18,116 --> 01:14:21,161 ‫اون پاستیل خرسی ها عادی نبودن! 1794 1794 01:14:21,203 --> 01:14:22,913 ‫یکی زنگ بزنه 911. 1795 1795 01:14:22,954 --> 01:14:24,373 ‫چه خبره؟ 1796 1796 01:14:24,414 --> 01:14:26,583 ‫- دارم...دارم سکته می کنم. ‫- صبح که بهش سر زدم، 1797 1797 01:14:26,666 --> 01:14:28,502 ‫باز داشت شکلات می خورد. 1798 1798 01:14:28,543 --> 01:14:30,420 ‫این بار که توقیفش کردم، 1799 1799 01:14:30,462 --> 01:14:32,964 ‫یه نگاه دقیق به قوطیش انداختم. 1800 1800 01:14:33,006 --> 01:14:36,009 ‫ماریجوانای خوراکی؟ ‫یعنی خماره؟ 1801 1801 01:14:36,051 --> 01:14:38,220 ‫آه، ضربان قلب بالا، ‫سردرگمی... 1802 1802 01:14:38,220 --> 01:14:39,429 ‫دارم می میرم...و...و... 1803 1803 01:14:39,513 --> 01:14:40,389 ‫اون سعی داره بکشدم. 1804 1804 01:14:40,430 --> 01:14:42,057 ‫و پارانویا! ‫آره، حسابی خماره. 1805 1805 01:14:42,057 --> 01:14:43,558 ‫چند تا از اینا خوردی؟ 1806 1806 01:14:43,642 --> 01:14:46,186 ‫دکتر ترولی، ‫همه رو خورده. 1807 1807 01:14:46,353 --> 01:14:47,854 ‫بیاین مایعات وریدیش رو بیشتر کنیم... 1808 1808 01:14:47,896 --> 01:14:49,523 ‫...که کمک کنه دفعش کنه. ‫کلی طول می کشه... 1809 1809 01:14:49,564 --> 01:14:50,774 ‫...تا بیهوشی بتونه ‫دست به آقا بزنه. 1810 1810 01:14:50,774 --> 01:14:53,193 ‫باز هم جراحیت رو ‫به تعویق انداختی، تد. 1811 1811 01:14:53,235 --> 01:14:54,861 ‫آه... 1812 1812 01:15:04,830 --> 01:15:07,582 ‫می بینم که رضایتشون رو ‫واسه دستگاه برلین گرفتی. 1813 1813 01:15:08,625 --> 01:15:09,835 ‫تصمیم درستی بود. 1814 1814 01:15:09,876 --> 01:15:11,795 ‫فقط امیدوارم کار ‫به این حرفا نکشه. 1815 1815 01:15:11,837 --> 01:15:13,547 ‫گریف گفت انجامش بدم. 1816 1816 01:15:13,588 --> 01:15:17,217 ‫آره، گاهی وقت ها خیلی قانع کننده میشه. ‫کافیه از هیئت مدیره بپرسی. 1817 1817 01:15:17,259 --> 01:15:19,594 ‫سعی کردی باهاشون ‫از انتصاب دوباره ش... 1818 1818 01:15:19,636 --> 01:15:21,221 ‫- ...باهاشون حرف بزنی؟ ‫- آره. 1819 1819 01:15:21,263 --> 01:15:23,265 ‫سعیم رو کردم، ولی ‫فقط سرپرست های بخش می تونن... 1820 1820 01:15:23,306 --> 01:15:25,100 ‫...با هیئت مدیره تشکیل جلسه بدن و ظاهراً، 1821 1821 01:15:25,142 --> 01:15:27,519 ‫به خاطر تصمیم دیروز ‫من سرپرست موقت شده م. 1822 1822 01:15:27,519 --> 01:15:28,979 ‫پس...همون طور که گفتم، 1823 1823 01:15:29,020 --> 01:15:30,522 ‫گاهی وقت ها ‫خیلی قانع کننده میشه. 1824 1824 01:15:30,605 --> 01:15:34,401 ‫خب، من...من...درباره ‫ژن درمانی اطفال تحقیق کردم. 1825 1825 01:15:34,442 --> 01:15:36,945 ‫بیمارستان اطفال بوستون ‫چند تا کارآزمایی بالینی داره... 1826 1826 01:15:36,987 --> 01:15:39,072 ‫...