1 00:00:00,000 --> 00:00:07,960 ‫♫ پا گذاشتن داخلِ همهمه های این دنیا ♫ 2 00:00:07,960 --> 00:00:13,400 ‫♫ به صدایِ باران، به صدایِ باد، ‫به صدایِ فراز و نشیب هایِ بی پایانِ دنیا گوش بده ♫ 3 00:00:13,400 --> 00:00:16,920 ‫♫ سرنوشت بی شک ما را دوست دارد ♫ 4 00:00:16,920 --> 00:00:22,440 ‫♫ به رویاهایی که با بوسه یِ زمان ‫مهر و موم شدند نگاه کن ♫ 5 00:00:22,440 --> 00:00:26,040 ‫♫ زندگی که نیمی از آن گذشته را به خاطر داشته باش ♫ 6 00:00:26,040 --> 00:00:29,400 ‫♫ بینِ این دیوارهای سرخ، ‫فقط یک نفر مانده ♫ 7 00:00:29,400 --> 00:00:35,360 ‫♫ که منتظرِ شب و جاودانگیه ♫ 8 00:00:35,360 --> 00:00:40,320 ‫♫ اگر دنیا طوفانی باشه، ‫همه یِ ساکنینش باید پناه بگیرن ♫ 9 00:00:40,320 --> 00:00:45,680 ‫♫ من با تو می آیم ♫ 10 10 00:00:45,680 --> 00:00:50,840 ‫♫ هزاران کوه را سفر کن ‫از زمین بایر نترس ♫ 11 11 00:00:50,840 --> 00:00:56,240 ‫♫ کنارِ جاده گل هم خواهد بود ♫ 12 12 00:00:56,240 --> 00:00:58,920 ‫♫ عشق و نفرت خیلی پیچیده هستند، ‫به سادگی می آیند و می روند ♫ 13 13 00:00:58,920 --> 00:01:02,200 ‫♫ بادها و ابرها ناپدید نشدند ♫ 14 14 00:01:02,200 --> 00:01:09,240 ‫♫ پاییز و بهار طولانی هستن، ‫بالاخره می توانم در این دنیای فانی با تو پرسه بزنم ♫ 15 15 00:01:09,240 --> 00:01:11,320 ‫«شاهزاده خانم شورشی» 16 16 00:01:11,320 --> 00:01:15,280 ‫«قسمت پنجاه و ششم» 17 17 00:01:15,280 --> 00:01:16,560 سایت فیلم و سریال هکس دانلود با افتخار تقدیم میکند 18 00:01:16,560 --> 00:01:19,440 ‫یه مشت مزخرف. 19 19 00:01:19,440 --> 00:01:22,160 ‫آوو این کار رو نمی کنه. 20 20 00:01:24,320 --> 00:01:27,080 ‫آوو میاد به دیدنم. 21 21 00:01:27,800 --> 00:01:29,720 ‫اون... 22 22 00:01:33,320 --> 00:01:36,320 ‫اون میاد به دیدنم. 23 23 00:01:36,320 --> 00:01:38,320 ‫من همین الانش هم... 24 24 00:01:39,680 --> 00:01:41,440 ‫همین الان... 25 25 00:01:48,600 --> 00:01:52,080 ‫این موضوع خیلی ناگهانی بود. ‫چه طور این اتفاق افتاد؟ 26 26 00:01:52,080 --> 00:01:54,440 ‫کسی چه می دونه؟ 27 27 00:02:00,680 --> 00:02:05,600 ‫حال اعلیحضرت خوب بود، ‫چه طور خون توی یه لحظه عصبانیت به قلبشون هجوم آورد؟ 28 28 00:02:06,200 --> 00:02:10,400 ‫امپراتور قبلی تازه از دنیا رفتن ‫و امپراتور فعلی تازه به سلطنت رسیدن. 29 29 00:02:11,920 --> 00:02:14,520 ‫چنگ بزرگ من... 30 30 00:02:15,840 --> 00:02:18,080 ‫با سلام، نخست وزیر ون. 31 31 00:02:18,080 --> 00:02:21,760 ‫طبیب سلطنتی شن، ‫حال جسمی اعلیحضرت چه طوره؟ 32 32 00:02:21,760 --> 00:02:25,480 ‫اعلیحضرت بیدار شدن. ‫فعلاً حالشون خوبه. 33 33 00:02:25,480 --> 00:02:31,240 ‫فقط اینکه قبلاً شمشیر، ‫نصف النهار قلب اعلیحضرت رو مجروح کرده بود. 34 34 00:02:31,240 --> 00:02:34,920 ‫همین حالا هم چیزی نامعلوم ‫عصبیشون کرد، 35 35 00:02:36,920 --> 00:02:39,080 ‫و باعث تحریک زخمهای قدیمی شون شد. 36 36 00:02:39,080 --> 00:02:41,840 ‫من داروی اعلیحضرت رو دادم. 37 37 00:02:41,840 --> 00:02:44,680 ‫این بار جدی نبود. 38 38 00:02:44,680 --> 00:02:48,960 ‫فقط نباید از این به بعد، ‫عصبی بشن. 39 39 00:02:49,880 --> 00:02:53,640 ‫نخست وزیر ون، ‫من دیگه مرخص می شم. 40 40 00:02:53,640 --> 00:02:55,280 ‫باشه. 41 41 00:02:59,000 --> 00:03:01,200 ‫اعلیحضرت عصبی شدن. 42 42 00:03:01,200 --> 00:03:03,440 ‫چی عصبیشون کرد؟ 43 43 00:03:03,440 --> 00:03:05,720 ‫در پاسخ به نخست وزیر باید بگم، 44 44 00:03:05,720 --> 00:03:09,560 ‫همین حالا، اعلیحضرت با... 45 45 00:03:10,440 --> 00:03:15,640 ‫با سو جینر که پیش از این خدمتکار ‫همسر شاهزاده یوژانگ بود ملاقات کردن. 46 46 00:03:16,560 --> 00:03:18,560 ‫همسر شاهزاده یوژانگ؟ 47 47 00:03:21,080 --> 00:03:23,520 ‫کی از معاشرت قدیمی، 48 48 00:03:23,520 --> 00:03:27,920 ‫اعلیحضرت با شاهزاده خانم شانگیانگ ‫خبر نداره؟ 49 49 00:03:27,920 --> 00:03:30,320 ‫با این حال، در نهایت، ‫همه این جریانات مال قبله. 50 50 00:03:30,320 --> 00:03:33,440 ‫اعلیحضرت الان حاکم جهانن. 51 51 00:03:33,440 --> 00:03:39,240 ‫با این حال مگه برای شاهزاده خانم شانگیانگ ‫چه اتفاقی افتاده؟ اون الان زن یه مقام مجرمه. 52 52 00:03:39,240 --> 00:03:44,520 ‫اگه این مسئله به بیرون درز کنه، ‫می دونین چه رسوایی بزرگی به بار میاد؟ 53 53 00:03:45,560 --> 00:03:49,920 ‫مگه این سو جینر با ‫همسر شاهزاده یوژانگ فرار نکرده بود؟ 54 54 00:03:49,920 --> 00:03:55,600 ‫بعد از اینکه دستگیر و برگردونده شد، ‫دقیقاً چی به اعلیحضرت گفت؟ 