که هدفشون اختلالات قلبی مادرزادیه. 1827 1827 01:15:39,114 --> 01:15:40,282 ‫بهشون ایمیل زدم. 1828 1828 01:15:40,323 --> 01:15:41,408 ‫- واقعاً؟ ‫- و اگه... 1829 1829 01:15:41,449 --> 01:15:42,742 ‫...بیمار دیگه ای هم باشه... 1830 1830 01:15:42,784 --> 01:15:43,994 ‫...که مبتلا به این بیماری باشه، 1831 1831 01:15:44,035 --> 01:15:45,245 ‫ممکنه اندازه نمونه ت جور شه. 1832 1832 01:15:45,287 --> 01:15:47,330 ‫واقعاً ممنونم. 1833 1833 01:15:47,372 --> 01:15:48,957 ‫حتی اگه بعید باشه... 1834 1834 01:15:48,999 --> 01:15:50,375 ‫بهتر از تسلیم شدنه. 1835 1835 01:15:54,170 --> 01:15:55,505 ‫- مرسی، کیلب. ‫- چی بگم؟ 1836 1836 01:15:55,589 --> 01:15:57,173 ‫دلم برای ضعیف ترها میره. 1837 1837 01:15:59,217 --> 01:16:00,802 ‫بچه! 1838 1838 01:16:00,844 --> 01:16:02,095 ‫و تد! 1839 1839 01:16:02,888 --> 01:16:04,598 ‫غلظت اکسیژن خون رو به کاهشه. 1840 1840 01:16:04,639 --> 01:16:06,224 ‫برون ده قلب پایین اومده. 1841 1841 01:16:06,266 --> 01:16:08,518 ‫- باید همین الان ببریمش اتاق عمل. ‫- چه خبره؟ 1842 1842 01:16:08,560 --> 01:16:10,061 ‫قلبش داره از کار میفته. 1843 1843 01:16:10,103 --> 01:16:12,314 ‫باید همین الان براش ‫دستگاه برلین بذاریم. 1844 1844 01:16:14,441 --> 01:16:16,401 ‫تد چه شه؟ 1845 1845 01:16:16,443 --> 01:16:18,862 ‫بریده بریده حرف می زد ‫و می گفت صورتش سِر شده. 1846 1846 01:16:18,904 --> 01:16:20,155 ‫سکته انسدادی. 1847 1847 01:16:20,196 --> 01:16:21,990 ‫عجب شرایط طبی بهینه ای! 1848 1848 01:16:22,032 --> 01:16:23,575 ‫چند وقت شده؟ 1849 1849 01:16:23,617 --> 01:16:24,659 ‫دو دقیقه. 1850 1850 01:16:24,701 --> 01:16:25,869 ‫کلی سلول مغزی میشه. 1851 1851 01:16:25,911 --> 01:16:27,162 ‫همین الان دارم به سرخرگِ... 1852 1852 01:16:27,203 --> 01:16:28,455 ‫...کاروتید درونی می رسم. 1853 1853 01:16:35,003 --> 01:16:36,212 ‫شانت وارد شد. 1854 1854 01:16:37,297 --> 01:16:39,215 ‫یالا، تد. 1855 1855 01:16:39,257 --> 01:16:41,259 ‫خیلی خوب. 1856 1856 01:16:41,301 --> 01:16:43,386 ‫خدا رو شکر. ‫بیاین ببندیمش. 1857 1857 01:16:44,262 --> 01:16:45,889 ‫حتماً بلافاصله براش هپارینِ... 1858 1858 01:16:45,930 --> 01:16:47,057 ‫- ...شکسته نشده بزن. ‫- می دونم. 1859 1859 01:16:47,057 --> 01:16:48,808 ‫کمتر شدن پر شدن قلب ممکنه نشون دهنده... 1860 1860 01:16:48,850 --> 01:16:50,894 ‫کم حجمی خون ‫یا انسداد کانول درون ریز باشه. 1861 1861 01:16:50,894 --> 01:16:52,646 ‫- این رو هم می دونم. ‫- خب، قطعاً کانول دهلیزی... 