55 55 00:03:55,600 --> 00:03:57,400 ‫به نخست وزیر پاسخ می دم، 56 56 00:03:58,360 --> 00:04:01,920 ‫من هم دقیق نمی دونم. 57 57 00:04:01,920 --> 00:04:06,320 ‫فقط اینکه اعلیحضرت از قبل داشتن دنبال ‫همسر شاهزاده یوژانگ و سوجینر می گشتن. 58 58 00:04:06,320 --> 00:04:11,000 ‫بعد از اینکه سوجینر اومد، ‫قبل از اینکه حال اعلیحضرت بد بشه، چیز زیادی نگفت. 59 59 00:04:11,680 --> 00:04:15,600 ‫به طور مبهم شنیدم ‫که اعلیحضرت می گفتن... 60 60 00:04:17,040 --> 00:04:19,080 ‫می خوان بمیرن. 61 61 00:04:19,080 --> 00:04:22,080 ‫انگار همسر شاهزاده یوژانگ ‫برای عشق خودکشی کردن. 62 62 00:04:22,080 --> 00:04:24,360 ‫- چی؟ ‫- برای عشق خودکشی کرده؟ 63 63 00:04:24,360 --> 00:04:26,800 ‫همسر شاهزاده یوژانگ مرده؟ 64 64 00:04:28,280 --> 00:04:30,240 ‫چه طور ممکنه؟ 65 65 00:04:35,320 --> 00:04:36,800 ‫بیاین بریم. 66 66 00:04:40,120 --> 00:04:48,120 67 67 00:05:05,160 --> 00:05:06,960 ‫برید. 68 68 00:05:26,560 --> 00:05:29,040 ‫اعلیحضرت. 69 69 00:05:29,040 --> 00:05:31,160 ‫تو هم برو. 70 70 00:06:14,320 --> 00:06:18,800 ‫بعد از مدتی، ‫همه چیز موقتاً حل شد. 71 71 00:06:18,800 --> 00:06:21,400 ‫همسر شاهزاده یکدفعه گفت، 72 72 00:06:21,400 --> 00:06:25,200 ‫می خواد به کوه لیانیو بره ‫تا برای شاهزاده یوژانگ دعا کنه. 73 73 00:06:25,200 --> 00:06:30,480 ‫من حرفش رو باور کردم، ‫برای همین باهاش رفتم. 74 74 00:06:30,480 --> 00:06:33,800 ‫به طور غیر منتظره ای، ‫یکدفعه از لبه صخره کوه، 75 75 00:06:33,800 --> 00:06:40,240 ‫پرید. 76 76 00:06:40,240 --> 00:06:42,960 ‫بدون اینکه به خاطر ‫حکم سلطنتی باشه... 77 77 00:06:45,520 --> 00:06:48,760 ‫بدون دستور والدین... 78 78 00:06:51,320 --> 00:06:53,320 ‫آوو، 79 79 00:06:59,000 --> 00:07:02,320 ‫چرا همین طوری رفتی؟ 80 80 00:07:05,200 --> 00:07:09,960 ‫واقعاً این قدر عاشقش بودی؟ 81 81 00:07:24,840 --> 00:07:31,040 ‫پس دوستی ما برات ‫چه معنایی داشت؟ 82 82 00:07:36,240 --> 00:07:39,960 ‫دوستی بچگیامون از موقعی که ‫ده ساله بودیم، 83 83 00:07:43,520 --> 00:07:49,400 ‫هنوز نمی تونه با تعامل ‫این چند سال گذشته تو و اون، 84 84 00:07:50,720 --> 00:07:53,360 ‫رقابت کنه. 85 85 00:08:04,720 --> 00:08:06,480 ‫آوو، 86 86 00:08:09,280 --> 00:08:12,200 ‫من برای تصاحب تاج و تخت جنگیدم، 87 87 00:08:13,880 --> 00:08:20,200 ‫و خودم رو به شخصی تبدیل کردم ‫که بیشتر از همه ازش متنفرم، 88 88 00:08:22,800 --> 00:08:28,040 ‫تا برگردی پیشم. 89 89 00:08:30,000 --> 00:08:35,200 ‫اما چرا همین جوری رفتی؟ 90 90 00:08:38,040 --> 00:08:41,760 ‫چرا همین جوری رفتی؟ 91 91 00:08:54,600 --> 00:08:56,840 ‫پس معنی این تاج و تخت، 92 92 00:08:59,080 --> 00:09:01,600 ‫چیه؟ 93 93 00:09:10,680 --> 00:09:17,640 ‫من تا پای مرگ به تو وفادار خواهم بود. 94 94 00:09:44,920 --> 00:09:47,920 ‫- مشتری، چی میل دارین؟ ‫- رشته فرنگی. 95 95 00:09:47,920 --> 00:09:51,200 ‫باشه. ‫بفرمائین تو. لطفاً بیاین تو. 96 96 00:09:51,200 --> 00:09:53,000 ‫از این طرف لطفاً. 97 97 00:09:57,080 --> 00:10:02,560 ‫همه شنیدین؟ ‫یه ترانه داره همه جا پخش می شه. 98 98 00:10:02,560 --> 00:10:04,320 ‫اسمش «وسعت نعمات بهشته». 99 99 00:10:04,320 --> 00:10:07,120 ‫داستان سقوط دو امپراتوره. 100 100 00:10:07,120 --> 00:10:10,000 ‫مشتری ها، این... 101 101 00:10:10,000 --> 00:10:13,120 ‫من برای امرار معاش ‫یه مغازه کوچولو دارم. 102 102 00:10:13,120 --> 00:10:15,600 ‫بیاین در مورد امور دولت بحث نکنیم. 103 103 00:10:15,600 --> 00:10:17,280 ‫از چی می ترسی؟ 104 104 00:10:17,280 --> 00:10:20,320 ‫همه بچه ها این ترانه رو بلدن. 105 105 00:10:20,320 --> 00:10:22,080 ‫درسته. 106 106 00:10:22,880 --> 00:10:25,320 ‫درسته. 107 107 00:10:25,320 --> 00:10:30,520 ‫از موقعی که شاهزاده یوژانگ درگذشته، ‫قلب همه خالیه. 108 108 00:10:30,520 --> 00:10:32,280 ‫انگار محافظ آسمانیمون از بین رفته. 109 109 00:10:32,280 --> 00:10:36,520 ‫بذار خانواده سلطنتی ‫رنگ آرامش رو نبینن. 110 110 00:10:36,520 --> 00:10:40,960 ‫روزهای آینده... ‫روزهای سختی می شن. 111 111 00:10:40,960 --> 00:10:44,120 ‫بسیار سخت... 112 112 00:10:59,560 --> 00:11:01,280 ‫پیرمرد! 113 113 00:11:01,280 --> 00:11:03,240 ‫- ژنرال! ‫- این مرد رو دیدین؟ 114 114 00:11:03,240 --> 00:11:04,800 ‫نه، نه، نه. 115 115 00:11:04,800 --> 00:11:07,800 ‫- اینها اسب های کی هستن؟ ‫- برای مشتریانی هستن که داخل نشستن. 116 116 00:11:07,800 --> 00:11:10,960 ‫- چی برای خوردن هست؟ ‫- ژنرال، چی میل دارین؟ 117 117 00:11:10,960 --> 00:11:13,680 ‫پنجه خرس، ماهی سالمون و ‫آبمیوه معطر اسمانتوس داری؟ 118 118 00:11:13,680 --> 00:11:15,800 ‫ژنرال، دارین شوخی می کنین. ‫مغازه کوچیک من این چیزها رو نداره... 119 119 00:11:15,800 --> 00:11:18,080 ‫این مزخرفات چیه؟ ‫هرچی خوبه رو بیار. 120 120 00:11:18,080 --> 00:11:20,120 ‫چشم، چشم. 121 121 00:11:20,120 --> 00:11:22,760 ‫- اسب های بیرون مال توئن؟ ‫- بله جناب، بله. 122 122 00:11:22,760 --> 00:11:25,240 ‫برشون دار و گمشو. 123 123 00:11:25,240 --> 00:11:27,520 ‫برو. 124 124 00:11:28,720 --> 00:11:30,520 ‫عجله کن! 125 125 00:11:30,520 --> 00:11:32,200 ‫ببخشید، ببخشید، ببخشید. 126 126 00:11:32,200 --> 00:11:33,840 ‫ببخشید، ببخشید، ببخشید. 127 127 00:11:33,840 --> 00:11:36,080 ‫- مغازه دار. ‫- دارم میام. 128 128 00:11:36,080 --> 00:11:37,520 ‫غذا رو بلافاصله سرو کن. 129 129 00:11:37,520 --> 00:11:40,200 ‫ژنرال، بیاین بهترین غذا و آبمیوه ‫رو بخوریم. 130 130 00:11:40,200 --> 00:11:41,880 ‫یه پارچ آبمیوه بیار اینجا. 131 131 00:11:41,880 --> 00:11:43,800 ‫یه چیز خوب سفارش بده. 132 132 00:11:43,800 --> 00:11:45,520 ‫عجله کن و بخور. ‫باید به سفرمون ادامه بدیم. 133 133 00:11:45,520 --> 00:11:47,440 ‫بیا بخوریم. 134 134 00:11:47,440 --> 00:11:49,400 ‫واقعاً عذاب آوره. 135 135 00:11:49,400 --> 00:11:53,280 ‫گیریم ما بارها این کوه لیانیو رو گشتیم، 136 136 00:11:53,280 --> 00:11:55,000 ‫اما باز هم چیزی پیدا نکردیم. 137 137 00:11:55,000 --> 00:12:00,440 ‫افراد بالادست حتی یه یادداشت فوری از طریق کبوتر نامه رسون ‫برامون ارسال کردن تا بهمون بگن برگردیم و دوباره جستجو کنیم. گندش بزنن. 138 138 00:12:00,440 --> 00:12:03,960 ‫لازمه صخره و رودخونه رو بگردیم؟ 139 139 00:12:05,040 --> 00:12:08,200 ‫می گن همسر شاهزاده ‫از روی یه صخره پریده پایین. 140 140 00:12:08,200 --> 00:12:11,520 ‫بدون وزیدن باد، موجی هم در کار نیست. ‫ضرورتش هم همینه، گفتنش سخته. 141 141 00:12:11,520 --> 00:12:14,600 ‫چه طور وقتی دم دروازه آتش سوزیه، ماهی های خندق هم عذاب می کشن؟ ‫(اصطلاح از اینکه تماشاگران هم عذاب خواهند کشید.) 142 142 00:12:14,600 --> 00:12:17,440 ‫ما هم مثل کپورهایی هستیم ‫که درگیر آتیش شدن. 143 143 00:12:17,440 --> 00:12:21,520 ‫این یعنی امپراتور فعلی، 144 144 00:12:21,520 --> 00:12:24,960 ‫می خواد همسر شاهزاده یوژانگ ‫رو اگه زنده است شخصاً ببینه یا اگه مرده جنازه اش رو. 145 145 00:12:24,960 --> 00:12:28,120 ‫گیریم همسر شاهزاده یوژانگ ‫واقعاً دستگیر بشه، 146 146 00:12:28,120 --> 00:12:30,720 ‫اعلیحضرت چه طوری ‫مجازاتش می کنه؟ 147 147 00:12:30,720 --> 00:12:32,360 ‫مجازات؟ 148 148 00:12:32,360 --> 00:12:34,440 ‫چه طور ممکنه اعلیحضرت دلش بیاد؟ 149 149 00:12:34,440 --> 00:12:37,640 ‫یعنی ممکنه داستان بین، 150 150 00:12:37,640 --> 00:12:41,680 ‫اعلیحضرت و همسر شاهزاده یوژانگ ‫قبل از ازدواجش، دروغ باشه؟ 151 151 00:12:41,680 --> 00:12:43,360 ‫حتی اگه واقعی باشه هم، 152 152 00:12:43,360 --> 00:12:47,360 ‫مگه همسر شاهزاده یوژانگ دیگه ‫اون شاهزاده خانم محترم شانگیانگ اون موقع است؟ 153 153 00:12:47,360 --> 00:12:50,680 ‫ممکنه اعلیحضرت جرئت پذیرش ‫همسر یه مقام جنایتکار رو داشته باشه؟ 154 154 00:12:50,680 --> 00:12:54,240 ‫گفتنش سخته. حتی برای ‫قهرمانان هم گذشتن از زنان زیبا سخته. 155 155 00:12:54,240 --> 00:12:56,160 ‫یالا، بذار یه نگاهی بندازم. 156 156 00:12:58,520 --> 00:13:03,080 ‫اگه چنین بانوی زیبایی رو کنار خود داشتم، ‫چرا باید دلم می خواست جهان رو اداره کنم؟ 157 157 00:13:03,080 --> 00:13:04,840 ‫درسته! ‫دقیقاً! 158 158 00:13:04,840 --> 00:13:07,640 ‫بیا، بیا بخوریم. 159 159 00:14:34,240 --> 00:14:37,440 ‫والاحضرت، خدمتکار ارشد شو ‫و آیوئه اومدن به دیدنتون. 160 160 00:14:39,640 --> 00:14:42,800 ‫- خدمتکار ارشد شو؟ ‫- شاهزاده جیانگشیا. 161 161 00:14:42,800 --> 00:14:46,240 ‫عجله کنین و ‫همسر شاهزاده رو نجات بدین! 162 162 00:14:53,520 --> 00:14:57,080 ‫شاهزاده جیانگشیا، این جینگره. 163 163 00:15:01,880 --> 00:15:04,600 ‫آوو دیگه زیادی جسوره. 164 164 00:15:05,080 --> 00:15:08,720 ‫امپراتور و ملکه به ‫علیاحضرت اعتماد کردن، 165 165 00:15:08,720 --> 00:15:11,840 ‫برای همین ایشون خطر خارج کردن جینگر ‫از پایتخت رو به جون خریدن. 166 166 00:15:11,840 --> 00:15:16,880 ‫علیاحضرت به ما دستور دادن که از والاحضرت بخوایم ‫به خوبی از شاهزاده جوان محافظت کنین. 167 167 00:15:16,880 --> 00:15:18,960 ‫نباید هویتش رو افشا کنیم. 168 168 00:15:18,960 --> 00:15:21,240 ‫طبیعتاً این رو درک می کنم. 169 169 00:15:21,240 --> 00:15:25,400 ‫اما آوو نباید الان به کوه لیانیو ‫بره تا دنبال شیائوچی بگرده. 170 170 00:15:25,920 --> 00:15:29,760 ‫اون شاهزاده کوچولو رو با خودش برده. ‫مگه ملکه بیوه دست از سرش برمی داره؟ 171 171 00:15:32,720 --> 00:15:36,800 ‫شاهزاده جیانگشیا، ‫خبری از علیاحضرت دارین؟ 