1862 1862 01:16:52,687 --> 01:16:54,564 ‫...می تونه خیلی سخت تر ‫از چیزی که انتظار داری باشه. 1863 1863 01:16:54,648 --> 01:16:56,107 ‫- باید بری... ‫- بس کن. 1864 1864 01:16:56,149 --> 01:16:57,651 ‫وقتی موی دماغم میشی، ‫نمی تونم انجامش بدم. 1865 1865 01:16:58,109 --> 01:16:59,402 ‫از این جلوتر نمیای. 1866 1866 01:17:04,574 --> 01:17:05,992 ‫- ساکشن. ‫- ساکشن. 1867 1867 01:17:06,034 --> 01:17:07,619 ‫خوبه، بچرخونیمش. 1868 1868 01:17:07,619 --> 01:17:09,162 ‫تیغ 15. 1869 1869 01:17:13,958 --> 01:17:15,293 ‫من باید داخل باشم. 1870 1870 01:17:15,335 --> 01:17:16,836 ‫نه، خودش از پسش بر میاد. 1871 1871 01:17:16,878 --> 01:17:19,297 ‫تازه واسه کمتر از اینا ‫به خودت سرکوفت می زدی. 1872 1872 01:17:20,340 --> 01:17:21,549 ‫پنس سرکج. 1873 1873 01:17:23,551 --> 01:17:24,928 ‫خیلی خوب. 1874 1874 01:17:29,641 --> 01:17:31,559 ‫لعنت. 1875 1875 01:17:31,601 --> 01:17:32,977 ‫تو نمیره. 1876 1876 01:17:33,019 --> 01:17:34,270 ‫باید دوباره سعیم رو بکنم. 1877 1877 01:17:37,649 --> 01:17:38,942 ‫فشارش بده. 1878 1878 01:17:39,984 --> 01:17:42,278 ‫- برون ده قلب در حال کاهشه. ‫- فشار پرفیوژن در حال سقوطه. 1879 1879 01:17:42,320 --> 01:17:43,530 ‫باید قبل از ایست قلبی ‫این رو بفرستم تو. 1880 1880 01:17:43,571 --> 01:17:44,656 ‫دکتر گریفیت رو خبر کنیم؟ 1881 1881 01:17:44,739 --> 01:17:48,326 ‫جودی، دکتر گریفیت خودِ منم. ‫تیغ 15. 1882 1882 01:18:01,131 --> 01:18:02,549 ‫بای پس رو شروع کن، دکتر کاستا. 1883 1883 01:18:02,590 --> 01:18:04,592 ‫شروع بای پس. 1884 1884 01:18:06,511 --> 01:18:07,720 ‫جریان کم. 1885 1885 01:18:08,847 --> 01:18:10,682 ‫خیلی خوب. 1886 1886 01:18:10,723 --> 01:18:11,683 ‫حالا شد. 1887 1887 01:18:11,724 --> 01:18:13,143 ‫موفق شدی. 1888 1888 01:18:14,185 --> 01:18:16,354 ‫مرخصی، جودی. 1889 1889 01:18:16,396 --> 01:18:17,730 ‫عمل تازه شروع شده. 1890 1890 01:18:17,772 --> 01:18:19,649 ‫اوهوم. گیره. 1891 1891 01:18:22,610 --> 01:18:25,488 ‫خیلی خوب. ‫آئورت رو بگیر. 1892 1892 01:18:25,530 --> 01:18:28,199 ‫قلب رو از کار بنداز. ‫پس منتظر چیه؟ 1893 1893 01:18:28,241 --> 01:18:30,535 ‫نمی تونی مدام این کار رو بکنی. 1894 1894 01:18:30,577 --> 01:18:33,037 ‫داری رابطه ت رو باهاش شکراب می کنی. 1895 1895 01:18:33,079 --> 01:18:35,039 ‫این کار رو واسه رابطه مون می کنم. 1896 1896 01:18:35,081 --> 01:18:36,374 ‫وقتی ترتیب عادی برگرده، 1897 1897 01:18:36,416 --> 01:18:37,959 ‫اوضاع بهتر میشه. 1898 1898 01:18:38,001 --> 01:18:39,002 ‫برای کی بهتر میشه؟ 