172 172 00:15:42,000 --> 00:15:46,000 ‫با وجود پانگ گویی که ازشون محافظت می کنه، ‫علیاحضرت مسلماً دردسر رو به خوشبختی تبدیل می کنن. 173 173 00:15:46,920 --> 00:15:50,760 ‫خیلی خوب. شما دو نفر ‫سفر سختی داشتین. زود استراحت کنین. 174 174 00:15:50,760 --> 00:15:55,160 ‫یادتون باشه، ‫نباید هویت خودتون رو افشا کنین. 175 175 00:15:55,160 --> 00:16:00,480 ‫اگه کسی پرسید، فقط بگین ‫از اقوام دور قبیله وانگ هستین که از لانگیا اومدین. 176 176 00:16:00,480 --> 00:16:02,360 ‫- چشم. ‫- چشم. 177 177 00:16:02,360 --> 00:16:05,200 ‫پس، شاهزاده جوان چه طور؟ 178 178 00:16:06,040 --> 00:16:09,680 ‫می خوام خارج از اردوگاه بزرگش كنم. 179 179 00:16:09,680 --> 00:16:14,080 ‫اعلیحضرت خانواده ای دارین ‫که بتونین بهشون اعتماد کنین؟ 180 180 00:16:14,840 --> 00:16:17,200 ‫یه نفر هست. 181 181 00:16:17,200 --> 00:16:20,640 ‫فردا صبح زود، ‫ شخصاً می برمش اونجا. 182 182 00:16:20,640 --> 00:16:23,240 ‫بله قربان. 183 183 00:16:30,520 --> 00:16:32,400 ‫آروم. 184 184 00:16:35,360 --> 00:16:40,000 ‫نگران نباش، ‫من بهت صدمه نمی زنم. 185 185 00:16:40,000 --> 00:16:45,560 ‫پوشوندن چشمات فقط برای ‫اینه که غافلگیر بشی. 186 186 00:16:46,240 --> 00:16:47,760 ‫باشه. 187 187 00:17:15,360 --> 00:17:17,480 ‫بعد از اینکه آخرین بار ‫از چنگ بزرگ برگشتم، 188 188 00:17:17,480 --> 00:17:20,080 ‫به بقیه دستور دادم ‫تا این دشت گل رو بکارن. 189 189 00:17:20,080 --> 00:17:22,120 ‫آوو، 190 190 00:17:22,120 --> 00:17:26,720 ‫لطفاً این هدیه صادقانه رو بپذیر. 191 191 00:17:28,200 --> 00:17:30,440 ‫چه طور بپذیرمش؟ 192 192 00:17:30,440 --> 00:17:32,600 ‫همین که دوستش داشته باشی کافیه. 193 193 00:17:34,600 --> 00:17:37,920 ‫فکر می کنی می تونم ‫هدیه ای ازت قبول کنم؟ 194 194 00:17:38,760 --> 00:17:40,280 ‫آوو. 195 195 00:17:41,120 --> 00:17:43,480 ‫واقعیتی رو که رو به روته، بپذیر. 196 196 00:17:43,480 --> 00:17:47,840 ‫توی این دنیا دیگه ‫شاهزاده یوژانگی وجود نداره. 197 197 00:17:49,040 --> 00:17:52,480 ‫به یه مرده امید نبند. 198 198 00:17:56,840 --> 00:17:58,760 ‫ببین الان چی جلوته. 199 199 00:17:58,760 --> 00:18:02,440 ‫الان یکی هست که باهات ‫خوب رفتار می کنه. 200 200 00:18:02,440 --> 00:18:07,720 ‫یکی هست که تا ابد ‫ازت محافظت می کنه. 201 201 00:18:10,320 --> 00:18:14,760 ‫بهم بگو، شاهزاده یوژانگ ‫چه طوری مرد؟ 202 202 00:18:18,880 --> 00:18:20,720 ‫به قتل رسید. 203 203 00:18:20,720 --> 00:18:22,800 ‫کی اون رو به قتل رسوند؟ 204 204 00:18:22,800 --> 00:18:24,600 ‫طبیعتاً یه نفر از چنگ بزرگ. 205 205 00:18:24,600 --> 00:18:26,560 ‫اون توی دربار امپراتوری ‫دشمنان زیادی داشت. 206 206 00:18:26,560 --> 00:18:31,480 ‫اعلیحضرت، ملکه، ملکه بیوه. ‫کی دوست نداشت اون بمیره؟ 207 207 00:18:31,480 --> 00:18:33,600 ‫از کجا می دونی؟ 208 208 00:18:34,360 --> 00:18:38,520 ‫کل چنگ بزرگ می دونن، پس ‫البته که من هم می دونم. 209 209 00:18:38,520 --> 00:18:40,400 ‫پس به شایعات گوش دادی؟ 210 210 00:18:40,400 --> 00:18:42,040 ‫این شایعه نیست. 211 211 00:18:42,040 --> 00:18:44,320 ‫با چشم های خودت دیدی؟ 212 212 00:18:50,840 --> 00:18:52,800 ‫نه. 213 213 00:18:52,800 --> 00:18:55,200 ‫پس داری بهم دروغ می گی. 214 214 00:18:55,200 --> 00:18:57,000 ‫تو مطمئن نیستی، 215 215 00:18:57,000 --> 00:19:01,440 ‫که شاهزاده یوژانگ ‫مرده یا نه، مگه نه؟ 216 216 00:19:04,880 --> 00:19:06,440 ‫آوو. 217 217 00:19:08,800 --> 00:19:13,040 ‫اگرچه شکوه هولان ‫اصلاً با چنگ بزرگ برابری نمی کنه، 218 218 00:19:13,640 --> 00:19:16,800 ‫اما حداقل از دربار سلطنتی دوره. 219 219 00:19:17,520 --> 00:19:22,600 ‫می تونی توی این چمنزار ‫دوباره سلامتیت رو به دست بیاری. 220 220 00:19:25,000 --> 00:19:27,000 ‫و من، 221 221 00:19:27,800 --> 00:19:31,240 ‫اینجا مراقبتم و ‫ازت محافظت می کنم. 222 222 00:19:31,240 --> 00:19:33,200 ‫توی این زندگی ‫اجازه نمی دم دیگه، 223 223 00:19:33,200 --> 00:19:37,320 ‫به خاطر قتل عام توی دربار سلطنتی ‫رنج بکشی. 224 224 00:19:44,120 --> 00:19:47,280 ‫دریای گلی رو ‫که رو به رومه دوست دارم. 225 225 00:19:48,800 --> 00:19:51,640 ‫کوه ها، رودخونه ها، چمن ها و درختان ‫اینجا رو هم دوست دارم. 226 226 00:19:54,920 --> 00:19:57,760 ‫با این حال هدیه ات رو قبول نمی کنم. 227 227 00:20:22,160 --> 00:20:26,000 ‫شایعه ای هست که می گه ‫همسر شاهزاده یوژانگ از صخره پریده پایین. 228 228 00:20:27,960 --> 00:20:30,160 ‫شنیدم که به نینگشو رفته، 229 229 00:20:30,160 --> 00:20:33,440 ‫اما بعضی ها هم می گن ‫دزدیدنش بردنش هولان. 230 230 00:20:33,440 --> 00:20:35,280 ‫هولان؟ 231 231 00:21:25,640 --> 00:21:29,240 ‫شاهزاده جیانگشیا، این...؟ 232 232 00:21:30,840 --> 00:21:32,800 ‫رک و پوست کنده می گم. 233 233 00:21:32,800 --> 00:21:35,880 ‫اینجا توی جیانگنان، ‫هیچ دوستی ندارم که بتونم بهش اعتماد کنم. 234 234 00:21:35,880 --> 00:21:38,000 ‫به جز تو. 235 235 00:21:38,000 --> 00:21:40,800 ‫می خوام این بچه رو بسپرم به تو. 236 236 00:21:40,800 --> 00:21:43,000 ‫نمی دونم برات راحته یا نه. 237 237 00:21:49,600 --> 00:21:51,600 ‫این... 238 238 00:22:00,120 --> 00:22:03,320 ‫بچه ی کیه؟ 239 239 00:22:10,600 --> 00:22:15,080 ‫صحبت در مورد... ‫بعضی چیزها سخته. 240 240 00:22:15,080 --> 00:22:17,560 ‫بهتره نپرسی. 241 241 00:22:21,880 --> 00:22:24,200 ‫شاهزاده جیانگشیا... 242 242 00:22:24,200 --> 00:22:28,240 ‫من یه زن مجردم. 243 243 00:22:28,240 --> 00:22:32,000 ‫اینکه یهو این بچه از ناکجا ‫سروکله اش توی این خونه پیدا بشه... 244 244 00:22:32,000 --> 00:22:36,440 ‫اگه خبرش پخش بشه... ‫متأسفانه اتفاق جالبی نمیفته. 245 245 00:22:44,600 --> 00:22:47,440 ‫بسیار خوب. ‫پس رک بهت می گم. 246 246 00:22:51,200 --> 00:22:54,600 ‫وقتی توی پایتخت بودم، ‫توی رستوران تانهوا شنگول شدم، 247 247 00:22:54,600 --> 00:22:58,000 ‫با یه خواننده آشنا شدم ‫که این بچه رو به دنیا آورد. 248 248 00:22:59,840 --> 00:23:01,760 ‫مادر بچه اون رو فرستاد پیش من. 249 249 00:23:01,760 --> 00:23:04,160 ‫اگه ببرمش اردوگاه ‫شایعه درست می شه. 250 250 00:23:04,160 --> 00:23:08,160 ‫برای همین می خواستم بدونم ‫می تونی کمکم کنی یا نه. 251 251 00:23:11,800 --> 00:23:15,720 ‫بانو سای وی، تو... 252 252 00:23:16,960 --> 00:23:18,840 ‫لطفاً خجالت نکش. 253 253 00:23:18,840 --> 00:23:22,560 ‫اگه برات راحت نیست... 254 254 00:23:23,120 --> 00:23:25,120 ‫دنبال یکی دیگه می گردم ‫که این کار رو بکنه. 255 255 00:23:29,800 --> 00:23:32,000 ‫بچه رو بذارین اینجا! 256 256 00:23:45,920 --> 00:23:49,240 ‫می دونستم سخاوتمند ‫و آماده کمکی. 257 257 00:23:49,240 --> 00:23:54,200 ‫نگران نباش، در مورد هزینه ها ‫هم مرتب کسی رو می فرستم تا برات پول بیاره. 258 258 00:23:54,200 --> 00:23:56,040 ‫نیازی نیست! 259 259 00:23:56,680 --> 00:24:01,960 ‫با اینکه خانواده ام در آستانه انحطاط قرار دارن، ‫اما هنوز توانایی بزرگ کردن یه بچه رو دارم. 260 260 00:24:01,960 --> 00:24:05,080 ‫بانو، منظورم رو اشتباه فهمیدی، ‫من به خانواده ات به دیده ی تحقیر نگاه نکردم. 261 261 00:24:05,080 --> 00:24:06,800 ‫فقط داشتم فکر می کردم که... 262 262 00:24:06,800 --> 00:24:09,320 ‫داره دیر می شه. 263 263 00:24:09,320 --> 00:24:12,560 ‫دیگه نمی تونم اینجا ‫نگهتون دارم. برگردید! 264 264 00:24:13,200 --> 00:24:14,880 ‫بدرقه تون می کنم. 265 265 00:24:21,360 --> 00:24:22,920 ‫باشه. 266 266 00:24:23,960 --> 00:24:25,960 ‫مرخص می شم. 267 267 00:25:07,440 --> 00:25:12,000 ‫پیداش کردم. ‫شاهزاده کوچولو داخل اتاقه. 268 268 00:25:27,640 --> 00:25:30,400 ‫ارباب خاندان، وقت غذاست. 269 269 00:25:32,600 --> 00:25:36,880 ‫امروز... حالم خوبه. 270 270 00:25:36,880 --> 00:25:39,480 ‫خوبه، ارباب خاندان. 271 271 00:25:39,480 --> 00:25:41,680 ‫فقط اینکه... 272 272 00:25:42,800 --> 00:25:44,760 ‫فقط اینکه، چی؟ 273 273 00:25:48,480 --> 00:25:53,600 ‫خاله شو و آیوئه رو ‫توی پادگان دیدم. 274 274 00:25:57,680 --> 00:26:01,440 ‫خاله شو و آیوئه؟ 275 275 00:26:01,440 --> 00:26:03,040 ‫آره. 276 276 00:26:03,040 --> 00:26:07,760 ‫و وقتی ارباب جوان داشت ‫وارد خانه خانواده گو می شد، 277 277 00:26:07,760 --> 00:26:10,680 ‫یه سبد بامبو دستش بود. 278 278 00:26:10,680 --> 00:26:13,800 ‫اما وقتی اومد بیرون، ‫دیگه اون سبد دستش نبود. 279 279 00:26:23,160 --> 00:26:25,360 ‫دیگه چی فهمیدی؟ 280 280 00:26:26,080 --> 00:26:29,080 ‫گریه نکن! چیزی نیست! ‫بس کن! 281 281 00:26:29,080 --> 00:26:31,480 ‫چیزی نیست، گریه نکن! ‫گریه نکن! 282 282 00:26:31,480 --> 00:26:34,040 ‫بذار ببینیم کی داره میاد! 283 283 00:26:37,400 --> 00:26:38,880 ‫گریه نکن! 284 284 00:26:38,880 --> 00:26:40,160 ‫بچه گرسنشه! 285 285 00:26:40,160 --> 00:26:43,760 ‫خاله، نمی دونم بچه باید چی بخوره. ‫براش یه کم پوره درست کردم. 286 286 00:26:43,760 --> 00:26:46,120 ‫پس بیا بهش غذا بدیم! 287 287 00:26:46,720 --> 00:26:48,200 ‫بیا. 288 288 00:26:48,800 --> 00:26:51,600 ‫گریه نکن! ‫گریه نکن! 289 289 00:26:53,400 --> 00:26:55,760 ‫گریه نکن! ‫گریه نکن! 290 290 00:26:55,760 --> 00:26:57,560 ‫بیا. ‫دهنت رو باز کن! 291 291 00:26:57,560 --> 00:26:59,400 ‫گزارش دارم! ‫بانو! 292 292 00:26:59,400 --> 00:27:00,600 ‫بیا تو! 293 293 00:27:00,600 --> 00:27:04,400 ‫بانو، شاهزاده جیانگشیا ‫غذا و نوشیدنی ارسال کردن. 294 294 00:27:08,640 --> 00:27:11,640 ‫بهش بگو! با اینکه خانواده گو ما ‫مثل قبل اوضاع خوبی نداره، 295 295 00:27:11,640 --> 00:27:14,000 ‫اما هنوز می تونیم هزینه های ‫بزرگ کردن یه بچه رو متقبل بشیم! 296 296 00:27:14,000 --> 00:27:17,600 ‫اگه شاهزاده جیانگشیا به خاطر بچه خواب نداره ‫می تونی بچه رو بهش پس بدی! 297 297 00:27:17,600 --> 00:27:19,080 ‫خاله... 298 298 00:27:19,080 --> 00:27:21,600 ‫برگرد! 