1899 1899 01:18:39,043 --> 01:18:40,420 ‫برای جفتمون. 1900 1900 01:18:41,254 --> 01:18:44,382 ‫اون برای این چیزها آماده نیست. 1901 1901 01:18:44,424 --> 01:18:46,217 ‫بیشتر از چیزی که فکرش رو ‫می کنه به من احتیاج داره. 1902 1902 01:18:46,551 --> 01:18:47,927 ‫فعلاً که نداره! 1903 1903 01:18:47,969 --> 01:18:50,138 ‫و اگه نمی خوای از این به بعد... 1904 1904 01:18:50,180 --> 01:18:51,848 ‫...از همه جراحی ها جا بمونی، 1905 1905 01:18:51,890 --> 01:18:55,268 ‫بالاخره یه جوری ‫به نظارتت عادت کن. 1906 1906 01:18:58,938 --> 01:19:01,149 ‫- سلام. ‫- سلام! 1907 1907 01:19:01,191 --> 01:19:02,358 ‫- حاضری؟ ‫- آره. 1908 1908 01:19:02,400 --> 01:19:04,569 ‫- بچه چطور شد؟ ‫- زنده موند. 1909 1909 01:19:04,611 --> 01:19:06,112 ‫پیچیده بود... 1910 1910 01:19:06,154 --> 01:19:08,781 ‫...و هنوز منتظر پیوندیم، 1911 1911 01:19:08,823 --> 01:19:10,491 ‫ولی جراحی خوب پیش رفت... 1912 1912 01:19:10,533 --> 01:19:12,327 ‫...و بدون کمک بابام انجامش دادم. 1913 1913 01:19:12,368 --> 01:19:14,037 ‫- اون کجا بود؟ ‫- انداختمش بیرون. 1914 1914 01:19:15,538 --> 01:19:17,624 ‫پدرت رو از جراحی انداختی بیرون؟ 1915 1915 01:19:17,665 --> 01:19:18,666 ‫آره. 1916 1916 01:19:18,708 --> 01:19:19,918 ‫خودش مجبورم کرد. 1917 1917 01:19:20,001 --> 01:19:21,586 ‫- اُه. ‫- اون... 1918 1918 01:19:21,628 --> 01:19:23,671 ‫- مم. دوباره داریم همون کار رو می کنیم. ‫- آره. 1919 1919 01:19:23,713 --> 01:19:25,340 ‫- آره، درسته. ‫- یعنی نمیشه من و تو بدونِ... 1920 1920 01:19:25,381 --> 01:19:27,425 ‫...این که باباهامون کیفمون رو ‫کور کنن، بریم سر قرار؟ 1921 1921 01:19:27,467 --> 01:19:30,511 ‫چرا، هست... 1922 1922 01:19:30,553 --> 01:19:33,014 ‫آه، اگه از آخر شروع کنیم. 1923 1923 01:19:43,524 --> 01:19:47,528 ‫می دونی، یه جا خونده بودم ‫که ده ثانیه زمان برای جا به جایی... 1924 1924 01:19:47,570 --> 01:19:50,031 ‫...هشتاد میلیون میکروب کافیه. 1925 1925 01:19:50,823 --> 01:19:54,035 ‫اطلاعات جالب بهم میدی!؟ 1926 1926 01:19:54,077 --> 01:19:55,703 ‫جالب تر هم میشه. 1927 1927 01:19:56,788 --> 01:19:58,373 ‫یالا. 1928 1928 01:20:21,771 --> 01:20:23,523 ‫سلام. 1929 1929 01:20:23,564 --> 01:20:25,108 ‫تمام شب اینجا بودین؟ 1930 1930 01:20:25,149 --> 01:20:26,818 ‫آره، نمی خواستیم ‫اولین شبی که به دستگاهه، 1931 1931 01:20:26,859 --> 01:20:27,485 ‫تنهاش بذاریم. 1932 1932 01:20:27,527 --> 01:20:29,028 ‫داشتم الی رو می بردم خونه... 1933 1933 01:20:29,112 --> 01:20:30,196 ‫...که یه کم بخوابیم. 