299 299 00:27:22,600 --> 00:27:25,080 ‫بچه گرسنشه! 300 300 00:27:25,080 --> 00:27:27,480 ‫بیا، دهنت رو باز کن! 301 301 00:27:27,480 --> 00:27:29,560 ‫یه کم غذا بخور! 302 302 00:27:29,560 --> 00:27:33,920 ‫سایوی، شاهزاده جیانگشیا ‫کار کثیفی کرد! 303 303 00:27:33,920 --> 00:27:35,880 ‫و علاوه بر اون داره اجازه می ده ‫تو براش قضیه رو حل کنی. 304 304 00:27:35,880 --> 00:27:38,600 ‫این نشون می ده اون ارزش ‫اعتماد کردن رو نداره. 305 305 00:27:39,160 --> 00:27:40,720 ‫بیا. 306 306 00:27:41,600 --> 00:27:44,000 ‫تو... تو هم دیگه ‫اونقدر جوان نیستی. 307 307 00:27:44,000 --> 00:27:46,920 ‫بهتره یه مرد خوب ‫پیدا کنی و ازدواج کنی. 308 308 00:27:46,920 --> 00:27:49,280 ‫خاله، لطفاً حرف نزن. 309 309 00:27:49,280 --> 00:27:51,440 ‫من از اوضاع به خوبی مطلعم. 310 310 00:27:52,200 --> 00:27:53,880 ‫چه بچه خوبی! 311 311 00:28:03,360 --> 00:28:07,360 ‫من رو ببخش که ‫نیمه شب مزاحمت شدم. 312 312 00:28:08,280 --> 00:28:10,320 ‫اوه، همسر توو هستن! 313 313 00:28:10,320 --> 00:28:12,680 ‫می تونید برید! 314 314 00:28:26,840 --> 00:28:30,120 ‫همسر توو، ‫چی شده که اومدین اینجا؟ 315 315 00:28:30,120 --> 00:28:33,040 ‫توو سیو اخیراً خیلی اخم می کنه. 316 316 00:28:33,040 --> 00:28:35,480 ‫من واقعاً نگرانم. 317 317 00:28:35,480 --> 00:28:37,760 ‫نمی دونم با چه مشکلاتی رو به روئه. 318 318 00:28:37,760 --> 00:28:42,320 ‫می خوام کمکم کنی ‫راه حلی پیدا کنم. 319 319 00:28:42,320 --> 00:28:45,800 ‫توو سیو اخیراً ‫داره بیش از حد کار می کنه. 320 320 00:28:45,800 --> 00:28:47,400 ‫مسئله مهمی نیست. 321 321 00:28:47,400 --> 00:28:50,000 ‫لازم نیست نگرانش باشی. 322 322 00:28:50,000 --> 00:28:52,960 ‫نگران بچه ات باش. 323 323 00:28:52,960 --> 00:28:56,280 ‫من پدیده های آسمانی امروز ‫رو مشاهده می کنم. 324 324 00:28:56,280 --> 00:29:00,080 ‫هولان با مشکلات زیادی روبرو خواهد شد. 325 325 00:29:00,080 --> 00:29:05,000 ‫فقط دارم برای خوش شانسی هولان ‫دعا می کنم. 326 326 00:29:05,000 --> 00:29:08,240 ‫توو سیو همه چیز ‫رو با شادی حل می کنه. 327 327 00:29:08,240 --> 00:29:10,160 ‫باشد که بهشت ​​به افراد شایسته کمک کند! 328 328 00:29:10,160 --> 00:29:14,200 ‫بعد از اینکه دوره نقاهتش رو بگذرونه ‫هیچ خطری تهدیدش نمی کنه. 329 329 00:29:15,200 --> 00:29:20,000 ‫می بینم روی این عقرب ها ‫طلسم می خونی، 330 330 00:29:20,000 --> 00:29:24,600 ‫یعنی ممکنه این عقرب های کوچیک ‫تعیین کننده شانس خوب یا بد هولان باشن؟ 331 331 00:29:24,600 --> 00:29:27,040 ‫مراقب این عقرب ها باش! 332 332 00:29:27,040 --> 00:29:31,720 ‫فوق سمی ان! ‫هیچ درمانی برای سمشون وجود نداره! 333 333 00:29:46,160 --> 00:29:49,400 ‫همسر شاهزاده، ‫همسر توو به دیدنتون اومدن! 334 334 00:29:50,640 --> 00:29:52,440 ‫همسر توو؟ 335 335 00:30:03,800 --> 00:30:05,480 ‫خواهر بزرگ! 336 336 00:30:07,920 --> 00:30:09,360 ‫چیانر! 337 337 00:30:09,360 --> 00:30:13,120 ‫شنیدم که هلان ژن ‫مجبورت کرده اینجا بمونی. 338 338 00:30:13,120 --> 00:30:14,840 ‫مخصوصاً برای دیدن ‫تو اومدم اینجا. 339 339 00:30:14,840 --> 00:30:17,480 ‫می ترسیدم به غذاهای هولان عادت نکنی. 340 340 00:30:17,480 --> 00:30:19,400 ‫برای همین مخصوصاً ‫برات یه چیزی آماده کردم! 341 341 00:30:19,400 --> 00:30:21,120 ‫هی تو! ‫بیا اینجا! 342 342 00:30:21,120 --> 00:30:23,800 ‫بذارشون روی میز، ‫بذار یه کم بخوره! 343 343 00:30:23,800 --> 00:30:24,920 ‫چشم. 344 344 00:30:24,920 --> 00:30:28,400 ‫چیزهای دیگه ای هم آوردم! ‫این ها پتوهای خز هستن. 345 345 00:30:28,400 --> 00:30:30,360 ‫نگران بودم نتونی خوب استراحت کنی. 346 346 00:30:30,360 --> 00:30:32,800 ‫مخصوصاً چند تا پتو برات آماده کردم. 347 347 00:30:32,800 --> 00:30:34,560 ‫برو و رختخوابش رو پهن کن! 348 348 00:30:34,560 --> 00:30:36,200 ‫چشم. 349 349 00:30:50,480 --> 00:30:52,360 ‫چند ماهه بارداری؟ 350 350 00:30:52,360 --> 00:30:54,280 ‫پنج ماه. 351 351 00:30:55,440 --> 00:30:57,280 ‫بشین! 352 352 00:31:11,560 --> 00:31:16,640 ‫خواهر، اینجا من توی یه سرزمین عجیب ‫یه غریبه ام. 353 353 00:31:16,640 --> 00:31:19,320 ‫با دیدن تو حالم بهتر می شه. 354 354 00:31:20,800 --> 00:31:23,720 ‫چیانر خوب می دونه که قبلاً ‫نمی تونسته درست رفتار کنه. 355 355 00:31:23,720 --> 00:31:26,480 ‫امیدوارم بتونی چیانر رو ببخشی. 