1934 1934 01:20:30,238 --> 01:20:32,156 ‫هی، می تونم کمکت کنم؟ 1935 1935 01:20:32,198 --> 01:20:33,282 ‫بیا اینجا. 1936 1936 01:20:33,324 --> 01:20:36,494 ‫این یکی لنگه کو؟ 1937 1937 01:20:48,464 --> 01:20:50,842 ‫باید چند تا آزمایش ازش بگیرم. 1938 1938 01:20:50,883 --> 01:20:51,968 ‫از الی؟ 1939 1939 01:20:53,386 --> 01:20:54,178 ‫اِدم جلدی. 1940 1940 01:20:54,220 --> 01:20:55,721 ‫به خاطر کاهش عملکرد سیستولی. 1941 1941 01:20:55,763 --> 01:20:56,722 ‫هم فکریم. 1942 1942 01:20:56,764 --> 01:20:58,057 ‫تصور می کنم ‫مُدر تجویز کردی. 1943 1943 01:20:58,057 --> 01:20:59,225 ‫و گشادکننده عروق، 1944 1944 01:20:59,267 --> 01:21:00,685 ‫- ولی چیزی که واقعاً لازم داریم... ‫- تست دی ان ایه. 1945 1945 01:21:00,726 --> 01:21:02,728 ‫- چه خبره؟ ‫- خواهر بچه. 1946 1946 01:21:02,770 --> 01:21:04,105 ‫علت این که دوست نداره کفش پاش کنه. 1947 1947 01:21:04,147 --> 01:21:05,356 ‫- یه علامته. ‫- وایستا. 1948 1948 01:21:05,398 --> 01:21:06,732 ‫علامت همون بیماری ای که برادرش داره؟ 1949 1949 01:21:06,774 --> 01:21:08,568 ‫شدتش کمتره، ولی خواهر برادری... 1950 1950 01:21:08,609 --> 01:21:09,944 ‫- ...که یه اختلال ژنتیکی دارن؟ ‫- آره! 1951 1951 01:21:09,986 --> 01:21:11,571 ‫با همچین اندازه نمونه ای ‫می تونیم کار کنیم. 1952 1952 01:21:11,612 --> 01:21:12,738 ‫می تونی ژنوم رو توالی یابی کنیم، 1953 1953 01:21:12,780 --> 01:21:14,615 ‫- جهش ها رو پیدا کنیم. ‫- و درستشون کنیم! 1954 1954 01:21:14,657 --> 01:21:16,325 ‫- خب... ‫- باید فوراً تست دی ان ای بگیریم. 1955 1955 01:21:16,367 --> 01:21:17,243 ‫اگه حق با ما باشه، 1956 1956 01:21:17,243 --> 01:21:18,703 ‫ممکنه اوضاع رو کلاً ‫براشون عوض کنه. 1957 1957 01:21:18,744 --> 01:21:19,829 ‫آره. 1958 1958 01:21:19,829 --> 01:21:21,831 ‫من اشتباه کردم که ژن درمانی رو رد کردم... 1959 1959 01:21:21,873 --> 01:21:23,875 ‫...و تحقیرت کردم. 1960 1960 01:21:23,916 --> 01:21:25,001 ‫اینجا بخش توئه... 1961 1961 01:21:25,084 --> 01:21:27,712 ‫...و با کمال میل ‫بهش احترام می ذارم. 1962 1962 01:21:27,753 --> 01:21:29,797 ‫ممنون. 1963 1963 01:21:29,839 --> 01:21:32,925 ‫- البته تا 87 روز آینده. ‫- 87 روز؟ 1964 1964 01:21:33,009 --> 01:21:35,928 ‫همون موقعی که هیئت مدیره ‫تصمیم می گیره دوباره منتصبم کنه، 1965 1965 01:21:35,970 --> 01:21:37,930 ‫البته اگه با اثبات ‫توانایی های پایه م، 1966 1966 01:21:37,972 --> 01:21:39,682 ‫رضایتت رو جلب کرده باشم. 1967 1967 01:21:39,724 --> 01:21:42,226 ‫راستی، یادم افتاد...من یه... 1968 1968 01:21:42,268 --> 01:21:44,145 گره های جراح. 1969 1969 01:21:44,187 --> 01:21:45,104 ‫مم... 1970 1970 01:21:45,104 --> 01:21:46,606 ‫گره های تک. 1971 1971 01:21:46,898 --> 01:21:49,901 ‫گره های دوبل. تازه گره مادربزرگی هم زدم. 1972 1972 01:21:50,902 --> 01:21:53,446 ‫پس فکر کنم باید ‫تیکش رو تو لیستت بزنی، 1973 1973 01:21:53,487 --> 01:21:55,615 ‫- موافقی؟ ‫- همم. 1974 1974 01:22:10,671 --> 01:22:12,632 ‫خب، صرف نظر از این ‫که چه قدر اوضاع رو به کامِ... 1975 1975 01:22:12,673 --> 01:22:14,258 ‫...متخصص بیهوشی تلخ کردی، 1976 1976 01:22:14,300 --> 01:22:15,468 ‫جراحی خوب پیش رفت. 1977 1977 01:22:15,509 --> 01:22:16,928 ‫خوب میشم؟ 1978 1978 01:22:16,969 --> 01:22:18,804 ‫آره. عروقت به نظر سالمن، 1979 1979 01:22:18,846 --> 01:22:20,264 ‫ولی... 1980 1980 01:22:20,306 --> 01:22:22,183 ‫قبل از این که مرخصت کنم، ‫می خوام باهات... 1981 1981 01:22:22,225 --> 01:22:23,851 ‫...از بیماری دیگه ت حرف بزنم. 1982 1982 01:22:26,229 --> 01:22:28,147 ‫خب... 1983 1983 01:22:28,189 --> 01:22:30,149 ‫من یه نگاه دقیق تر ‫به آزمایش هات انداختم... 1984 1984 01:22:30,191 --> 01:22:33,569 ‫...و دیدم که آنزیم های کبدیت بالا رفته ن. 1985 1985 01:22:33,611 --> 01:22:34,654 ‫که چی؟ 1986 1986 01:22:34,695 --> 01:22:37,490 ‫ممکنه مصرف نکردن داروت... 1987 1987 01:22:37,531 --> 01:22:38,824 ‫...به خاطر این باشه... 1988 1988 01:22:38,866 --> 01:22:40,868 ‫...که نمی تونی باهاشون نوشیدنی بخوری؟ 1989 1989 01:22:41,911 --> 01:22:43,996 ‫خیلی خوب. 1990 1990 01:22:44,038 --> 01:22:46,332 ‫چی داری میگی؟ ‫داری میگی اعتیاد دارم؟ 1991 1991 01:22:46,374 --> 01:22:48,000 ‫دارم میگم کسی که نوشیدنی رو... 1992 1992 01:22:48,084 --> 01:22:49,585 ‫...به داروهای شفابخش ترجیح میده... 1993 1993 01:22:49,627 --> 01:22:50,962 ‫...یا وقتی داره واسه جراحی... 1994 1994 01:22:51,045 --> 01:22:52,546 ‫...حاضر میشه، ماریجوانا می خوره... 1995 1995 01:22:52,588 --> 01:22:55,341 ‫...یا کسی که اون قدر رابطه ش ‫با زن سابقش خراب شده... 1996 1996 01:22:55,383 --> 01:22:56,676 ‫...که طرف حتی شماره ش رو بهش نمیده... 1997 1997 01:22:56,717 --> 01:22:57,969 ‫...ممکنه یه بیماری دیگه هم داشته باشه، 1998 1998 01:22:57,969 --> 01:23:00,513 ‫ولی اون رو هم میشه درمان کرد. 1999 1999 01:23:00,554 --> 01:23:02,515 ‫این یه مرکز ترک اعتیاد خوبه. 2000 2000 01:23:02,556 --> 01:23:04,558 ‫جلسه های شبانه هم دارن. 2001 2001 01:23:05,768 --> 01:23:08,771 ‫- آره، مطمئنم معرکه ن. ‫- هستن. 2002 2002 01:23:08,813 --> 01:23:10,940 ‫واقعاً. 