356 356 00:31:27,600 --> 00:31:31,880 ‫نیازی نیست حرف اتفاقات گذشته رو بزنیم. 357 357 00:31:47,360 --> 00:31:49,720 ‫بذار من ملحفه ها رو پهن کنم. 358 358 00:31:49,720 --> 00:31:53,520 ‫خواهر، من دیگه رختخواب رو پهن کردم! 359 359 00:31:56,760 --> 00:32:00,680 ‫خواهر، گفتم من ‫رختخواب رو پهن کردم. 360 360 00:32:06,640 --> 00:32:11,360 ‫چیانر... حتماً خبرهای ‫مربوط به شاهزاده رو شنیدی. 361 361 00:32:12,240 --> 00:32:15,120 ‫راستش... شایعاتی شنیدم... 362 362 00:32:15,120 --> 00:32:17,360 ‫اما باورشون هم نمی کنم. 363 363 00:32:17,360 --> 00:32:19,720 ‫باشد که ملکوت به هر دوتون کمک کنه! 364 364 00:32:19,720 --> 00:32:22,280 ‫خواهر، لازم نیست نگرانش باشی! 365 365 00:32:25,560 --> 00:32:27,320 ‫دیگه داره دیر می شه. 366 366 00:32:27,320 --> 00:32:29,080 ‫امروز باید زودتر استراحت کنی. 367 367 00:32:29,080 --> 00:32:32,280 ‫من می رم. ‫فردا میام به دیدنت. 368 368 00:34:02,960 --> 00:34:05,560 ‫یکی بیاد، یکی سریع بیاد. 369 369 00:34:05,560 --> 00:34:06,960 ‫چی کار داری می کنی؟ کی هستی؟ ‫یکی سریع بیاد! 370 370 00:34:06,960 --> 00:34:08,960 ‫سریع شمشیر رو بذار زمین! ‫بکشش! 371 371 00:34:16,640 --> 00:34:18,040 ‫بکشش! 372 372 00:34:38,760 --> 00:34:40,840 ‫تائوئیست چینگ یون؟ 373 373 00:35:57,240 --> 00:36:02,360 ‫اگه به موقع نمی رسیدم، ‫دیگه مسموم شده بودی. 374 374 00:36:02,360 --> 00:36:06,560 ‫فقط نیم ساعت طول می کشید ‫تا بیهوش بشی و بمیری. 375 375 00:36:08,160 --> 00:36:13,760 ‫انتظار نداشتم که وانگ چیان ‫واقعاً از این روش بر علیه ات استفاده کنه. 376 376 00:36:13,760 --> 00:36:15,840 ‫خیلی بی رحمانه است. 377 377 00:36:16,640 --> 00:36:19,160 ‫پس اینقدر از من متنفره. 378 378 00:36:27,080 --> 00:36:29,800 ‫همسر شاهزاده، ‫حالتون خوبه؟ 379 379 00:36:31,360 --> 00:36:34,760 ‫آلیما، از کجا فهمیدی چه اتفاقی افتاده؟ 380 380 00:36:34,760 --> 00:36:37,760 ‫وقتی خدمتکار همسر سلطنتی توو ‫داشت رختخواب رو پهن می کرد، 381 381 00:36:37,760 --> 00:36:42,040 ‫فهمیدم مثل خود همیشگیش ‫نیست و نیات شومی داره. 382 382 00:36:42,960 --> 00:36:48,040 ‫برای همین می خواستم کار خوبی بکنم ‫و به شاهزاده ژن گفتم. 383 383 00:36:48,040 --> 00:36:50,360 ‫اگه شاهزاده ژن نبود، ‫می ترسم... 384 384 00:36:50,360 --> 00:36:52,240 ‫شما... 385 385 00:36:52,920 --> 00:36:55,400 ‫ممنون بابت هشدارت. 386 386 00:36:59,960 --> 00:37:01,560 ‫همسر شاهزاده، 387 387 00:37:02,440 --> 00:37:07,360 ‫قبلاً متوجه کارهام نبودم ‫و با شما مشکل داشتم. 388 388 00:37:07,360 --> 00:37:09,640 ‫لطفاً من رو ببخشید. 389 389 00:37:11,160 --> 00:37:16,400 ‫من کجا دیده بودمت؟ 390 390 00:37:19,360 --> 00:37:20,840 ‫همسر شاهزاده یادتونه اون شب، 391 391 00:37:20,840 --> 00:37:24,840 ‫توی چمنزار نینگشو ‫وقتی ماه کامل بود، 392 392 00:37:26,360 --> 00:37:28,960 ‫من شاهزاده یوژانگ رو دعوت به رقص کردم. 393 393 00:37:35,720 --> 00:37:37,880 ‫با من میرقصی؟ 394 394 00:37:39,160 --> 00:37:42,640 ‫از ایشون بپرس ‫ببین دوست داره یا نه؟ 395 395 00:37:45,560 --> 00:37:47,440 ‫شما خانمش هستین؟ 396 396 00:37:51,440 --> 00:37:54,560 ‫می خوام دعوتشون کنم ‫اجازه می دین؟ 397 397 00:37:54,560 --> 00:37:56,160 ‫من، 398 398 00:37:58,440 --> 00:38:00,160 ‫نمی تونم. 399 399 00:38:00,160 --> 00:38:01,960 ‫چرا؟ 400 400 00:38:03,400 --> 00:38:05,920 ‫چون شوهرمه. 401 401 00:38:08,440 --> 00:38:10,160 ‫طبق قوانین چمنزار، 402 402 00:38:10,160 --> 00:38:15,560 ‫اگه یه مرد دعوت یه زن رو ‫بپذیره، اونوقت محبوبش محسوب می شه. 403 403 00:38:15,560 --> 00:38:18,360 ‫اگه یکی رو توی قلبش ‫داشته باشه، چی؟ 404 404 00:38:18,360 --> 00:38:22,640 ‫اونوقت باید ببینی ‫کی توی قلب اونه. 405 405 00:38:47,360 --> 00:38:49,600 ‫پس خودتی. 406 406 00:38:50,480 --> 00:38:52,560 ‫چرا توی هولان هستی؟ 407 407 00:38:53,840 --> 00:38:56,760 ‫آلیما توی چمنزار نینگشو ‫بزرگ شد. 408 408 00:38:56,760 --> 00:39:00,760 ‫اون زمان، همه از شاهزاده یوژانگ می ترسیدن. 409 409 00:39:00,760 --> 00:39:03,240 ‫سربازان هولان ‫جرئت نداشتن اذیتش کنن، 410 410 00:39:03,240 --> 00:39:08,360 ‫اما از وقتی خبر قتل ‫شاهزاده یوژانگ همه جا پیچید، 411 411 00:39:08,360 --> 00:39:12,640 ‫دیگه قبیله هولان کسی رو ‫نداشت که ازش بترسه. 412 412 00:39:12,640 --> 00:39:15,560 ‫همیشه برای غارت به نینگشو می اومدن. 413 413 00:39:15,560 --> 00:39:19,160 ‫خیلی از ماها رو ‫گرفتن و برده شدیم. 414 414 00:39:22,160 --> 00:39:27,360 ‫می دونی شاهزاده یوژانگ ‫چه طوری کشته شد؟ 