2003 2003 01:23:10,982 --> 01:23:13,067 ‫این حرف رو از یه معتاد سابق داشته باش. 2004 2004 01:23:14,193 --> 01:23:18,531 ‫گوش کن، می دونم قبول کردن این ‫که مشکل داری، چه قدر سخته... 2005 2005 01:23:18,572 --> 01:23:21,951 ‫...و اینجا هیچ کس خبر نداره، 2006 2006 01:23:21,993 --> 01:23:24,704 ‫ولی من تو موقعیت تو بوده م... 2007 2007 01:23:24,745 --> 01:23:27,456 ‫...و چیزی نمونده بود ‫به قیمت یکی از عزیزام تموم شه، 2008 2008 01:23:29,166 --> 01:23:31,377 ‫ولی راه حل داره! 2009 2009 01:23:49,019 --> 01:23:51,272 ‫اون زنده می مونه! 2010 2010 01:23:51,313 --> 01:23:53,315 ‫راه درازی پیش رو داره. 2011 2011 01:23:53,357 --> 01:23:55,943 ‫آره، خب، حداقل یه راهی داره. 2012 2012 01:23:56,318 --> 01:23:58,821 ‫پنج سال پیش، مشکلش عملاً... 2013 2013 01:23:58,863 --> 01:24:00,239 ‫...حکم مرگ بود. 2014 2014 01:24:00,281 --> 01:24:01,198 ‫- اوهوم. ‫- ولی... 2015 2015 01:24:01,282 --> 01:24:02,575 ‫...الان شانس داره، 2016 2016 01:24:02,616 --> 01:24:05,327 ‫چون تو دکترش بودی... 2017 2017 01:24:05,369 --> 01:24:06,746 ‫...و تو هم صرفاً به این خاطر... 2018 2018 01:24:06,787 --> 01:24:10,708 ‫...دکترش بودی ‫که سرپرست مایی. 2019 2019 01:24:11,041 --> 01:24:14,044 ‫به نظرت هامامورا اون بچه رو ‫میاورد پیش گریف؟ 2020 2020 01:24:14,086 --> 01:24:15,713 ‫ممنونم، 2021 2021 01:24:15,755 --> 01:24:17,339 ‫ولی من فقط یه راه حل موقتم. 2022 2022 01:24:17,423 --> 01:24:19,008 ‫اُه، پس داری میگی ‫ما می تونیم ژنومِ... 2023 2023 01:24:19,049 --> 01:24:21,385 ‫...اون بچه رو عوض کنیم، 2024 2024 01:24:21,427 --> 01:24:23,637 ‫ولی تو نمی تونی ‫نظر هیئت مدیره رو عوض کنی؟ 2025 2025 01:24:23,679 --> 01:24:26,182 ‫حتی نمی تونم ‫باهاشون حرف بزنم. 2026 2026 01:24:26,265 --> 01:24:28,559 ‫- باید سرپرست بخش باشم که بتونم. ‫- همم. درسته. 2027 2027 01:24:28,601 --> 01:24:32,104 ‫ای کاش یه سرپرست بخش ‫می شناختی که مدیونته! 2028 2028 01:24:32,188 --> 01:24:35,274 ‫تو واسه آینده اون بچه جنگیدی. 2029 2029 01:24:36,358 --> 01:24:38,777 ‫حالا برو برای آینده خودت بجنگ. 2030 2030 01:24:42,781 --> 01:24:44,825 ‫می دونم لحظه آخریه، 2031 2031 01:24:44,867 --> 01:24:47,077 ‫ولی دکتر گریفیت وقتی کمک لازم داشتم، پشتم بود. 2032 2032 01:24:47,119 --> 01:24:51,248 ‫تشکیل این جلسه کمترین کاری بود ‫که می تونستم برای تشکر ازش بکنم. 2033 2033 01:24:51,248 --> 01:24:53,959 ‫می دونم به نظرتون ‫من فرد مناسبی... 2034 2034 01:24:54,001 --> 01:24:55,628 ‫...برای شغل سرپرستی نیستم. 2035 2035 01:24:55,669 --> 01:24:57,588 ‫راستش رو بگم، ‫خودم هم همین فکر رو می کردم. 2036 2036 01:24:57,630 --> 01:24:59,548 ‫فکر می کردم فلوشیپم رو... 2037 2037 01:24:59,590 --> 01:25:01,759 ‫...