415 415 00:39:27,360 --> 00:39:29,760 ‫همه دارن می گن، 416 416 00:39:29,760 --> 00:39:33,640 ‫که یکی برای شاهزاده یوژانگ ‫پاپوش دوخت. 417 417 00:39:37,360 --> 00:39:41,360 ‫توی کوه لیانیو به قتل رسید. 418 418 00:39:44,000 --> 00:39:47,320 ‫شنیدی کی براش پاپوش دوخت؟ 419 419 00:39:52,440 --> 00:39:55,360 ‫حتی هلان ژن هم ‫مدرک محکمی نداره. 420 420 00:39:56,240 --> 00:39:59,760 ‫حتماً فقط یه شایعه است ‫که درباره شاهزاده اعظمه. 421 421 00:40:00,640 --> 00:40:05,440 ‫این نوع از شایعات قبلاً ‫توی نینگشو پخش می شد. 422 422 00:40:05,440 --> 00:40:10,560 ‫حتماً کار کسانیه که از شاهزاده اعظم ‫می ترسن و انگیزه پنهانی دارن. 423 423 00:40:10,560 --> 00:40:12,840 ‫من هم باورشون نمی کنم. 424 424 00:40:26,160 --> 00:40:28,560 ‫برادر کوچیک ژن، ‫چرا امروز اینقدر بیکاری؟ 425 425 00:40:31,160 --> 00:40:39,120 426 426 00:40:43,960 --> 00:40:46,760 ‫یه نفر از سم قوی که در اختیار داشت ‫خوب محافظت نکرد، 427 427 00:40:46,760 --> 00:40:50,440 ‫و چیزی نمونده بود زنم رو بکشه. ‫کاری کردم تقاصش رو پس بده. 428 428 00:40:50,440 --> 00:40:55,840 ‫تصادفی نیست که اون شخص ‫زیردست تو، فانگ شیه. 429 429 00:41:02,360 --> 00:41:06,960 ‫برادر ژن، ‫من اصلاً از این قضایا خبر ندارم، 430 430 00:41:06,960 --> 00:41:10,960 ‫من هیچ نیات شیطانی علیه اون ندارم. 431 431 00:41:10,960 --> 00:41:15,560 ‫خیلی برات خوشحالم که ‫تونستی محبوبت رو پیدا کنی. 432 432 00:41:17,760 --> 00:41:20,240 ‫اگه این حرفت واقعاً حقیقت داره، 433 433 00:41:21,760 --> 00:41:24,360 ‫پس باید ازت تشکر کنم. 434 434 00:41:26,680 --> 00:41:30,720 ‫ازت معذرت می خوام، 435 435 00:41:33,160 --> 00:41:35,640 ‫و می خوام نصیحتی هم بهت بکنم. 436 436 00:41:37,360 --> 00:41:42,960 ‫اگه کسی دوباره تلاش کنه ‫بلایی سر وانگ شوان بیاره، 437 437 00:41:42,960 --> 00:41:45,760 ‫سرنوشتش همینجا به پایان می رسه. 438 438 00:41:49,760 --> 00:41:53,560 ‫برادر، نگران نباش. 439 439 00:41:53,560 --> 00:41:55,240 ‫من رفتم. 440 440 00:42:06,560 --> 00:42:10,360 ‫اعلیحضرت می خوان اون رو بکشن. ‫چرا من نتونم این کار رو براتون بکنم؟ 441 441 00:42:10,360 --> 00:42:12,760 ‫اگه موفق بشم، ‫امتیازش مال شما می شه. 442 442 00:42:12,760 --> 00:42:17,040 ‫اگر هم شکست بخورم ‫هیچ کس نمی فهمه. 443 443 00:42:17,040 --> 00:42:19,840 ‫بهت گفتم به وانگ شوان دست نزن! 444 444 00:42:19,840 --> 00:42:23,960 ‫اما بدون رضایت من ‫واسه خودت دست به کار شدی. 445 445 00:42:26,000 --> 00:42:29,720 ‫♫ ترس از باران و اشک، شهپر تو را آلوده می کند ♫ 446 446 00:42:29,720 --> 00:42:31,600 ‫♫ چیزهایی که می توانی دلتنگ آن ها شوی، محدودیت دارند ♫ 447 447 00:42:31,600 --> 00:42:34,000 ‫♫ چرا در این دنیا، مهمان داریم؟ ♫ 448 448 00:42:34,000 --> 00:42:38,880 ‫♫ اشک ها می توانند فریب دهنده باشند، عشق را به سختی ‫می توان جعل کرد ♫ 449 449 00:42:38,880 --> 00:42:42,440 ‫♫ می شنوم که باد ضعیف می شود و از بین می رود، به گونه ای ‫که انگار هزاران شعر غم انگیز را می سراید ♫ 450 450 00:42:42,440 --> 00:42:44,920 ‫♫ در رویایم تو را در حال لبخند زدن مانند یک نقاشی می بینم ♫ 451 451 00:42:44,920 --> 00:42:46,720 ‫♫ سوار بر اسبم به سوی تو می آیم ♫ 452 452 00:42:46,720 --> 00:42:49,120 ‫♫ به ملایمت خود برگرد ♫ 453 453 00:42:49,120 --> 00:42:54,520 ‫♫ نمی توانم قلب خود را رها کنم، نمی توانم ♫ 454 454 00:42:55,920 --> 00:43:00,520 ‫♫ منتظر دریا هستم تا تغییر کند و این بار را بشوید و ببرد ♫ 455 455 00:43:00,520 --> 00:43:03,840 ‫♫ با تو زمان می گذرانم ♫ 456 456 00:43:03,840 --> 00:43:10,360 ‫♫ به خاطر تو، زندگی پر رونقی داشتم ♫ 457 457 00:43:10,360 --> 00:43:14,240 ‫♫ منتظر محو شدن ابرهای دریا هستم ♫ 458 458 00:43:14,240 --> 00:43:17,600 ‫♫ خانه هایی در تمام گوشه های زمین ♫ 459 459 00:43:17,600 --> 00:43:23,240 ‫♫ دوباره در بهار، پاییز، زمستان و تابستان دیدار می کنیم ♫ 460 460 00:43:23,240 --> 00:43:31,440 ‫♫ برای ما، لحظه ی دیدارمان این گونه است ♫ 461 461 00:43:31,440 --> 00:43:36,040 ‫♫ با سرعت یک عمر زندگی ♫ 462 462 00:43:36,040 --> 00:43:40,640 ‫♫ برای تقلا کردن و نگرانی ♫ 463 463 00:43:40,640 --> 00:43:50,040 ‫♫ دنیا را به خاطر وعده ی تو ترک می کنم ♫ 464 464 00:43:50,040 --> 00:43:54,720 ‫♫ منتظر دریا هستم تا رد را بشوید ♫ 465 465 00:43:54,720 --> 00:43:57,880 ‫♫ با تو وقت می گذرانم ♫ 466 466 00:43:57,880 --> 00:44:06,480 ‫♫ به خاطر تو در این زندگی ♫ 467 467 00:44:06,480 --> 00:44:11,160 ‫♫ وقتی دریا تغییر کند، دنیا هم دیگر تغییر کرده است ♫ 468 468 00:44:11,160 --> 00:44:16,360 ‫♫ خانه هایی در تمام گوشه های زمین ♫ 469 469 00:44:16,360 --> 00:44:23,720 ‫♫ دوباره در بهار، پاییز، زمستان و تابستان دیدار می کنیم ♫