تموم می کنم و میرم. 2038 2038 01:25:01,800 --> 01:25:03,802 ‫از کلینیک کلیولند پیشنهاد گرفته بودم. 2039 2039 01:25:03,844 --> 01:25:05,846 ‫بعدش فکر کردم... 2040 2040 01:25:05,888 --> 01:25:08,390 ‫«من تو این کار ماهرم.» 2041 2041 01:25:08,432 --> 01:25:09,850 ‫وضع بیماران رو به بهبوده. 2042 2042 01:25:09,892 --> 01:25:12,228 ‫دکترها هم همین طور. 2043 2043 01:25:12,269 --> 01:25:15,397 ‫اونا الان راضی تر از وقتین ‫که زیر نظر پدرم کار می کردن... 2044 2044 01:25:15,439 --> 01:25:17,191 ‫...که یعنی کارآییشون بیشتره، 2045 2045 01:25:17,233 --> 01:25:18,275 ‫بازدهشون بیشتره. 2046 2046 01:25:18,317 --> 01:25:19,735 ‫موفق ترن. 2047 2047 01:25:19,818 --> 01:25:22,404 ‫امروز یه بچه زنده موند ‫که ثابتش کنه. 2048 2048 01:25:22,446 --> 01:25:25,699 ‫همه شما از من خواستین ‫که جای سرپرست رو پر کنم... 2049 2049 01:25:25,741 --> 01:25:29,453 ‫...و حالا که پدرم بیدار شده، ‫دارین ازم می خواین کناره گیری کنم... 2050 2050 01:25:29,495 --> 01:25:32,081 ‫...و من نمی تونم ‫همچین کاری کنم، 2051 2051 01:25:32,122 --> 01:25:34,166 ‫برای همین هم جایی نمیرم. 2052 2052 01:25:34,208 --> 01:25:36,627 ‫ما الان هم بخش بهتری داریم... 2053 2053 01:25:36,669 --> 01:25:39,338 ‫...و هم پزشکان بهتری هستیم، 2054 2054 01:25:39,338 --> 01:25:43,550 ‫چون من سرپرست بهتریم. 2055 2055 01:25:53,686 --> 01:25:57,189 ‫می دونی، تیرانوسوروس رکس ‫درنده بی رحمی بود... 2056 2056 01:25:57,231 --> 01:26:00,150 ‫...که تو عصر خودش ‫هیچ موجودی شبیهش نبود. 2057 2057 01:26:00,818 --> 01:26:02,236 ‫این رو یه تعریف حساب می کنم. 2058 2058 01:26:02,277 --> 01:26:04,113 ‫باید هشدار حسابش کنی. 2059 2059 01:26:04,196 --> 01:26:05,447 ‫اِه؟ 2060 2060 01:26:05,489 --> 01:26:07,324 ‫من با هیئت مدیره صحبت کردم. 2061 2061 01:26:07,366 --> 01:26:10,744 ‫اونا هم مثل من نسبت ‫به آینده بخش مشتاقن... 2062 2062 01:26:10,786 --> 01:26:13,038 ‫...که یعنی آینده تو تضمینی نیست. 2063 2063 01:26:14,081 --> 01:26:15,958 ‫آخر دوره، کنترل رو ‫دو دستی تقدیمت نمی کنن. 2064 2064 01:26:16,000 --> 01:26:17,710 ‫بینمون یکی رو انتخاب می کنن. 2065 2065 01:26:21,422 --> 01:26:24,883 ‫پس کاش بهترین دکتر گریفیت برنده بشه، نه؟ 2066 2066 01:26:24,925 --> 01:26:26,510 ‫همین رو می خوای؟ 2067 2067 01:26:26,552 --> 01:26:28,721 ‫تو می تونی تی رکس باشی، بابا. 2068 2068 01:26:28,762 --> 01:26:31,390 ‫من شهاب سنگم... 2069 2069 01:26:31,432 --> 01:26:32,307 ‫...و میام سراغت.